سفرنامه‌ای که گم شد! 🖌 فریبا کلهر این کتاب براساس سفر امام رضا (ع) از مدینه به مرو در سال ۲۰۰ هجری، به گونه‌ای روایت شده که خواننده با ابعاد مختلف این حرکت تاریخی آشنا می‌شود. نگارنده با توجه به گفته‌ های تاریخ و نیروی تخیل، سفرنامه‌ای را در دو بخش فراهم آورده. ۱. سفر امام رضا(ع) از مدینه تا مرو، از زبان مأمور مأمون خلیفه عباسی. ۲. زندگی امام و شهادت ایشان است که از زبان یکی از یاران حضرت. #معرفی_کتاب #مشهدالرضا #سفرنامه_رضوی 🌷@safarname40🌷

#پادکست|سفرنامه‌ای که گم شد! 🖌فریبا کلهر 🎙راوی: جناب بهروز رضوی #بیان 🔹«عیسی جَلودی» از طرف مأمون عباسی مأموریت می‌یابد تا امام رضا (ع) را از مدینه به مرو بیاورد. 🔸«رجاء‌ابنِ‌ابی‌ضحّاک» نیز به عنوان نویسنده مأموریت دارد تا سفرنامه امام را با جزئیات به نگارش درآورد. 🔻آنان به مدینه می‌رسند، اما... 👈 صوت کامل کتاب #سفرنامه_رضوی 🌷@safarname40🌷

♦️همه می‌روند فقط خدا می‌ماند. أَوَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ كَانُوا مِن قَبْلِهِمْ كَانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَمَا كَانَ لَهُم مِّنَ اللَّهِ مِن وَاقٍ ﴿غافر21﴾ سفر حاج قاسم به ویرانه های «کاخ تدمر» در سوریه

کلیپ "مداد رنگی" اجرای زیبای عبدالرضا هلالی و دهه نودی‌ها دفتر نقاشیمو، مدادای رنگیمو نذر کردم که باهاشون هی حرم بکشم مثلاً اومدم پیشت، توی حرم نزدیکت دستمو رو سینه بذارم، خیس گریه بشم😭 ... حرف قلبمو❤️ باید بگم بهت دست من که نیست اگه هستم عاشقت آرزومه که بغلم کنی خودت #عزیزم_حسین... #هلالی #مداد_رنگی #دهه_نودی #میلاد_امام_حسین @safarname40

🌷 آیت‌الله بهاءالدینی(ره): 🔸سعی کنید پایتان را از کشتی حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) بیرون نگدارید و دائما به امری از امور دستگاه امام حسین(علیه السلام) مشغول باشید. آشپزی، چای دادن، سینه زدن، کفش جفت کردن و ... 🔹تا بواسطه آن، از همه شیعیان دستگیری شود و إلا حساب و کتاب آن طرف، دقیق تر از این حرفهاست. #زیارت_عشق @safarname40

🛑 وقتی قلم غلیان کرد تا کاروانی از کلمات را به محضر دوست برساند، دفتری نگاشته شد به نام... 📔 کاروان کلمات 🖌 زهرا نیکبخت 📚نشر سفیر اردهال #معرفی_کتاب #سفرنامه_مذهبی 🌷@safarname40🌷

میهمانان ناخوانده و کرامت امام روایتی گزیده از کتاب #کاروان_کلمات 🎙سلیمان‌پناه #سفرنامه #سفرنامه_اربعین #نجف 🌷@safarname40🌷

خدای من!❤️ میخوام باهات درِ گوشی صحبت کنم. صدامو بشنو...😢 #مناجات #مناجات_شعبانیه #ماه_شعبان #شب_جمعه #شب_زیارتی #زیارت_خدا 🌷@safarname40🌷

تشرفات مرعشیه 🖌حسین صبوری 📚نشر صبوری. ۱۳۸۰ این کتاب، شامل کیفیت ملاقات‌های آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی با امام زمان(ع) است که در قالب ۴ حکایت یا خاطره از وی نقل شده است. #خاطرات_علما #امام_زمان #رؤيت #تشرف #مرعشی_نجفی 🌷@safarname40🌷

🛑 اگر روزی به زیارت و دیدار امام زمان علیه‌السلام مشرف شوی به ایشان چه می‌گویی؟ پویش "سفری تا امام" از علاقمندان دعوت می‌شود نوشته‌های خود را تا تاریخ ۲۰ شعبان، حداکثر در ۳۰۰ کلمه به نشانی👇ارسال کنند. @safarvaname_pv به نفرات برگزیده بُن ۱۰۰ هزارتومانی خرید سفرنامه (از فروشگاه کتاب مرکز مطالعات سفرنامه) تقدیم خواهد شد و به طور رایگان در کلاس‌های آموزش سفرنامه مرکز شرکت خواهند کرد🤩 #امام_زمان #نیمه_شعبان #سفرنامه 🌷@safarname40🌷

#صوت #سفرنامه_حج 🌸نقل از مرحوم آیت‌الله شیخ اسماعیل نمازی شاهرودی (ره) که در راه برگشت از حجاز به محضر #امام_زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) مشرّف شدند. 🌷@safarname40🌷

امام زمان هنگام ظهور، خود را با امام حسین معرفی می‌کند. #شب_زیارتی #امام_زمان 🌷@safarname40🌷

السلام علیک یا اباعبدالله ❤️ فقط همین ما را بس 🌸 🌷@safarname40🌷

گزیده‌ صوتی تشرفات مرعشیه 🔹سفرنامه‌ی آقای مرعشی نجفی از نجف به کوفه و مسجد سهله... 🔸این سفرنامه زیبا ادامه دارد... ببخشید یه کم صوت‌ها خودمونیه😊 #امام_زمان #سفرنامه_صوتی #سفرنامه_سهله #سفرنامه_مرعشیه 🌷@safarname40🌷

«از جنون تا مجنون» مستندات و خاطرات عملیات بدر مؤلف: #ابوالفضل_درخشنده کتاب #از_جنون_تا_مجنون ، مشتمل بر داستان‌های کوتاهی از مستندات و خاطرات #عملیات_بدر در دفاع مقدس است. 🔸در بخش اول مستندات عملیات بدر، اهداف منطقه عملیات و به‌طورکلی طرح و شرح عملیات به همراه خاطرات رزمندگان گردآوری‌شده است. 🔹فصل دوم داستان‌های الهام‌گرفته از خاطرات رزمندگان عملیات بدر آمده است. «صبح فردا»، «ماسک»، «#مسافر_تشت»، «اعجاز عشق»، «در سایه»، «آخر دنیا کجاست؟»، «اشک مریم»، «دستور زبان عشق»، «به یاد یاران»، «تنهاترین حامی»، «انتظار»، «در حصار دشمن»، «از عاشقی تا فراموشی» و «نخل بی‌سر» عنوان‌های برخی از داستان‌های جمع‌آوری‌شده در این کتاب از نویسنده‌های مختلف است. #سفرنامه_جنگ 🌷@safarname40🌷

#سفرنامه‌_پژوهی از منظر #دین و #مذهب 📙کتاب «بررسی دین‌های ایران باستان در سفرنامه‌های دوره صفوی و قاجار» نویسنده: نیوشا دقیقی ماسوله 📌بسیاری از سیاحان پس از بازگشت به کشورهای خویش، به نگارش خاطرات سفر خود در قالب سفرنامه همت گماشته­‌اند که صرف‌نظر از کاستی‌های محتوایی یا روشی، از منابع تاریخی معتبر به حساب می‌آیند و تصویر روشنی از اوضاع اجتماعی و سیاسی، محیط جغرافیایی تشکیلات اداری، معماری و هنر، آداب و رسوم، و دین و مذهب ایرانیان ارائه می‌دهند. سفرنامه‌ها از منابع مهم و ارزشمند درباره گذشته هر جامعه محسوب می‌شوند که برای محققان جزو منابع درجه یک پژوهش به‌شمار می‌روند. 🌷@safarname40🌷

📕سفرنامه عشق 🖌محسن نصری 📚نشر حدیث راه عشق. ۱۳۸۴ ویژه بازدید از جبهه های دفاع مقدس ◽️هدف این کتاب، آشنایی نسل جوان با حماسه #دفاع_مقدس است. 🔹محور اصلی آن #سفرنامه است و خواننده را با خود به مناطق عملیاتی از جمله دو کوهه، اهواز، آبادان، فاو و... می‌برد. 🔸در کنار معرفی جغرافیای جنگ، شرح‌حالی از رزمندگان، تاریخ جنگ، نامه‌ها و شواهد آن می‌دهد و با ارائه تحلیل تهاجم دشمن، اشاره‌ای به دلایل پذیرش #قطعنامه_598 و همین‌طور #جنگ_نرم در زمان معاصر دارد. #راهیان_نور #سفرنامه_جنگ 🌷@safarname40🌷

🔻بخش نخست این کتاب شامل تحلیلی بر تهاجم دشمن و دلایل پیروزی ایران در #جنگ_تحمیلی و نیز نحوه‌ی ارتباط با #شهدا است. 🔻در فصل دوم کتاب برخی از مناطق عملیاتی معرفی گردیده. 🔻و در پایان برخی شبهات درباره‌ی دفاع مقدس، پاسخ داده می‌شود. 🌷@safarname40🌷

#سفرنامه_اماکن_زیارتی 🔼 مرقد مطهر «حسین بن روح نوبختی» 🕌بغداد_عراق 🔸حسین بن روح نوبختی (متوفای ۳۲۶ق)، سومین نایب از نواب اربعه امام مهدی(عج) است که به مدت ۲۱ سال (۳۰۵ - ۳۲۶ق) نیابت خاصه را بر عهده داشت. 🔻او از اصحاب امام عسکری(ع) و از یاران نزدیک نایب دوم در بغداد بود. محمد بن عثمان در واپسین روزهای حیات خود، حسین بن روح را به دستور امام زمان، جانشین خود کرد. پس از مدتی در ۵ شوال ۳۰۵ق، اولین توقیع از سوی حضرت مهدی(عج) در تأیید حسین بن روح صادر شد. 🔹حسین بن روح در ابتدای نیابت خود در دستگاه حاکم عباسی دارای موقعیت و احترام ویژه بود، اما بعدها دچار مشکل شد و مدتی زندگی مخفیانه داشت و سپس پنج سال زندانی شد. ▫️از مهم‌ترین اتفاقات دوران حسین بن روح، ماجرای شلمغانی است که وکیل مورد اعتماد او بود، اما دچار انحراف عقیده گردید و توقیعی از جانب امام زمان(عج) در لعن او صادر شد. 🌷@safarname40🌷

#سفرنامه_علماء 🔼 «شبهای پیشاور» از مرحوم سلطان الواعظین، حاصل سفر وی به پیشاور پاکستان و مناظره با اهل‌تسنن 📌سید محمد سلطان الواعظین شیرازی (۱۳۹۱-۱۳۱۴ ق)، از علمای نامدار شیعه معاصر بود. او سفرهاى متعددى به خارج از ایران داشت، و با عالمان فرق و مذاهب دیگر به مناظره مى پرداخت و آراء و عقاید تشیع را اثبات می کرد، که باعث گرویدن افراد بسیاری به این مذهب حقه گردید. کتاب «شب هاى پیشاور» حاصل همان مناظرات و از معروفترین آثار سلطان الواعظین است. 📙این کتاب که مهمترین تألیف سلطان الواعظین است، در نوع خود از بهترین آثار در موضوع مربوطه بشمار مى آید. سید در این کتاب - که مشروح مذاکره و مناظره او در طول ده شب با بعضى از علماى اهل سنت در پیشاور است - اهم موضوعات مورد اختلاف را مطرح نموده و با استدلالى قوى و با استفاده کامل از منابع روائى و تاریخى اهل سنت، مبانى و معتقدات شیعه را به اثبات رسانده است. این کتاب در عین این که مطالب دقیق و تخصصىِ اختلافى را آورده است، با نثرى شیوا و روان براى همه اقشار علمى قابل استفاده مى باشد. 🌷@safarname40🌷

🔼کتاب «روایت زخم» روایت‌گر خاطرات رزمندگان مازندرانی از عملیات «والفجر ۱۰» 📌عملیات والفجر ۱۰ عملیات تهاجمی گسترده نیروهای مسلح ایران در خلال جنگ ایران و عراق بود، که به مدت ۶ روز در اسفندماه ۱۳۶۶ به فرماندهی سپاه پاسداران و مشارکت نیروی زمینی ارتش و پشتیبانی نیروی هوایی ارتش و هوانیروز، در منطقه حلبچه و سلیمانیه، عراق و نیز در منطقه نوسودِ ایران، انجام شد. بخشی از کتاب: اسم «حلبچه» برای خیلی‌ها که توی جنگ هم نبوده‌اند، آشناست؛ آن هم به خاطر جنایتی که صدام علیه کرد‌های هم‌وطن خود در این شهر انجام داد، جنایت وحشتناکی که حالا‌حالا‌ها از ذهن مردم ما و عراقی‌ها پاک نمی‌شود؛ بمباران شیمیایی که نتیجه‌اش، کشته شدن ۵ هزار زن، مرد و بچه کرد عراقی بود، تازه به جنایتی که فقط تیتروار، یک کم از آن‌ها را گفته‌ام، باید مصدوم‌های شیمیایی را هم که ۲۵ سال تمام دارند با عوارض آن دست و پنجه نرم می‌کنند، اضافه کنم. #سفرنامه_جنگ 🌷@safarname40🌷

🔼آقای شهردار؛ بر اساس زندگی شهید مهدی باکری به قلم داوود امیریان کاظم، نگاهی به اطراف انداخت. همه جا را سیاه می‌دید. عینک دودی‌اش را برداشت. کلاه کشی تا ابروانش پایین آمده بود. یقه پالتویش را بالا داد و دوباره با دقت و ریزبینی، اطراف را از چشم گذراند. سر کوچه، چند پسربچه فوتبال بازی می‌کردند. روی پشت بام چند خانه آن طرفتر، جوانکی چشم به آسمان دوخته بود و سوت می‌زد و از دیدن کفترهای در حال پروازش لذت می‌برد. کاظم سه بار زنگ خانه را زد. بعد رفت و عقب ایستاد. پرده پنجره طبقه دوم که رو به کوچه بود، کنار رفت. مهدی دست تکان داد. کاظم، عینکش را به چشم زد؛ یعنی اوضاع آرام است. لحظه‌ای بعد، در باز شد و کاظم وارد خانه شد. پیرزن صاحب‌خانه در حیاط رخت می شست. کاظم سلام کرد. پیرزن گفت: «سلام اکبرجان. پسرم، داروهایم را گرفتی؟» کاظم جلو رفت. از جیب پالتویش، کیسه‌ای پر از قرص و شربت درآورد، به دست پیرزن داد و گفت: «مگر می شود یادم برود آباجان؟ حالت چطور است؟» #سفرنامه_جنگ 🌷@safarname40🌷

🌸صل الله علیک یا اباعبدالله🌸 🌺به تو از دور سلام 🌺 #شب_زیارتی #شب_جمعه #حرم 🌷@safarname40🌷