.
♻️ شما بیشتر امیرالمؤمنین را دوست دارید یا این مسیحی؟!
🔰 به جرج جرداق گفتند: شما یک مسیحی هستی و خیلی هم مذهبی نیستی، چه شد که در مورد حضرت علی (ع) کتاب نوشتی؟
به گریه افتاد و گفت مرحوم علامه امینی هنگامی که کتاب الغدیر را نوشت چند جلد از کتاب را برای من فرستاد. یک نامه هم نوشت و گفت آقای جرد جرداق شما یک حقوقدان و وکیل دادگستری هستی، نه شیعه هستی و نه سنی که بگوییم طرفداری میکنی، کار تو دفاع از مظلوم است. ما با اهل سنت بر سر علی (ع) دعوا داریم ما میگوییم حق با علی است آنها می گویند نه. حالا این چند جلد کتاب الغدیر را به عنوان پرونده مطالعه کنید. تمام مدارک هم از اهل سنت است. من از شیعه چیزی در آن ننوشتهام. شما هم در حد یک وکیل دادگستری قضاوت خود را برای من بنویسید.
جرداق می گوید: من دیدم وقتی انسانی مرا به عنوان یک وکیل دادگستری مخاطب قرار داده و از من کمک خواسته بیانصافی است اگر کمک نکنم بنابراین پذیرفتم. وقتی کتابها را دقیق خواندم دیدم در تاریخ از علی(ع) مظلومتر نمیشناسم و لذا تصمیم گرفتم به اقتضای شغلم که وکیل دادگستری است، از این مظلوم دفاع کنم و کتاب «الامام علی صوة العدالة الانسانیة» را نوشتم.
🔹#عید_غدیر نزدیک است. یک مسیحی اینطور از مظلومیت امیرالمومنین دفاع کرد. برنامه من و شما چیست؟ در سطح خانواده، در بین محله، در شهرتان، در کشورتان و در دنیای تشنه عدالت امروز، چه سهم و برنامهای برای معرفی غدیر داریم؟
عدالت یعنی علی علیه السلام
🔴 اگر در مسأله حجاب، راه امام را نرویم، سیلی خواهیم خورد
🔰رهبر انقلاب در مورد راه امام ره فرمودند که:
« اگر راه امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمداً به کنار بگذاریم، ملت ایران سیلی خواهد خورد »
👈 از طرفی معظم له، نه یک بار بلکه چند بار به این مطلب اشاره کرده اند که در موضوع #حجاب، امام خمینی ره محکم و قاطع پای این مسأله ایستاد.
◀️ راه امام در مسأله حجاب این بود که به هجمه ها، فشارهای داخلی و خارجی و بهانه ها و توجیهات اهمیت نداد. اگر در زمینه حجاب راه امام را نرویم، همان اتفاقی که مقام معظم رهبری در مورد کنار گذاشتن راه امام فرمودند، برای ما پیش خواهد؛ یعنی « ملت ایران سیلی خواهیم خورد ! »
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دیدگاه صریح شهید بهشتی در مورد عفاف وحجاب دیدگاه صریح شهید بهشتی در مورد عفاف وحجاب
قابل توجه فرزندشون ...
@BisimchiMedia
🔴 تشخیص نوزاد دختر و پسر توسط اميرالمؤمنين (ع)
#قضاوتهای_امیرالمومنین (1)
طبق روايتى كه در منابع معتبر آمده، در زمان خليفه دوّم، دو زن به وى مراجعه كرده و هر كدام مدّعى بود نوزاد پسر تعلّق به وى دارد و دختر متعلّق به ديگرى است. ماجرا از اين قرار بود كه دو زن حامله بدون حضور ماما زايمان كردند. يكى پسر و ديگرى دختر زاييد، و بر سر اين كه پسر متعلّق به كدام يك، و دختر متعلّق به كيست با هم اختلاف پيدا كردند.
عمر با شنيدن شكايت آنها، اصحاب پيامبر(صلى الله عليه وآله) را جمع كرد و از آنها پرسيد: آيا در اين زمينه مطلبى از پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) شنيده ايد؟ گفتند: نه. گفت: چه كنيم؟ برخى پيشنهاد دادند كه از طريق قرعه مشكل را حل كنيم. خليفه اين راه حل را نپذيرفت. سپس گفت: كليد حلّ مشكل به دست على است. گمان مى كنم او بتواند راه صحيحى جلوى پاى ما بگذارد.
🔻خليفه و همراهان به درِ خانه امير مؤمنان رفتند. امّا على(عليه السلام) در خانه نبود. سراغ حضرت را گرفتند، گفتند: در نخلستان مشغول آبيارى درختهاى خرماست.
آنها به سمت نخلستان حركت كردند. وقتى كه به نزديكى مولا على(عليه السلام) رسيدند صداى تلاوت قرآنِ آن حضرت، آنها را ميخكوب كرد. حضرت مشغول تلاوت آيه 36 سوره قيامت بود: «أَيَحْسَبُ الاِنسَانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدىً»؛
(آيا انسان گمان مى كند بى هدف رها مى شود؟!) حضرت آيه شريفه را تلاوت مى كرد و اشك مى ريخت.
خدمت حضرت رسيدند و داستان را به طور كامل گفتند. حضرت خم شد، مشتى خاك برداشت، و فرمود: حلّ اين مسأله از برداشتن اين مشت خاك از زمين آسان تر است! و در پى آن فرمود يك تراز و دو ظرف هم اندازه بياورند. سپس به آن دو زن دستور داد ظرفهاى مذكور را از شير خود پر كنند. بعد ظرفهاى شير را وزن كرد. سپس فرمود آن كه شيرش سنگين تر است مادر پسر، و آن كه شيرش سبك تر است مادر دختر است؛ زيرا شير مورد استفاده پسر، كه طبع خشن ترى دارد، سنگين تر است، و شير مورد استفاده دختر، كه طبع لطيف و حسّاسى دارد، سبك تر است. بدين وسيله مشكل آن دو زن حل شد، و فرزند واقعى هر كدام به آنها رسيد.
منبع: من لا يحضره الفقيه، شیخ صدوق، ج 3، ص 19، باب (الحيل في الأحكام).
#قضاوتهای_امیرالمومنین (قسمت اول)
داستان بعدی، داستان شخص قاتلی که بدون قصاص و رضایت بخشید شده و دیهاش از بیت المال داده شد. تا غدیر داستانهای مختلفی میگذاریم حتما دنبال کنید
#حسین_دارابی |
بعضی ضربالمثلای فارسی تاریخچه ترسناکی دارن
مثلا «همین آشه و همین کاسه» واقعا ترسناکه ماجراش
توی دوره شاه عباس صفوی، حاکم اراک آدم به شدت ظالم و مزخرفی بوده، تا حدی که دختر مردم رو به بهانه خراج میبرده به کاخ خودش به کنیزی و...
یه بار چندتا از رعایای اراک میرن اصفهان پیش شاه از والی اراک شکایت میکنن
شاه هم والی رو فرا میخونه به اصفهان بهش امر میکنه دیگه دست از ظلم برداره و اگه بشنوه دوباره این کارو کرده حسابشو میرسه
والی برمیگرده اراک و میفهمه کیا چغلیشو به شاه کردن
همه اون بدبختا رو با خانواده گردن میزنه
خبر به شاه عباس میرسه و شاه عباسم ولات همه ولایات و احضار میکنه
یه دیگ بزرگ آش بار میذارن و والی اراک (عراق اون موقع) رو میارن و زنده میندازن تو دیگ
وقتی حسابی میپزه و گوشت والی قاطی مواد میشه نفری یه کاسه ازون آش میده دست والیا
میگه این آشو بخورین برگردین ولایتتون و با مردم درست رفتار کنین
اگه از هر ولایتی خبر برسه که ظلم کردین از این به بعد همین آشه و همین کاسه
✍️آقا سید حبیب
#حکایت
حضرت سلیمان نبی ایستاده بود و خیره به دو پرنده ی کوچکی نگاه میکرد که در حال صحبت بودند.
پرنده ی نر از طرف مقابل دلبری میکرد که من تو را از تمام پرندگان بیشتر دوست دارم، تو برای من همه چیزی و بدون تو من هیچم، خوب که دلربایی ها کرد و حضرت همه را به اذن خدا شنید، در نهایت تعجب دید که معشوقه به دلبری ها اعتنا نمیکند و دلش پر نمیکشد برای این جملات پر آب و تاب و دامن از دست نمیرودش!
آرام جلو رفت و علت بی اعتنایی به عشق پرنده ی خوش زبان را از جفت ماده پرسید که چرا بی اعتنایی به این همه پرپر زدن این نگونبخت عاشق؟!
پرنده گفت: ای نبی خدا، به عظمت و بزرگی ات قسم که او در عشقش صادق نیست و دروغ میگوید. من خودم شنیدم تمام این حرف ها را روز گذشته به معشوقه ای دیگر میگفت، بی کم و کاست، او مرا نمیخواهد فقط حرف میزند.
یاران سلیمان میگویند: به محض شنیدن این کلمات، نبی خدا راهی کوه شد و با صدای بلند گریه میکرد و میگفت: خدایا، یک پرنده در عشق خود رقیب نمیخواهد و بی صداقتی عاشقش را بر نمیتابد، نکند من هم در عشق به شما صادق نباشم و تو بدانی.
🔺براتون یه اینفوی خیلی خیلی خیلی خفن اوردم
ذخیره کنید تو گوشی
هرازگاهی نگاه کنید
تا یادتون نره جمهوری اسلامی چکار کرده
🔰 قراردادهای استعماری انگلیس
#جنگ_شناختی
#حافظه_تاریخی
ضمنا تا میتونید قربه الی الله بازنشر بفرمایید
سه گام با امام علی (ع)
گام اول:
دنیا دو روز است...یک روز با تو و روز دیگر
علیه تو
روزی که با توست مغرور مشو و روزی که
علیه توست ناامید مشو...
زیرا هر دو پایان پذیرند ...
گام دوم:
بگذارید و بگذرید ..... ببینید و دل نبندید .
چشم بیاندازید و دل نبازید.... که دیر یا
زود ...... باید گذاشت و گذشت...
گام سوم:
اشکهاخشک نمیشوندمگر بر اثر قساوت قلبها
و قلبها سخت و قسی نمیگردند مگر به سبب
زیادی گناهان
🔵 اتهام به قتل و بخشیده شدن قاتل
#قضاوتهای_امیرالمومنین (2)
مردي را در خرابهاي ديدند كه كاردی خون آلود در دست داشت، و در همان نزديكي نيز كشتهاي بود كه در خون خود ميغلتيد، مرد را دستگير كرده و نزد حضرت اميرالمومنین عليهالسلام بردند.
آن حضرت به متهم فرمود: چه ميگويي؟
متهم گفت: من آن مرد را كشتهام، علي عليه السلام طبق اقرارش دستور داد از او قصاص بگيرند. ناگهان مردي شتابزده نزد آن حضرت آمده و گفت: من آن شخص را كشتهام.
اميرالمومنين به مرد اول فرمود: چطور شد بر عليه خودت اقرار كردي؟
متهم: زيرا توانايي انكار نداشتم، بدان جهت كه افرادي مرا در خرابهاي با كاردي خون آلود بر بالين كشتهاي ديده بودند، و بيم آن داشتم كه اگر اقرار نكنم مرا بزنند.
حقيقت مطلب اين است كه من در نزديكي آن خرابه گوسفندي را ذبح كرده، پس در حالي كه كارد خون آلودي در دست داشتم به منظور قضاي حاجت داخل در خرابه شدم ناگهان كشتهاي را ديدم كه در خون خود ميغلتيد، بالين او رفته حيرت زده به او نگاه ميكردم كه ناگهان اين گروه وارد خرابه شده مرا به آن حال ديده دستگيرم نمودند.
اميرالمومنين عليهالسلام به حاضران فرمود: اينها را به نزد فرزندم حسن ببريد و از او حكم مسأله را بپرسيد.
حضرت امام حسن عليهالسلام در پاسخ آنان فرمود: به اميرالمومنين بگوييد اگر اين مرد مسلماني را كشته، ولي جان ديگري را از مرگ نجات داده است، و خداوند ميفرمايد:
و من احياها فكانما احيا الناس جميعا؛ هر كس جاني را احيا كند مثل اين است كه همه مردم را احيا كرده است.
هر دو آزاد ميشوند. و خونبهاي مقتول از بيت المال پرداخت ميگردد.
منبع : فروع كافي، ج ٧، ص ٢٨٩. تهذيب، ج ١۰، ص ١٧٣، حديث ١٩.
هرشب یک داستان از قضاوتهای امیرالمؤمنین، باماهمراه باشید
#حسین_دارابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #تیزر| مراسم روحبخش دعای عرفه
🔺با نوای : حجت الاسلام والمسلمین علی عرب
🔹زمان : چهارشنبه 7 تیرماه 1402 از ساعت 16:30
🔸مکان : مصلای بزرگ امام خمینی (ره) ارومیه
🆔 @QOREYSHI_IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اول صبحمون رو با تلاوتی از نور شروع میکنیم
ای امیر عرفـــه ناز مکن چهره نما✨
از پس پنجره ، درباز مکن چهره نما✨
ای امیرعــــــرفه ذکر مدام است،بیا✨
کاراین عاشق دل خسته تمام است بیا✨
اللّهمَّ عَجِّل لِوَلِیکَ الْفَرَج
♡{ ثائر }🇵🇸
ای امیر عرفـــه ناز مکن چهره نما✨ از پس پنجره ، درباز مکن چهره نما✨ ای امیرعــــــرفه ذکر مدام است،ب
سلام ادمین جان
صبحتون پرنور