نشست بصیرتی و گفتگوی صمیمی با جوانان عزيز #موزه_شهدای_شهرستان_ابهر

#معرفی_شهید زندگینامه شهید محمد حدادیان شهید محمد حدادیان فرزند رضا در تاریخ 19/3/1336در شهر ابهر در خانواده ای متدین و مذهبی بدنیا آمد . دوران کودکی را در دامان پر مهر پدر و مادری مهربان سپری کرد و به سن 7 سالگی که رسید وارد مدرسه شد و تا سوم راهنمایی تحصیل نمود . از زمان کودکی همچون پدر شهیدش با موازین و احکام شرعی اسلام آشنا بود . علاقه زیادی به اسلام داشت و در زمان انقلاب در تمامی تظاهراتها وسخنرانی هایی که در سطح شهر برگزار می شد شرکت داشت . بعد از اتمام خدمت سربازی به عضویت سپاه پاسداران ابهر درآمد و مشغول به خدمت شد. شجاع بود و دلیر و در سرکوبی دشمنان سرسخت بود ، نماز شبش ترک نمی شد و نسبت به خانواده خیلی مهربان بودو همیشه سفارش میکرد حجاب اسلامی را رعایت کنید و در نماز جمعه شرکت نمائید . اکثرا" ماموریتهای سخت را قبول میکرد و در منطقه جنگی، حرفی که باعث تضعیف روحیه برادران همرزمش شود نمیزد .در جبهه هم که بود قرائت قرآن – دعای کمیل و ندبه اش ترک نمی شد .همیشه به برادران پاسدار میگفت اگر برای رضای خدا و پیروزی انقلاب اسلامی به جبهه میروید منت به کسی نگذارید . در سال 1360 از ابهر به سمت جبهه حرکت کرد و در مورخه 21/3/1360 همراه پدربزرگوارش در دارخوین به فیض عظمای شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در گلزار شهدای ابهر بخاک سپرده شد. #روحش_شاد_راهش_پررهرو #موزه_شهدای_شهرستان_ابهر @safiran_shohadaa

#معرفی_شهید زندگینامه شهید محمد حدادیان شهید محمد حدادیان فرزند رضا در تاریخ 19/3/1336در شهر ابهر در خانواده ای متدین و مذهبی بدنیا آمد . دوران کودکی را در دامان پر مهر پدر و مادری مهربان سپری کرد و به سن 7 سالگی که رسید وارد مدرسه شد و تا سوم راهنمایی تحصیل نمود . از زمان کودکی همچون پدر شهیدش با موازین و احکام شرعی اسلام آشنا بود . علاقه زیادی به اسلام داشت و در زمان انقلاب در تمامی تظاهراتها وسخنرانی هایی که در سطح شهر برگزار می شد شرکت داشت . بعد از اتمام خدمت سربازی به عضویت سپاه پاسداران ابهر درآمد و مشغول به خدمت شد. شجاع بود و دلیر و در سرکوبی دشمنان سرسخت بود ، نماز شبش ترک نمی شد و نسبت به خانواده خیلی مهربان بودو همیشه سفارش میکرد حجاب اسلامی را رعایت کنید و در نماز جمعه شرکت نمائید . اکثرا" ماموریتهای سخت را قبول میکرد و در منطقه جنگی، حرفی که باعث تضعیف روحیه برادران همرزمش شود نمیزد .در جبهه هم که بود قرائت قرآن – دعای کمیل و ندبه اش ترک نمی شد .همیشه به برادران پاسدار میگفت اگر برای رضای خدا و پیروزی انقلاب اسلامی به جبهه میروید منت به کسی نگذارید . در سال 1360 از ابهر به سمت جبهه حرکت کرد و در مورخه 21/3/1360 همراه پدربزرگوارش در دارخوین به فیض عظمای شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در گلزار شهدای ابهر بخاک سپرده شد. #روحش_شاد_راهش_پررهرو #موزه_شهدای_شهرستان_ابهر @safiran_shohadaa #ایام_سالگرد_شهادت

✨سیزدهم مهر روز نیروی انتظامی گرامی باد✨ 🌷نام نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در تاریخ قرین با شجاعت ، دلاوری و ایثارگری غیورمردانی است که با توکل به خداوند متعال و استعانت از انفاس قدسی حضرت ولی عصر (عج) در ایجاد امنیت و آسایش مردم با تلاش فراوان جان خود را نثار نموده اند گرامی میداریم یاد و خاطره شهداء و ایثـارگران نـاجا و هفـته نیروی انتظامی را خدمت تمامی سبزپوشان ، بویژه نیروی انتظامی شهرستان ابهر تبریک و تهنیت گفته واز تلاشهای ارزنده ی این عزیزان درجهت حفظ امنیت شهر تقدیر وتشکر می نماییم. #موزه_شهدای_شهرستان_ابهر @safiran_shohadaa

همهٔ عالم بشنون این سرزمین ، اینجا ، فَدکِ صدیقهٔ طاهرست.. این سرزمین ، سرزمینِ امیرالمومنینِ.. ما علی رو با شمشیر قبول نکردیم ، ما حُبِ علی و اولاد علی رو با قلبمون قبول کردیم .. تو سرزمینی که لالایی بچه هاش تو‌ بغَلِ مادراش ، جنگاوری هایِ علیِ ؛ ما جلویِ همه ی دنیاتون می ایستیم ، اگر جلویِ علیِ ما بایستید .. شما میخواید ما رو اینجا زمین گیر بکنید ؟ میدونید ما بچه های کی هستیم؟ از زبونِ همهٔ ملت ایران دارم میگم ما بچه هایِ این آقاییم ما همون بچه هایِ خیبریم ما هممون خیبر شکنیم !.. [حاج مهدی رسولی] #موزه_شهدای_شهرستان_ابهر @safiran_shohadaa

کلیپ ارسالی پایگاه حضرت زهرا سلام اللّٰه علیها پایگاه شهیده فرهانیان حوزه حضرت معصومه #کلیپ_آرشیو #زیارت_شهدای_گمنام #موزه_شهدای_شهرستان_ابهر

#مصاحبه_بعدی_با_خواهر شهید محمد رضا شفیعی شهيدي كه بدنش با اسيد هم از بين نرفت ماجرای اسارت و شهادت شهید نوجوانی که بعد از 16 سال با بدنی سالم به وطن بازگشت محمد رضا شفیعی در 14 سالگی به جبهه‌های نبرد رفته و در عملیات‌های بسیاری شرکت می‌کند که چندین بار نیز مجروح می‌شود اما سرانجام در عملیات «کربلای 4» و پس از مجروح شدن ، اسیر می‌شود که 11 روز پس از اسارت به دلیل عفونت شدید در ناحیه شکم به درجه شهادت نائل می‌شود. جسد شهید محمد رضا شفیعی پس از شهادت آنچنان تازه و معطر می‌ماند که صدام به سربازان خود دستور می‌دهد که جنازه این شهید را در برابر آفتاب قرار دهند تا بپوسد و وقتی این کار نیز به سرانجام نرسید دستور می‌دهد که بر روی پیکر این شهید اسید بپاشند که با این کار نیز آسیبی به بدن شهید نمی‌رسد و جسد تازه و معطر این شهید بعد از گذشت 16 سال به وطن برمي گردد. #همراه_ما_باشید_با_زندگینامه_شهدا_از_بیان_خانواده_شهدا #موزه_شهدای_شهرستان_ابهر https://eitaa.com/safiran_shohadaa

مستانہ بہ این دنیا خندیدنـــد و رفتنــــــد و ما #مُشتاقانہ درگیرِ دنیاییم ! ای ڪاش بیدار شویم قبل از آنکہ بیدارمان ڪننـد... #موزه_شهدای_شهرستان_ابهر

🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃 🌺🍃ماجرای کرامت شهید سید مجتبی صالحی خوانساری بعد از شهادت🍃🌺 《امضای سرخ♥️》 ✅ بعد از شهادت آقا مجتبی، مراسم های متعددی از سوی ارگان ها و گروه های مختلف به منظور بزرگداشت ایشان برگزار شد. قرار بود در خوانسار هم مراسمی به همین منظور از سوی فرماندار آنجا برگزار شود. به همین خاطر ما را هم به این مراسم دعوت کرده بودند. دخترهای کوچکم به خاطر درس و مدرسه شان نتوانستند همراه ما به خوانسار بیایند و در قم ماندند. ❣آن روز برای دخترهای من روز عجیبی بوده است. خودشان می گویند در آن روز همه اش احساس می کردند کسی آنها را دنبال می کند. حتی وقتی به گلزار شهدا و نانوایی رفته بودند این احساس را داشتند. دخترم زهرا کلاس اول راهنمایی بود. وقتی به مدرسه می رود، مدیرشان برنامه امتحانات ثلث دوم را بین دانش آموزان پخش می کند و از بچه ها می خواهد که والدینشان آن را ملاحظه و امضا کنند. دخترانم هم با ناراحتی به خانه بر می گردند. ✨بچه ها را به خواهرم سپرده بودم، به همین خاطر شب هم پیش آنها مانده بود. آن شب زهرا پدرش را در خواب می بیند. از او می پرسد بابا غذا خوردی؟ پدرش می گوید نه بابا، غذا نخوردم. 🌸زهرا می گوید خوب من می روم برای شما غذا بیاورم. پدر می گوید نیازی نیست. برو آن برگه ات را بیاور. دخترم می گوید کدام برگه؟ پدرش می گوید همان برنامه ای که امروز مدیر مدرسه به شما داد. زهرا می رود برنامه امتحانی اش را بیاورد، اما هرچه دنبال خودکار آبی می گردد پیدا نمی کند. او می دانست که پدرش هیچگاه با خودکار قرمز امضا نمی کند، به همین دلیل می گردد تا بالاخره خودکار آبی را پیدا می کند و به پدرش می دهد. ☘بعد می رود به آشپزخانه تا برای پدرش غذا حاضر کند. وقتی برمی گردد پدرش را در اتاق پیدا نمی کند، نگران به سمت حیاط می دود و می بیند در حال رسیدگی به باغچه است. 🌱 آقا مجتبی عاشق گل و گیاه بود. زهرا دوباره به آشپزخانه برمی گردد و وقتی غذای پدرش را برایش می برد، می بیند او دیگر در حیاط نیست. 🌤 این بار هراسان و گریان به دنبال او می دود اما هرچه می گردد، پیدایش نمی کند. همین موقع از خواب می پرد. خاله اش برایش آب می برد و آرامش می کند. زهرا دوباره می خوابد. 💐صبح که از خواب بیدار می شود توجهی به خواب شب گذشته اش نمی کند. موقع رفتن به مدرسه که با عجله وسایلش را آماده می کند، ناگهان چشمش به برنامه امتحانی اش می افتد که با خودکار قرمز امضا شده، برگه را به خواهرش نشان می دهد. خواب دیشب برایش تداعی می شود. با تعجب ماجرا را برای خواهرش تعریف می کند و تاکید می کند که به کسی نگوید. 💥شهید صالحی در قسمت ملاحظات برنامه نوشته بود «اینجانب نظارت دارم، سید مجتبی صالحی» و امضاء کرده بود. 🔸آیت الله خزعلی از دوستان شهید بودند. ایشان از ما خواستند تا مدتی، موضوع را پیش کسی مطرح نکنیم. علمای آن زمان صحت ماجرا را تایید کردند و نامه به رویت حضرت امام(ره) هم رسید. اداره آگاهی تهران هم پس از بررسی، اعلام کرد امضا مربوط به خود شهید مجتبی صالحی است اما جوهری که با آن امضا شده، شبیه هیچ خودکار یا خودنویسی نمی باشد. #موزه_شهدای_شهرستان_ابهر https://eitaa.com/safiran_shohadaa

#معرفی_شهید زندگینامه شهید محمد حدادیان شهید محمد حدادیان فرزند رضا در تاریخ 19/3/1336در شهر ابهر در خانواده ای متدین و مذهبی بدنیا آمد . دوران کودکی را در دامان پر مهر پدر و مادری مهربان سپری کرد و به سن 7 سالگی که رسید وارد مدرسه شد و تا سوم راهنمایی تحصیل نمود . از زمان کودکی همچون پدر شهیدش با موازین و احکام شرعی اسلام آشنا بود . علاقه زیادی به اسلام داشت و در زمان انقلاب در تمامی تظاهراتها وسخنرانی هایی که در سطح شهر برگزار می شد شرکت داشت . بعد از اتمام خدمت سربازی به عضویت سپاه پاسداران ابهر درآمد و مشغول به خدمت شد. شجاع بود و دلیر و در سرکوبی دشمنان سرسخت بود ، نماز شبش ترک نمی شد و نسبت به خانواده خیلی مهربان بودو همیشه سفارش میکرد حجاب اسلامی را رعایت کنید و در نماز جمعه شرکت نمائید . اکثرا" ماموریتهای سخت را قبول میکرد و در منطقه جنگی، حرفی که باعث تضعیف روحیه برادران همرزمش شود نمیزد .در جبهه هم که بود قرائت قرآن – دعای کمیل و ندبه اش ترک نمی شد .همیشه به برادران پاسدار میگفت اگر برای رضای خدا و پیروزی انقلاب اسلامی به جبهه میروید منت به کسی نگذارید . در سال 1360 از ابهر به سمت جبهه حرکت کرد و در مورخه 21/3/1360 همراه پدربزرگوارش در دارخوین به فیض عظمای شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در گلزار شهدای ابهر بخاک سپرده شد. #روحش_شاد_راهش_پررهرو #موزه_شهدای_شهرستان_ابهر @safiran_shohadaa