eitaa logo
سفیران عشق 🏴
159 دنبال‌کننده
898 عکس
576 ویدیو
44 فایل
کانال فرهنگی قرآنی یادمان شهدای مدافع حرم ارتباط با خادمین کانال @sajjadrahmani @seyedyasiny
مشاهده در ایتا
دانلود
نمی‌دانم مجید چه کرده بود که آن همه ثروت پدرش نتوانست پابندش کند. یک روز بعد از صبح‌گاه دیدمش؛ احساس کردم به او بیش از همه سخت می‌گذرد. ازش پرسیدم: «مجید! اینجا خوب است یا ویلای‌تان در خیابان پاسداران؟» سرش را پایین انداخت و گفت: «اینجا خیلی خوش می‌گذرد.» در وصیت نامه‌اش نوشته بود: «خدایا! تو شـاهد باش که همه‌ی مظاهر دنیا را به سویی افکندم و به سمت تو آمدم.» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @safiraneeshgh
پیامبر اڪرم (صلی الله علیه و آله) : 💠هرکس در روز جمعہ صد مرتبه بر من صلوات بفرستد ، خداوند گناهانِ هشتاد سالہ او را بیامرزد. 📚 فضیلت صلوات، ص ۱۱۴ @safiraneeshgh
این را من به جوانها میگویم؛ دنبال تعلقات پَست نباشیم، همهٔ ما، راهی یک سمت هستیم! حاج قاسم سلیمانی💔 شادی روح ملکوتیشون صلوات ... 🌷@safiraneeshgh
enc_16865288929342961008129.mp3
11.74M
فقط تو میدونی چقدر دلواپسم چقدر دلم خونه یعنی دوباره به محرم میرسم کسی چه میدونه اگه نبودم جای من گریه کنید تو شب تاسوعا اگه نبودم جای من دست بکشید رو علم سقا @safiraneeshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙استاد پناهیان 🔸زندگیت تغییر پیدا می‌کنه وقتی بخوای به نزدیک تر بشی...❤️ ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🦋【 الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَــرَج بحق زینب کبری سلام الله علیها】 @safiraneeshgh
Alireza Ghorbani - Parishani.mp3
11.37M
روزگار من و مویش به پریشانی رفت یک شب آرام رسید یک شب بارانی رفت یک شب آمد من مجنون به جنون افتادم دل دیوانه ی خود را به نگاهش دادم روزگار من و مویش به پریشانی رفت چشم بستم دل مجنون پی لیلا برگشت چشم بستم که دلم سمت تماشا برگشت زلف یک خاطره در باد پریشان میرفت دل دیوانه پی اش دست به دامان میرفت میروم گریه کنم باز دمی را در خود میروم غرق کنم کوه غمی را در خود میروم باز میان همه ی رفتن ها باز هم میروم از شهر تو اما تنها داغ فرهاد به دل دارم و دلدارم نیست دل گرفتار همان دل که گرفتارم نیست یک نظر دیدم و یک عمر پی یک نظرم من دیوانه به زنجیر تو دیوانه ترم میروم گریه کنم باز دمی را در خود میروم غرق کنم کوه غمی را در خود میروم باز میان همه ی رفتن ها باز هم میروم از شهر تو اما تنها @safiraneeshgh
یک جمعه هم از گذار ایام بپرس از داغِ همیشه نابهنگام بپرس معنای همیشه منتظر بودن را از مادر یک شهید گمنام بپرس رباعی جدید از شاعره افغانستانی، خانم ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🦋【 الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَــرَج بحق زینب کبری سلام الله علیها】 🦋@yasahebalzamanadrekne
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 @safiraneeshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفت: فلانی همه رو فرستادی، خودت موندی من آتیش گرفتم... گفتم: چیکار کنم؟ حیفه حقیقتاً بمونیم، حیفه💔 میلاد حیدری @safiraneeshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانم های چادری و محجبه حتما ببینید و برای دوستانتون بفرستید . تو هم شباهت داری به حضرت زهرا سلام الله علیها. تشکر مارا پذیرا باش خواهرم 😭 @safiraneeshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠استغفار برای گفتن الحمدلله 🔸حجت الاسلام والمسلمین استاد ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🦋【 الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَــرَج بحق زینب کبری سلام الله علیها】 @safiraneeshgh
دست نوشته شهید محرم‌‌ ترک، اولین شهید مدافع حرم: امروز از ساعت چهار عصر به یکباره دلم گرفت، به یاد دخترم فاطمه و همسرم که امروز تقریبا هشتاد روز است که آنها را ندیده ام افتادم. عکسها و فیلمهایی که از فاطمه داشتم را نگاه میکردم و در دلم به یاد حضرت رقیه(س) افتادم و این که چه کشید این خانم سه ساله ... در همین حال بودم که یکباره تلفن به صدا درآمد، با صدای تلفن حدس زدم حتما همسرم هست که تماس گرفته! حدسم درست بود ولی بدون این که صحبتی کند گوشی را به دخترم داد دیدم که گریه امانش نمیدهدگفتم چی شده خانم طلا، باباجانی؟ دختر بابا چی شده چرا گریه میکنی؟! گفت: بابایی دلم برات سوخته کی میایی، من دوسِت دارم، بیا بابایی دیدم حال فاطمه خیلی بد بود شروع کردم به نوازشِ فاطمه خواستم حواسش را پرت کنم، گفتم: برای بابایی شعر می خونی؟ در حالی که فاطمه متوجه نشود آرام اشک می ریختم، اشکم برای سه ساله امام حسین بود برای وقتی که بهانه بابا را گرفت و سر پدر را برایش آوردند... شهید مدافع حرم🕊🌹 مزار مطهر شهید "محرم ترک" در گلزار شهدای بهشت‌ زهرا(س)، قطعه‌ ۵۳، ردیف ۸۷، شماره ۳ قرار دارد. @safiraneeshgh
برای نماز و غسل یکشنبه ماه ذی‌القعده ثواب زیادی ذکر شده از جمله از رسول اکرم(ص) نقل شده: هر کس این نماز را به جا آورد، توبه‌اش‌ مقبول و گناهانش آمرزیده می‌شود، دشمنان او در روز قیامت از او راضی شوند، با ایمان می‌میرد، دین و ایمانش از وی گرفته نمی‌شود؛ قبرش گشاده و نورانی شده و والدینش از او راضی گردند؛ مغفرت شامل حال والدین او و ذریه او گردد؛ توسعه رزق پیدا کند؛ ملک الموت با او در وقت مردن مدارا کند؛ به آسانی جان دهد... سند 🔻امروز یکشنبه ماه ذی القعده هستش چگونگی خواندن نماز در تصویر هست... ـ•------✾-🌿🌺🌿-✾------•ـ @safiraneeshgh
گفت: آقای امینی جایگاه من توی سپاه چیه؟ سوال عجیب و غریبی بود! ولی می‌دانستم بدون حکمت نیست. گفتم: شما فرمانده‌ی نیروی هوایی سپاه هستین سردار. به صندلی‌اش اشاره کرد گفت: آقای امینی، شما ممکنه هیچ وقت به این موقعیتی که من الان دارم، نرسی؛ ولی من که رسیدم، به شما می‌گم: هیچی نیست! آن وقت‌ها محل خدمت من، لشکر هشت نجف اشرف بود.با نیروهای سرباز زیاد سر و کار داشتم.سردار گفت: اگر توی پادگانت، دو تا سرباز رو نمازخون و قرآن خون کردی ، این برات می‌مونه؛ از این پست‌ها و درجه‌ها چیزی در نمیاد! @safiraneeshgh
در کوچه بود جسم امام جوان، جواد؟ یا بام، شاخه بود و گُلش بر زمین فتاد ملعون دهر، داد به معصوم عصر، زهر بس اُمّ‌فَضل داشت به اِبن‌الرّضا عِناد این جسم سبز بوی گل سرخ می‌دهد دست که داد دسته‌گل فاطمی به باد؟ شد کوچه‌های شهر پر از عطر و بوی گل گویی فتاده باغ گلی روی دوش باد گه نام باب برد و گهی آب آب کرد لب‌تشنه داد جان و جوابش کسی نداد آن کس که اَنفُس از نَفس او نَفس گرفت زد همچنان نفس نفس و از نفس فتاد @safiraneeshgh
حدیث تکان دهنده از امام جواد (ع) @safiraneeshgh
مداحی آنلاین - هنوز جوونی نرو - حسن عطایی.mp3
8.97M
🔳 (ع) تسلیت باد 🌴هنوز جوونی نرو # مداحی تایم ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🦋【 الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَــرَج بحق زینب کبری سلام الله علیها】 @safiraneeshgh
❣ سال 60، در تنگه چزابه به شدت از ناحیه دست و پا مجروح شد و او را به بیمارستان شریعتی مشهد مقدس انتقال دادند. تا جریان را فهمیدم سریع خودم را به مشهد رساندم. پزشکان معالج پس از معاینه و عکس برداری از دست محمد تشخیص دادند که شدت جراحت به حدی است که باید دست محمد از آرنج به پائین قطع شود! محمد خیلی بی تابی می کرد و راضی به این کار نمی شد، به او دلداری می دادم که این کار به نفع خودش است. با گریه گفت: «پس قبل از عمل مرا به حرم آقا امام رضا(ع) ببر!» شب ایشان را مرخص کردم و با هم برای زیارت، به حرم امام رضا(ع) رفتیم. حال غریبی داشت، با گریه و زاری با امام رضا(ع) درد دل می کرد و حاجات خود را می خواست. به نیمه شب که نزدیک شدیم من خوابم برد. ناگهان از صدای گریه از خواب پریدم. محمد بلند گریه می کرد و می گفت: «برادر بیا، امام رضا(ع) مرا شفا داد.» صبح به بیمارستان برگشتیم. تا پزشک معالج برای معاینه آمد، محمد با شعف خاصی گفت: «دست من خوب است، دیگر نیاز به جراحی ندارد!» پزشک با چشمانی متعجب و ناباورانه به محمد خیره شد. محمد خواهش کرد تا دوباره از دست ایشان عکس گرفته شود. رفتیم از دست ایشان عکس گرفتیم. وقتی دکتر عکس را دید با تعجب گفت: «این دست که مشکلی ندارد و نیازی به قطع کردن آن نیست!» 📚 از کتاب رو سفید قیامت!(جلد ۵-همسفر تا بهشت) شهید 🕊🌹 شهدای فارس 🌷@safiraneeshgh
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت هفتم : پهلوان ( ۲ ) ✔️ راوی : حسین الله کرم 🔸داستان پهلواني هاي ادامه داشت تا ماجراهاي پيروزي انقلاب پيش آمد. بعد از آن اکثر بچه ها درگير مسائل شدند و حضورشان در باستاني خيلي کمتر شد.تا اينکه ابراهيم پيشنهاد داد که صبحها در زورخانه نماز جماعت صبح را بخوانيم و بعد ورزش کنيم و همه قبول کردند. 🔸بعد ازآن هر روز صبح براي اذان در زورخانه جمع ميشديم. صبح را به جماعت ميخوانديم و ورزش را شروع ميکرديم. بعد هم صبحانه مختصري و به سر کارهايمان ميرفتيم. خيلي از اين قضيه خوشحال بود. چرا که از طرفي ورزش بچه ها تعطيل نشده بود و از طرفي بچه ها نماز صبح را به جماعت ميخواندند. هميشه هم حديث گرامي اسلام را ميخواند: « اگر نماز صبح را به جماعت بخوانم در نظرم از عبادت و شب زنده داري تا صبح محبوبتر است. » 🔸با شروع تحميلي فعاليت زورخانه بسيار کم شد. اکثر بچه ها در جبهه حضور داشتند. ابراهيم هم کمتر به تهران مي آمد. يکبار هم که آمده بود، وسائل ورزش باستاني خودش را برد و در همان مناطق جنگي بساط ورزش باستاني را راه اندازي کرد. 🔸زورخانه حاج حسن توکل، در تربيت پهلوانهاي واقعي زبانزد بود. از بچه هاي آنجا به جز ، جوانهاي بسياري بودند که در پيشگاه خداوند پهلوانيشان اثبات شده بود! آنها با خون خودشان ايمانشان را حفظ کردند و پهلوانهاي واقعي همينها هستند. 🔸دوران زيبا و معنوي زورخانه حاج حسن در همان سالهاي اول دفاع مقدس، با شهادت شهيد حسن شهابي مرشد زورخانه شهيد اصغررنجبران فرمانده تيپ عمار و شهيدان سيدصالحي، محمدشاهرودي، علی خرّمدل، حسن زاهدي، سيد محمد سبحاني، سيد جواد مجد پور، رضاپند، حمدالله مرادي، رضا هوريار، مجيد فريدوند، قاسم كاظمي و ابراهيم و چندين شهيد ديگر و همچنين جانبازي حاج علي نصرالله، مصطفي هرندي وعلي مقدم و همچنين درگذشت حاج حسن توکل به پايان رسيد. مدتی بعد با تبديل محل زورخانه به ساختمان مسکوني، دوران باستانی ما هم به خاطره ها پيوست. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 شهید 🌷@safiraneeshgh