☘☘☘☘
به مناسبت روز بزرگداشت #صدرالمتالهین
خلاصه ای از زندگی صدرالمتالهین، ملاصدرای شیرازی
ملاصدرا از کودکی علاقه زیادی به کتاب و مطالعه داشت، از آنجایی که وضع مالی پدرش خوب بود، میتوانست کتاب بخرد و بخواند.
شمع گران بود اما او شب ها شمع روشن می کرد و تا صبح در نور آن به مطالعه می پرداخت.
وقتی #شاه_عباس به همراه #شیخ_بهایی به شیراز می آیند، پدر ملاصدرا سفارش پسرش را به شیخ بهایی می کند.
شیخ بهایی که نمیدانست این پسر از چه استعدادی برخوردار است، درخواست پدر را رد می کند.
اما شور و ولع ملاصدرا برای یادگیری به حدی بود که خودش پیش شیخ رفت و سوالاتی از شیخ بهایی پرسید که شیخ متوجه خاص بودن این جوان شد.
پس قول پذیرفتن وی را به عنوان شاگرد به ملاصدرا داد.
ملاصدرا به اصفهان رفت و شاگردی شیخ بهایی، #میرداماد و #میرفندرسکی را نمود.
او جوانی بود که فقط به دنبال دانستن و بیشتر دانستن بود. گاهی سوالاتی از اساتیدش می پرسید که جوابی برای او نداشتند.
کم کم آوازه علم او در اصفهان پیچید و شاه عباس و اطرافیان از این موضوع نگران بودند.
بالاخره اساتید وی تشخیص دادند که "صدرالدین محمد بن ابراهیم" در سن جوانی لیاقت دارد که استاد باشد. از آن پس وی، ملاصدرا نام گرفت.
اما همه چیز هم آنقدر عالی پیش نمیرفت. دشمنان ملاصدرا هر روز بیشتر می شدند. حتی برخی از اساتید او دشمن های سخت او بودند و از نظریه های تازه ی او در امر فلسفه خرده می گرفتند.
اخباریون به شدت مخالف فلاسفه بودند و نظریات ملاصدرای جوان برایشان سخت بود.
ار طرفی شیخ بهایی و میرداماد و میر فندرسکی به داشتن چنین شاگردی به خود می بالیدند و حتی به او پیشنهاد نوشتن کتاب و نظریاتش را می دادند.
خداشناسی ملاصدرا به حدی اوج گرفته بود که اساتید بالا برایش لقب
"صدرالمتالهین"
یعنی صدر خداشناسان را در نظر گرفتند.
از طرف دیگر دشمنانش مرتب برای شاه عباس خبرهای کذب آورده و صدرالمتالهین را متهم به کفر می کردند.
بالاخره شاه عباس قبول کرد مجلسی بر پا کنند و اساتید برجسته از ملاصدرا سوال بپرسند و او از خود دفاع کند.
عالم بی طرفی را نیز برای داوری در مجلس حاضر کردند.
ملاصدرای تیزهوش و تیز زبان مجلس را به دست گرفت و جواب تک تک بزرگان را داد.
عالم داور هر چه کرد نتواست نمودی از کفر در وی بیابد. پس حکم برائت داد و صدرالمتالهین پیروز مجلس شد.
اما دشمنی اطرافیان به شاه هم اثر کرده بود و شاه عباس به رای داور بسنده نکرد و خود رای صادر کرد.
او ملاصدرا را همراه با همسر باردار و فرزندانش به روستای دورافتاده ای به نام کهک، در نزدیکی قم تبعید کرد.
صدرالمتالهین فرصت را غنیمت شمرده و در آنجا به تزکیه نفس و نوشتن کتاب های خود نمود.
آخرین اثر ارزشمند وی، "#اسفار_اربعه" نام دارد که کامل ترین کتاب ایشان است.
سرانجام ملاصدرا در هفتمین پیاده روی اش به خانه خدا، در راه به دیدار حق شتافت و همانجا در بصره به خاک سپرده شد.
شاگردان و شارحان وی نقش بزرگی در معرفی این عالم بزرگ و بنیانگذار "#حکمت_متعالیه" به دوستداران علم و معرفت داشتند.
#ملاصدرا