eitaa logo
128:)🇵🇸
476 دنبال‌کننده
541 عکس
59 ویدیو
4 فایل
آشفته‌نویسی:)... *و خدا از ما نگیرد نعمت آشفته حالی را [ https://daigo.ir/secret/4633835173 ]
مشاهده در ایتا
دانلود
Fadaeian_Fatemiye_Aval_98_Shab2_05(1).mp3
17.39M
عمر ابن شب درازه داغ تو جان‌گدازه‌ تو نگفتی بری پس علی با فراقت چطوری بسازه؟!💔 [ لطفابا‌حال‌مناسب‌گوش‌بدین ]
توی‌‌فاطمیه... همش با خودم تکرار میکنم کاش دروغ باشد کاش .. کاش این‌چنین که روضه‌خوان می‌گوید نباشد کاش ... و همین قلب‌‌به‌تنگ آمده ام را می‌سوزاند.. و حالم‌را آشفته می‌کند و .. ای‌کاش‌حداقل‌ خبری می‌آمد که اینکه چهل نفر مرد .. چهل نفر در مقابل حوریه‌علی .. حقیقت ندارد..
128:)🇵🇸
توی‌‌فاطمیه... همش با خودم تکرار میکنم کاش دروغ باشد کاش .. کاش این‌چنین که روضه‌خوان می‌گوید نباشد
سیدرضا‌نریمانی یه جا میگه : [‌‌ اتفاقا‌ کشتنش‌ چهل نفر رد شدن از رو تنش . . .💔 ]
هدایت شده از -میخـانـه!
بچها میشه دعا کنید ؟♥️
میدانی‌مادر‌جان میدانی این روزها بیشتر از هر زمانی حال و هوای روضه ها رو درک میکنیم.. این فاطمیه آنچنان با فاطمیه های دگر توفیر دارد که قابل بیان نیست زیرا حس شدنی‌ست... ما غم هایی چشیده و حس کرده ایم نامردی ها و مظلومیت هایی به چشم دیده ایم این روزها که فاطمیه را بهتر بتوانیم درک کنیم .. شاید این همان بهای سنگین بیدار شدنمان بود.. بگذریم.. میدانم که خوب میدانی تو مادری از حال همه‌مان خبر داری حتی اگر از آن چیزی نگوییم.. حضرت‌مادر.. میدانم تو نیز هم غمگینی.. خسته ای و دلگیر .. ما نیز این روزها حال‌وهوایمان‌ دست کمی ندارد نفس که می‌کشیم انگار خستگی را در جانمان ذخیره میکنیم .. کمک‌مان‌کن.. که توان‌وصبر‌ما رو‌به اتمام است ... کمک‌مان‌کن که مبادا از حق بلغزیم.. که مبادا کم بیاوریم.. هراس‌ داریم ازآنکه این خون ها عادی شود دعایمان کن مادر‌جان.. که بتوانیم آنقدر مرد باشیم که صاحب الزمان را منتقم خون های ریخته شده به ناحق را یاری کنیم‌..
روزگاریست که سودای تو در سر دارم مگرم سر برود، تا برود سودایت‌ ‌. . . _سعدی
هدایت شده از - الفبای جنون -
VID_20221210_180900_218_۱۰۱۲۲۰۲۲.mp3
2.28M
- من مجنون ودیوانه حسینم...❤️
. ‌. .
‌‌عشق‌ را در وعده‌ی‌ اول علی‌ به‌ ما آموخت! که‌ وقتی زهرایش پر کشید از فراقش با چاه هم‌صحبت‌ شد وثمره‌اش نخلستان‌هایی‌ست‌ که هنوز باقی‌اند:) معشوقه بودن‌را زهرا آموخت... زمانی‌ که علی‌ او را به‌هرچه داشت قسم داد تاحرف بزند و نگذارد بمیرد...کلمّینی...! زهرا چشم‌‌ باز کرد فرزندان‌را به‌او سپرد، اما چه‌ کسی میفهمد حال‌ِعلی‌ را پس‌از فاطمه که هروقت به‌ خانه می‌آمد فاطمه نبود که بِ‌قربانش برود... آری!! یک چیزهایی درد است.... مانندِ‌خم شدنِ شانه‌های مرد‌ی‌ که خیبرشکن‌است:)💔
هدایت شده از | دفترچه‌یادداشت |
من به معادِ جسمانی معتقدم . اگر .. اگر می‌شود توی کفنم ، روی چشمم ، پشتِ پلکم کمی از خاك کنار قبرش بگذارید . می‌دانم که زمانی که با سم روی بدنش تاختند ، غبار استخوان‌هاش ، روی این‌ خاك پخش شده . که این‌گونه ، اصطکاك جزئی از تن کسی که دوستش دارم روی چشمم می‌ماند . که این‌گونه ، در روز معاد راحت تر پیدا می‌کنمش . که این‌گونه ، چشمانم همیشه زیر گردِ پای اوست :) - پیرِخرابات