سبک و شعر سائل
لقمه حلال #قسمت_چهارم بله جانم براتون بگه که:بابا احمد یک هفته مهلت میگیره تا مادردستگاه کارخانه ر
لقمه حلال
#قسمت_پنجم
زندگی درجریان است ,چرخ کارخانه میگردد وداریوش خان که به صداقت ودرستی بابااحمد ایمان اورده ,مدیریت کارخانه را به اقااحمد نادری سپرده وخودش هرازگاهی به کارخانه سرک میکشد .
در همین اوضاع واحوال ,شاه فراری میشود وداریوش خان هم به دنبال او دست زن وتنها دخترش رامیگیردو راهی فرنگ میشود....
مسوولیت کل کارخانه برعهده ی اقا احمدنادری میافتد,اقااحمد درامد کارخانه را عادلانه قسمت میکند دوسهم به حساب داریوش خان ویک سهم هم خودش که به گفته ی بابا احمد بیش از نیمی از درامد بابا احمد صرف مبارزات شاهنشاهی میشود.
ودر بهمن ۵۷که انقلاب به پیروزی میرسد ,کارخانه ی داریوش خان ادهمی وبابا احمد همچنان پابرجاست ودرپی رفع نیاز جامعه بیش ازگذشته تلاش میکند ورونق میگیرد.
تااینکه جنگ تحمیلی شروع میشود,بابا احمد دربه در دنبال کسی است که کارخانه رابه اوبسپرد وراهی جنگ با دشمن بعثی شود ,اما هرچه میگردد کسی را که قدرت راهبری داشته باشد نمی یابد وازطرفی داریوش خان هم سخت مخالف رفتن بابا احمد است ,پس بابا احمد عزمش راجزم میکند وبابالا بردن تولیدات کارخانه ورفع نیاز جبهه ازاین مسیر به کشورش کمک میکند....
ادامه دارد....
🖊به قلم ط_حسینی
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪