🍃بسم رب الشهدا 🍃
#ۺـہـود_عـۺق✨
آقامحمد اینجا نشسته بود،من اونجا پایین پای آقا رسول نشسته بودم .
دیدم به نشانه ی احترام انگار یهو ایستاد
گفتم : چه خبره ؟🤔
گفت : بابای آقا رسول اومدن❗️
شروع کرد با آقای خلیلی صحبت کردن
اصرار به آقای خلیلی
که #دعا_کن_شهید_شم ،تا اینجا اومدی ،دم غروب🌄،ماه مبارکه ،کنارآقا رسولم هست دعا کن من شهید شم ✨
پدر شهید خلیلی مصرانه میگفت: ان شاء الله عاقبتت بخیر شی🙂
محمد می گفت : نه اینا چیزا به دردم نمیخوره ،این دعا ها به دردم نمیخوره 😔
شما دعا کن من شهید شم
آنقدر #پیگیری کرد که ایشون گفت : ان شاء الله #شهید_شی،ان شاء الله عاقبتت #شهادت 🌷
آنقدر اون روز ذوق کرده بود
می گفت : روزی این ماهمو گرفتم
پدر شهید خلیلی برام دعا کرد شهید شم ☺️
هر چی هم گرفت از این #اصرارش گرفت
آدم مصری بود
#نقل_از_خواهر_شهید🌸
#ابــووصــال ✨
#شهید_رسول_خلیلی 🌷
#شهیدمحمدرضا_دهقان_امیری🌷
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات 💌
#مصطفی رسول هادی دلها 💔
@shmostafa_rasol_hadi
-------»»♡🌷🌷🌷♡««-------
🍃بسمـ رب شهدا والصدیقین 🍃
#ۺـہـود_عـۺق 💌
محمدرضا دوستانش رو از دعای خیرش فراموش نمی کرد؛✨
گاهی که می رفت زیارت حضرت شاه عبدالعظیم (ع) پیام✉️ می داد که نائب الزیاره هست...
خیلی هم از واژه ی #سیدالکریم خوشش میومد...🍃
#شهیدمحمدرضا_دهقان_امیری 🌷
#نقل_از_دوست_شهید
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
🍃بسم رب الشهدا والصدیقین 🍃
#ۺـہـود_عـۺق 🇮🇷
«دوست داشتم برای اربعین امسال کربلا باشم.
با وجودیکه مادر و برادرم را واسطه قرار داده بودم اما پدرم اجازه نمیداد. 😔
صبح روز ۲۳آبان ماه سرسفره صبحانه وقتی پاسخ منفی پدرم را شنیدم دلم شکست. 💔
وارد دانشگاه که شدم در گوشهای عکس محمدرضا را مقابلم گرفتم و با او صحبت کردم. گفتم محمدرضا تو که رفتی، دست مرا هم بگیر و ببر، ظهر☀️ آن روز برادرم خبر داد بالاخره پدر رضایت داد که کربلا بروی.»😍☺️
#نقل_از_دوست_شهید
#شهیدمحمدرضا_دهقان_امیری 🌷
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯