eitaa logo
سفیران فاطمیه
1.7هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
81 فایل
حجاب و عفاف گلچین اشعار نوحه و روضه احادیث روشنگری سواد رسانه ای نهج البلاغه قران اخبار مهم و روز تبلیغات پربازده سفیــــر 313 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/573243688C45fe529fd3
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰عید سعید غدیر مبارک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سفیران فاطمیه
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۱۸۷ *═✧❁﷽❁✧═* شدت دل‌پیچه اجازه نمی‌داد کمرم را صاف
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ ۱۸۸ *═✧❁﷽❁✧═* کم‌آبی💦 همه‌ی وجودم را بی‌رمق و ناتوان کرده بود. ثانیه‌ها به سختی عبور می‌کردند. دل‌پیچه و فشار اسهال مثل طوفان مرا به زمین می‌کوبید🤕 بعد از این همه سؤال بی‌جواب و سرپا ایستادن، وقتی حس می‌کردم بند بند استخوان‌هایم دارند از هم جدا می‌شوند، تازه نفر سومی وارد اتاق شد و پشت میزی که در کنارش کمدی بود، نشست. با تمسخر 😏پرسید: شنو وجعک بنت الخمینی؟ (دردت چیه بنت الخمینی؟) برای اینکه بیشتر از این آنجا نمانم و به رنجم خاتمه دهم گفتم: دردی ندارم❌ دکتر چهار تا قرص💊 لوموتیل به دستم داد و به سرباز گفت: اخذوها. (ببریدش) وقتی به سلول برگشتم خواهرها خیلی نگران شده بودند. بالافاصله فاطمه پرسید: حالت خوبه؟ درمانگاه بیرون از اینجا بود، با ماشین🚕 بردنت؟ گفتم: نه پشت همین سیاهچال‌ها یک عمارت آینه‌کاری درست کرده‌اند که هیچ شباهتی به درمانگاه ندارد ☹️و برای بازجویی از مریض و مجروحین آنجا نشسته بودند. این امامزاده شفا که نمی‌دهد کور هم می‌کند😑 اسم داروها را در همان مدت کوتاهی که در مرکز امداد جبهه (مدرسه‌ی کودکان استثنایی) با خانم عباسی کار می‌کردم، یاد گرفته بودم 👌اما باز هم از فاطمه پرسیدم: این قرص ریزها همان لوموتیل است؟ نفری یکی از اینها بخوریم. گفت: اینها که آب نبات نیست تقسیمش می‌کنی، تمام آب بدنت رفته، باید هر چهار تا را با هم بخوری😋 بدون آب چهار تا قرص💊 را خوردم. ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 ☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ۱۲ است چرا ما بر خدا توکل نکنیم در حالی که خداوند ما را به راههای کسب سعادت راهنمایی کرد و به طور قطع ما در برابر تمام اذیتهای شما ایستادگی خواهیم کرد و برهمه توکل کنندگان است که همه امور خود را به خدا واگذار کنند
Γ🌻💚 اۍ‌طبیب‌دݪ‌بیمارجهان،تعجیلـٖے دردمندان‌توراحسرت‌درمان‌تا‌چند..!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏝قربان و غدیر رفٺ ولے یار نیامد آن شمع دل افروزِ شب تار نیامد چند روز دگر مانده ڪہ با نالہ بگوییم اے اهل حرم میر و علمدار نیامد🏝 ⚘وَ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ، وَ أَضِئْ نُورَهُ، وَ بَيِّضْ وَجْهَهُ، وَ أَعْطِهِ الْفَضْلَ وَ الْفَضِيلَةَ وَ الْمَنْزِلَةَ وَ الْوَسِيلَةَ وَ الدَّرَجَةَ الرَّفِيعَةَ و پايه اش را برافراز، و نورش را برافروز و رويش را سپيد كن،و فضل و برتری به او عطا كن، و به او جايگاه و مقام "وسیله" و رتبه بلند عنايت كن.⚘ 📚مفاتیح الجنان،صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی
به نیت علی اقبالی ۳۰ صدتا صلوات هدیه می کنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌷🌷🌷🌷 راهِ شَهادَت بَسـته نیست، هَنـوز هَم مۍشَود شهیـد شُد... اَمـّا هَنوز شَرطِ شَهیـد شُـدَن شَهـادَتانه زیستن است👌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات 🌷 🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ZiyaratAleYasin1399.mp3
10.28M
🤲 قرائت زیارت 🎙 بانوای: 💠 قرار عاشقی در هیأت مجازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سفیران فاطمیه
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۱۸۸ *═✧❁﷽❁✧═* کم‌آبی💦 همه‌ی وجودم را بی‌رمق و ناتوا
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ ۱۸۹ *═✧❁﷽❁✧═* خواهرها به هر شکل بود تا صبح مرا تحمل کردند و من با همان شرایط نماز 📿خواندم. روشنی صبح در این سیاهچال‌ها پیدا نبود اما گذر زمان نشان از سپیده‌ی صبح داشت. دو نگهبان در🚪 را باز کردند و گفتند: گومن اطلعن برّا. (بلند شید بیایید بیرون) چشم‌هایم را آماده‌ی بستن کرده بودم اما این بار ما را بدون عینک🕶 از سلول بیرون بردند. نسیم صبحگاهی صورتم را نوازش می‌داد. بادهای پاییزی چند درخت نخلی 🌴را که در مسیر عبور ما بودند تکاند و چند خرمای خشک (دیری) را بر زمین انداخت. به آن خرمای خشک لبخندی😊 زدم. خرما تنها عنصر آشنای آن حیاط بیگانه بود که نتوانستم بی‌تفاوت از کنارش عبور کنم. بی‌اعتنا به لوله‌ی تفنگی🔫 که به کمرم کوبیده می‌شد خم شدم و یک چنگ خرما از روی زمین برداشتم. همزمان با خم شدن من یکی از سربازهای👨‍🏭 بعثی گفت: امشن، ذبی هم. (راه بیوفت، بندازشون). اعتنا نکردم شمردم؛ در چنگ من به اندازه‌ی شش تا خرما بود. به هر کدام از بچه‌ها یکی دادم و دو تا را هم به دو سرباز عراقی دادم که با اسلحه 🔫ما را بدرقه می‌کردند. حلیمه می‌گفت: هیچوقت مزه‌ی خرما را اینقدر خوب احساس نکرده بودم😋 این دانه‌های خرما تا بیست و چهار ساعت ما را نگه داشت. برای این که دوباره چیزی را از زمین برنداریم عینک‌های🕶 امنیتی را آوردند و روی چشممان گذاشتند. تمام مسیر هر چهار نفرمان دست‌های یکدیگر را گرفته بودیم و تلوتلوخوران می‌رفتیم🚶‍♀ البته با هر مانعی به زمین می خوردیم☹️ ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 ☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از آیت الله بهاءالدینــی رحمه الله علیه پرسیدنــد : علت ایــن که عصرهای جمعه دل انسان می گیــرد و غمگیــن می شود چیست ؟ فرمودنــد: چون در آن لحظه قلب مقدّس امـام عصــر ارواحنافداه بــه سبب عرضــه ی اعمال انسان ها ، ناراحت و گرفتــه است ، آدم و عالم متأثــر می شونــد. حضــرت قلب و مدارِ وجود شماست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا