eitaa logo
سفیران فاطمیه
1.6هزار دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
81 فایل
حجاب و عفاف گلچین اشعار نوحه و روضه احادیث روشنگری سواد رسانه ای نهج البلاغه قران اخبار مهم و روز تبلیغات پربازده سفیــــر 313 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/573243688C45fe529fd3
مشاهده در ایتا
دانلود
۵۱ 🌷به نام خدای مهربان مهربان ما تا الان مقدمه هایی عرض کردیم که برسیم به این قسمت بحث👌 آخرین آمادگی برای ظهور چیه؟ دیگه باید این جمله را حذف کنیم که یکی از آمادگی ها اینه که .......❌ چرا ما تقریبا همه کار برای محقق شدن ظهور کردیم و فقط یه کار مونده✔️ که اسمشو میزاریم آخرین آمادگی اون چیه؟ اینه که مدیران جامعه اصلاح بشن چرا این آخرینه؟ چون که حکومت و فرج امام زمان ارواحناله الفداء چیزی جز 👈 از جنس مدیریت است حضرت که نمی خوان تشریف فرما بشن که دعا و ثنا بکنند❌ خودتونم اینو میدونید ان شاءالله این مدیریت جامعه هم از همین مجلس یازدهم رقم بخوره👌 یعنی همه ی من و شما باید کمک کنیم تا مدیریت انقلابی در جامعه شکل بگیره ببینید این که حضرت ۳۱۳ یار دارند این ها که از آسمون نازل نمیشه😖 بلکه از بین من و شماها باید انتخاب بشه پس باید خودمونو آماده کنیم باید بتونیم مدیریت جامعه را بالا ببریم اگه غیر از این بود که ما تا الان علاف بودیم و مگه مسخره هستیم؟!! خب ظهور محقق میشد دیگه☹️ چرا که همه چیز از فرشته ها میشدن و لازم نبود که من و شما فرق بین مدیر خوب و بد را هم بشناسیم😏 چرا بعضی از ما کارتونی و افسانه ای فکر می کنیم؟ مگه میشه ما از مدیذیت صالح سردرنیاریم و ۳۱۳ نفر بر ما حکومت کنند؟ ما باید طوری رشد کنیم که تا گفتن ۳۱۳ حکام بر روی زمین✔️ سریع برم و مدیریت بخونم و مدیر صالح را بشناسم تک تک افراد جامعه ی ما باید شناخت کافی نسبت به مدیر صالح جامعه داشته باشن👌 همین طور که تک تک افراد جامعه باید نماز بلد باشن✔️ صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام اللهم صل علی محمد و آل محمدوعجل فرجهم التماس دعای فرج و شهادت👌🌷✋ ان شاءالله
📌 🌅 🔆 مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب / در دلم هستی و بین من و تو، فاصله هاست 🙏 یا صاحب الزمان
🌷🌷🌷🌷🌷 👈 برف شدیدی باریده بود . وقتی قطار دو ڪوهه وارد تهران شد ساعت دو نیمه شب بود . با چند نفر از رفقا حرڪت ڪردیم . علی اصغر را جلوی خانه‌شان در خیابان طیب پیاده ڪردیم . پای او هنوز مجروح بود . فردا رفتیم به علی اصغر سر بزنیم . وقتی وارد خانه شدیم ، مادر اصغر جلو آمد ، بی‌مقدمه گفت : آقا سید شما یه چیزی بگو !؟ بعد ادامه داد : دیشب دو ساعت با پای مجروح پشت در خانه تو برف نشسته اما راضی نشده در بزنه و ما رو صدا ڪنه . صبح ڪه پدرش می‌خواسته بره مسجد اصغر رو دیده ! از علی اصغر این ڪار‌ها بعید نبود . احترام عجیبی به پدر و مادرش می‌گذاشت . ادب بالا‌ترین شاخصه او بود👌 هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات 🌷 🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Clip-Panahian-KhoobiHayeVojdanKhafeKon-64k.mp3
1.5M
🎵 خوبی‌های وجدان خفه کن! 🎤استاد پناهیان
سفیران فاطمیه
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۱۸ *═✧❁﷽❁✧═* رفتم و گوشه ای نشستم و آن را باز کردم. چن
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 ۱۹ *═✧❁﷽❁✧═* برای اولین بار از شنیدن صدایش🗣 حال دیگری بهم دست داد. قلبم به تپش افتاد💗 برادرم، ایمان، دوید🏃‍♂ جلوی در و بعد از سلام🤚 و احوال پرسی تعارفش کرد بیاید تو. صمد تا من را دید، مثل همیشه لبخند 😊زد و سلام داد. حس کردم صورتم دارد آتش می گیرد😍 انگار دو تا کفگیر داغ گذاشته بودند روی گونه هایم. سرم را پایین انداختم و رفتم توی اتاق🙊 خدیجه تعارف کرد صمد بیاید تو. تا او آمد🚶‍♂ من از اتاق بیرون رفتم. خجالت می کشیدم 😥پیش برادرم با صمد حرف بزنم یا توی اتاقی که او نشسته، بنشینم. صمد یک ساعت⌚️ ماند و با برادرم و خدیجه حرف زد. وقتی از دیدن من ناامید شد😢 بلند شد، خداحافظی✋ کرد برود. توی ایوان من را دید👀 و با لحن کنایه آمیزی گفت: «ببخشید مزاحم شدم😏خیلی زحمت دادم. به حاج آقا و شیرین جان سلام برسانید.» بعد خداحافظی کرد و رفت🚶‍♂ خدیجه صدایم کرد🗣 و گفت: «قدم😱 باز که گند زدی. چرا نیامدی تو. بیچاره! ببین برایت چی آورده.»😍 و به چمدانی که دستش بود اشاره کرد و گفت: «دیوانه😞 این را برای تو آورده.»✅ ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا