eitaa logo
کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
2.1هزار دنبال‌کننده
596 عکس
189 ویدیو
18 فایل
به نام او که نامش مایه آرامش روح و روان است. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شـــود که روزیِ ما کــربلا کنند کانال #اشعار_آیینی_بروز_و_مناسبتی اشعار #مدحی و #مرثیه و #مولودی و دارای سبک سروده های رقیه سعیدی(کیمیا)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ :شور عرب :خدا مادرم را کجا می برند... زبانحال امیرالمومنین (ع)با حضرت زهرا (س) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مــرو از بَـرَم  یاس نیلـــوفــری تــو نــورِ امیـــد  دل حیــــدری بمـون جـان حیـدر/ عـزیز پیمبــر/ مرو فاطمه مرو فاطمه جان/مرو فاطمه جان/مرو فاطمه بدونِ تو گــریونه چشمـــای من مـرو بـی تو تاریکــه دنیــای من دلم بیقــراره /غمت زد شـراره / به جان علـی مرو فاطمه جان/مرو فاطمه جان/مرو فاطمه فدایی شـدی در دفاع از حـرم فــدای تو ای بهتـــرین یــاورم شهیـد ولایت / بشم مـن فدایت / مرو فاطمه مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه علی بی تو دیگه نداره خوشی تو با رفتن خود منـو می کشی تو رفتی زدستم/ز داغت شکستم/مرو فاطمه مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه مــرو زوده  یاس جــوان علی بمــون بــانوی قـد کمــان علی خزان شد بهارم/ کسی رو ندارم / مرو فاطمه مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه بمــون مادری کن برا زینبـین نذار غم ببینه چشای حسین حسن بیقراره / غـم کوچـه داره / مرو فاطمه مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه قــرار مــن و تو ، باشــه  کربلا تو صحرای خونین و دشت بلا حسینو صداکن/عزایش به پا کن/تو گودال خون تو شام غریبان / به همراه زینب / بُنَـــیَّ بخون حسینم حسینم/حسینم حسینم/حسینم حسین 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی(ڪیمیا) ۱۴۰۱/۸/۲۶ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الحسین 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ از همـــان دَم که به عــشق تو گرفتـــار شدم دل و جان داده به این عشق و خریدار شدم خــواب بودم که کسی نام تو را زمـزمه کرد نــام  زیبــــای تو را  بــردم و بیـــــدار شدم نام تو در غـــزلم قــافیـــه شد چندین بار بی هــوا مــرتکبِ این همــه تکــــرار شدم بی هوا نیست هوایی شدنم در این عـشق از همــــان روز ازل بـوده که بیمــــار شدم در خیـــالم به طــواف حَــرَمت  دل بستـــم بعــــد از آن ، معــتکفِ  کعبـــهٔ  دلــدار شدم خیمـــه زد دورِ سـرم خاطـــره های سفــرم به جنــــون آمــدم  و تشنـــــهٔ دیــدار شدم شب جمعـــه ست دلم باز حـرم می خواهد بی قــرار  از  غـــم دلتنــــگیِ بسیـــار شدم شعـله زد بر دلِ تنگـم تب بیــن الحرمیـــن ســوختم بر سـرِ شعـــر و غـــزل آوار شدم عطر سیب حرمت خورد به خــاکسـتـر من از دل خــاک چو ققنــــوس ، پدیـدار شدم خــاک را زنده کنــد نام حسیــن بن علـــی بی جهت نیـست که خــاک حرم یار شدم "ڪیمیا"! رزق حــرم با نظـــرِ فاطمــه است هر زمــان گفت بیــا ، مَحـرَم اَســـرار شدم رقیه سعیدی (ڪیمیا) ۱۴۰۱/۷/۷ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 کانال اشعار تلگرام JOin↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار رقیه سعیدی (ڪیمیا) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ با کدامیـــن گنـــاه پر پر شــد غنچه ای در هجوم باد خزان این بار شد  سیه پوشِ کودکی بی دفاع به نام داغِ دیگــــر به روی داغ آمــد باز هــم داغــدار شـــد ایــران بـاز آلالـــه ها جـــوانه زدنـــد دشتِ آلالــه زار شــد ایـــران در کف کوچـه و خیـــابانهــا خـون آلاله ها ســرازیر است جسم پـاک جـــوان ایـــرانـی طعمهٔ فتنـه ها و تزویر است فکر دشمن همیـشه این بوده تا مسلــط شـود بـر ایــرانــی پس بداند که ما همه هستیم نسلـــی از قاســم سلیمـــانی ما مسلّــح به دین و ایمانیـم ملــت  سیــّـد  شـهیـــدانیــم در دفاع از حرم نشان دادیم مرد پـایِ نبــرد و  میـدانیــم دشمــــن کــوردل بدانـد کــه این عَلَم بر زمیــن نمی افتـد بــا وجــــود  دلاوران وطــــن خدشه ای روی دین نمی افتد نَحـنُ عمّــــار و مــالک اشتـــر تحت امــر ولـی  همــاهنگیــم تا بگیــــریم انتقـــامی سخـت در رکــاب امــام می جنگیـــم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی(ڪیمیا) ۱۴۰۱/۸/۲۷ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چهارشنبه های امام رضایی ~~~~~~~~~~~~~~ با ســلامٌ  عَلـــیٰ اَمـــینَ اللّـــه زائـــر  بــارگــاهِ   ســلــطـانــم دست بر سینه ، روبـروی حـرم ســر فـــرودِ  شــَهِ خـراســانـم روی لبـــهای  زائـــران  حــــرم یا رضــا یا رضــا شـده جــاری ســفره های دل هـمه باز است از  دل   زائــران ، خـــبر  داری مــن نــدارم ســراغ در عــالـم پادشـاهی رئــوف مــثل شــما با فـقــیر و غــنی شود همـــراه دســتگیری کند زِ شــاه و گــدا صــحن ایـوان طـلات ، نورانی گـنبدت مـرکـز  خـراسـان  است روی گلــدسته های روشــن تو روز و شـب آفــتاب تابان است ســفره ات ، ســـفره ٔ کریمـــانه دســت تو چشـمهٔ عـطا و کَــرَم خــوش به احـوال زائـرانی که رزق آنــها شـود غــذای حــرم هرچـهارشـنبه دل به یاد شــــما مقصدش مشهد خراسـان است از طــلوع ســـحر به روی لــبم "السّــلام علیـک سلـطان" است شعر:رقیه سعیدی( کیمیا) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ بسیـج ، آغاز شعـــر انقـلاب است بسیجی ، مطلع این شعرناب است بسیجی ، از همــان اول بلــیٖ گفت به فـرمــان امامـش  یا علــی گفت قـدم بر جبــهـــهٔ حـق زد  بسیـجـی به خـاک سـرخ ، بیـرق زد بسیـجـی به هـم زد نقشــه های شـوم دشمـن سپــر شـد ، جـان او ، در راه میهـن بسیـجـی ، مـرد میـدان نبــرد است بسیـجـی ، آشنـا با رنج و درد است بسیـجـی پاسـدار خـون پـاک است برای حفـظ دینش سینه چاک است بـه قـــدرِ  روزهایِ   هشـــت سـالـه گِــرِه  خــورده  دلــش بـا داغِ لالــه خوشـا آنان که عاشـق پیشـه بودند به فـکر حفـظ اصـل و ریشـه بودند بـه روی مـرگ خنــدیدند و رفـتنــد شبیـــه عشــق ، باریـدنـد و رفـتنـد دو رکـعـت با نـمـاز عشـق و مستی بـریـدنـد  از همــه دنیــــا پـرستــی شبـــانـه ، بـر سـر سـجـاده رفـتنــد بـه  دیـدار خــدا ، آمــاده  رفــتنــد نشـان هر بسیـجـی داغ سینه است علـمـــداری ِ بانــویِ  مــدینــه است بسیـجـی ، پیـــروِ ایثــار  زهـراست بسیـجـی ، شیعــهٔ بـرحـقّ مـولاست ولایـت رمــز ایمــان بسیــج اسـت شهـادت حفــظ ارکان بسیـج است ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رقیه سعیدی(ڪیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا السلامُ علیکِ یابنت امیرالمومنین 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بانو ! به احتــرامِ تو، خَم شد قلم زِ دست تعـظیـم کـرد و نــامِ تو بر دفتـرم نشست دروصف نام وشأنِ توآنگونه ای که هست پیــدا نکرد واژه و ، بغض قلــم شکـــست بردم  دوبـاره نـامِ تو ،  بانوی قهـرمان! تا بشکفد به پایِ تو این شعر نیمه جان  بانواگرچه وصف تومقصوداین دل است اما قلــم زدن زِ تو ، بسیـار مشـکل است شعرم بدون لطف تودیگر چه قابل است باز این قلم ،به درگَهِ لطفِ تو سائل است تا باز  خـود ، مـدد کنی از بحـرِ رحمتت تا واژه واژه صف شود از بهرِ خدمتت ای آنکــه بــرده نــورِ تو تــأثیـــر آفتـــاب پنهـــان نموده بَدرِ تو رخســارِ مـاهـتـــاب ای گوهـــر نجابـت و ای مظهـــر حجــاب ای وارثِ  جلالــتِ   زهـــرا  و  بـوتـــراب هر زینبـــی که زینــت بــابــا نمـی شــود هر دختـری که دختــر زهــرا نمـی شــود پیغمبــری، پیـام تو عیــنِ رســالـت است یک خطبـه از کلام تو تفسیـر عزت است شـورِ خـطـابه های تو، آری قیـامت است سنگینی و وقـار تو ، معنـای عفـّـت است بانوی عشق و عاطفه ای نهضت آفـرین بر اوجِ این صـلابـت و صبــر تو آفـرین! ای یادگار حیدر و، چون مرد ، شــیر زن ! ای مظــهـر صبــوریِ  بانـوی  مُـمتَـحـــَن ای غمـگســار غربـت و تنهــایــیِ حســـن ای یار شــاه  بی کفـن ! ای مـادرِ مِـحَـــن داری نشــان زِ حیـدر و بانـوی بی نشـان دریا شبیـه  قطـره ، تو دریـای بیکــــران آیینــه دار طلعــت رخشــان فاطـــمـه! احیــاگـر حقـیـقـت عـرفـان فاطــــمـه! داری کَرَم ز وسـعــت دسـتان فاطــمـه زیبنـده گوهری تو به دامـان فاطـــمـه بـاری اگر تو چـادر خود را تکـان دهــی یک گوشه از کرامت مادر نشـان دهــی ای حامـیِ شهـــادت و همســنگـر شهیــد ای راوی ِ روایــتِ  ســـرخِ  ســـرِ  شهیــد وقتی که بوسه می زدی بر حنجـر شهیـد بغضت شکست بی صدا ای خواهرشهید (ای کشتهٔ فتاده به هامون حسین من) (وی صیددست وپازده درخون حسین من) همنـاله با تو ، مــادرِ پهـــلو شکســته هـم می گفت"یا بُنَــیَّ"و می ریخت دم به دم همــراهِ گریه های تو،  سیــلابِ اشک غـم می ســوخت خیمــه گاه تو از آتش ستم با عمقِ درد و فاجعه ، بانوی بی بدیل! این رنجْنامه ها شده در چشم توجمیل وقتــی که نوبــتِ  دَمِ بُــرّنــدهٔ تو شـــد دنیــا اسیــرِ خطـبــهٔ کوبـنــده تـو شـــد حیــدر ، زبان ناطق و گوینــدهٔ تو شـــد دشمن زِ خطبه های تو شرمندهٔ تو شـــد می ریخت کاخ دشمنِ دون از کلام تو آتش به قلب من زده اَلشـّامْ شــامِ  تو سجده به زیر پای تو از "کیمیا" کم است اشکم  ، کنار اشک تو در حدّ شبنـم است درشــام ، با قیـامِ تو ، غوغای ماتم است داریم هر چه ، از تو و  مـاه محرم است بنیــان گذارِ مکتــبِ  کرب و بـلا شـــدی تصــویر نـاب آیــهٔ "قالــوا بلــیٰ "شــدی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۹/۱۸ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 کانال اشعار تلگرام JOin↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅ ❃༅࿇༅❃ ༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌