eitaa logo
کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
2.1هزار دنبال‌کننده
578 عکس
183 ویدیو
18 فایل
به نام او که نامش مایه آرامش روح و روان است. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شـــود که روزیِ ما کــربلا کنند کانال #اشعار_آیینی_بروز_و_مناسبتی اشعار #مدحی و #مرثیه و #مولودی و دارای سبک سروده های رقیه سعیدی(کیمیا)
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا بازپیچیده به جان،عطر دعای عرفه بازهم تازه شده ،حال وهوای عرفه چشم برهم زدنی ،فرصت یکساله گذشت شکرحق باز رسیدیم برای عرفه وقت باریدن باران الهی است ،بیا تانصیبت بشودلطف وعطای عرفه یارب این بنده توغرق گناه آمده است به امید کرم و مهر خدای عرفه باخود آورده ام اینجا، دل بیمارم را چشم خود دوخته این دل به دَوای عرفه گوش کن ،بانگ جَرَس میرسداینک برگوش کاروان میرسد انگار، به پای عرفه نُه ذی الحجه دلم شور محرّم دارد که حسین است همه شور وصفای عرفه نفس گرم حسین است که مشغول دعاست زنده کرده است دلم را به نوای عرفه چه هوایی که رسیده است به دشت عرفات نفس بندگی از باد صبای عرفه چه مناجات عجیبی است که برپا کرده شورغم در دل وجان عُرَفای عرفه ازمناجات حسین ،بوی وداع می آید حرف دل می زند او ،رو به خدای عرفه ازهمین روز بخوان روضه عاشورا را بازبانی که شود عقده گشای عرفه داغ مسلم که شکسته است دل مولا را رنگ ماتم زده بر حال و هوای عرفه در غم غربت و در سوگ چنین آقایی خیمه برپا شده با نام عزای عرفه گوش کن ،صوت حزین میرسد ازسمت عراق روضه برپا شده در کرب وبلای عرفه ازهمین روز، که شد کشته، سفیر ارباب نهضت آغاز شده تحت لوای عرفه رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۴/۲۶ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردرتلگرام👇 https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
به نام خدا در دل موج بلا، فُلک نجات است حسین نورمصباح هُدا ، درظلمات است حسین گرچه خود تشنه فدا شد به لب آب ، ولی تشنگان را همگی، آب حیات است حسین اَجر رضوان الهی و فضیلت دارد اشک بر او ،که قتیل العبرات است حسین نام او حک شده بر سَر دَر فردوس برین زینت روی تمام کلمات است ، حسین کاش بالای سرم ،در دَم مرگم برسد بهرآرامش جان،در سَکَرات است حسین عشق او دردوجهان ،رمز نجات بشر است نام او شافع محیا و ممات است حسین خامس آل عبا نیم نگاهش کافیست لطف او عین عُلُوّ درجات است حسین دست پرورده خوان پسر فاطمه ایم چون که سرمنشأ کل برکات است حسین بازهم وقت مناجات ودعای عرفه است باز مشغول دعا در عرفات است حسین شده آماده بر اِحرام ،ولی می داند ذبح اعظم به لب شط فرات است حسین آه ازآن دم که زمین ریخته شد خون خدا مکتبش ساخته ازاین قطرات است حسین رزق ما کاش شود یک سفر کرب وبلا نام ما درصف امضای برات است حسین! رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۴/۲۷ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردرتلگرام👇 https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
2.mp3
7.93M
بازپیچیده به جان عطردعای عرفه.... ازاعضای محترم کانال مراسم پرشکوه دعای عرفه درمصلای شهرکرد(استان چهارمحال وبختیاری) @saeidikimya
❁﷽❁ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ باز آورده نسیــــم ، عطـــر دعــــای عرفه باز هــم تازه شــده ،حال و هـــوای عرفه بعدِ یک سال که سرمست مناجات شدیم دلمــان تنـــگ شـــده بــاز ، بــرای عرفه وقت باریــدن باران الهـــــی است ، بیــا تا نصیــبت بشود لطـف و عــطای عرفه یارب این بنـدهٔ تو غرق گناه آمده است به امیـــد کــرم و عفــــو خـــدای عرفه باخـــود آورده ام اینـجا ، دل بیمـارم را تا که سـرزنده شــود دل به دَوای عرفه گوش کن ، صوت نوای جَرَسی می آید کاروان می رسـد انگـــار ، به پای عرفه نُهِ ذی الحــجّه دلم شور محـــرّم دارد که حسین آمده با شــور و صفای عرفه نفس گرم حسین است که با زمزمه اش زنده کرده ست دلـم را به نــوای عرفه چه مناجات عجیبی است که برپا کرده شور غـم در دل و جان عُـــرَفــای عرفه در قنــوت از نفسش بوی وداع می آید عشق، مابین حسین است و خدای عرفه از همیــن روز بخوان روضهٔ عاشورا را روضهٔ مســلم لب تشنه به جـــای عرفه داغ مسلم که شکسته است دل مولا را رنگ ماتم زده بر حال و هـــوای عرفه در غــم غربت و در ســوگ چنین آقایی خیمـــه برپا شــده با نام عـــزای عرفه گوش کن نالهٔ غم می رسد ازسمت عراق روضــه بر پا شده در کرب و بلای عرفه با همین خون سفیر ابی عبدالله است نهضــت آغاز شـــده تحــت لِـوای عرفه ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۴/۷ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
❁﷽❁ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مُسلـمَـم ، در بنــدِ عشـق رهبری آزاده ام من سفیر عشقم و در این سفر دلداده ام در میان کوفیان سست و بی اصل و نسب من به خود با نام مولایم اصالت داده ام جان به استقبال ذبح عید قربان می برم چـون برای جانفــشانی از  ازل  آماده ام ســـر نهـــادم زیر تیغ و دشنــهٔ نامردمان ســـر به پای ذلت نامــردمان ننهــاده ام پرچــم عزت به روی بام نهضت برده ام گرچه از بام جفـــا روی زمیـن افتاده ام آسمـــان کوفه بعد از من شهادت می دهد با لب تشنه شعـــار عاشقـــی سر داده ام جرعه جرعه عشق از جام ولایت خورده ام با وجود تشنگی سرمست از این باده ام شکر می گویم ، شدم قربانی راه حسین با همین عشق و مرام و اعتقادم زاده م گرچه کوفه مشهدم شد مقصد اما کربلاست همقـــدم با حاجیـــان کربلا در جاده ام ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۴/۷ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
❁﷽❁ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ باز آورده نسیــــم ، عطـــر دعــــای عرفه باز هــم تازه شــده ،حال و هـــوای عرفه بعدِ یک سال که سرمست مناجات شدیم دلمــان تنـــگ شـــده بــاز ، بــرای عرفه وقت باریــدن باران الهـــــی است ، بیــا تا نصیــبت بشود لطـف و عــطای عرفه یارب این بنـدهٔ تو غرق گناه آمده است به امیـــد کــرم و عفــــو خـــدای عرفه باخـــود آورده ام اینـجا ، دل بیمـارم را تا که سـرزنده شــود دل به دَوای عرفه گوش کن ، صوت نوای جَرَسی می آید کاروان می رسـد انگـــار ، به پای عرفه نُهِ ذی الحــجّه دلم شور محـــرّم دارد که حسین آمده با شــور و صفای عرفه نفس گرم حسین است که با زمزمه اش زنده کرده ست دلـم را به نــوای عرفه چه مناجات عجیبی است که برپا کرده شور غـم در دل و جان عُـــرَفــای عرفه در قنــوت از نفسش بوی وداع می آید عشق، مابین حسین است و خدای عرفه از همیــن روز بخوان روضهٔ عاشورا را روضهٔ مســلم لب تشنه به جـــای عرفه داغ مسلم که شکسته است دل مولا را رنگ ماتم زده بر حال و هـــوای عرفه در غــم غربت و در ســوگ چنین آقایی خیمـــه برپا شــده با نام عـــزای عرفه گوش کن نالهٔ غم می رسد ازسمت عراق روضــه بر پا شده در کرب و بلای عرفه با همین خون سفیر ابی عبدالله است نهضــت آغاز شـــده تحــت لِـوای عرفه ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
❁﷽❁ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مُسلـمَـم ، در بنــدِ عشـق رهبری آزاده ام من سفیر عشقم و در این سفر دلداده ام در میان کوفیان سست و بی اصل و نسب من به خود با نام مولایم اصالت داده ام جان به استقبال ذبح عید قربان می برم چـون برای جانفــشانی از  ازل  آماده ام ســـر نهـــادم زیر تیغ و دشنــهٔ نامردمان ســـر به پای ذلت نامــردمان ننهــاده ام پرچــم عزت به روی بام نهضت برده ام گرچه از بام جفـــا روی زمیـن افتاده ام آسمـــان کوفه بعد از من شهادت می دهد با لب تشنه شعـــار عاشقـــی سر داده ام جرعه جرعه عشق از جام ولایت خورده ام با وجود تشنگی سرمست از این باده ام شکر می گویم ، شدم قربانی راه حسین با همین عشق و مرام و اعتقادم زاده م گرچه کوفه مشهدم شد مقصد اما کربلاست همقـــدم با حاجیـــان کربلا در جاده ام ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۴/۷ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047