eitaa logo
🖤کانال شهید مصطفی صدرزاده🖤
4.3هزار دنبال‌کننده
21.4هزار عکس
12هزار ویدیو
136 فایل
خــودســازی دغــدغــه اصــلی شــمــا بــاشــد و زنــدگــی نـامــه شــهــدا را بــخــوانــیــد.🌹 شهــیـد صــدرزاده لینک اینستاگرام https://instagram.com/shahid__mostafa_sadrzadeh2 خادم کانال @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
محمدحسین حدادیانsticker_mazhabi(53).mp3
زمان: حجم: 10.63M
هرجا که به پرچمش نگاهت افتاد حــــرم رقـیه‌ست تنها حـرمی که روضــه خون نمیخواد حــــرم رقـیه‌ست... 🎤 کربلایی محمد حسین حدادیان سلام الله علیها علیه السلام
10.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو بگو دل 💚 ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰🕊🌷⊱⊱⊱⊱⊱━╮ مصطفی_باصفا ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾        @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
Amir Keramati - Nabin Tooye Kharabeham (320).mp3
زمان: حجم: 3.14M
😭💔😭 مـــداحـے🖤 نــبین ٺـوے خــرابــہ هــام آســـمونــا جــاے مــنہ 😭 مـن دخــٺر شــاهم و دنــیا واســـہ بـابـاے مـنہ دخـٺرها بـابـایے نیسٺند؛ بـابـاهـا دخـٺرےانـد! ایـن را وقـٺےحــسین (عــلیـہ الــسلام) بـاســر بــہ دیـدن رقـیـہ آمـد؛فـهمیدیم! 🎙‌بـــانــواے‌_امـــیر_ڪرامـٺےشــهادٺ حــضرٺ رقــیـہ_(س) بر ساحت مقدس امام عصر و تمام شیعیان تسلیت 😭💔‌ @sadrzadeh1
6.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😭 بی‌خوابی دختر شهید در دوری بابا با دیدن دختران شهدای مدافع حرم، روضه فهمیده می شود. 🎙 حجت الاسلام راجی، سلام‌الله‌علیها تسلیت باد ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰🕊🌷⊱⊱⊱⊱⊱━╮ ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾        @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
🖼 ؛ ؛ 📝 سخت است وقتی روضه وصف دختری باشد... ▪️ ویژهٔ شهادت
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شنیدم که اربعین جا موندی دلگیرم من به جای تو زیارت میرم 💔🥀   @sadrzadeh1
@Maddahionlinمداحی آنلاین - ای پیرترین دختر دنیا رقیه جان - بنی فاطمه.mp3
زمان: حجم: 12.94M
ای پیرترین دختر دنیا رقیه جان ... رقیه جان ... رقیه جان اندازه‌ی تو موی سفید نداشت بابا رقیه جان ... رقیه جان ... رقیه جان سید مجید بنی فاطمه (س)💔 کپی با ذکر صلوات اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ https://eitaa.com/sadrzadeh1
⭐️ 🥀🕊 شهید مهدی نعمایی روضه از زبان همسر شهید کفن را باز نکردند برای بچه. ریحانه پرسید: اگر دوست باباست پس چرا عکس بابا مهدیِ من روی اونه؟ آرام در گوشش گفتم این بابا مهدیه یکهو داد ‌زد نه، این بابای منه دوباره در گوشش گفتم ریحانه جان، یک کار برای من می کنی. با همان حال گریه گفت چه کار؟ بوسیدمش گفتم پاهای بابا را ببوس پرسید چرا خودت نمیبوسی؟ گفتم همه دارند نگاهمان میکنند. فیلم میگیرند. خجالت میکشم. گفت من هم نمی بوسم گفتم باشه ولی اگر خواستی یکی هم از طرف من ببوس انگار دلش سوخته باشد. خم شد و پاهای مهدی را بوسید و دوباره بوسید آمد توی بغلم و گفت مامان از طرف تو هم بوسیدم. حالا چرا پاهایش؟ گفتم چون پاهاش همیشه خسته بود درد می کرد. چون برای دفاع از حرم حضرت زینب و قدم بر می داشت یکهو ساکت شد و شروع کرد به لرزیدن. بدنش یخ یخ بود. احساس کردم ریحانه دارد جان می دهد 🥺 همه حواسم به ریحانه بود و از مهرانه سه ساله غافل بودم به برادرم التماس کردم ببردش گفتم: اگر سر بابایش را بخواهد من چه کار کنم؟ اگر بخواهد صورت بابا مهدی را ببیند چه طور نشانش بدهیم؟ اگر می دید طاقت می آورد؟ نه، به خدا که بچه ام دق می‌کرد 🏴 (س) https://eitaa.com/sadrzadeh1