eitaa logo
سفیران فاطمیه
1.7هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
81 فایل
حجاب و عفاف گلچین اشعار نوحه و روضه احادیث روشنگری سواد رسانه ای نهج البلاغه قران اخبار مهم و روز تبلیغات پربازده سفیــــر 313 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/573243688C45fe529fd3
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱🌻🌱🌻 مبارکه ی ملك آیه ۲ 🦋بسم الله الرحمن الرحیم🦋 👈الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ . 👌آن كس كه مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید كه كدام یك از شما بهتر عمل می‌كنید، و او شكست‌ناپذیر و بخشنده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ ❤️ 💚 💚 💝 💝 ...🌼🍃 در هوس دیدن رویت دل من تاب ندارد نگهم خواب ندارد قلمم گوشه دفتر غزلم ناب ندارد همه گویند به انگشت اشاره مگر این عاشق دلسوخته، ارباب ندارد تو کجایی..⁉️ گل نرگس 🌼🍃 تعجیل در ظهور و سلامتی مولامون اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 19 🔍أَنْتُمْ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ...شما ابتدا و انتهاي همه چيز هستيد ✨مثل نور كه تا نور نباشد، چيزي ديده نمي‌شود، در رؤيت هر چيز، اوّل نور، رؤيت مي‌شود و سپس آن چيز، و در انتها هم باز نور به آن چيز مي‌خورد و همان نور در چشم ما منعكس مي‌گردد. 🍃حقيقت ذات مقدسه معصومين(عليهم السلام) نيز از همين قرار است كه اوّلين پرتو خلقت آن‌هايند، 🌺 چراكه از يك جهت رسول خدا(صل الله عليه و آله) فرمودند: اَوَّلُ مَا خَلَقَ اللهُ نُوري يعني؛ اوّلين چيزي كه خداوند خلق فرمود، نور من بود. 🔹 از طرف ديگر علي(عليه السلام) در رابطه با مقام اهل‌البيت (عليهم السلام) مي‌فرمايند: 🔸 كُلُّنَا وَاحِدٌ، اَوَّلُنا مُحَمَّد وَ اَوْسَطُنَا مُحَمَّد وَ كُلُّنَا مُحَمَّد فَلا تَتَفَرَّقُوا بَيْنَنَا... 🌹يعني؛ ما اهل‌بيت، از خود رسول‌الله(صل الله عليه و آله) تا آخرين ما، همه در يك مقام هستيم و نبايد بين ما جدايي قائل باشيد. ✍پس عنايت داشته باشيد همان‌طور كه اوّلين نور، نور محمّدي بود و به يك اعتبار نور اهل‌بيت، آخرين نور نيز نور اهل‌بيت(عليهم السلام)خواهد بود. ❤️ به همين جهت امام صادق(عليه السلام) مي‌فرمايند: اِنَّ آخِرَ مَنْ يَمُوتُ الْإمام...يعني؛ آخرين كسي كه از اين دنيا رخت برمي‌بندد امام است. 👌با داشتن چنين معارفي است كه به شما ذوات مقدسه معصومين خطاب مي‌كنيم: أَنْتُمْ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ...شما ابتدا و انتهاي همه‌چيز هستيد، كه البته اين سخن، معارف زيادی به همراه دارد و در این مختصر نمی گنجد .
🌷🌷🌷🌷🌷 👈شیخ علیرضا مشهور بود به شیخ نجفے.... شیخ شــده بود معــاون تبلیعات تیپ امام حسن.... یک روز گــفت می خواهم به سنگر کمین بروم. سنگر کمــین تا عراقے ها فاصــله کمے داشت. قسمت اول ایستــاده، قسمت دوم خمیده و قسمت سوم را باید سینه خیر می رفتیم... به قسمت ســینه خیز که رســیده بود، عمامــه را روے کمــرش گذاشــته بود ڪه خراب نشــود.... نزدیک سنگر عمامه را روی سر گذاشــته بود. از او اسم رمز پرســیدیم. با خنده گفت این عمامه من اســـم رمز من است! ۴۸ ساعــت آنجا مانــد. وقــتی برگشــت گفــتم عراقــی ها سیاهی متحــرک را هم می زنـند، تو با عمامـه سفــید میرے جلوشــون! خندید و گفت: نگران نباش، آنها کور هستند، نمی بینــند!👌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات 🌷 🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سفیران فاطمیه
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۱۷ *═✧❁﷽❁✧═* با سرعت شروع کردم به دویدن🏃‍♂ آب تندو ب
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ ۱۸ *═✧❁﷽❁✧═* دوباره برگشتم پشت در. علاوه بر مادرم صدای🗣 همسایه ها هم درامده بود. ننه بند انداز هم سخت نیازمند دست به آب شده بود🙊 تنها چیزی که می توانست به من کمک کند این بود که شروع کنم به بلند بلند گریه کردن😫با گریه و زاری گفتم: کلید را گم کرده ام. برگشتن بچه ها و مردهای🧔 خانه نزدیک شده بود بالاخره مادرم راضی شد همسایه ها را خبر کنم. اول از همه شوهر صغری خانم که منقلی و شیره کش محل و دست و پا چلفتی بود آمد جلو و دسته ی در🚪 را تکان داد. مثل اینکه دست جادویی داشته باشد تعجب کرد😱 که چرا در وا نمی شود. بی حال و مشنگ گفت: احتمالا این در قفله ! همه زدند زیر خنده 😂و گفتند: کشف کردی اوسا؟ دمت گرم آقا خلیلی، درست فهمیدی; در🚪 قفله ، کلیدش هم گم شده☹️ با شنیدن این حرف، با عصبانیت 😡صغری خانم را صدا زد🗣 و پرسید : اینجا اومدی چه کار؟ میخواست همانجا دادگاه تشکیل بده. خدیجه و منیژه که مادرشان داخل اتاق بود شتابان به خانه رفتند و پدرشان را آوردند. شوهر سکینه خانم زور بازوی💪 خوبی داشت اما قفل خانه های شرکت نفتی با زور بازو هم باز نمی شد❌ اکبر آقاکه قلدر محله بود☹️ و فقط از تکان های سبیل پر پشتش می شد فهمید حرف می زند و اگر زیر لب چیزی می گفت شنیده نمی شد❌به حرف آمده بود و می گفت حالا همه تون رفتین این تو چه کار❓ چرا در رو روی خودتون قفل کردین❓ وقتی می گن زن ها یه تخته کم دارن دروغ نمیگن😏 ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 ☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
مبارکه ی ملك آیه ۱۳ 🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 👈وَأَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِٓ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ . 👌گفتار خود را پنهان كنید یا آشكار (تفاوتی نمی‌كند)، او به آنچه در سینه‌هاست آگاه است!