#خاطره
#به_وقت_خنده😂
"بعد از عملیات بود. 💥حاج صادق آهنگران🧔 آمده بود پیش رزمندگان برای مراسم دعا و نوحه خوانی🤲. برنامه که تمام شد مثل همیشه بچهها هجوم بردند که او را ببوسند😚 و حرفی با او بزنند😃.
حاج صادق که ظاهراً عجله داشت و می خواست جای دیگری برود، حیله ای زد😉 و گفت: «صبر کنید صبر کنید✋ من یک ذکر را فراموش کردم بگویم، همه رو به قبله بنشینند، سر به خاک بگذارید و این دعا را پنج مرتبه با اخلاص بخوانید🤲».
همین کار را کردیم. پنج بار شده ده بار، پانزده بار، خبری نشد که نشد.😳 یکی یکی سر از سجده برداشتیم، دیدیم مرغ از قفس پریده".😂😂😂😂
#آسمانی_شو
#الهمعجلالولیکالفرج
ʝơıŋ➘
|❥ @reihan_bahari ツ
#دلنوشته
فكه مثل هيچ جا نيست😳! نه شلمچه، نه ماووت، نه سومار، نه مهران، نه طلائيه، نه...
فكه فقط فكه است🥀! با قتلگاه و كانال هايش، با تپه ماهور و دشت هايش.
فكه قربانگه اسماعيلهاست به درگاه خداي مكه.😞
فكه را سينهاي است به وسعت ميدان هاي مينِ گسترده بر خاك.💔
فكه را دلي است به پهناي سيم هاي خاردار خفته در دشت.🖤
فكه را باغ هايي است به سر سبزي جنگل امقر🌳.
فكه ، روحي دارد به لطافت ابرهاي گريان در شب والفجريك.🌨
فكه ، چشماني دارد به بصيرت ديدهبان خفته در خون، بر ارتفاع صد و دوازده.👀
فكه ، خفته بر زير گام هايي است كه رفتند و باز نيامدند...🥀
#آسمانی_شو
#راهیان_نورツ
#کربلای_خمینی:)
#الهمعجلالولیکالفرج
ʝơıŋ➘
|❥ @reihan_bahari ツ
سائل الحسین
#یآدمآڹشهدآےهویزھッ #الهمعجلالولیکالفرج ʝơıŋ➘ |❥ @reihan_bahari ツ
ابان داغ بود. اگر چه میانه دی ماه
اما بیابان ، بیابان است. دی و غیر دی سرش نمی شود.
دلهایی تفتیده از عشق حسین ابن علی (ع)
وعشق....... آمده بود انگار برای گل چینی و خوشه چینی
و عشق خوشه چین شده بود....
تانک ها که می رفتند با شنی شان بی رحمانه
از روی سینه زخمی ِ زخمی ها
عشق تازه می فهمید
بوی سیب یعنی چه؟
و دیر زمانی بود که عشق
عاشق شده بود در بیابان هویزه.
#آسمانی_شو
#راهیان_نورツ
#کربلای_خمینی:)
#الهمعجلالولیکالفرج
ʝơıŋ➘
|❥ @reihan_bahari ツ
سائل الحسین
#منطقھعملیاتی_پآسگآھزید🍃 #الهمعجلالولیکالفرج ʝơıŋ➘ |❥ @A_SEDD ツ
ز دور که نگاه کنید یک مسجد می بینید، شب که باشد چراغی سبز رنگ و مسیری به سمت این نور. بدون تعارف غریب است، باز دید کنندگانش به اندازه ی باقی مناطق نیستد و اگر زائر حرفه ای و هر ساله نباشید شاید حتی نامش را نشنیده باشید، اما تجربه خواهید کرد که نماز جماعت خواندن در آن چه مزه ای می دهد. فقط باید تلاش کنید نگاهتان از قبله به سمت شهدای گمنام وسط مسجد نچرخد که عجیب جاذبه ای دارند. کاش می دانستیم کیستند کاش زندگی نامه اشان در دستمان بود که حتماً پر بود از نکات خواندنی و معجزات دیدنی و ایثارهای باورنکردنی اما حیف!
ولی نه،کدام حیف؟! که اگر دریچه ی قلبمان را باز کنیم آنها خود سخن خواهند گفت، نیازی به نوشته و مدرک نیست اگر یک قدم به سوی آنان بیایید خودشان فرسنگ فرسنگ شما را به سمت آسمان راه خواهند برد، همه می دانیم شهدا چه می خواهند اگر بگوییم نشنیده ایم و نفهمیده ایم غفلت است. همه شنیده ایم حکایت کوبنده تر بودن یک سیاهی را بر یک سرخی همه می دانیم که وصیت نامه ای از آنان نیست که نگفته باشد عمار باشید برای علی، همه می دانیم که آنان تنها یک خواسته دارند، عشق! آنان برای رسالتشان مزدی نمی خواهند مگر اینگه به سود ما باشد! شک نکنید! معامله ی پر منفعتی است.
وقتی از راهی که پر از خرده سنگ است می گذریم انگار گذر عمر خودمان را می بینیم که با صدای شکننده ای از زیر پاهایمان می گزرد، آری می گزرد، سخت یا آسان. هیچ ثانیه ای و لحظه ای جاودانه نیست. با درد یا با لذت عاقبت پیری و مرگ است اما تفاوت کجاست تا کجا بین مردن ها؟! در حدیث است که افضل الموت قتل الشهادت، حدیثی با چهار کلمه که سه کلمه اش یعنی مردن! اما تنها خواستن کافی نیست زیرا هر کس همان گونه خواهد مرد که زندگی کرده است. زندگی را باید شهادت گونه بسازیم مثل شهدای گمنام پاسگاه زید.
#آسمانی_شو
#الهمعجلالولیکالفرج
ʝơıŋ➘
|❥ @A_SEDD ツ