🕊👱🕊👱🕊👱🕊
#داستان_واقعی
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_۴۷
*═✧❁﷽❁✧═*
هادی آنقدر زندگی در نجف را دوست😍 داشت که میگفت: بیایید همه برویم آنجا زندگی کنیم. آنجا به آدم آرامش واقعی میدهد. میگفت قلب💖 آدم در نجف یک جور دیگر میشود.
بعضی وقتها زنگ ☎️میزد میگفت حرم هستم، گوشی را نگه میداشت تا به حضرت علی(ع) سلام بدهیم✋
او طوری با ما حرف میزد که دلواپسیهای ما برطرف و خیالمان آسوده میشد. اصلا فکر نمیکردیم 🤔شرایط هادی به گونه ای باشد که سختی بکشد. فکر میکردم هادی چند سال🗓 دیگر میآید ایران و ما با یک طلبه با لباس روحانیت مواجه میشویم، با همان محاسن و لبخند😊 همیشگیاش.
¤¤¤¤¤
#اهانت_به_رهبر
از زمانی که به عراق رفت و در نجف ساکن شد، نگرش خاصی به موضوع ولایت فقیه پیدا کرد. به ما که در تهران بودیم می گفت: شما مانند یک ماهی🐟 که قدر آب را نمی داند، قدر ولایت فقیه را نمی دانید. مشکل کار در اینجا نبود بحث ولایت فقیه است. لذا آمریکا بر گُرده ی این مردم سوار است و هر طور می خواهد عمل می کند👌
خوب یادم هست که ارادت💞 هادی به ولی فقیه بسیار بیشتر از قبل شده بود. هر بار که می آمد، پوسترهای مقام معظم رهبری را تهیه می کرد و با خودش به نجف می برد.
در اتاق شخصی او هم دو تصویر بزرگ روی دیوار بود. تصویر مقام معظم رهبری و در زیر آن پوستر شهید 🌷ابراهیم هادی😍
❖═▩ஜ•🍃♻️🍃•ஜ▩═❖
👈 ادامه دارد... 🔜👉
کانال سفیـــران زینبیــــون
@safiranzenabiyoon
🕊👱🕊👱🕊👱🕊