نماد مظلومیت عاشورا
با چه رو خیمه بَرَم این سرِ آویزان را
چه کنم مشکلِ این حنجر خون ریزان را
به سفیدیِ گلوی تو کسی رحم نکرد
رسمِ کوفی است بگیرند هدف، مهمان را
دست و پایی زدی و باز تبسّم کردی
پس خدا بوسه زند این دو لب خندان را
بوسه بر این سرِ پاشیده ز هم مشگل نیست
من چسان دفن کنم پاره ای از قرآن را
مشگل اینجاست که سر نیزه امانت ندهد
اهل غارت نکند رحم ، گُلِ پنهان را
من دهم با چه زبانی خبرت را به رباب
آب دادَست سه شعبه گلوی عطشان را
بعد از این است که بر سینۀ من جا داری
نزد مادر ببرم آهِ دِلِ سوزان را
گریه بر معجرِ عمّه نرود از یادت
وسط هلهله ها بدرقه کن یاران را
تا به محشر ز غبار غم تو گریه بپاست
ای عجب داغ تو کردَست بپا طوفان را
سند مستند کرب و بلا حنجر توست
بُرد مظلومیِ تو آبروی عدوان را
عید قربان من است و تو همان ذبحِ عظیم
و خدا مُهر قبولی زند این قربان را
(محمود ژولیده)
*⭕معرفی دو کتاب پر از دروغ در زمینه وقایع عاشورا: «روضه الشهدا» و «اسرارالشهاده»(۱)*
*🔸رسالت ما در برابر تحریفات دینی (۳)*
🔻انسان وقتى که در تاریخ نگاه مىکند، مىبیند که به سر این حادثه چهها آوردهاند!
به خدا قسم حرف حاجى [نوری] حرف راستى است.
*مىگوید : امروز اگر کسى بخواهد بر امام حسین علیه السلام بگرید، بر این مصیبتهایش باید بگرید، بر این تحریف ها و مسخ ها و دروغ ها باید بگرید.*
*🔻کتابى است معروف به نام «روضة الشهداء» از ملا حسین کاشفى.*
حاجى فرموده بود که این *داستان زعفر جنّى و داستان عروسى قاسم*، اول بار در کتاب این مرد آمده است.
🔻حقیقت این است که من این کتاب را ندیده بودم. خیال مىکردم در آن یکى دو تا از این حرفهاست.
🔻بعد که این کتاب را- که به فارسى هم هست و تقریباً در پانصد سال پیش تألیف شده است- [خواندم دیدم از این داستانها زیاد است.]
🔻ملا حسین کاشفى مردى است که واعظ هم هست، اتفاقاً این بىانصاف مرد باسوادى هم بوده است، کتابهایى هم دارد۰۰۰
🔻تاریخش را که انسان مىخواند، معلوم نیست که او شیعه بوده یا سنى، و مثل اینکه اساساً یک مرد بوقلمون صفتى هم بوده است،
🔻در میان شیعهها خودش را یک شیعه صد در صد متصلّبى نشان مىداده و در میان سنىها خودش را حنفى نشان مىداده است.
🔻اصلًا اهل بیهق و سبزوار است. سبزوار مرکز تشیع بوده است و مردم آن هم فوق العاده متعصب در تشیع.
🔻اینجا که در میان سبزواریها بود، یک شیعه صد در صد شیعه بود. بعد مىرفت هرات.
آنجا که مىرفت، به روش اهل تسنن بود.
🔻این مرد، واعظ هم بوده است. چون در سبزوار بود، ذکر مصیبت مىکرد. کتابى نوشته است به فارسى.
🔻اولین کتابى که در مرثیه به فارسى نوشته شده همین کتاب روضة الشهداء است که در پانصد سال پیش نوشته شده است،
🔻چون وفات کاشفى در 910، اوایل قرن دهم، بوده است و این کتاب یا در اواخر قرن نهم هجرى نوشته شده است یا در اوایل قرن دهم.
قبل از این کتاب مردم به منابع اصلى مراجعه مىکردند.
🔻شیخ مفید (رضوان اللَّه علیه) ارشاد را نوشته است و چقدر متقن نوشته است.
🔻ما اگر به ارشاد شیخ مفید خودمان مراجعه کنیم، احتیاج به منبع دیگر نداریم. [در] تواریخ اهل تسنن، طبرى نوشته است، ابن اثیر نوشته است، یعقوبى نوشته است، ابن عساکر نوشته است، خوارزمى نوشته است.
*🔻من نمىدانم این بىانصاف چه کرده است! من وقتى این کتاب را خواندم، دیدم حتى اسمها جعلى است؛ یعنى در میان اصحاب امام حسین اسمهایى را مىآورد که اصلًا چنین آدمهایى وجود نداشتهاند؛ در میان دشمنها اسمهایى مىبرد که همه جعلى است؛ داستانها را به شکل افسانه در آورده است.*
🔻چون این کتاب اولین کتابى بود که به زبان فارسى نوشته شد، [مرثیه خوانها] که اغلب بى سواد بودند و به کتابهاى عربى مراجعه نمىکردند، همین کتاب را مىگرفتند و در مجالس از رو مىخواندند.
*🔻این است که امروز مجلس عزادارى امام حسین را ما «روضه خوانى» مىگوییم. در زمان امام حسین روضه خوانى نمىگفتند، در زمان حضرت صادق هم روضه خوانى نمىگفتند، در زمان امام حسن عسکرى هم روضه خوانى نمىگفتند، بعد در زمان سید مرتضى هم روضه خوانى نمىگفتند، در زمان خواجه نصیرالدین طوسى هم روضه خوانى نمىگفتند. از پانصد سال پیش به این طرف اسم این کار شده «روضه خوانى».*
*روضه خوانى یعنى خواندن کتاب روضة الشّهداء، همان کتاب دروغ.*
*🔻از وقتى که این کتاب در دست و بالها افتاد، دیگر کسى تاریخ واقعى امام حسین را مطالعه نکرد و شد افسانه سازىِ روضة الشهداء خواندن.*
*ما شدیم روضه خوان، یعنى روضة الشهداء خوان، یعنى افسانهها را نقل کردن و به تاریخ امام حسین توجه نکردن.*
🔻گفت: «وَ زادَتِ التَّنْبورُ نَغْمَةً اخْرى»؛ بعد در شصت هفتاد سال پیش، مرحوم ملا آقاى دربندى پیدا شد. تمام حرفهاى روضة الشهداء را به اضافه یک چیزهاى دیگر، همه را یکجا جمع کرد که دیگر واویلاست!
▪️حماسه حسینی ج۱، صفحه 82-84-با تلخیص و ویرایش جزئی-
bala7+.mp3
5.86M
#جام بلای علی اصغر
✅این بلا هم هم داغ دار است و هم راز دار
✅چرا اورا به میدان بردند و چرا به خیمه برنگرداندند.
@safarnamehh
bala8+.mp3
5.05M
#جام بلای علی اکبر
✅زخم و رسم او
✅رسم او:چقدر ما شبیه ویشوایان خود هستیم
✅چه کنیم تا در ابدیت به خود بی توشه مبتلا نشویم
✅چقدر اهل بیت مشتاق ما هستند
🌙روز هشتم محرم حسینیه اربابی
@safarnamehh
#زخم علی
دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی
پاره های بدنت را جگرم سوخت علی
چه کنم عمه نبیند بدن حمزه ای اَت
مُثله دیدم بدنت را جگرم سوخت علی
یوسفم ،کاش که می شد به میان حرمت
ببرم پیرهنت را جگرم سوخت علی
این همه نیزه میان بدنت گم شده است
با که گویم محنت را جگرم سوخت علی
نشد آخر لب عطشان تو را آب دهم
چه کنم سوختنت را جگرم سوخت علی
گر نیایند جوانان حرم یاری من
که بَرَد خیمه تنت را جگرم سوخت علی
@safarnamehh
(امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ، مکن ای صبح طلوع)
(ظهـر فردا بدنش زیر سـم اسبان است ، مکن ای صبح طلوع)
این شـب آخر عمر شه لب عطشان است ، مکن ای صبح طلوع
دفتـر عمـر حسـیـن در ورقِ پایان است ، مکن ای صبح طلوع
این شـبِ آخر عمـر شه مظلومان است
گوشه ای چهرة مردان خدا خندان است
روی لب صوت خوش و زمزمة قرآن است
دیـدة اهـل حرمخانـه ولی گریان است
مکن ای شمـس فروزنده طلوعـی دیگر
تا نمایـان نشـود صبـحِ شروعـی دیگر
همه مشـغـول نمازنـد و رکوعـی دیگر
فکـر مـیـدان جهادنـد و فروعـی دیگر
این شـب آخر عمر شه لب عطشان است ، مکن ای صبح طلوع
(امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ، مکن ای صبح طلوع)
میزبان در شب آخر شده همچون مهمان
فکـر صحـرای بلا باشـد و بـزم میدان
شوق رفتـن به دل افکنده به اوج ایمان
که سر و جان بسپـارد به هـوای پیمان
مثـل پروانـه ، همه گرد رخ یک شَمعـند
دور تا دور حسین اهل و عیالش جَمعـند
کودکانی که در این غصّه کثیـر الدَمعـند
گوش بر صحبـت بابا و سـراپا سَمعـند
دفتـر عمـر حسـیـن در ورقِ پایان است ، مکن ای صبح طلوع
امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود
فردا ز خون عاشقان این دشت دریا می شود
امشب کنار یکدگر بنشسته آل مصطفی
فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا می شود
امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی
فردا صدای الامان زین دشت برپا می شود
امشب کنار مادرش لب تشنه اصغر خفته است
فردا خدایا بسترش آغوش صحرا می شود
امشب که جمع کودکان در خواب ناز آسوده اند
فردا به زیر خارها گمگشته پیدا می شود
امشب رقیه حلقه ی زرین اگر دارد به گوش
فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می شود
امشب به خیل تشنگان عباس باشد پاسبان
فردا کنار علقمه بی دست سقا می شود
امشب بُوَد جای علی آغوش گرم مادرش
فردا چو گل ها پیکرش پامال اعدا می شود
امشب گرفته در میان، اصحاب، ثارالله را
فردا عزیز فاطمه بی یار و تنها می شود
امشب به دست شاه دین باشد سلیمانی نگین
فردا به دست ساربان این حلقه یغما می شود
امشب سر سرّ خدا بر دامن زینب بُوَد
فردا انیس خولی و دیر نصارا می شود
ترسم زمین و آسمان زیر و زبر گردد "حسان"
فردا اسارت نامه ی زینب چو اجرا می شود
بلند مرتبه شاهی و پیکرت افتاد
همین که پیکرت افتاد خواهرت افتاد
تو نیزه خوردی و یک مرتبه زمین خوردی
هزار مرتبه زینب، برابرت افتاد
همین که از طرف جمعیت دو تا چکمه
رسید اول گودال، مادرت افتاد
تو را به خاطر دِرهم چه دَرهمت کردند
چنان که شرح تن تو به آخرت افتاد
✅ذکر مصیبت کربلا از زبان لسان الغیب
رندان تشنه لب را آبي نمي دهد کس
گويي ولي شناسان رفتند از اين ولايت
در زلف چون کمندش اي دل مپيچ کان جا
سرها بريده بيني بي جرم و بي جنايت
چشمت به غمزه ما را خون خورد و مي پسندي
جانا روا نباشد خون ريز را حمايت
bala10+].mp3
3.83M
#جام بلای گودال
🔵جواب قرآن در گودال قتله گاه
🍃حسینیه میرزا اسماعیل اربابی
AUD-20220809-WA0003.mp3
7.01M
✅آخرین نفس های مرحوم حسن صفری برای ارباب بی کفن(ع)
May 11
اشتیاق فوق العاده برادران عراقی از ایرانیان به خصوص از عزیزان روحانی در مسیر مسیب و امکانات فراوان برخلاف مسیر نجف به کربلا