تنها شهید حمله آمریکا به طبس
کامران پورعباس
پنجم اردیبهشت سالروز شکست مفتضحانۀ حمله نظامی آمریکا در صحرای طبس در اثر امدادهای غیبی از طریق طوفان شن است. شهید محمد منتظرقائم فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد، پس از این حادثه و در جریان بمباران خائنانه بالگردهای به جامانده آمریکا به شهادت رسید.
با وجود شهرت جهانیِ شکست تاریخی آمریکا در واقعۀ طبس، اما تنها شهید این ماجرا، کمتر شناخته شده است؛ لذا به مناسبت سالگرد شهادت این شهید والامقام، مروری مینماییم بر زندگینامه و ویژگیهای اعلا و فضائل و نحوۀ شهادت محمد منتظرقائم.
***
تولد در خانوادهای متدین و مبارز
شهید محمد منتظرقائم 3 اسفند 1327 در یک خانوادۀ مذهبی در شهر فردوس در استان خراسان به دنیا آمد.
خانوادگی نماز جماعتخوان و مبارزِ ضدطاغوت بودند. پدر شهید، قبل از انقلاب سابقهای طولانی و درخشان در مبارزه با طاغوت داشت. خانوادگی شجاع و دلیر بودند. یک بار ساواک به منزل آنها یورش برد. مأموران ساواک به صورت برادر شهید، سیلی میزند. اما مادرشان با شجاعت به مأمور ساواک میگوید: تو غلط میکنی که بچه من را کتک میزنی! این طور شجاع بودند.
پس از پایان سوم دبستان، شهیدمحمد منتظرقائم به شهرستان یزد نزد اقوام پدری خود رفت و در آنجا به ادامه تحصیل پرداخت.
شروع مبارزات سیاسی از 15 سالگی
منتظرقائم از 15 سالگی مبارزات سیاسیاش را آغاز کرده بود. به خاطر این امر به تهران آمد. وقتی هم شاغل شد، مرتب کارش را عوض میکرد، برای اینکه شناخته نشود. محمد بعد از پایان دبیرستان به خدمت سربازی رفت و پس از پایان خدمت در شرکت برق توانیر مشغول به کار شد.
دستگیری و زندان و شکنجه
شهید منتظرقائم، در سال ۱۳۵۰ با تشکیل گروهی مخفی، مبارزه را در قالب تشکلی منسجم هدایت و انجام میداد. در سال 1351 اعضای گروه شناسایی و محمد نیز دستگیر و در اوین زندانی شد و تحت شکنجههای وحشیانۀ مأموران ساواک قرارگرفت؛ اما جانانه در مقابل شکنجهها مقاومت میکرد و شکنجهگران را به ستوه آورد. سرانجام پس از 15 ماه تحمل شکنجه و زندان، در حالیکه هیچ اعترافی نکرده بود به ناچار او را آزاد کردند.
مبارزات گسترده تا پیروزی انقلاب اسلامی
پس از آزادی از زندان همچنان به مبارزه ادامه داد. یکبار به علت پاره کردن تصویر شاه و آتش زدن آن در بازار شهر به شدت تنبیه میشود.
سال 1355 با خانم صدیقه مدرسی ازدواج کرد که پدرش در حوزه نجف تحصیل دینی کرده بود و روحانی و امام جماعت مساجد بود.
محمدآقا به همراه همسرش به طور مرتب و هفتهای دو، سه بار به جلسات سخنرانی مذهبی میرفتند و صحبتهای شخصیتهای مختلف مثل شهید آیتالله مطهری را گوش میدادند.
در تظاهرات نیز به طور مرتب با همسرش شرکت داشت. 17 شهریور که روز «جمعه سیاه» نامیده شد، در بطن تظاهرات بودند.
همسر گرامی شهید منتظرقائم، ماجرای شرکت در تظاهرات 17 شهریور را چنین تعریف مینماید:
«در تمام خیابانها،تانکها و تیربارها مشاهده میشد. جمعیت بسیار زیادی موج میزد. مردم شروع به شعار دادن کردند. من و محمد آقا هم نزدیک به هم حرکت میکردیم که اگر اتفاقی افتاد بتوانیم همدیگر را نجات بدهیم. وقتی شروع به شعار دادن کردیم، مأمورین شاه، مردم را به رگبار بستند. ما نزدیک به یک کوچۀ باریک قرار داشتیم. بن بست بود. محمدآقا دست من را کشید و من را به داخل کوچه برد. در خانهای باز شد و به داخل آن رفتیم. آنهائی که در خانهشان را برای ما باز کردند، خودشان انقلابی بودند. خانهای قدیمی بود. از ما پذیرایی کردند و تا بعد از ظهر نگذاشتند که ما به بیرون برویم.»
محمدآقا دستگاه تکثیری را از یزد به تهران آورده بود و در منزل دوستانش اقدام به چاپ و تکثیر اطلاعیههای امام خمینی(ره) میکرد.
خدمت شبانهروزی و خستگیناپذیر به انقلاب
در سنگر سپاه
شهید منتظرقائم، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، خود را وقف انقلاب نمود و به عنوان نخستین فرمانده سپاه پاسداران یزد انتخاب و مسئول بنیانگذاری و تشکیل سپاه استان شد. وی سپاه یزد را گسترش داد و با قاطعیت با ضد انقلاب به مبارزه برخاست. همچنین از سوی شهید محراب آیتالله محمد صدوقی مسئول تشکیل کمیتههای یزد شد.
از آن پس دیگر دائماً در ماموریت بود و کمتر کنار خانواده بود. به مناطقی مثل سیستان و بلوچستان، گنبد، سقز و... مأموریت رفت. تقریباً سه ماه در سقز بود و با ضدانقلاب مبارزه کرد.
شهامت و شجاعت از ویژگیهایی ممتازش بود.یکبار در کردستان به نیروهایش گفته بود که از تپهها بالا بروید و ببینید پشت آنها چه خبر است تا بتوانیم بر آنها مسلط شویم. هیچ کدام از نیروها جرأت نمیکنند. وی خودش بدون کفش، از تپهها بالا میرود.
🌺سفیران شهدا(موزه شهدای شهرستان ابهر)🌺
شهید محمدرضا تورجی #سالروز_شهادت 🌹
۵اردیبهشت سالروز شهادت
دل سوخته بی بی دوعالم،حضرت زهراسلام الله علیها
سردارشهید محمدرضا
تورجی زاده
نام:محمدرضا
نام خانوادگی:تورجی زاده
فرزند:حسن
متولد:۱۳۴۳/۴/۲۳
شهادت:۱۳۶۶/۲/۵
محل شهادت:بانه منطقه عملیاتی ۱۰
به نقل از شهید سید محمد حسین نواب
نوایی ملکوتی داشت؛ بعد از آن همیشه در حجره به همراه دیگر طلبهها نوارهایش را گوش میکردیم.
بسیاری از دوستان مجذوب صدای او بودند، دعای کمیل و توسل او مسیر زندگی خیلی از افراد را عوض کرد.
شب بود که به همراه چند نفر از دوستان دور هم نشسته بودیم، دعای توسل شهید تورجی زاده در حال پخش بود، هر کس در حال خودش بود، صدای در آمد بلند شدم و در را باز کردم، در نهایت تعجب دیدم استاد گرامی ما حضرت آیت الله جوادی آملی پشت در است؛ با خوشحالی گفتم بفرمایید.
ایشان هم در نهایت ادب قبول کردند و وارد شدند، البته قبلاً هم به حجرهها و طلبههایشان سر میزدند.
سریع ضبط را خاموش کردیم، استاد در گوشهای از اتاق نشستند.
بعد گفتند:
"اگر مشکلی نیست ضبط را روشن کنید."
صدای سوزناک و نوای ملکوتی او در حال پخش بود.
استاد پرسیدند:
"اسم ایشان چیست؟"
گفتم :
"محمد رضا تورجی زاده."
استاد پس از کمی مکث فرمودند:
"ایشان (در عشق خدا) سوخته است."
گفتم :
"ایشان شهید شده. فرمانده گردان یا زهرا(سلام الله علیها) هم بوده."
استاد ادامه داد:
"ایشان قبل از شهادت سوخته بوده
سردارشهید 🕊🌹
#محمدرضا_تورجی_زاده
🇮🇷@safiran_shohadaa🇮🇷
سَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـََََِِِفَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـََََِِِیَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـََََِِِرَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـََََِِِانَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـََََِِِ شَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـََََِِِهَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـََََِِِدَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـَََََِِِِِـََََِِِاء
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی ابتکار یک کارگر برای دریافت انگشتر آقا جواب میدهد!😁
حاشیهای از دیدار امروز رهبر انقلاب با
https://eitaa.com/safiran_shohadaa
.
شیطون مذهبۍها حرفهای تر است
مراقب باشیم ..!!
رَبِّ اعُوذُ بِک مِن هَمَزاتِ الشَّیاطِین
مومنون/۹۷
پروردگارا؛ از وسوسه های شیاطین
به تو پناه میبرم .
برادران!
فرماندهی اصلی ما ؛
خدا و امام زمان (عج) است
اصل آنها هستند و ما موقت هستیم
وظیفه ما مقاومت تا آخرین نفس
و اطاعت از فرماندهی است...
#شهید_مهدی_باکری
#فرمانده_لشکر31عاشورا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/safiran_shohadaa
گیر کار کجاست؟.mp3
2.17M
📻 گیر کجاست که کار خرابه؟
📌 چرا وارد عمل که میشیم و دستمون که به کار میره احساس میکنیم تنهاییم و احساس میکنیم انگار روی تردمیل هستیم؟ یعنی عرق کردیم و خیلی دویدیم ولی انگار کاری نشده! چرا؟