❁﷽❁
#سلام_بر_حسین💔
#صبحم_بنامتان
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
هر بار ، ســحر می دمد و وقت پگاه
دلتنگــــم و دلگیرم از این دوریِ راه
هر صبح ولی عرض ارادت بر جاست
از مـــا به شــــما ســـلام یا ثــار الله
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
#رقیه_سعیدی_کیمیا
اللهم ارزقنا فی الدنیا زیارةالحسین علیه السلام🤲
اللهم ارزقنا فی العقبیٰ شفاعةالحسین علیه السلام🤲
@saeidikimya
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#سلام_امام_زمــانم💔
#سلام_پدر_مهربانم
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
آقا بیـــا که حال زمیــن و زمان ، بد است
دلهای ما شکسته از این ظلم بی حد است
بیش از همیــــشه چشـــم تمام جهــانیان
در انتــــظار قــــائم آل محــــمد است
#رقیه_سعیدی_کیمیا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
@saeidikimya
══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══
#رباعی_شهادت
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
از زهـــر جفـــاها جگـرش می ســوزد
از داغ یتیـــمی ، پســرش می ســوزد
با یــاد شَــــهِ تشـنـــه لبِ کـرب و بــلا
خون می چکد از چشم ترش می سوزد
#رقیه_سعیدی_ڪیمیا
@saeidikimya
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#غزل_مرثیه
#شهادت_امام_حسن_عسکری_ع
#سروده_رقیه_سعیدی_ڪیمیا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ســلام از راه دور آقـا ! ســلام ای ماه ســامرا
سلام از قطره ای کوچک بر آن دریاترین دریا
سلام ما بر آن حُسنِ حسن خویِ حسن رویت
که همچون مجتباخوان کرم گسترده ای هرجا
اگر چه یک حسن دارد حـــرم ، اما غریبـــانه
حسـن ها برده اند ارث غریبــی از خود زهـرا
دلم تنگ حریمی که وجودش چشمهٔ نور است
و ســردابی که می گرید در آن تنهاترین مولا
صـدای حضرت باران ز داغت یا ابا المهدی !
شکستــه بغـــض سنگیــن گلوی آسمانهــا را
نه تنها از غم داغت دل صاحب زمان سوزد
زده داغ جگر سوزت ، شرر بر هر دل شیدا
حریم عسکری امشب شمیــم جمکران دارد
حکایت دارد این عطــر از حضور یار ناپیدا
سر بابا به زانوی پسر ، لب بر لب جام است
ولیکن روضه می خواند بیاد ظهـر عاشورا
هــوای ســـامرا امشب هــوای کـربـلا دارد
عـزادار است از این غـم تمام گلشن طاها
فدای غربت صــاحب عزایی که غریبـــانه
به تنهایی براین ماتم نموده خیمه ای برپا
غزل هم روضه میخواندکه شعر"کیمیا"شاید
تســـلایِ دلـی باشـــد به قلب مهـــدی زهــرا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
✍رقیه سعیدی (ڪیمیا)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
به نام خدا
#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#شعراز_رقیه_سعیدی_کیمیا
➖➖➖➖➖➖➖
ای از تبار حُسن خدا ، دومیـن حسن!
آییـــنه دارِ نور هُــدا ، ماه انجــمن!
ای منبـــع زلال حقیقت ، برای خلـق
ای تشــنهٔ کلامِ شــما خیــلِ مرد و زن
خوشبــو ترین گلـی ، به گلســـتان سامرا
داری نشــان ، زِ فاطمه با عطـــر یاسمن
در غربت و اسارت زندان چو جدّ خویش
موسی بن جعفری که شدی، دور، از وطن
مســمومِ زهـــر کینـــهٔ نامـردمان شدی
جانت شد آشنــا به جوانی به هر مِحَــن
گاهــی به یاد طــشت و غریبـــیِ مجتبی
گفتی به زیر لب، جگرم سوخت یا حسن
گاهــی به یـاد تشـــنه لبِ دشت کربلا
با اشک روضه های عطش سوخت جان وتن
زد جــام آب ، بوسـه به لبهای تشنه ات
بی آنکه خیــزران بخورد بر لب و دهن
جان دادنت اگر چه غریبانه شد ، ولی
با احتـرام ، پیکـــر پاک تو شد کفن
➖➖➖➖➖➖➖
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047