🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و دوم
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه231 : این سخنرانی در سرزمین "ذی قار" هنگام حرکت به سوی بصره در سال ٣٦ هجری ایراد شده
🔹ويژگيهای پيامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)
🔻پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) آنچه را كه به او فرموده شد آشكار كرد و پيامهای پروردگارش را رساند، او شكافهای اجتماعی را با وحدت اصلاح و فاصله ها را به هم پیوند داد، ميان خويشاوندان يگانگی برقرار كرد پس از آنكه آتش دشمنی ها و كينه های برافروخته در دلها راه يافته بود.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه230 : خطبه درباره تقوا
1⃣ پرهيزكاری و عمل
🔻همانا ترس از خدا كليد هر در بسته و ذخيره رستاخيز و مايه آزادگی از هرگونه بردگی و عامل نجات از هرگونه هلاكت است. در پرتو پرهيزكاری، تلاشگران پيروز، پرواكنندگان از گناه رستگار و به هر آرزویی می توان رسيد. مردم! عمل كنيد كه عمل نيكو به سوی خدا بالا می رود و توبه سودمند است و دعا به اجابت می رسد و آرامش برقرار و قلمهای فرشتگان در جريان است، به اعمال نيكو بشتابيد پيش از آنكه عمرتان پايان پذيرد، يا بيماری مانع شود و يا تير مرگ شما را هدف قرار دهد.
2⃣ ضرورت ياد مرگ
🔻 مرگ نابودكننده لذتها، تيره كننده خواهشهای نفسانی و دوركننده اهداف شماست، مرگ ديداركننده ای دوست نداشتنی، هماوردی شكست ناپذير و كينه توزی است كه بازخواست نمی شود، دامهای خود را هم اكنون بر دست و پای شما آويخته و سختی هايش شما را فرا گرفته و تيرهای خود را به سوی شما پرتاب كرده است. قهرش بزرگ و دشمنی او پياپی و تيرش خطا نمی كند. چه زود است كه سايه های مرگ و شدت دردهای آن و تيرگيهای لحظه جان كندن و بيهوشی سكرات مرگ و ناراحتی و خارج شدن روح از بدن و تاريكی چشم پوشيدن از دنيا و تلخی خاطره ها شما را فرا گيرد. پس ممكن است ناگهان مرگ بر شما هجوم آورد و گفتگوهايتان را خاموش و جمعيت شما را پراكنده و نشانه های شما را نابود و خانه های شما را خالی و ميراث خواران شما را برانگيزد تا ارث شما را تقسيم كنند، آنان يا دوستان نزديكند كه به هنگام مرگ نفعی نمی رسانند، يا نزديكان غمزده ای كه نمی توانند جلوی مرگ را بگيرند، يا سرزنش كنندگانی كه گريه و زاری نمی كنند.
3⃣ سفارش به نيكوكاری
🔻بر شما باد به تلاش و كوشش، آمادگی و آماده شدن و جمع آوری زاد و توشه آخرت در دوران زندگی دنيا، دنيا شما را مغرور نسازد، چنانكه گذشتگان شما و امّتهای پيشين را در قرون سپری شده مغرور ساخت، آنان كه دنيا را دوشيدند، به غفلت زدگی در دنيا گرفتار آمدند، فرصتها را از دست دادند و تازه های آن را فرسوده ساختند، سرانجام خانه هايشان گورستان و سرمايه هايشان ارث اين و آن گرديد، آن را كه نزديكشان را نمی شناسند و به گريه كنندگان خود توجهی ندارند و نه دعوتی را پاسخ می گويند. مردم! از دنيای حرام بپرهيزيد كه حيله گر و فريبنده و نيرنگباز است، بخشنده ای بازپس گيرنده و پوشنده ای برهنه كننده است، آسايش دنيا بی دوام و سختی هايش بی پايان و بلاهايش دائمی است.
4⃣ دنيا و زاهدان
🔻 زاهدان گروهی از مردم دنيايند كه دنياپرست نمی باشند، پس در دنيا زندگی می كنند اما آلودگی دنياپرستان را ندارند، در دنيا با آگاهی و بصيرت عمل می كنند و در ترك زشتی ها از همه پيشی می گيرند، بدنهايشان به گونه ای در تلاش و حركت است كه گويا ميان مردم آخرتند، اهل دنيا را می نگرند كه مرگ بدنها را بزرگ می شمارند، اما آنها مرگ دلهای زندگان را بزرگتر می دانند.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 ذکر توصیه امام زمان(عج) 🌱
🎙 حجت الاسلام هاشمی نژاد
🤲 اللهمعجللولیڪالفرج
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
آسید مهدی قوام آخر شب داشت میرفت سمت خونه 🏠
دید یه دستفروشی داره داد میزنه:
مردم شمارو به خدا بیاید میوه هام رو بخرید وگرنه خراب میشه ضرر میکنم...
دلش سوخت رفت پیشش و گفت:
یه کیسه بده یه مقدار میوه میخوام🍇
همونطور که داشت میوه ها رو سوا میکرد دستفروش گفت:
آشیخ سوا نکن درهم بخر!
گفت:آخه میوه هات خیلی خوب نیستن...
گفت:میدونم ولی درهم بخر وگرنه ضرر میکنم...
سید مهدی نشست زمین و دستش و برد بالا و گفت:خدایا درهم بخر...🙏
16-DoayeFsraj(www.rasekhoon.net).mp3
5.5M
بسم الله الرحمن الرحيم
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَ بَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ
وَ ضاقَتِ الاْرْضُ ، و َمُنِعَتِ السَّماءُ
و اَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، و َاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، و َعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد و َآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَ عَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد و َآلِهِ الطّاهِرين
#امام_زمان (عج)
#نیمه_شعبان
#ماه_شعبان
به کانال آموزشی صفر تا صد مداحی بپیوندید 👇👇👇👇👇
@madahi313
خدایا !
فرزندانم را شنوای سخن حق و مطیع فرمان خود و خیرخواه اولیاء خود بگردان
صحیفه سجادیه نیایش ۲۵
🍃🌹🍃
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
محبوبترین بنا نزد پروردگار
💠 پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله می فرماید:
🌟«هیچ بنائی در اسلام پایه گذاری نشده است که در پیشگاه خدای پر عزت و جلال، محبوبت و ارجمندتر از تشکیل خانواده باشد.»
🌟زنان و مردان هر کدام، دو بازوی مهم این خانواده را تشکیل می دهند.
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
✍
این روزها بعد از داستان مسمومیت دختران خیلی میشنویم که ظلم به دختران و زنان را در جمهوری اسلامی تمام کنید!
👈 آیا میدانید جمهوری اسلامی برای دختران و زنان چه کارهایی انجام داده است؟ ⇩⇩⇩
1⃣⭕️ در بحث آموزش:
♦️ به گزارش WEF یعنی انجمن جهانی اقتصاد، ما در برابری حق تحصیل دختر و پسر و عدالت آموزشی در دنیا رتبهی 1 را داریم.
💢 به گزارش سازمان ملل قبل از انقلاب ایران جزء بیسوادترین کشورها در حوزهی بانوان بود اما الان جزء باسوادترین کشورها در حوزهی بانوان هستیم: میزان بیسوادی زنان ایران، از ۵۰ تا ۶۰ درصد در سال 1354 به کمتر از 10 درصد در سال 1389 کاهش یافتهاست.
♦️ افزایش نسبت دختران به پسران در تحصیلات دانشگاهی:
نسبت دختران در کل دانشجویان، از حدود 25 درصد در دهۀ 50، گاه به بیش از 50 درصد رسیده است.
♦️ افزایش استادان زن در دانشگاهها:
نسبت زنان در استادان و هیئتعلمی دانشگاههای کشور، از حدود 14 درصد در دهۀ 50، به حدود 30 درصد در دهۀ 90 رسیدهاست.
ادامه⇩⇩⇩
#حجاب
#مردم_هوشیار_باشید
#دختران_انقلاب
https://eitaa.com/safiranzenabiyoon
🔴 عدم درک و تصورِ نعمات بهشتی
به كسانى كه ايمان آورده، و كارهاى شايسته انجام دادهاند، بشارتده كه باغهايى بهشتى براى آنها است كه نهرها از پاى درختانش جاريست. هر زمان كه ميوهاى از آن، روزى آنان شود، مىگويند: اين همان است كه قبلاً به ما روزى داده شدهبود. ولى اينها چقدر از آنها بهتر و عاليتر است...(بقره/۲۵)
🌕 پیامبر صلىالله علیه و آله فرمودند:
«لَيْسَ فِي اَلْجَنَّةِ شَيْءٌ مِمَّا فِي اَلدُّنْيَا إلّا الأسماء»
در بهشت از آنچه در دنیا هست چیزى نیست، مگر به نام.
📗نهجالفصاحه، ص ۶۶۲
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_انعام_آیه_۳۳
#زخم_زبان_کافران_بر_شخص_
پیامبرصلی الله علیه وآله
در ابلاغ رسالت و انجام ماموریت،پیامبر صلی الله علیه و آله بارها مورد آزار واذیت مشرکان قرار میگرفت و دل حضرت می رنجید. واندوهناک میشد
ولی خداوند به حضرت دلداری می داد تا با استقامت به تمام برنامه خود ادامه دهد. و می فرماید:
ای پیامبر: ما می دانیم که سخنان آنها بر تو محزون و اندوهگین می کند
ولی بدان که آنها تو را تکذیب نمی کنند و در حقیقت آیات ما را انکار می کنند
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم صد و سوم
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه229 : وصف روز بیعت مردم با امام (علیه السلام)
🔹ويژگيهای بيعت مردم با امام
🔻دست مرا برای بيعت می گشوديد و من می بستم، شما آن را به سوی خود می كشيديد و من آن را می گرفتم، سپس چونان شتران تشنه كه به طرف آبشخور هجوم می آوردند بر من هجوم آورديد، تا آنكه بند كفشم پاره شد و عبا از دوشم افتاد و افراد ناتوان پايمال گرديدند. آن چنان مردم در بيعت با من خشنود بودند كه خردسالان شادمان و پيران برای بيعت كردن لرزان به راه افتادند، بيماران بر دوش خويشان سوار و دختران جوان بی نقاب به صحنه آمدند.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه228 : در توصیف سلمان فارسی که قبل از پیدایش فتنه ها در گذشت.
🔹ويژگيهای سلمان فارسی
🔻خدا او را در آنچه آزمایش کرد پاداش خير دهد كه كجی ها را راست و بيماریها را درمان، سنّت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را به پا داشت و فتنه ها را پشت سر گذاشت، با دامن پاك و عيبی اندك درگذشت، به نيكی های دنيا رسيده و از بديهای آن رهایی يافت، وظائف خود نسبت به پروردگارش را انجام داد و چنانكه بايد از كيفر الهی می ترسيد، خود رفت و مردم را پراكنده برجای گذاشت كه نه گمراه راه خويش شناخت و نه هدايت شده به يقين رسيد.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📣 #خطبه227 : يكی از دعاهای امام(علیه السلام)
🔻خدايا! تو با دوستانت از همه انس گيرنده تری و برطرف كننده نيازهای توكل كنندگانی؛ بر اسرار پنهانشان آگاه و به آنچه در دل دارند آشنایی و از ديدگاههای آنان باخبر و رازشان نزد تو آشكار و دلهايشان در حسرت ديدار تو داغدار است. اگر تنهایی و غربت به وحشتشان اندازد ياد تو آرامشان می كند، اگر مصيبتها بر آنان فرود آيد، به تو پناه می برند و روی به درگاه تو دارند، زيرا می دانند كه سررشته كارها به دست توست و همه كارها از خواست تو نشات می گيرد. خدايا! اگر برای خواستن درمانده شوم يا راه پرسيدن را ندانم، تو مرا به اصلاح كارم راهنمایی فرما و جانم را به آن چه مايه رستگاری من است هدايت كن، كه چنين كاری از راهنمایی های تو به دور و از كفايتهای تو ناشناخته نيست. خدايا مرا با بخشش خود بپذير و با عدل خويش با من رفتار مكن.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄
🌥 #اول_هر_سپیده
✋ #سلام_امام_زمانم
مولای_مهـــــربانم
نذر کردم تا بیایی هر چه دارم مال تو
چشم های خسته پر انتظارم مال تو
یک دل دیوانه دارم با هزاران آرزو
آرزویم هیچ ، قلب بی قرارم مال تو
『اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج🌱』
تعجیل درفرج صلوات
❄️ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج ❄️
#امام_زمان
ای خدا !
فرزندانم را دوستدار خود و معاند و دشمن با دشمنان خود بدار و این دعایم را مستجاب فرما
صحیفه سجادیه
نیایش بیست و پنج
🍃🌸🍃
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
📌عامل اصلی تأخیر در ظهور(۲)
🔻مگر مردم چقدر تقصیر دارند؟!
🔹الف) مانع اصلی ظهور، «مستکبران» نیستند، خدا آنها را به حساب نمیآورد: إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً.
🔹ب) مانع اصلی ظهور، عدم آمادگی بشریت و حتی عموم مردم ما هم نیست! مردم اگر معنویتشان ضعیف است، چقدر تقصیر دارند؟! یا زورگویان نمیگذارند و یا از مؤمنینی که مدعی و پیشتاز این راه هستند، چیزی به مردم نرسیده.
🔹ج) مسئلۀ اصلی، برطرف شدن ضعفهای ما مدعیان ولایتمداری است.
2⃣⭕️ در بحث ورزش بانوان:
♦️ تعداد رشتههای ورزشی بانوان از ۷ رشته در سال 1357، به ۳۸ رشته طی ۲۰ سال اول انقلاب
♦️ تعداد مربیان ورزشیِ خانم نیز رشدی نجومی داشته و از 9 مربی به 35.000 مربی افزایش یافته است.
♦️ تعداد داوران زن نیز از ۷ نفر به 16٫000 نفر رسیده است، که نشان از افزایش ۲هزاربرابری داورِ زن است
♦️ همچنین تعداد ورزشگاههای اختصاصی بانوان پس از انقلاب اسلامی، 30 برابر شدهاست.
♦️ فدراسیونهای فعال ورزشی در حوزۀ بانوان از ۱ مورد به ۴۹ فدراسیون افزایش یافته است.
♦️ مدالهای کسبشده در رویدادهای بینالمللی توسط بانوان از ۲ مورد در ابتدای انقلاب به بیش از ۸۰۰ مورد رسیده است.
ادامه⇩⇩⇩
#حجاب
#مردم_هوشیار_باشید
#دختران_انقلاب
https://eitaa.com/safiranzenabiyoon
#شهید_علی_ماهانی
🌷🌷🌷🌷🌷
انس با قرآن تا آخرین لحظه زندگی در سیره شهید علی ماهانی
در شب عملیات والفجر ۳ موقع عبور از میدان مین پای علی آقا رفت روی مین و از مچ قطع شد.
چند نفر را گذاشتم تا ایشان را به عقب منتقل کنند.
امدادگر ها می گفتند: نگذاشت به عقب منتقلش کنیم.
می گفت: بچه هایی که حالشان بد است را منتقل کنید.
به زور تا آخر میدان مین آوردیمش.
وقتی زمین گذاشتیمش با آرامشی عجیب قرآنش را از جیبش در آورد و شروع به تلاوت قرآن کرد.
راوی آقای حمید شفیعی همرزم شهید
🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
🌷 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
🌷 وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#شبتون_شهدایی
شادی روح مطهر امام راحل وشهدا🌷 صلوات
🕊🌷🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷
🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مقایسه سبک زندگی غربی با سبک زندگی اسلامی
🔹مقایسه جالبی که در شبکه های اجتماعی مکزیک پخش شد.
🔹تفاوت برخوردبادختربچه که وسط پخش لایو در برنامه زنده می آید.
🔹کارشناس BBC: هل دادن دختر بچه... 🤬
روحانی ایرانی (شیخ قمی): در آغوش گرفتن بچه... 😊
در پایان نوشته بودند: این همان تفاوت فرهنگی ایران و غرب است در برخورد با دیگران.
#حجاب
#مردم_هوشیار_باشید
#انقلاب_اسلامی
https://eitaa.com/safiranzenabiyoon
🌷 #دختر_شینا – قسمت 5⃣6⃣
✅ فصل شانزدهم
فردا صمد وقتی برگشت، خوشحال بود. میگفت: « آن هواپیما را دیشب دیدی؟! بچهها زدندش. خلبانش هم اسیر شده. »
گفتم: « پس تو میگفتی هواپیمایی نیست. من اشتباه میکنم. »
گفت: « دیشب خیلی ترسیده بودی. نمیخواستم بچهها هم بترسند. »
💥 کمکم همسایههای زیادی پیدا کردیم. خانههای سازمانی و مسکونی گوشهی پادگان بود و با منطقهی نظامی فاصله داشت. بین همسایهها، همسر آقای همدانی و بشیری و حاجآقا سمواتی هم بودند که همشهری بودیم.
در پادگان زندگی تازه ای آغاز کرده بودیم که برای من بعد از گذراندن آن همه سختی جالب بود. بعد از نماز صبح میخوابیدیم و ساعت نه یا ده بیدار میشدیم. صبحانهای را که مردها برایمان کنار گذاشته بودند، میخوردیم. کمی به بچهها میرسیدیم و آنها را میفرستادیم توی راهرو یا طبقهی پایین بازی کنند.
ظرفهای صبحانه را میشستیم و با زنها توی یک اتاق جمع میشدیم و مینشستیم به نَقل خاطره و تعریف. مردها هم که دیگر برای ناهار پیشمان نمیآمدند.
💥 ناهار را سربازی با ماشین میآورد. وقتی صدای بوق ماشین را میشنیدیم، قابلمهها را میدادیم به بچهها. آنها هم ناهار را تحویل میگرفتند. هر کس به تعداد خانوادهاش قابلمهای مخصوص داشت؛ قابلمهی دو نفره، چهار نفره، کمتر یا بیشتر.
یک روز آنقدر گرم تعریف شده بودیم که هر چه سرباز مسئول غذا بوق زده بود، متوجه نشده بودیم. او هم به گمان اینکه ما توی ساختمان نیستیم، غذا را برداشته و رفته بود و جریان را هم پیگیری نکرده بود.
خلاصه آن روز هر چه منتظر شدیم، خبری از غذا نشد. آنقدر گرسنگی کشیدیم تا شب شد و شام آوردند.
💥 یک روز با صدای رژه سربازهای توی پادگان از خواب بیدار شدم. گوشهی پتوی پشت پنجره را کنار زدم. سربازها وسط محوطه داشتند رژه میرفتند. خوب که نگاه کردم، دیدم یکی از همروستاییهایمان هم توی رژه است. او سیدآقا بود.
در آن غربت دیدن یک آشنا خوشایند بود. آنقدر ایستادم و نگاهش کردم تا رژه تمام شد و همه رفتند.
شب که این جریان را برای صمد تعریف کردم، دیدم خوشش نیامد و با اوقات تلخی گفت: « چشمم روشن، حالا پشت پنجره میایستی و مردهای غریبه را نگاه میکنی؟! » دیگر پشت پنجره نایستادم.
💥 دو هفتهای میشد در پادگان بودیم. یک روز صمد گفت: « امروز میخواهیم برویم گردش. » بچهها خوشحال شدند و زود لباسهایشان را پوشیدند. صمد کتری و لیوان و قند و چای برداشت و گفت: « تو هم سفره و نان و قاشق و بشقاب بیاور. »
پرسیدم: « حالا کجا میخواهیم برویم؟! »
گفت: « خط. »
گفتم: « خطرناک نیست؟! »
گفت: « خطر که دارد. اما میخواهم بچهها ببینند بابایشان کجا میجنگد. مهدی باید بداند پدرش چطوری و کجا شهید شده. »
💥 همیشه وقتی صمد از شهادت حرف میزد، ناراحت میشدم و به او پیله میکردم؛ اما اینبار چون پیشش بودم و قرار نبود از هم جدا شویم، چیزی نگفتم.
سمیه را آماده کردم و وسایل را برداشتیم و راه افتادیم. همان ماشینی که با آن از همدان به سر پل ذهاب آمده بودیم، جلوی ساختمان بود. سوار شدیم.
💥 بعد از اینکه از پادگان خارج شدیم، صمد نگه داشت. اُورکتی به من داد و گفت: « این را بپوش. چادرت را هم درآور. اگر دشمن ببیند یک زن توی منطقه است، اینجا را به آتش میبندد. »
بچهها مرا که با آن شکل و شمایل دیدند، زدند زیر خنده و گفتند: « مامان بابا شده! »
صمد بچهها را کف ماشین خواباند. پتویی رویشان کشید و گفت: « بچهها ساکت باشید. اگر شلوغ کنید و شما را ببینند، نمیگذارند جلو برویم. »
💥 همانطورکه جلو میرفتیم، تانکها بیشتر میشد. ماشینهای نظامی و سنگرهای کنارهم برایمان جالب بود. صمد پیاده میشد. میرفت توی سنگرها با رزمندهها حرف میزد و برمیگشت.
صدای انفجار از دور و نزدیک به گوش میرسید. یک بار ایستادیم. صمد ما را پشت دوربینی برد و تپهها و خاکریزهایی را نشانمان داد و گفت: « آنجا خط دشمن است. آن تانکها را میبینید، تانکها و سنگرهای عراقیهاست. »
💥 نزدیک ظهر بود که به جادهی فرعی دیگری پیچیدیم و صمد پشت خاکریزی ماشین را پارک کرد و همه پیاده شدیم. خودش اجاقی درست کرد. کتری را از توی ماشین آورد. از دبهی کوچکی که پشت ماشین بود، آب توی کتری ریخت. اجاق را روشن کرد و چند تا قوطی کنسرو ماهی انداخت توی کتری. من و بچهها هم دور اجاق نشستیم. صمد مهدی را برداشت و با هم رفتند توی سنگرهایی که آن اطراف بود.
🔰ادامه دارد...🔰