128:)🇵🇸
-
نمیدانم چه رازی نهفته در این احوالاتم...
نمیدانم چه میشود که این شبها
هی گره میفتد در کارهایم...
نمیدانم چه کرده ام که برای آمدنم
به هیئت با موانعی عجیبغریب
و غیر باوری رو به رو میشوم..
نمیفهمم اصلا چطور میشود که زمان هیئت
گرفتاری ها یادش می آید که سراغ مرا بگیرند...
هرچقدر که از آن و این میزنم باز هم نمیرسم...
خستگی این روزها سرعت را از من گرفته...
و این داستان این شبهاییست
که قصد رفتن به مراسم را دارم ...
نمیدانم چقدر وتا کی قرار است با داستان مواجه باشم...
اما این را خوب میدانم که
همان زمان کمی را که در هیئت و خیمه گاه ارباب هستم
حال و هوایم خوب است ...
و این رنج و زحمتی که قبل از آمدن
به دوش میکشم و میآیم به مجلس
مرا قدردان تر کرده است
و انگار تشنهای باشم
که به آب رسیده ست بعد از مدت ها بی آبی ...
زمان ها را غنیمت میشمارم
و به فکر ثانیه ها هستم
و هر دقیقه برایم ارزشمند است..
شاید قبل تر ها اصلا این حال و احوال
و ارزشمندی را احساس نمیکردم...
خلاصه اش همین است که
الحمدلله .
امشب شب سوم بود
و مصادف با شب جمعه
دلتنگتر و بی قرار تر از همیشه...
با خودم گفتم هر طور شده باید برم مراسم.. اما
نرسیدم به مراسم ..
نرسیدم..
من نرسیدم ولی صوت روضه ی
مراسم به دستم رسید!:)...
و در آخر مثل هر سال شرمنده ام که هنوز
نوکر روسیاهتان بعد روضهی شب سوم
نفس میکشد..💔
پناه به این پرچم اوردم
بدی و خوبیم اقا در هم اوردم
خودت یه کاری کن برام
منکمآوردم...(:💔
هدایت شده از گردانِ ³¹⁵
میخواهم بدانی این کسی که امسال برایت گریه میکند ؛
همانی نیست که پارسال برایت اشک ریخته !
خیلی تنهاتر است ؛ خیلی مستأصلتر است..
خیلی گمتر و پریشانتر است :)
و حقیقتا امسال از تو سهم بیشتری میخواهد :)..💔
هدایت شده از عُـرف
-هدف از عزاداری، نه عشق و صفاست
نه برآورده شدن حاجات بزرگ
و نه غفران تمام گناهان
اینها و تمام امور مهم، نتایج عزاداری هستند.
-هدف از عزاداری، یاری فاطمه زهرا س
در عظمت مصیبت سیدالشهداء ع است.
که معصوم فرمود:″ یا أبا بصیر أما تحب أن تکون
فیمن یسعد فاطمة علیها السلام...؟″
کامل الزیارات ج ۱ ص ۸۲
-هدف از عزاداری، همراه شدن با امام منصور،
صاحب الزمان ع
در گریه و صرخه و طلب دم برای امام مَوتور، سیدالشهداء ع است
″عظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین علیه السلام
و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه
الامام المهدی من آل محمد علیهم السلام″
مستدرک ج ۱۰ ص ۳۱۵
کامل الزیارات ج ۱ ص ۱۷۴
با خودم فکر می کنم:
اصلا چرا باید رباب با آب هم قافیه باشد؟!
گاه روضه خوان ها زیادی شلوغش می کنند !
حرمله آنقدرها هم که می گویند تیرانداز ماهری نبود.
هدف های روشنی داشت !
چشم عباس...
گلوی تو...
سینه ی حسین...
تنها تو بودی که خوب فهمیدی استخوانی
که در گلوی علی بود، سه شعبه بود!
شش ماه، علی بودن را طاقت آوردی!
خون تو، جاذبه ی زمین را از بین برد.
حالا،
پدرت یک قدم سوی خیمه می رود، برمی گردد....
می رود، بر می گردد...
می رود....
عرق شرم، مرد را تشنه تر می کرد....
باز هم یک قدم می رود، برمی گردد...
می رود پشت خیمه ها، با غلاف شمشیر
برایت از خاک گهواره می سازد
تا دیگر صدای سم اسب های وحشی
از خواب بیدارت نکند...
رباب می رسد از راه ....
با نگاه... با یک جمله ی کوتاه:
آه!، آقا خودتان که سالمید ان شاءالله...(:
_سید حمیدرضا برقعی
هدایت شده از - قرین -
برای بار nاُم کتاب
پدرعشقوپسر رو
میخونم و با هر
واژهاش میشکنم .
128:)🇵🇸
برای بار nاُم کتاب پدرعشقوپسر رو میخونم و با هر واژهاش میشکنم .
[ https://eitaa.com/audio_ketab/16059 ]
میتونید از اینجا گوشش کنید ..
روز هشتم وقتشه اگه تا حالا نخوندید این
کتاب با ارزش رو...
هدایت شده از 🇵🇸 Ranyaa | رانیا
گلمنچهقدرپرپرآوردنت..._2022_08_06_10_55_45_202.mp3
3.68M
نامردمردمان،بدجورکشتنت...
❗️به احترام ذکر مصائب ذوات مقدسه با حضور قلب و در شرایط معنوی گوش کنید.
#محرم #علی_اکبر_حسین (:
@ranyaa_313
امشب روضه
وصله به علیاصغر و رباب
وصله به اسارت و جسارت ...
وصله به امید رقیه و خرابه...
روضه عباس یعنی همین ها...
و اما به کوچه و مادر قد خمیده هم ... 💔!
آخ ای قلب
ای قلب بی لیاقت
آخه چطور بعد روضه حضرت عباس
تو روت میشه باز بزنی؟؟
«دریا ز لب های تو آب میخواست
والله ، دریا را جواب کردی
هم بحر را آتش زدی ز آهت
هم آب را از شرم، آب کردی... »
128:)🇵🇸
. . . 💔
میشکنم هر بار با این دو بیت شعر...
هی توی سرم تکرار میشه
و هی قلب منو میسوزونه..:)💔