eitaa logo
سفیران فاطمیه
1.7هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
81 فایل
حجاب و عفاف گلچین اشعار نوحه و روضه احادیث روشنگری سواد رسانه ای نهج البلاغه قران اخبار مهم و روز تبلیغات پربازده سفیــــر 313 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/573243688C45fe529fd3
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 و لاله ها در بهار می رویند... ▪️امروز؛ اولین سالروز شهادت شهیدان ماه میهمانی خدا، حجج اسلام محمد اصلانی و محمد صادق دارایی در حرم مطهر رضوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙ماه دعا 📝 ماه رمضان ماه دعاست. دعاها را فراموش نکنید. دعاهای وارد شده در ماه رمضان، یکی از آن نعم و فرصتهایی است که باید مغتنم بشمرید. این دعای ابوحمزه، این دعای افتتاح، این دعای جوشن وبقیه‌ی ادعیه‌ای که در روزها و شبها و سحرها و بقیه‌ی ساعات و اوقات مخصوص در ماه رمضان وارد شده است، واقعاً از نعمتهای بزرگ الهی است. 🌙 ماه توبه و انابه 📝 رمضان ماه انابه است، ماه توبه است. توبه یعنی برگشت از راه غلطی كه ما با گناهان خود، با غفلت‌های خود، آن راه را رفتیم. معنای انابه این است كه توجه به خدای متعال پیدا كنیم برای حال و آینده. گفته‌اند فرق بین توبه و انابه این است كه توبه مربوط به گذشته است، انابه مربوط به حال و آینده است.
🌙غروب ماه رمضان بود. ابراهيم آمد در خانه ما و بعد از سلام و احوالپرسي يــک قابلمه از من گرفت! بعد داخل کله پزي رفت. به دنبالش آمدم و گفتم: ابرام جون کله پاچه براي افطاري! عجب حالي ميده؟! گفت: راســت ميگي، ولي براي من نيست. يك دست کامل کله پاچه و چند تا نان ســنگک گرفت. وقتي بيرون آمد ايرج با موتور رسيد. ابراهيم هم سوار شد و خداحافظي کرد. ‌ 🍃با خودم گفتم: لابد چند تا رفيق جمع شــدند و با هم افطاري ميخورند. از اينکه به من تعارف هم نکرد ناراحت شــدم. فــرداي آن روز ايرج را ديدم و پرسيدم: ديروز کجا رفتيد!؟ گفت: پشت پارک چهل تن، انتهاي کوچه، منزل کوچکي بود که در زديم و کله پاچه را به آنها داديم. چند تا بچه و پيرمردي که دم در آمدند خيلي تشکر کردند. ابراهيم را کامل ميشناختند. آنها خانواده‌اي بسيار مستحق بودند. بعد هم ابراهيم را رساندم خانه‌شان. ‌ 📚سلام بر ابراهیم۱/ص۱۸۶ 🌟امام رضا علیه السلام: افطاری دادن تو به برادر روزه دارت، فضیلتش بیشتر از روزه داشتن توست. الکافی؛ج۴ 🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🌷 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌷 وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شادی روح مطهر امام راحل وشهدا🌷 صلوات 🕊🌷🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در_ نگاه _شهدا🌷 💠یکی از ماه‌های رمضان ایام جنگ را که به خاطر می‌آورم، مربوط به زمان نزدیک به عملیات کربلای 5 بود؛ با این که ماه رمضان آن سال در فصل گرم تابستان بود و از طرفی منطقه شلمچه در استان خوزستان، گرمای بسیار شدیدتری نسبت به سایر نقاط ایران داشت. 💠اما بسیاری از رزمندگان با این که توسط فرماندهان و روحانیون تاکید می‌شد که لازم نیست روزه بگیرید، روزه می‌گرفتند و واقعا فقط به فکر نزدیکی به خدا بودند. بچه‌هایی هم که در خط پدافندی شلمچه بودند نیز روزه می‌گرفتند. 💠فرماندهان نیز وقتی می‌دیدند که تاکیدات آنان مبنی بر روزه نگرفتن برخی رزمندگان کارساز نیست، به برخی از آنان که احساس می‌کردند فشار زیادی را به خاطر روزه گرفتن تحمل می‌کنند، مرخصی اجباری می‌دادند و می‌گفتند باید بروید روزه‌هایتان را در شهر خود بگیرید و بعد از آن برگردید. و رزمنده دفاع مقدس؛ شریفی 🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🌷 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌷 وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ‌‌ شادی روح مطهر امام راحل وشهدا🌷 صلوات 🕊🌷🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷 🌷 ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 🌷 – قسمت 92 ✅ فصل هفدهم 💥 قرآن را برداشت و بوسید. گفت: « این دستور دین است. آدم مسلمان ِزنده باید وصیتش را بنویسد. همه چیز را برایتان تمام و کمال نوشته‌ام. نمی‌خواهم بعد از من حق و حقوقتان از بین برود. مال و اموالی ندارم؛ اما همین مختصر هم، نصف مال توست و نصف مال بچه‌ها. وصیت کرده‌ام همین‌جا خاکم کنید. بعد از من هم بمانید همدان. برای بچه‌ها بهتر است. اگر بعد از من جسد ستار پیدا شد، او را کنار خودم خاک کنید. » 💥بغض کردم و گفتم: « خدا آن روز را نیاورد. الهی من زودتر از تو بمیرم. » خندید و گفت: « در ضمن باید تمرین کنی از این به بعد به من بگویی ستار، حاج ستار. بعد از شهادتم، هیچ‌کس مرا به اسم صمد نمی‌شناسد. تمرین کن! خودت اذیت می‌شوی‌ها! » 💥 اسم شناسنامه‌ای صمد، ستار بود و ستار، برادرش، صمد. اما همه برعکس صدایشان می‌زدند. صمد می‌گفت: « اگر کسی توی جبهه یا محل کار صدایم بزند صمد، فکر می‌کنم یا اشتباه گرفته یا با برادرم کار دارد. » می‌خندید و به شوخی می‌گفت: « این بابای ما هم چه کارها می‌کند. » 💥 بلند شدم و با لج گفتم: « من خوابم می‌آید. شب به‌خیر، حاج صمد آقا. » سردم بود. سُریدم زیر لحاف. سرما رفته بود توی تنم. دندان‌هایم به‌هم می‌خورد. از طرفی حرف‌های صمد نگرانم کرده بود. ادامه دارد...
‍ 🌷 – قسمت 93 ✅ فصل هفدهم فردا صبح، صمد زودتر از همه‌ی ما از خواب بیدار شد. رفت نان تازه و پنیر محلی خرید. صبحانه را آماده کرد. معصومه و خدیجه را بیدار کرد و صبحانه‌شان را داد و بردشان مدرسه. وقتی برگشت، داشتم ظرف‌های شام را می‌شستم. سمیه و زهرا و مهدی هنوز خواب بودند. آمد کمکم. بعد هم رفت چند تا گونی سیمان را که توی سنگر بود، آورد و گذاشت زیر راه‌پله. بعد رفت روی پشت‌بام را وارسی کرد. بعد هم رفت حمام. یک پیراهن قشنگ برای خودش از مکه آورده بود. آن را پوشید. خیلی بهش می‌آمد. ظهر رفت خدیجه و معصومه را از مدرسه آورد. تا من غذا را آماده کنم، به درس خدیجه و معصومه رسیدگی کرد. گفت: « بچه‌ها! ناهارتان را بخورید. کمی استراحت کنید. عصر با بابا می‌رویم بازار. » بچه‌ها شادی کردند. داشتیم ناهار می‌خوردیم که در زدند. بچه‌ها در را باز کردند. پدرشوهرم بود. نمی‌دانم از کجا خبردار شده بود صمد برگشته. گفت: « آمده‌ام با هم برویم منطقه. می‌خواهم بگردم دنبال ستار. » صمد گفت: « باباجان! چند بار بگویم تنها جنازه‌ی پسر تو و برادر ما نیست که مانده آن‌طرف آب. خیلی‌ها هستند. منتظریم ان‌شاءاللّه عملیاتی بشود، برویم آن‌طرف اروند و بچه‌ها را بیاوریم. » پدرش اصرار کرد و گفت: « من این حرف‌ها سرم نمی‌شود. باید هر طور شده بروم، ببینم بچه‌ام کجاست؟! اگر نمی‌آیی، بگو تنها بروم. » 💥 صمد نگاهی به من و نگاهی به پدرش کرد و گفت: « پدر چان! با آمدنت ستار نمی‌آید این‌طرف. اگر فکر می‌کنی با آمدنت چیزی عوض می‌شود، یاعلی. بلند شو همین الان برویم؛ اما من می‌دانم آمدنت بی‌فایده است. فقط خسته می‌شوی. » پدرش ناراحت شد. گفت: « بی‌خود بهانه نیاور. من می‌خواهم بروم. اگر نمی‌آیی، بگو. با شمس اللّه بروم. » 💥 صمد نشست و با حوصله‌ی تمام، برای پدرش توضیح داد جسد ستار در چه منطقه‌ای جا مانده. اما پدرش قبول نکرد که نکرد. صمد بهانه آورد شمس اللّه جبهه است. پدرش گفت: « تنها می‌روم. » صمد گفت: « می‌دانم دلتنگی. باشد. اگر این طور راضی و خوشحال می‌شوی، من حرفی ندارم. فردا صبح می‌رویم منطقه. » پدرشوهرم دیگر چیزی نگفت؛ اما شب رفت خانه‌ی آقا‌شمس‌اللّه. گفت: « می‌روم به بچه‌هایش سری بزنم. » 💥 بچه‌ها که دیدند صمد آن‌ها را به بازار نبرده، ناراحت شدند. صمد سربه‌سرشان گذاشت. کمی با آن‌ها بازی کرد و بعد نشست به درسشان رسید. به خدیجه دیکته گفت و به معصومه سرمشق داد. گوشه‌ای ایستاده بودم و نگاهش می‌کردم. یک‌دفعه متوجه‌ام شد. خندید و گفت: « قدم! امروز چه‌ات شده. چشمم نزنی! برو برایم اسپند دود کن. » گفتم: « حالا راستی‌راستی می‌خواهی بروی؟! » گفت: « زود برمی‌گردم؛ دو سه روزه. بابا ناراحت است. به او حق بده. داغ دیده است. او را می‌برم تا لب اروند؛ جایی که ستار شهید شده را نشانش می‌دهم و زود برمی‌گردم. » به خنده گفتم: « بله، زود برمی‌گردی! » خندید و گفت: « به جان قدم، زود برمی‌گردم. مرخصی گرفته‌ام. شاید دو سه روز هم نشود. حالا دو تا چای بیاور برای حاج‌آقایتان. قدر این لحظه‌ها را بدان. » ادامه دارد...
ramzan shab04_14020106(2).mp3
41.45M
🎧 مناجات 🎤حاج محمد رضا بذری به کانال آموزشی صفر تا صد مداحی بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای روز ششم ماه مبارک رمضان بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ لا تَخْذِلْنی فیهِ لِتَعَرّضِ مَعْصِیتِکَ ولا تَضْرِبْنی بِسیاطِ نَقْمَتِکَ وزَحْزحْنی فیهِ من موجِباتِ سَخَطِکَ بِمَنّکَ وأیادیکَ یا مُنْتهى رَغْبـةَ الرّاغبینَ. خدایا در این روز مرا به نفس سرکشم، وامگذار تا پی طغیان و نارضایتی تو روم و مرا با تازیانه خشم و غضبت ادب مکن، مرا از موجبات ناخرسندیت، بر کنار بدار، به حق مهربانی و نعمت نوازیت، ای نهایت آرزوی مشتاقان. https://eitaa.com/girl_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵ آیه ای از قرآن کریم ❤️بسم الله الرحمن الرحیم❤️ از ویژگی های یک انقلابی 👈 نفوذ ناپذیری دستجمعی است سوره 👈صف آیه 4 «ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص» همانا خداوند کسانی را دوست دارد که صف بسته در راه او پیکار کنند،چنانکه گویی بنای بسیار مستحکم سربی هستند.💪 نکته ها ۱. بنیان👈 به معنای ساختمان است. «مرصوص»، از «رصاص» به معنای سرب است و «بنیان مرصوص» یعنی ساختمانی که از فرط استحکام، گویی از سرب ساخته شده است. ۲. آیه قبل، انتقاد از کسانی بود که شعار جهاد و پیکار دادند، ولی به آن شعارها عمل نکردند😕 لذا خداوند فرمود: کسانی که عمل نکردند مورد غضب هستند، «کَبُرَ مقتاً»😡 اما در این آیه از کسانی که به شعار و وعده خود عمل کردند، تمجید کرده و محبوب خدا دانسته است. «ان اللّه یحبّ الّذین یقاتلون» پیامها: ۱. در تربیت، قهر و مهر هر دو لازم است. (در آیه قبل سخن از قهر الهی بود و در اینجا سخن از مهر الهی است). "انّ اللّه یحبّ......" ۲. برای بازداشتن از کار ناپسند انذار لازم است، «لِمَ تقولون... کَبُر مقتاً» ولی واداشتن به کار نیک، تشویق لازم دارد. «یحبّ الّذین یقاتلون......" ۳. جلب رضایت و محبت خداوند، بالاترین تشویق برای مومن انقلابی است، حتی برتر از بهشت و امثال آن. «انّ اللّه یحبّ....." ۴. کارهای سخت برای یک مومن انقلابی، انگیزه قوی لازم دارد و بالاترین انگیزه ها، محبوب خدا شدن است. «انّ اللّه یحبّ الّذین یقاتلون...... ۵. انقلابیون مومن، دوستداران خداوند هستند و در راه اوجهاد می کنند، «یقاتلون فی سبیله» خداوند هم آنها را دوست دارد❤️ ۶. صفوف انقلابیون باید در برابر دشمن، متحدتر و نفوذناپذیر و مستحکم تر باشد. «صفّاً کانّهم بنیان مرصوص» صفا کانهم بنیان مرصوص" ۷. مومنین اگر 1400 سال ((یا لیتنی کنا معک)) میگویند اگر اهل عملند؛ یاری دین خدا امروز رسیده است 👈 (يَأَيهُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ) یاری انقلاب یاری دین خدا ست✅ إِنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهً برای یاری دین خدا انقلابیون؛ باید مثل دیواری که از سرب پر شده محکم واستوار؛ دست در دست هم؛ در صف واحد در مقابل دشمن بایستند💪
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز.سهم روز صد و نوزدهم ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : همواره امام یاران خود را اینگونه پند می داد: 🔹آمادگی برای سفر آخرت 🔻آماده حركت شويد، خدا شما را بيامرزد كه بانگ كوچ را سردادند ، وابستگی به زندگی دنيارا كم كنيد و با زاد و توشه نيكو به سوی آخرت باز گرديد، كه پيشاپيش شما گردنه ای سخت و دشوار و منزلگاههایی ترسناك وجود دارد، كه بايد در آنجاها فرود آييد و توقف كنيد. آگاه باشيد، كه فاصله نگاههای مرگ بر شما كوتاه و گويا چنگالهايش را در جان شما فرو برده است، كارهای دشوار دنيا مرگ را از يادتان برده و بلاهای طاقت فرسا آن را از شما پنهان داشته است، پس پيوندهای خود را با دنيا قطع كنيد و از پرهيزكاری كمك بگيريد. (قسمتی از اين سخن در خطبه های پيش با كمی تفاوت نقل شد) ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : پرداختن به آخرت 🔹آخرت گرایی 🔻ای مردم! دنيا سرای گذرا و آخرت خانه جاويدان است، پس از گذرگاه خويش برای سرمنزل جاودانه توشه برگيريد و پرده های خود را در نزد كسی كه بر اسرار شما آگاه است پاره نكنيد. پيش از آنكه بدنهای شما از دنيا خارج گردد، دلهايتان را خارج كنيد. شما را در دنيا آزموده اند و برای غير دنيا آفريده اند. وقتی كسی بميرد، مردم می گويند:"چه باقی گذاشت؟" اما فرشتگان می گويند: "چه پيش فرستاد؟" ، خدا پدرانتان را بيامرزد، مقداری از ثروت خود را جلوتر بفرستيد تا در نزد خدا باقی ماند و همه را برای وارثان مگذاريد كه پاسخگویی آن بر شما واجب است. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : درد دل امام (علیه السلام) با پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) هنگام دفن حضرت فاطمه(سلام الله علیها) 🔹شكوه ها از ستمكاری امت 🔻سلام بر تو ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سلامی از طرف من و دخترت كه هم اكنون در جوارت فرود آمده و شتابان به شما رسيده است. ای پيامبر خدا! صبر و بردباری من با از دست دادن فاطمه (سلام الله علیها) كم شده و توان خويشتن داری ندارم، اما برای من كه سختی جدایی تو را ديده و سنگينی مصيبت تو را كشيدم، شكيبایی ممكن است. اين من بودم كه با دست خود تو را در ميان قبر نهادم و هنگام رحلت، جان گرامی تو ميان سينه و گردنم پرواز كرد. پس همه ما از خداييم و به خدا باز می گرديم. پس امانتی كه به من سپرده بودی برگردانده شد و به صاحبش رسيد، از اين پس اندوه من جاودانه و شبهايم شب زنده داری است، تا آن روز كه خدا خانه زندگی تو را برای من برگزيند. به زودی دخترت تو را آگاه خواهد ساخت كه امّت تو چگونه در ستمكاری بر او اجتماع كردند، از فاطمه (سلام الله علیها) بپرس و احوال اندوهناك ما را از او خبر گير، كه هنوز روزگاری سپری نشده و ياد تو فراموش نگشته است. سلام من به هر دوی شما، سلام وداع كننده ای كه از روی خشنودی يا خسته دلی سلامی نمی كند، اگر از خدمت تو باز می گردم از روی خستگی نيست و اگر در كنار قبرت می نشينم از بدگمانی بدانچه خدا صابران را وعده داده نمی باشد. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
🍀 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِينَ الْمُسْتَضْعَفِينَ... 🥀سلام بر شما! که با آمدنتان، مؤمنين سر از گریبان اندوه برمی آورند و عزتمند خواهند شد. 🌿بیا ! ای عزت شیعه... 📚 صحیفه مهدیه، دعای استغاثه به حضرت صاحب الزمان 🌼‌‌📣امام مهدی منتظر ماست...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت الله مجتهدی ره شرح مختصر دعای روز ششم ماه مبارک رمضان.....
❣ حجاب برای حفظ ارزش‌های شماست 📝باید توجه داشته باشید که حجابی که اسلام قرار داده است، برای حفظ آن ارزشهای شماست. هر چه را که خدا دستور فرموده است- چه برای زن و چه برای مرد- برای این است که، آن ارزشهای واقعی که اینها دارند و ممکن است به واسطه وسوسه‌های شیطانی یا دستهای فاسد استعمار و عمال استعمار پایمال می‌شدند اینها، این ارزشها زنده بشود. 📚صحیفه نور، جلد ۱۹، صفحه ۱۲۰ (ره)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸امام علی علیه السلام میفرمایند: در ماه رمضان بسیار استغفار و دعا کنید؛ زیرا با دعا از شما دفع بلا می‌شود و با استغفار، گناهانتان پاک می‌شود. کافی؛ج۴ 🌟آقا ابراهیم هادی میگفت: هروقت نمره ما پیش خدا بیست شد، آن موقع شهید خواهیم شد. 🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🌷 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌷 وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شادی روح مطهر امام راحل وشهدا🌷 صلوات 🕊🌷🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 چگونه با قرآن انس بگیریم؟ 🔰 چطور با قرآن گریه کنیم؟! بر گرفته از جلسات و احساسات معنوی در قرآن؛ با نگاهی به تفسیر سوره محمد(ص)"؛ شب‌ها حوالی ساعت۲۳ در فاطمیۀ بزرگ تهران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫☄ وقت افطار از خدا چه بخواهیم؟ « آیت الله ناصری»