🖋 سوریه عبرت است!
ماه محرمی که گذشت از مداح بزرگواری یک جمله ای شنیدم که مدام در گوش من زنگ میزد و ولم نمی کرد.
جمله این بود:
"بگذارید همین امام حسین برای مردم بماند.
امام حسین را با چیز های دیگر قاطی نکنید"
جمله عجیبی بود و داشت مغزم را میخورد تا اینکه دیروز بیانات حضرت آقا را شنیدم و وقتی جمله آن مداح یادم افتاد خیلی ترسیدم.
اما جمله ای که آن مداح گفته بود چه ربطی به بیانات حضرت آقا و سوریه دارد؟
یکی از مسائلی که از بیانات دیروز فهمیده میشد این بود که:
وضعیت سوریه محصول نقشه آمریکا و صهیونیست است
اما کم کاری خود سوری ها هم خیلی تاثیر داشته
آنها جنگ را در دلهایشان باخته اند
در نگاهشان باخته اند
در بینش ها و گرایش هایشان،
آنها مقاومت نکرده اند
آنها مقاومت را نفهمیده اند
آنها آن روحیه و آن تفکری که حاج قاسم برایشان هدیه برده بود، آن نظام فکریِ مقاومت اسلامی را نگرفته اند، آنها حق و باطل هایشان را گم کرده اند.
پس نتیجه شد آن که شد.
در یک کلام سوری ها جنگ را در جبهه فرهنگ باخته اند.
اینها را گذاشتم کنار جمله آن مداح و ترسیدم. چون یک نگاه عمیق که بیندازیم یک نگاه دقیق که بیندازیم دور و برمان، نشانه هایی از همان راه رفته را میبینیم.
حضرت آقا فرمودند: سوریه هم برای ما درس دارد هم عبرت. عبرت غفلت نکردن از دشمن.
جمله ای که آن مداح گفته بود این بود:
"بگذارید همین امام حسین برای مردم بماند.
امام حسین را با چیز های دیگر قاطی نکنید"
قضیه از این قرار بود که در یک هیئتی مداح هیئت نوحه ای در مورد غزه و مقاومت اسلامی خواند و جوان ها سینه میزدند و پرچم حزب الله و فلسطین را میگرداندند یک مداح دیگری که از قضا آن روز مهمان هیئت بود، یک نگاه بالا به پایینی کرد و بعد آن جمله را گفت و گفت:
"لطفا هیئت را با این چیز ها به حاشیه نبرید هیئت جای روضه است نه حرف دیگر!"
من درون خودم اینطور بودم که:
حرف دیگر؟؟ یعنی چه؟ حرف دیگر داریم مگر؟
خلاصه اینها در ذهنم بود تا ایام فاطمیه که آمد چشمم در هیئت ها دنبال آن "حرف دیگر" میگشت. درست است که چند تا هیئت انگشت شمار در مساجد پیدا کردم که داشتند "حرف دیگر" میزدند اما غیر از آن ها هیچ!
نه غزه ای نه لبنانی نه حق و باطلی نه مقاومت و نه هیچ چیز دیگر!
انگار به قول خودشان، گذاشته بودند یه امام حسین برای مردم بماند و با "حرف دیگر" هیئت را به حاشیه نبرده بودند.
عجیب نیست؟ خیلی نگذشته است از زمانی که جنگ بوده و هیئت ها و آهنگران و کویتی پور مقاومت می ساختند، که دل جوان را قرص میکردند، که عشق به وطن، عشق به اسلام، عشق به کربلا را لبریز میکردند.
حالا این هیئت های ما را، این مجموعه ها و کانون ها و مسجد ها و کار های فرهنگی مارا که هیچ کاری نمیکنند هیچ نظام فکری نمی دهند، هیچ بینشی ایجاد نمیکنند. هیچ منطق اسلامی ، منطق شناخت و انتخاب جبهه حق و باطل ایجاد نمیکنند چه نتیجه ای میدهند؟
طبیعیست که اگر این ها نباشد همان می شود که در سوریه شد، به قول حضرت آقا که در مورد سوریه فرمودند:
《 وقتی روح ایستادگی و مقاومت کم بشود میشود این. این مصیبتهایی که امروز بر سر سوریه دارد میآید که خدا میداند تا کی ادامه پیدا کند تا کی جوانهای سوریه انشاءاللّه بیایند در میدان و جلویش را بگیرند این بر اثر همان ضعفهایی است که آنجا نشان داده شد. ۱۴۰۳/۹/۲۱ 》
در آخر به نظرم میرسد با توجه به این جمله دیروز حضرت آقا:
《 مقاومت یک ایمان است، یک تفکر است، یک تصمیم قلبی و قطعی است، مقاومت یک مکتب است یک مکتب اعتقادی است. ۱۴۰۳/۹/۲۱ 》
باید دوباره در هیئت داری و مجموعه داری هایمان تجدید نظر کنیم. بنشینیم و حرف بزنیم. بنشینیم و دوباره روشها و نظام نامه هایمان را بازنویسی کنیم.
سیدمصطفی امیرمیران
#سوریه_عبرت_است
#گفتمان
#موسسه_سفیران_تمدن_ساز
https://eitaa.com/safiran_tamadon_saz
________________
جریان فعالان فرهنگی شهر را از
پایگاه اطلاع رسانی فعالان فرهنگی
شــــــــــــهـــــــــــر ســــــــــهــــــــــــــــــــند دنبال کنید
https://eitaa.com/Media_Sahand