eitaa logo
کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
2.1هزار دنبال‌کننده
571 عکس
182 ویدیو
18 فایل
به نام او که نامش مایه آرامش روح و روان است. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شـــود که روزیِ ما کــربلا کنند کانال #اشعار_آیینی_بروز_و_مناسبتی اشعار #مدحی و #مرثیه و #مولودی و دارای سبک سروده های رقیه سعیدی(کیمیا)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر چند به چشم،اشک و بر لب،آه است تا قلـــه مسیــرمـان دگـــر کــوتاه است در رأس امـــور مــاست آزادی قــدس این توصیــهٔ شهیــــد نصـــرالله است ۱۴۰۳/۷/۷ شهادتت مبارک سیــــد💚😭 @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از هفتــــم اکتـــبر ، که شــــد بازنده صـد فتــنه و شـــر بینِ بشـــر افکنده چون بازی او با دُم شیـر است این بار با دست خـودش گور خودش را کنده ۱۴۰۳/۷/۷ سیدحسن نصرالله همیشه زنده است @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ 💔 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┅─‌ هر بار ، ســحر می دمد و وقت پگاه دلتنگــــم و دلگیرم از این دوریِ راه هر صبح ولی عرض ارادت بر جاست از مـــا به شــــما ســـلام یا ثــار الله ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اللهم ارزقنا فی الدنیا زیارةالحسین علیه السلام🤲 اللهم ارزقنا فی العقبیٰ شفاعةالحسین علیه السلام🤲 @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«بسم ربّ المهدی عج» ❤️ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─ بیـــا که با تو جهــــان ،برقرار می گردد بدون تو ســـحرم ، شـــام تار می گردد رُخَم به رنگ خزان است و دل زمستانی بیـــا که با تو خـــزانم ، بهــار می گردد ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 🤲 @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الشهداء و الصدیقین از داغ غمـت اگــر نبــــارم چه کنم؟ آه از جگـــرم به لب نیـارم چه کنم؟ سید ! خبـر شهــادتت سنگیـن است در ماتــم تو جان نسپارم چه کنم؟ افتــاده به باغ لاله ها دست خـزان مجــروح شـــده تن بهــارم چه کنم آن بلبــــل دلشکـــسته از پاییــــزم از داغ بهــــار ، ســــوگوارم چه کنم برخیـــز و بگو "سَننتصِر" ، پیروزیم مــن طــاقت این داغ ندارم چه کنم از فتح و ظفــر بخـوان و امیـد بده بی نور سـحر در شـب تارم چه کنم برخیز که نیست وقت رفتن،سید ! بردی ز دل خســته ، قرارم چه کنم از بس به جگر ،داغ شهــیدان دارم دلخـــون ز جفــای روزگارم چه کنم رفتـــی که نفــس تازه کنی برگردی بـر آمــدنت امیـــــدوارم ، چه کنم تا وقت ظهــور دولت حضرت عشق در تاب و تبــم در انتــظارم چه کنم ۱۴۰۳/۷/۷