eitaa logo
سفیران فاطمیه
1.5هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
75 فایل
حجاب و عفاف گلچین اشعار نوحه و روضه احادیث روشنگری سواد رسانه ای نهج البلاغه قران اخبار مهم و روز تبلیغات پربازده سفیــــر 313 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/573243688C45fe529fd3 خادم کانال: @takhribchi313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹سهم صد_وشصت_ونهم : خطبه ۸۲ تا خطبه ۷۹ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•❀🌹❀•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─ 📜 ۸۲ : (بعضی از شارحان گفتند: این خطبه در شهر کوفه در شناساندن دنیا ایراد شد.) 🔹دنياشناسی ♦️"چگونه خانه دنيا را توصيف کنم که ابتدای آن سختی و مشقّت و پايان آن نابودی است؟ در حلال دنيا حساب و در حرام آن عذاب است. کسی که ثروتمند گردد فريب می خورد و آنکس که نيازمند باشد اندوهناک است و تلاش کننده دنيا به آن نرسد و به رهاکننده آن روی آورد. کسی که با چشم بصيرت به آن بنگرد او را آگاهی بخشد و آن کس که چشم به دنيا دوزد کوردلش می کند. می گويم: اگر صاحب انديشه ای درست در کلام امام(علیه السلام) که فرمود: «مَن أبْصَر بِها بَصّرته» انديشه کند در آن معنای شگرف و بينشی ژرف می نگرد که هرگز به پايان آن نتوان رسيد و ژرفایِ کلامِ امام(علیه السلام) را نخواهد ديد. به خصوص اگر جمله «وَمَن أَبصر الَيها أَعْمتهُ» را هماهنگ با جمله قبل، به خوبی ارزيابی کند، خواهد ديد که تفاوت اين دو کلام تا کجاست. تفاوتی روشن و شگفتی آور و آشکار، درود و سلام خدا بر اميرالمؤمنين باد." ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•❀🌹❀•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─ 📜 ۸۱ : (بعضی از شارحان گفتند: این خطبه در شهر کوفه ایراد شد.) 🔹تعريف زهد و پارسايی ♦️ای مردم! زهد يعنی کوتاه کردن آرزو و شکرگزاری در برابر نعمت ها و پرهيز در برابر محرّمات. پس اگر نتوانستيد همه اين صفات را فراهم سازيد، تلاش کنيد که حرام بر صبر شما غلبه نکند و در برابر نعمت ها، شکر يادتان نرود. چه اينکه خداوند با دلايل روشن و آشکار عذرها را قطع و با کتاب های آسمانی روشنگر بهانه ها را از بين برده است. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•❀🌹❀•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─ 📜 ۸۰ : (پس از جنگ جمل و فرو نشاندن شورش بصره در سال ۳۶ هجری ماه جمادی الثانی در مسجد شهر بصره فرمود: ) 1⃣ بيان تفاوتهای زنان و مردان ♦️ای مردم! همانا زنان در مقايسه با مردان در ايمان و بهره وری از اموال و عقل متفاوتند امّا تفاوت ايمان بانوان برکنار بودن از نماز و روزه در ايّام «عادت حيض» آنان است و امّا تفاوت عقلشان با مردان بدان جهت که شهادت دو زن برابر شهادت يک مرد است و علّت تفاوت در بهره وری از اموال آن که ارث بانوان نصف ارث مردان است. 2⃣ مديريت خانوادگی ♦️ پس از زنان بد بپرهيزيد و مراقب نيکانشان باشيد. در خواسته های نيکو همواره فرمانبردارشان نباشيد، تا در انجام منکرات طمع ورزند. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•❀🌹❀•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─ 📜 ۷۹ : (هنگام حرکت برای نبرد با خوارج، در ماه صفر سال ۳۸ هجری، شخصی با پیشگویی و از راه شناخت ستارگان گفت: اگر در این ساعت حرکت کنید، پیروز نمی شوید و من از راه علم ستاره شناسی این محاسبه را کردم . امام علیه السلام فرمود:) 1⃣ پرهيز از توجه به غير خدا ♦️گمان می کنی تو از آن ساعتی آگاهی که اگر کسی حرکت کند زيان نخواهد ديد؟ و می ترسانی از ساعتی که اگر کسی حرکت کند ضرری دامنگير او خواهد شد؟ کسی که گفتار تو را تصديق کند، قرآن را تکذيب کرده است و از ياری طلبيدن خدا در رسيدن به هدف های دوست داشتنی و محفوظ ماندن از ناگواری ها، بی نياز شده است، گويا می خواهی به جای خداوند تو را ستايش کنند، چون به گمان خود مردم را به ساعتی آشنا کردی که منافعشان را به دست می آورند و از ضرر و زيان در امان می مانند. 2⃣ پرهيز دادن مردم از ستاره شناسی ♦️ ای مردم! از فرا گرفتن علم ستاره شناسی (برای پيشگويی های دروغين) بپرهيزيد، جز آن مقدار از علم نجوم که در دريانوردی و صحرانوردی به آن نياز داريد؛ چه اينکه، ستاره شناسی شما را به غيب گويی و غيب گويی به جادوگری می کشاند و ستاره شناس چون غيب گو و غيب گو چون جادوگر و جادوگر چون کافر و کافر در آتش جهنم است. با نام خدا حرکت کنيد. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•❀🌹❀•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─
🌹 سهم صد_وهفتادم : خطبه ۷۸ تا خطبه ۷۳ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 ۷۸ 🔹نيايش امام خدايا! از من درگذر آنچه را از من بدان داناتری و اگر بار ديگر به آن بازگردم تو نيز به بخشايش باز گرد. خدايا! آنچه از اعمال نيکو که تصميم گرفتم و انجام ندادم ببخشای. خدايا! ببخشای آنچه را که با زبان به تو نزديک شدم، ولی با قلب آن را ترک کردم. خدايا! ببخشای نگاه های اشارت آميز و سخنان بی فايده و خواسته های بی مورد دل و لغزش های زبان را. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 ۷۷ : (آنگاه در زمان عثمان در سال ۳۳ هجری سعید بن عاص، حق مسلم امام علی علیه السلام را جهت محاصره اقتصادی از آن حضرت منع کرد فرمود:) 🔹هشدار به غاصبان بنی اميه ♦️"بنی اميّه، از ميراث پيامبر(صلی الله علیه و آله)جز اندک چيزی، به من نمی پردازند. سوگند به خدا! اگر زنده ماندم بنی اميّه را از حکومت دور می کنم، چونان قصّابی که شکمبه خاک آلوده را دور می افکند. می گويم: و «التُّرابُ الوَذِمة» نيز روايت شد، که درست نيست و قلب در عبارت است. سخن امام(علیه السلام) که فرمود: «ليفوقونَنی» يعنی اندک اندک از مال به من می دهند چونانکه بچّه شتر را اندک اندک شير می خورانند و يک بار شير از شتر می دوشند. و «وذام» جمع «وذمة» پاره ای از شکمبه يا جگر است که در خاک بيفتد و سپس آن را بردارند." ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 ۷۶ : (بعضی از شارحان خطبه ۷۶ را با خطبه۶۳ یکی دانستند) 🔹صفات بنده پرهيزكار خدا رحمت کند کسی را که چون سخن حکيمانه بشنود، خوب فرا گيرد، و چون هدايت شود بپذيرد، دست به دامن هدايت کننده زند و نجات يابد. مراقب خويش در برابر پروردگار باشد. از گناهان خود بترسد خالصانه گام بردارد عمل نيکو انجام دهد، ذخيره ای برای آخرت فراهم آورد و از گناه بپرهيزد. همواره اغراض دنيايی را از سر دور کند، و درجات آخرت را به دست آورد. با خواسته های دل مبارزه کند، آرزوهای دروغين را طرد و استقامت را مرکب نجات خود قرار دهد و تقوا را زاد و توشه روزِ مُردن گرداند. در راهِ روشنِ هدايت قَدم بگذارد، و از راه روشن هدايت فاصله نگيرد. چند روز زندگی دنيا را غنيمت شمارد و پيش از آن که مرگ او فرا رسد خود را آماده سازد، و از اعمال نيکو، توشه آخرت برگيرد. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 ۷۵ : (در سال ۳۶ هجری وقتی شنید بنی امیه با تهمت های فراوان آن حضرت را در خون عثمان شریک می پندارد، فرمود:) 🔹دفاعيات امام علیه السلام در برابر تهمت ها آيا شناختی که بنی اميّه از روحيّات من دارند، آنان را از عيب جويی بر من باز نمی دارد؟ و آيا سوابق مبارزاتی من، نادانان را بر سر جای خود نمی نشاند، که به من تهمت نزنند؟ آنچه خدا آنان را بدان پند داد از بيان من رساتر است. من مارقين (از دين خارج شدگان) را با حجّت و برهان مغلوب می کنم و دشمن ناکثين «پيمان شکنان» و ترديد دارندگان در اسلام می باشم. شُبهات را بايد در پرتو کتاب خدا، قرآن، شناخت و بندگان خدا به آنچه در دل دارند، پاداش داده می شوند. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 ۷۴ : ( در ذی الحجه سال ۲۳ هجری پس از قتل عمَر ، در روز شورا آن هنگام که مردم به ناحق، با عثمان جمع شدند، فرمود:) 🔹ويژگيهای امام علی (علیه السلام) از زبان خود ♦️همانا می دانيد که سزاوارتر از ديگران به خلافت من هستم. سوگند به خدا، به آنچه انجام داده ايد گردن می نهم، تا هنگامی که اوضاع مسلمين رو به راه باشد و از هم نپاشد و جز من به ديگری ستم نشود و پاداش اين گذشت و سکوت و فضيلت را از خدا انتظار دارم و از آن همه زر و زيوری که به دنبال آن حرکت می کنيد پرهيز می کنم. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 ۷۳ : ( این خطبه را درباره مروان بن حکم ایراد فرمود.) گویند در سال ۳۶ هجری، وقتی مروان بن حکم، داماد عثمان، در جنگ جمل اسیر شد، امام حسن علیه السلام وامام حسین علیه السلام نزد پدر عذر او خواستند و امام علی علیه السلام او را رها کرد. گفتند: پدر، مروان با شما بیعت می کند. فرمود:) 🔹خبر غيبی از حكومت چهار فرمانروای فاسد از پسران مروان مگر پس از کشته شدن عثمان با من بيعت نکرد؟ مرا به بيعت او نيازی نيست، دست او دست يهودی است، اگر با دست خود بيعت کند، در نهان بيعت را می شکند. آگاه باشيد، او حکومت کوتاه مدّتی خواهد داشت، مانند فرصت کوتاه سگی که با زبان بينی خود را پاک کند. او پدر چهار فرمانرواست «قوچ های چهارگانه» و امّت اسلام از دست او و پسرانش روزگار خونينی خواهند داشت. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
🌹سهم صد_وهفتاد_ویکم: خطبه ۷۲ تا ۶۹ ❈════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════❈ 📜 ۷۲ : ( مردم را آموزش داد تا چگونه بر پیامبر «صلی الله علیه وآله وسلم» درود فرستند ) 1⃣ ويژگيهای پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) ♦️بار خدايا! ای گستراننده هر گسترده و ای نگهدارنده آسمان ها و ای آفريننده دل ها بر فطرت های خويش، دلهای رستگار و دلهای شقاوت زده. گرامی ترين درودها و افزون ترين برکات خود را بر محمد(صلی الله علیه و آله) بنده و فرستاده ات اختصاص ده، که خاتم پيامبران گذشته و گشاينده درهای بسته و آشکارکننده حق با برهان است. دفع کننده لشکرهای باطل و در هم کوبنده شوکت گمراهان است، آنگونه که بار سنگين رسالت را بر دوش کشيد و به فرمانت قيام کرد و به سرعت در راه خشنودی تو گام برداشت. حتّی يک قدم به عقب برنگشت و اراده او سُست نشد و در پذيرش و گرفتن وحی نيرومند بود، حافظ و نگهبان عهد و پيمان تو بود و در اجرای فرمانت تلاش کرد تا آنجا که نور حق را آشکار و راه را برای جاهلان روشن ساخت و دل هايی که در فتنه و گناه فرو رفته بودند هدايت شدند. پرچم های حق را برافراشت و احکام نورانی را برپا کرد؛ پس او پيامبر امين و مورد اعتماد و گنجينه دار علم نهان تو و شاهد روز رستاخيز و برانگيخته تو برای بيان حقايق و فرستاده تو به سوی مردم است. 2⃣ دعا برای پيامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) ♦️ پروردگارا! برای پيامبر(صلی الله علیه و آله) در سايه لطف خود جای با وسعتی بگشای و از فضل و کرمت پاداش او را فراوان گردان. خداوندا! کاخ آيين او را از هر بنايی برتر و مقام او را در پيشگاه خود گرامی تر گردان و نورش را کامل گردان و پاداش رسالت او را پذيرش گواهی و شفاعت و قبول گفتار او قرار ده، زيرا که دارای منطقی عادلانه و راه جداکننده حق از باطل بود. بار خدايا! بين ما و پيغمبرت در نعمت های جاويدان و زندگانی خوش و آرزوهای برآورده و خواسته های به انجام رسيده، در کمال آرامش و در نهايت اطمينان همراه با مواهب و هدايای با ارزش جمع گردان. ❈════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════❈ 📜 ۷۱: (در سال ۳۷ هجری و پس از فریب خوردن کوفیان از مکر و حیله عمروعاص و معاویه، هشدار گونه فرمود:) 🔹 علل نكوهش اهل عراق ♦️پس از ستايش پروردگار، ای مردم عراق! همانا شما به زن بارداری می مانيد که در آخرين روزهای بارداری، جنين خود را سقط کند و سرپرستش بميرد و زمانی طولانی بی شوهر ماند و ميراث او را خويشاوندان دور غارت کنند. به خدا سوگند، من با اختيار خود به سوی شما نيامدم بلکه به طرف ديار شما کشانده شدم، به من خبر دادند که می گوييد علی دروغ می گويد، خدا شما را بکشد، بر چه کسی دروغ روا داشته ام؟ آيا به خدا دروغ روا داشتم؟ در حالیکه من نخستين کسی هستم که به خدا ايمان آوردم. يا بر پيامبرش؟ در حالیکه من اوّل کسی بودم که او را تصديق کردم! نه، به خدا هرگز، آنچه گفتم واقعيّتی است که شما از دانستن آن دوريد و شايستگی درک آن را نداريد، مادرتان در سوگ شما زاری کند. وای، وای، سردهد. پيمانه علم را به شما به رايگان بخشيدم اگر ظرفيّت داشته باشيد، «و به زودی خبر آن را خواهيد فهميد.» ❈════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════❈
🌹سهم صد_وهفتاد_وچهارم: خطبه ۵۸ تا ۵۴ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ۵۸: (در سال ۳۸ هجری، پس از ماجرای حکمیّت و شنیدن شایعات فراوان در نکوهش خوارج فرمود: ) 🔹خبر از آينده شوم خوارج ♦️"سنگ حوادث و بلا بر شما ببارد، چنانکه اثری از شما باقی نگذارد، آيا پس از ايمانم به خدا و جهاد کردنم در رکاب رسول خدا به کفر خويش گواهی دهم؟ اگر چنين کنم گمراه شده و از هدايت شدگان نخواهم بود. پس به بدترين جايگاه رهسپار شويد و به راه گذشتگان بازگرديد. آگاه باشيد، به زودی پس از من به خواری و ذلّت گرفتار می شويد و شمشير برّنده بر شما مسلّط می گردد و به استبدادی دچار خواهيد شد که برای ديگر ستمگران راه و رسم حکومت قرار خواهد گرفت. می گويم : سخن امام(علیه السلام) که فرمود: «وَلابَقِیَ مِنْکم آبرٌ» سه گونه روايت شده است: اوّل - آن گونه که ما آورده ايم، آبِرٌ، از باب «يأبرالنّخل» به معنای اصلاح کننده آمد. دوم - «آثِر» نقل شد يعنی بازگوکننده حديث و اين نقل به نظر من بهتر است، گويا امام(علیه السلام) می فرمايد: از شما خبردهنده ای باقی نماند. سوم - «آبز» با «ز» نيز روايت شد به معنای هلاک شونده، پرش کننده، که به هلاک شونده «آبز» گويند." ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ۵۷ : (در سال ۴۰ هجری، روزهای آخر عمر شریف خود در نکوهش و هشدار کوفیان فرمود) 🔹خبر از سلطه ستمگری بی باك ♦️آگاه باشيد، پس از من مردی با گلوی گشاده و شکمی بزرگ، بر شما مسلّط خواهد شد که هر چه بيابد می خورد و تلاش می کند آنچه ندارد به دست آورد او را بکشيد، ولی هرگز نمی توانيد او را بکشيد. آگاه باشيد، به زودی معاويه شما را به بيزاری و بدگويی من وادار می کند. بدگويی را به هنگام اجبار دشمن اجازه می دهم که مايه بلندی درجات من و نجات شماست، امّا هرگز در دل از من بيزاری نجوييد که من بر فطرت توحيد تولّد يافته ام و در ايمان و هجرت از همه پيش قدم تر بوده ام. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ۵۶: ( برخی این خطبه را به آغاز سال ۳۷ هجری نسبت به تحرکات معاویه در بصره، در یکی از روزهای جنگ صفین نسبت می دهند) 🔹ياد مبارزات دوران پيامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) در صفين ♦️در رکاب پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله) بوديم و با پدران و فرزندان و برادران و عموهای خود جنگ می کرديم، که اين مبارزه بر ايمان و تسليم ما می افزود و ما را در جادّه وسيع حقّ و صبر و بردباری برابر ناگواری ها و جهاد و کوشش برابر دشمن ثابت قدم می ساخت. گاهی يک نفر از ما و ديگری از دشمنان ما مانند دو پهلوان نبرد می کردند و هر کدام می خواست کار ديگری را بسازد و جام مرگ را به ديگری بنوشاند. گاهی ما بر دشمن پيروز می شديم و زمانی دشمن بر ما غلبه می کرد. پس آنگاه که خدا راستی و اخلاص ما را ديد، خواری و ذلّت را بر دشمنان ما نازل و پيروزی را به ما عنايت فرمود، تا آنجا که اسلام استحکام يافته، فراگير شد و در سرزمين های پهناوری نفوذ کرد. به جانم سوگند، اگر ما در مبارزه مثل شما بوديم، هرگز پايه ای برای دين استوار نمی ماند و شاخه ای از درخت ايمان سبز نمی گرديد. به خدا سوگند، شما هم اکنون از سينه شتر خون می دوشيد و سرانجامی جز پشيمانی نداريد. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
🌹سهم صد_وهفتاد_وپنجم : خطبه ۵۳ تا ۵۱ ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ۵۳ 🔹وصف قربانی ♦️ کمال قربانی در اين است که گوش و چشم آن سالم باشد. هرگاه گوش و چشم سالم بود، قربانی کامل و تمام است، گرچه شاخش شکسته باشد و با پای لنگ به قربانگاه آيد. (منظور امام(علیه السلام) از کلمه «مَنْسَک» در اينجا «قربانگاه» است.) ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ۵۲ : ( در یکی از روزهای عید قربان این خطبه را ایراد فرمود که اکثر شارحان، خطبه ۵۲ و۵۳ را یکی می دانند که در خطبه های قبل برگزیده مطلب آن آمده است.) 1⃣ تعريف دنيا ♦️آگاه باشيد! گويا دنيا پايان يافته و وداع خويش را اعلام داشته است. خوبی هايش ناشناخته مانده، به سرعت پُشت کرده، می گذرد. ساکنان خود را به سوی نابود شدن می کشاند و همسايگانش را به سوی مرگ می راند. آنچه از دنيا شيرين بود تلخ شده و آنچه صاف و زلال بود تيرگی پذيرفت و بيش از ته مانده ظرف آب ريخته شده از آن باقی نمانده است، يا جرعه ای آب که با آن عطش تشنگان دنيا فرو نخواهد نشست. ای بندگان خدا! از سرايی کوچ کنيد که سرانجامِ آن نابودی است. مبادا آرزوها بر شما چيره گردد، مپنداريد که عمر طولانی خواهيد داشت. 2⃣ والايی نعمتهای قيامت ♦️ به خدا سوگند! اگر مانند شتران بچّه مرده، ناله سر دهيد و چونان کبوتران، نوحه سرايی کنيد و مانند راهبان زاری نماييد و برای نزديک شدن به حق و دسترسی به درجات معنوی و آمرزش گناهانی که ثبت شده و مأموران حق آن را نگه می دارند، دست از اموال و فرزندان بکشيد سزاوار است، زيرا برابر پاداشی که برايتان انتظار دارم و عذابی که از آن بر شما می ترسم، اندک است. به خدا سوگند! اگر دل های شما از ترس آب شود و از چشم هايتان با شدّت شوق به خدا، يا ترس از او، خون جاری گردد و اگر تا پايان دنيا زنده باشيد و تا آنجا که می توانيد در اطاعت از فرمان حق بکوشيد، در برابر نعمت های بزرگ پروردگار، به خصوص نعمت ايمان، ناچيز است. ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ۵۱ : ( در سال ۳۷ هجری، پس از ورود به صحرای صفین برای در اختیار گرفتن آب فرات خطاب به خط شکنان سپاه فرمود:) 🔹فرمان خط شكستن و آزاد كردن آب فرات ♦️شاميان با بستن آب، شما را به پيکار دعوت کردند. اکنون بر سر دو راهی قرار داريد: يا به ذلّت و خواری بر جای خود بنشينيد و يا شمشيرها را از خون آنها سيراب سازيد تا از آب سيراب شويد. پس بدانيد که مرگ در زندگیِ توأم با شکست شماست و زندگی جاويدان در مرگ پيروزمندانه شماست. آگاه باشيد! معاويه گروهی از گمراهان را همراه آورده و حقيقت را از آنان می پوشاند، تا کورکورانه گلوهاشان را آماج تير و شمشير کنند. ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
🌹سهم صد_وهفتاد_وششم: خطبه ۵۰ تا ۴۷ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ۵۰ : ( پس از پایان جنگ صفین و ماجرای حکمیت در سال۳۸ هجری در شهر کوفه ایراد فرمود.) 🔹علل پيدايش فتنه ها ♦️همانا آغاز پديد آمدن فتنه ها، هواپرستی و بدعت گذاری در احکام آسمانی است. نوآوری هايی که قرآن با آن مخالف است و گروهی «با دو انحراف ياد شده» بر گروه ديگر سلطه و ولايت يابند که بر خلاف دين خداست. پس اگر باطل با حق مخلوط نمی شد، بر طالبان حق پوشيده نمی ماند و اگر حق از باطل جدا و خالص می گشت زبان دشمنان قطع می گرديد. امّا قسمتی از حقّ و قسمتی از باطل را می گيرند و به هم می آميزند، آنجاست که شيطان بر دوستان خود چيره می گردد و تنها «آنان که مشمول لطف و رحمت پروردگارند» نجات خواهند يافت. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ۴۹ 🔹خداشناسی ♦️ستايش خداوندی را سزاست که از اسرار نهان ها آگاه است و نشانه های آشکاری در سراسر هستی بر وجود او شهادت می دهند. هرگز برابر چشم بينندگان ظاهر نمی گردد. نه چشم کسی که او را نديده می تواند انکارش کند و نه قلبی که او را شناخت می تواند مشاهده اش نمايد. در والايی و برتری از همه پيشی گرفته. پس از او برتر چيزی نيست و آنچنان به مخلوقات نزديک است که از او نزديک تر چيزی نمی تواند باشد. مرتبه بلند او را از پديده هايش دور نساخته و نزديکی او با پديده ها او را مساوی چيزی قرار نداده است. عقل ها را بر حقيقت ذات خود آگاه نساخته، امّا از معرفت و شناسايی خود باز نداشته است. پس اوست که همه نشانه های هستی بر وجود او گواهی می دهند و دل های منکران را بر اقرار به وجودش واداشته است، خدايی که برتر از گفتار تشبيه کنندگان و پندار منکران است. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ۴۸ : ( به هنگام حرکت برای جنگ با شامیان در نخیله کوفه در ۲۵ شوال سال ۳۷ هجری قمری ایراد فرمود.) 🔹ضرورت آمادگی رزمی ♦️"ستايش خداوند را سزاست، هر لحظه که شب فرا رسد و پرده تاريکی فرو افتد؛ ستايش مخصوص پروردگار است هر زمان که ستاره ای طلوع و غروب کند؛ ستايش خداوندی را سزاست که نعمت های او پايان نمی پذيرد و بخشش های او را جبران نتوان کرد. پس از ستايش پروردگار، پيشتازان لشکرم را از جلو فرستادم و دستور دادم در کنار فرات توقّف کنند، تا فرمان من به آنها برسد، زيرا تصميم گرفتم از آب فرات بگذرم و به سوی جمعيّتی از شما که در اطراف دجله مسکن گزيده اند رهسپار گردم و آنها را همراه شما بسيج نمايم و از آنها برای کمک و تقويت شما ياری بطلبم. می گويم: منظور امام(علیه السلام) از «ملطاط» آن جايی است که دستور توقّف داد، «کنار فرات» که به کنار فرات يا دريا «ملطاط» هم می گويند. و امام(علیه السلام) از کلمه «نطفه» آب فرات را اراده کرده که شگفت آور است." ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ۴۷ 🔹خبر از آينده كوفه ♦️ای کوفه! تو را می نگرم که چونان چرم های بازار عُکاظ کشيده می شوی، زير پای حوادث لگدکوب می گردی و حوادث فراوان تو را در بر می گيرد. من به خوبی می دانم، ستمگری نسبت به تو قصد بد نمی کند، مگر آن که خداوند او را به بلايی گرفتار سازد يا قاتلی بر او مسلّط گرداند. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
🌹سهم صد_وهفتاد_وهفتم : خطبه ۴۶ تا ۴۳ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 ۴۶ : ( در سال ۳۷ هجری که امام علیه السلام به سوی شام سفر آغاز کرد، این نیایش را در حالی که پا در رکاب نهاد مطرح فرمود.) 🔹دعای سفر ♦️خدايا! از سختی سفر و اندوه بازگشتن و روبرو شدن با مناظر ناگوار در خانواده و مال و فرزند به تو پناه می برم. پروردگارا! تو در سفر همراه ما و در وطن نسبت به بازماندگان ما سرپرست و نگهبانی و جمع ميان اين دو را هيچ کس جز تو نتواند کرد، زيرا آن کس که سرپرست بازماندگان است نمی تواند همراه مسافر باشد و آن که همراه و همسفر است سرپرست بازماندگان انسان نمی تواند باشد. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 ۴۵ : ( قسمتی از سخنرانی طولانی امام علیه السلام که در روز عید فطر در کوفه ایراد فرمود.) 1⃣ ضرورت ستايش پروردگار ♦️ستايش خداوندی را سزاست که کسی از رحمت او مأيوس نگردد و از نعمت های فراوان او بيرون نتوان رفت؛ خداوندی که از آمرزش او هيچ گناهکاری نااميد نگردد و از پرستش او نبايد سرپيچی کرد. خدايی که رحمتش قطع نمی گردد و نعمت های او پايان نمی پذيرد. 2⃣ روش برخورد با دنيا ♦️ دنيا خانه آرزوهايی است که زود نابود می شود و کوچ کردن از وطن حتمی است. دنيا شيرين و خوش منظر است که به سرعت به سوی خواهانش می رود و قلب بيننده را می فريبد. سعی کنيد با بهترين زاد و توشه از آن کوچ کنيد و بيش از کفاف و نياز خود از آن نخواهيد و بيشتر از آنچه نياز داريد طلب نکنيد. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 ۴۴ : (در سال ۳۸ هجری، یکی از فرمانداران امام علیه السلام به نام مصقله بن هبیره اسیران بنی ناجیه را از فرمانده لشکر آن حضرت را خرید و آزاد کرد، اما وقتی از او غرامت خواستند به طرف معاویه فرار کرد.) 🔹تأسف از فرار مصقله ♦️خدا روی مصقله را زشت گرداند، کار بزرگواران را انجام داد، امّا خود چونان بردگان فرار کرد؛ هنوز ثناخوان به مدّاحی او برنخاسته بود که او را ساکت کرد، هنوز سخن ستايشگر او به پايان نرسيده بود که آنها را به زحمت انداخت. امّا اگر مردانه ايستاده بود همان مقدار که داشت از او می پذيرفتيم و تا هنگام قدرت و توانايی به او مهلت می داديم. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 ۴۳ : ( وقتی نماینده خود جریربن عبدالله را در سال ۳۶ هجری به طرف معاویه فرستاد و پاسخی روشن نمی داد یاران امام گفتند، وسایل جنگ را مهیا کن، فرمود:) 1⃣ واقع نگری در برخورد با دشمن ♦️مهيّا شدن من برای جنگ با شاميان در حالیکه «جرير» را به رسالت به طرف آنان فرستاده ام، بستن راه صلح و بازداشتن شاميان از راه خير است، اگر آن را انتخاب کنند. من مدّت اقامت «جرير» را در شام معيّن کردم، که اگر تأخير کند يا فريبش دادند و يا از اطاعت من سرباز زده است. عقيده من اين است که صبر نموده با آنها مدارا کنيد، گر چه مانع آن نيستم که خود را برای پيکار آماده سازيد. 2⃣ ضرورت جهاد با شاميان ♦️من بارها جنگ با معاويه را بررسی کرده ام و پشت و روی آن را سنجيده، ديدم راهی جز پيکار يا کافر شدن نسبت به آن چه که پيامبر(صلی الله علیه و آله)آورده باقی نمانده است، زيرا در گذشته کسی بر مردم حکومت می کرد که اعمال او [عثمان] حوادثی آفريد و باعث گفتگو و سرو صداهای فراوان شد، مردم آنگاه اعتراض کردند و تغييرش دادند. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
🌹سهم صد_وهشتاد_وسوم : خطبه ۲۷ تا ۲۶ ┄═❁✦❀•◦•◦•🌹•◦•◦•❀✦❁═┄ 📜 ۲۷ : (وقتی خبر تهاجم سربازان معاویه به شهر انبار در سال ۳۸ هجری و سستی مردم به امام علیه السلام ابلاغ شد، فرمود:) 1⃣ ارزش جهاد در راه خدا ♦️پس از ستايش پروردگار، همانا جهاد در راه خدا دَری از درهای بهشت است که خدا آن را به روی دوستان مخصوص خود گشوده است. جهاد لباس تقوا و زره محکم و سپر مطمئن خداوند است؛ کسی که جهاد را ناخوشايند دانسته و ترک کند، خدا لباس ذلّت و خواری بر او می پوشاند و دچار بلا و مصيبت می شود و کوچک و ذليل می گردد. دل او در پرده گمراهی مانده و حق از او روی می گرداند، به جهت ترک جهاد به خواری محکوم و از عدالت محروم است. 2⃣ دعوت به مبارزه و نكوهش از نافرمانی كوفيان ♦️ آگاه باشيد، من شب و روز، پنهان و آشکار، شما را به مبارزه با شاميان دعوت کردم و گفتم پيش از آنکه آنها با شما بجنگند با آنان نبرد کنيد. به خدا سوگند، هر ملّتی که درون خانه خود مورد هجوم قرار گيرد، ذليل خواهد شد. امّا شما سُستی به خرج داديد و خواری و ذلّت پذيرفتيد، تا آنجا که دشمن پی در پی به شما حمله کرد و سرزمين های شما را تصرّف کرد. و اينک فرمانده معاويه، مرد غامدی با لشکرش وارد شهر انبار شده و فرماندار من، حسّان بن حسّان بکری را کشته و سربازان شما را از مواضع مرزی بيرون رانده است. به من خبر رسيده که مردی از لشکر شام به خانه زنی مسلمان و زنی غير مسلمان که در پناه حکومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشواره های آنها را به غارت برده، در حالیکه هيچ وسيله ای برای دفاع، جز گريه و التماس کردن نداشته اند. لشکريان شام با غنيمت فراوان رفتند بدون اينکه حتّی يک نفر آنان زخمی بردارد و يا قطره خونی از او ريخته شود. اگر برای اين حادثه تلخ، مسلمانی از روی تأسّف بميرد ملامت نخواهد شد و از نظر من سزاوار است. شگفتا! شگفتا! به خدا سوگند، اين واقعيّت قلب انسان را می ميراند و دچار غم و اندوه می کند که شاميان در باطل خود وحدت دارند و شما در حقِّ خود متفرّقيد. زشت باد روی شما و از اندوه رهايی نيابيد که آماج تير بلا شديد، به شما حمله می کنند، شما حمله نمی کنيد؟! با شما می جنگند، شما نمی جنگيد؟! اين گونه معصيت خدا می شود و شما رضايت می دهيد؟ وقتی در تابستان فرمان حرکت به سوی دشمن می دهم، می گوييد هوا گرم است، مهلت ده تا سوز گرما بگذرد و آنگاه که در زمستان فرمان جنگ می دهم، می گوييد: هوا خيلی سرد است بگذار سرما برود. همه اين بهانه ها برای فرار از سرما و گرما بود. وقتی شما از گرما و سرما فرار می کنيد، به خدا سوگند که از شمشير بيشتر گريزانيد. 3⃣ مظلوميت امام (علیه السلام) و علل شكست كوفيان ♦️ ای مرد نمايان نامرد! ای کودک صفتان بی خرد که عقل های شما به عروسان پرده نشين شباهت دارد. چقدر دوست داشتم که شما را هرگز نمی ديدم و هرگز نمی شناختم، شناسايی شما - سوگند به خدا - که جز پشيمانی حاصلی نداشت و اندوهی غم بار سرانجام آن شد. خدا شما را بکشد که دل من از دست شما پر خون و سينه ام از خشم شما مالامال است. کاسه های غم و اندوه را جُرعه جُرعه به من نوشانديد و با نافرمانی و ذلّت پذيری رأی و تدبير مرا تباه کرديد، تا آنجا که قريش در حقِّ من گفت: بی ترديد پسر ابی طالب مردی دلير است، ولی دانش نظامی ندارد. خدا پدرشان را مزد دهد، آيا يکی از آنها تجربه های جنگی سخت و دشوار مرا دارد؟ يا در پيکار توانست از من پيشی بگيرد؟ هنوز بيست سال نداشتم، که در ميدان نبرد حاضر بودم، هم اکنون که از شصت سال گذشته ام. امّا دريغ، آن کس که فرمانش را اجرا نکنند رأيی نخواهد داشت. ┄═❁✦❀•◦•◦•🌹•◦•◦•❀✦❁═┄
🌹 سهم صد_وهشتاد_وچهارم : خطبه ۲۵ تا ۲۳ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ۲۵ : ( این خطبه را در سال ۴۰ هجری زمانی ایراد فرمود که گزارش های پیاپی از شکست یاران امام علیه السلام به کوفه می رسید و عبیدالله بن عباس و سعید بن نمران، فرمانداران امام علیه السلام در یمن از بسربن ابی ارطاه، شکست خورده به کوفه برگشتند. امام علیه السلام برای سرزنش یاران جهت کندی و رکود در جهاد و مخالفت از دستورهای رهبری، این خطبه را ایراد فرمود که آخرین سخنرانی امام است). 1⃣ علل شكست ملتها (علل شكست كوفيان و پيروزی شاميان) ♦️اكنون جز شهر كوفه در دست من باقی نمانده است، كه آن را بگشايم يا ببندم ای كوفه اگر فقط تو برای من باشی، آن هم برابر اين همه مصيبتها و طوفانها چهره ات زشت باد. آنگاه به گفته شاعر مثال آورد: به جان پدرت سوگند ای عمرو كه سهم اندكی از ظرف و پيمانه داشتم. سپس ادامه داد: به من خبر رسيده كه بسر بن ارطاه بر يمن تسلط يافت، سوگند به خدا می دانستم كه مردم شام به زودی بر شما غلبه خواهند كرد. زيرا آنها در ياری كردن باطل خود وحدت دارند و شما در دفاع از حق متفرّقيد، شما امام خود را در حق نافرمانی كرده و آنهاامام خود را در باطل فرمانبردارند. آنها نسبت به رهبر خود امانتدار و شما خيانتكاريد، آنها در شهرهای خود به اصلاح و آبادانی مشغولند و شما به فساد و خرابی (آنقدر فرومايه ايد) اگر من كاسه چوبی آب را به يكی از شماها امانت دهم می ترسم كه بند آن را بدزديد. 2⃣ نفرين به امت خيانتكار ♦️ خدايا! من اين مردم را با پند و تذكّرهای مداوم خسته كردم و آنها نيز مرا خسته نمودند، آنها از من به ستوه آمده و من از آنان به ستوه آمده دل شكسته ام، به جای آنان افرادی بهتر به من مرحمت فرما و به جای من بدتر از من بر آنها مسلط كن. خدايا! دلهای آنان را آنچنان كه نمك در آب حل می شود آب كن. به خدا سوگند، دوست داشتم به جای شما كوفيان هزار سوار از بنی فراس بن غنم می داشتم كه: (اگر آنان را می خواندی، سوارانی از ايشان نزد تو می آمدند مبارز و تازنده چون ابر تابستانی) ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ۲۴ : ( از خطبه های امام علیه السلام که در شهر کوفه ایراد فرمود) 🔹ضرورت آمادگی برای جهاد ♦️سوگند به جان خودم، در مبارزه با مخالفان حق و آنان كه در گمراهی و فساد غوطه ورند، يك لحظه مدارا و سستی نمی كنم. پس ای بندگان خدا! از خدا بترسيد و از خدا به سوی خدا فرار كنيد و از راهی كه برای شما گشوده برويد و وظائف و مقرراتی كه برای شما تعيين كرده به پا داريد، اگر چنين باشيد علی (علیه السلام) ضامن پيروزی شما در آينده می باشد گرچه هم اكنون به دست نياوريد. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
🌹سهم صد_وهشتاد_وپنجم : خطبه ۲۲ تا ۱۸ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 ۲۲ : ( در سال ۳۶ هجری پس از بازگشت فرستادگان امام علیه السلام از جانب طلحه و زبیر، در سرزمین ذی قار این سخنرانی را ایراد فرمود) 🔹امام (علیه السلام) و شناساندن ناكثين (اصحاب جمل) ♦️آگاه باشيد که همانا شيطان حزب و يارانش را بسيج کرده و سپاه خود را از هر سو فراهم آورده است، تا بار ديگر ستم را به جای خود نشاند و باطل به جايگاه خويش پايدار شود. سوگند به خدا، ناکثين هيچ گناهی از من سراغ ندارند و انصاف را بين من و خودشان رعايت نکردند. آنها حقّی را می طلبند که خود ترک کردند و انتقام خونی را می خواهند که خود ريختند. اگر شريک آنها بودم پس آنها نيز در اين خون ريزی سهم دارند و اگر تنها خودشان خون عثمان را ريختند پس کيفر مخصوص آنهاست. مهم ترين دليل آنها به زيان خودشان است. می خواهند از پستان مادری شير بدوشند که خشکيده؛ بدعتی را زنده کنند که مدّت ها است مرده، وَه چه دعوت کننده ای! و چه اجابت کنندگانی! همانا من به کتاب خدا و فرمانش درباره ناکثين خشنودم. امّا اگر از آن سرباز زدند با شمشير تيز پاسخ آنها را خواهم داد، که برای درمان باطل و ياری دادن حق کافی است. شگفتا! از من خواستند به ميدان نبرد آيم و برابر نيزه های آنان قرار گيرم و ضربت های شمشير آنها را تحمّل کنم. گريه کنندگان بر آنها بگريند، تاکنون کسی مرا از جنگ نترسانده و از ضربت شمشير نهراسانده است؛ من به پروردگار خويش يقين داشته و در دين خود شک و ترديدی ندارم. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 ۲۱ : (این خطبه بخشی از خطبه ‌۱۶۷ است که در سال ۳۵ هجری در آغاز خلافت ایراد فرمود.) 🔹راه رستگاری ♦️"قيامت پيش روی شما و مرگ در پُشتِ سر، شما را می راند. سبکبار شويد تا برسيد. همانا آنان که رفتند در انتظار رسيدن شمايند. می گويم: اين سخن امام(علیه السلام) پس از سخن خدا و پيامبر(صلی الله علیه و آله)با هر سخنی سنجيده شود بر آن برتری دارد و از آن پيشی می گيرد و از جمله «سبکبار شويد تا برسيد» کلامی کوتاهتر و پر معنی تر از آن شنيده نشده. چه کلمه ژرف و بلندی! چه جمله پر معنی و حکمت آميزی است که تشنگی را با آب حکمت می زدايد. ما عظمت و شرافت اين جمله را در کتاب خود به نام «الخصائص» بيان کرده ايم." ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 ۲۰ 🔹علل پنهان بودن اسرار پس از مرگ ♦️آنچه را که مردگان ديدند اگر شما می ديديد، ناشکيبا بوديد و می ترسيديد؛ و می شنيديد و فرمان می برديد. ولی آنچه آنها مشاهده کردند بر شما پوشيده است، و نزديک است که پرده ها فروافتد. گر چه حقيقت را به شما نيز نشان دادند، اگر به درستی بنگريد؛ و ندای حق را به گوش شما رساندند، اگر خوب بشنويد! و به راه راست هدايتتان کردند، اگر هدايت بپذيريد! راست می گويم، مطالب عبرت آموزِ اندرزدهنده را آشکارا ديديد و از حرام الهی نهی شديد؛ و پس از فرشتگان آسمانی، هيچ کس جز انسان، فرمان خداوند را ابلاغ نمی کند. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
🌹سهم صد_وهشتاد_وششم : خطبه ۱۷ تا ۱۶ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ۱۷ : (در این خطبه مدعیان قضاوت را می شناساند که عهده دار قضاوت هستند و شایسته آن نیستند) 1⃣ شناخت بدترين انسانها ♦️دشمن ترين آفريده ها نزد خدا دو نَفرند : مردی که خدا او را به حال خود گذاشته و از راه راست دور افتاده است؛ دل او شيفته بدعت است و مردم را گمراه کرده، به فتنه انگيزی می کشاند و راه رستگاری گذشتگان را گُم کرده و طرفداران خود و آيندگان را گمراه ساخته است. بار گناه ديگران را بر دوش کشيده و گرفتار زشتی های خود نيز می باشد. و مردی که مجهولاتی به هم بافته و در ميان انسان های نادانِ امّت جايگاهی پيدا کرده است؛ در تاريکی های فتنه فرو رفته و از مشاهده صلح و صفا کور است. آدم نماها او را عالم ناميدند که نيست، چيزی را بسيار جمع آوری می کند که اندک آن بهتر از بسيار است، تا آنکه از آب گنديده سيراب شود و دانش و اطّلاعات بيهوده فراهم آورد. 2⃣ روانشناسی مدعيان دروغين قضاوت ♦️ در ميان مردم با نام قاضی به داوری می نشيند و حلّ مشکلات ديگری را به عهده می گيرد؛ پس اگر مشکلی پيش آيد، با حرفهای پوچ و توخالی و رأی و نظر دروغين، آماده رفع آن می شود. سپس اظهارات پوچ خود را باور می کند. عنکبوتی را می ماند که در شبهات و بافته های تار خود چسبيده، نمی داند که درست حکم کرده يا بر خطاست؟ اگر بر صواب باشد می ترسد که خطا کرده و اگر بر خطاست، اميد دارد که رأی او دُرست باشد. نادانی است که راه جهالت می پويد؛ کوری است که در تاريکی گمشده خود را می جويد؛ از روی علم و يقين سخن نمی گويد؛ روايات را بدون آگاهی نقل می کند؛ چون تندبادی که گياهان خشک را بر باد دهد، روايات را زير و رو می کند که بی حاصل است. به خدا سوگند، نه راه صُدور حکم مشکلات را می داند و نه برای منصب قضاوت أهليّت دارد! آنچه را که نپذيرد علم به حساب نمی آورد و جز راه و رسم خويش مذهبی را حق نمی داند؛ اگر حکمی را نداند آن را می پوشاند تا نادانی او آشکار نشود؛ خون بی گناهان از حکم ظالمانه او در جوشش و فرياد ميراث بر باد رفتگان بلند است. به خدا شکايت می کنم از مردمی که در جهالت زندگی می کنند و با گمراهی می ميرند، در ميان آنها کالايی خوارتر از قرآن نيست اگر آن را آن گونه که بايد بخوانند و متاعی سودآورتر و گران بهاتر از قرآن نيست اگر آن را تحريف کنند و در نزد آنان چيزی زشت تر از معروف و نيکوتر از مُنکر نمی باشد. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
🌹سهم صد_وهشتاد_ونهم: خطبه ۳ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀🌹❀✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─ 📜 ۳ : (خطبه شقشقيه که درد دل های امام علیه السلام از ماجرای سقیفه و غصب خلافت در این خطبه مطرح است.) 1⃣ شكوه از ابا بكر و غصب خلافت ♦️آگاه باشيد! به خدا سوگند ابابکر جامه خلافت را بر تن کرد، در حالیکه می دانست جايگاه من نسبت به حکومت اسلامی، چون مِحوَر آسياب است به آسياب، که دور آن حرکت می کند. او می دانست که سيل علوم از دامن کوهسار من جاری است و مرغان دورپرواز انديشه ها به بُلَندای ارزش من نتوانند پرواز کرد. پس من رِدای خلافت رها کرده و دامن جمع نموده از آن کناره گيری کردم و در اين انديشه بودم که آيا با دست تنها برای گرفتن حقِّ خود به پاخيزم؟ يا در اين محيط خفقان زا و تاريکی که به وجود آوردند، صبر پيشه سازم؟ که پيران را فرسوده، جوانان را پير و مردان با ايمان را تا قيامت و ملاقات پروردگار اندوهگين نگه می دارد. پس از ارزيابی درست صبر و بردباری را خِرَدمندانه تر ديدم. پس صبرکردم در حالیکه گويا خار در چشم و استخوان درگلوی من مانده بود و با ديدگان خود می نگريستم که ميراث مرا به غارت می برند. تا اينکه خليفه اوّل به راه خود رفت و خلافت را به پسر خَطّاب سپرد. 2⃣ بازی ابابكر با خلافت ♦️سپس امام(علیه السلام) مَثَلی را با شِعری از أَعشی عنوان کرد: مرا با برادر جابر، «حيّان» چه شباهتی است؟ (من همه روز را در گرمای سوزان کار کردم و او راحت و آسوده در خانه بود.) شگفتا! ابابکر که در حيات خود از مردم می خواست عذرش را بپذيرند، چگونه در هنگام مرگ خلافت را به عقد ديگری در آورد؟ هر دو از شتر خلافت سخت دوشيدند و از حاصل آن بهره مند گرديدند. 3⃣ شكوه از عمر و ماجرای خلافت: ♦️سرانجام اوّلی حکومت را به راهی درآورد و به دست کسی (عمر) سپرد که مجموعه ای از خشونت، سخت گيری، اشتباه و پوزش طلبی بود. زمامدار مانند کسی است که بر شتری سرکش سوار است، اگر عَنان محکم کشد پرده های بينی حيوان پاره می شود و اگر آزادش گذارد در پرتگاه سقوط می کند. سوگند به خدا، مردم در حکومت دومی در ناراحتی و رنج مهمّی گرفتار آمده بودند و دچار دورويی ها و اعتراض ها شدند و من در اين مدّت طولانی محنت زا و عذاب آور چاره ای جز شکيبايی نداشتم، تا آنکه روزگار عُمَر هم سپری شد. 4⃣ شكوه از شورای عمر: ♦️سپس عمر خلافت را در گروهی قرار داد که پنداشت من همسنگ آنان می باشم. پناه بر خدا از اين شورا! در کدام زمان در برابر شخص اوّلشان در خلافت مورد ترديد بودم، تا امروز با اعضای شورا برابر شوم؟ که هم اکنون مرا همانند آنها پندارند؟ و در صَف آنها قرارم دهند؟ ناچار باز هم کوتاه آمدم و با آنان هماهنگ گرديدم. يکی از آنها با کينه ای که از من داشت روی برتافت و ديگری دامادش را بر حقيقت برتری داد و آن دو نفر ديگر که زشت است آوردن نامشان. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀🌹❀✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─
🌹سهم صد_ونودم : خطبه ۲ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 ۲: ( پس از بازگشت از نبرد صفين در سال ۳۸ هجری ایراد فرمود.) 1⃣ ستايش پروردگار ♦️ستايش می کنم خداوند را برای تکميل نعمت های او و تسليم بودن در برابر بزرگی او و ايمن ماندن از نافرمانی او. و در رفع نيازها از او ياری می طلبم؛ زيرا آن کس را که خدا هدايت کند، هرگز گمراه نگردد و آن را که خدا دشمن دارد، هرگز نجات نيابد و هر آن کس را که خداوند بی نياز گرداند نيازمند نخواهد شد. پس ستايش خداوند، گرانسنگ ترين چيز است و برترين گنجی است که ارزش ذخيره شدن دارد و گواهی می دهم که جز خدای يکتای بی شريک معبودی نيست، شهادتی که اخلاص آن آزموده و پاکی و خلوص آن را باور داريم و تا زنده ايم بر اين باور استواريم و آن را برای صحنه های هولناک روز قيامت ذخيره می کنيم، زيرا شهادت به يگانگی خدا نشانه استواری ايمان، بازکننده درهای احسان، مايه خشنودی خدای رحمان و دورکننده شيطان است. 2⃣ ويژگی های پيامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) ♦️و شهادت می دهم که محمّد(صلی الله علیه و آله) بنده خدا و فرستاده اوست. خداوند او را با دينی آشکار و نشانه ای پايدار و قرآنی نوشته شده و استوار و نوری درخشان و چراغی تابان و فرمانی آشکارکننده فرستاد تا شک و ترديدها را نابود سازد و با دلايل روشن استدلال کند و با آيات الهی مردم را پرهيز دهد و از کيفرهای الهی بترساند. 3⃣ شناخت عصر جاهليت ♦️خدا پيامبرِ اسلام را زمانی فرستاد که مردم در فتنه ها گرفتار شده، رشته های دين پاره شده و ستون های ايمان و يقين ناپايدار بود. در اصول دين اختلاف داشته و امور مردم پراکنده بود؛ راه رهايی دشوار و پناهگاهی وجود نداشت؛ چراغ هدايت بی نور و کوردلی همگان را فرا گرفته بود. خدای رحمان معصيت می شد و شيطان ياری می گرديد؛ ايمان بدون ياور مانده و ستون های آن ويران گرديده و نشانه های آن انکار شده، راههای آن ويران و جادّه های آن کهنه و فراموش گرديده بود. مردم جاهلی شيطان را اطاعت می کردند و به راههای او می رفتند و در آبشخور شيطان سيراب می شدند. با دست مردم جاهليّت، نشانه های شيطان، آشکار و پرچم او برافراشته گرديد. فتنه ها مردم را لگدمال کرده و با سُم های محکم خود نابودشان کرده و پابرجا ايستاده بود. امّا مردم حيران و سرگردان، بی خبر و فريب خورده، در کنار بهترين خانه (کعبه) و بدترين همسايگان (بت پرستان) زندگی می کردند. خواب آنها بيداری و سُرمه چشم آنها اشک بود؛ در سرزمينی که دانشمند آن لب فرو بسته و جاهل گرامی بود. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
🌹سهم صد_ونود_ودوم: خطبه ۱ بند ۴ تا ۸ ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ۱ : ( امام علیه السلام در این سخنرانی از آفرينش آسمان و زمین و آفرینش انسان یاد می کند.) 🔹سوم- شگفتی آفرينش آدم (عليه السّلام) و ويژگيهای انسان كامل. ♦️سپس خداوند بزرگ خاکی از قسمت های گوناگون زمين از قسمت های سخت و نرم، شور و شيرين، گِرد آورد، آب بر آن افزود تا گِلی خالص و آماده شد و با افزودن رطوبت، چسبناک گرديد که از آن اندامی شايسته و عضوهايی جدا و به يکديگر پيوسته آفريد. آن را خشکانيد تا محکم شد. خشکاندن را ادامه داد تا سخت شد تا زمانی معيّن و سرانجامی مشخّص اندام انسان، کامل گرديد. آنگاه از روحی که آفريد در آن دميد تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نيروی انديشه، که وی را به تلاش اندازد و دارای افکاری که در ديگر موجودات، تصرّف نمايد. به انسان اعضاء و جوارحی بخشيد، که در خدمت او باشند و ابزاری عطا فرمود، که آنها را در زندگی به کار گيرد. قدرت تشخيص به او داد تا حقّ و باطل را بشناسد و حواس چشايی و بويايی و وسيله تشخيص رنگ ها و أجناس مختلف در اختيار او قرار داد. انسان را مخلوطی از رنگ های گوناگون و چيزهای همانند و سازگار و نيروهای متضادّ و مزاج های گوناگون، گرمی، سردی، تری و خشکی ، قرار داد. سپس از فرشتگان خواست تا آن چه در عُهده دارند انجام دهند و عَهدی را که پذيرفته اند وفا کنند، اينگونه که بر آدم سجده کنند و او را بزرگ بشمارند و فرمود: «بر آدم سجده کنيد پس فرشتگان همه سجده کردند جز شيطان» غرور و خودبزرگ بينی او را گرفت و شقاوت و بدی بر او غلبه کرد و به آفرينش خود از آتش افتخار نمود و آفرينش انسان از خاک را پَست شمرد. خداوند برای سزاوار بودن شيطان به خشم الهی و برای کامل شدن آزمايش و تحقّق وعده ها به او مهلت داد و فرمود: «تا روز رستاخيز مهلت داده شدی». 🔹چهارم- آدم (عليه السّلام) و داستان بهشت ♦️سپس خداوند آدم(علیه السلام) را در خانه ای مسکن داد که زندگی در آن گوارا بود. جايگاه او را اَمن و اَمان بخشيد و او را از شيطان و دشمنی او ترساند. پس شيطان او را فريب داد، بدان علّت که از زندگی آدم در بهشت و همنشينی او با نيکان حسادت ورزيد. پس آدم(علیه السلام) يقين را به ترديد و عزمِ استوار را به گفته های ناپايدار شيطان فروخت و شادی خود را به ترس تبديل کرد، که فريب خوردن برای او پشيمانی آورد آنگاه خدای سبحان دَرِ توبه را بر روی آدم(علیه السلام) گشود و کلمه رحمت، بر زبان او جاری ساخت و به او وعده بازگشت به بهشت را داد. آنگاه آدم(علیه السلام) را به زمين، خانه آزمايش ها و مشکلات، فرود آورد تا ازدواج کند و فرزندانی پديد آورد و خدای سبحان از فرزندان او پيامبرانی برگزيد. ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
💥وَأَمْسِکْ مِنَ الْمَالِ بِقَدْرِ ضَرُورَتِکَ وَ قَدِّمِ الْفَضْلَ لِيَوْمِ حَاجَتِکَ 🌍و از اموال دنيا به مقدار ضرورت براى خود نگاه دار و اضافه بر آن را براى روز نيازت از پيش بفرست. 📘 @safiranzenabiyoon
🪐دنياى فريبکار! 🔮أَمَّا بَعْدُ فَإنِّي اُحَذِّرُکُمُ الدُّنْيَا، فَإنَّهَا حُلْوَةٌ خَضِرَةٌ، حُفَّتْ بالشَّهَواتِ وتحَبَّبتْ بِالْعاجِلَةِ وَ رَاقَتْ بالْقَليْلِ وَ تَحَلَّتْ باْلآمالِ وَتَزَيَّنَتْ بِاْلغُرُورِ 🌎«امّا بعد (از حمد و ثناى الهى) شما را از دنيا بر حذر مى دارم، چرا که ظاهرش شيرين و با طراوت، و در لابه لاى شهوات پيچيده شده، به خاطر نقد بودنش جلب توجه مى کند و با اين که مواهب آن ناچيز است دل ها را به سوى خود مى کشاند، آمال و آرزوهاى دنيا پرستان را در خود جمع کرده و خودرا به آن آراسته، و زيور فريب به خود پوشانده است 📘
🔮وَالاِسْتِشَارَةُ عَیْنُ الْهِدَایَةِ 🌐مشورت عین هدایت است ✍چراكه مشورت سبب راه یافتن به مقصود شده و عقول ديگران را به عقل انسان اضافه مي كند، از این رو سبب استفاده از تجارب و اطلاعات ديگران می شود، و ضريب خطا، و به خطر افتادن آبرو، اموال و حتی جان را نيز كم مي كند. 📘
♨️خيمه بر گور زدن 🔮كونوا كالسابقين قبلكم، و الماضين أمامكم. قوضوا من الدنيا تقويض الراحل و وطؤوها طى المنازل. 🌐همچون كسانى باشيد كه پيش از شما رفتند و كسانى كه پيش روى شما مردند، همچون مسافرانى كه خيمه خويش بر مى كنند خيمه خود را از دنيا بركندند و همچنان كه منزل ها (ى سفر) پيموده مى شود آن را پيمودند و رفتند. 📘
🪐انسان در گرو وعده هاى خويش است 🔮الْمَسْؤُولُ حُرٌّ حَتَّى يَعِدَ 🟠كسى كه از او درخواستى شده، تا وعده نداده آزاد است 🖊پيامى كه اين كلام دارد مسئله لزوم وفاى به وعده است؛ مبادا كسى وعده بدهد باز هم خود را آزاد پندارد و گمان كند هيچ وظيفه و مسئوليتى در برابر وعده اى كه داده است بر دوش ندارد. بايد خود را همچون اسيرى بداند كه تا وعده اش را وفا نكند آزاد نمى شود. 📘
🪐در خلوت هم از گناه بپرهيزيد 📿اتَّقُوا مَعَاصِيَ اللَّهِ فِي الْخَلَوَاتِ فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ 🟤از نافرمانى خدا در خلوت ها بپرهيزيد، زيرا همان كه گواه است، داورى كند. ✍بسيارى از مردم به خصوص آنهايى كه به پاكى و تقوا مشهورند يا موقعيت اجتماعى خاصى دارند از انجام معاصى آشكار پرهيز مى كنند؛ ولى در خلوتگاه از آن ابا ندارند. امام عليه السلام به اينگونه افراد هشدار مى دهد كه از عصيان خدا در خلوتگاه نيز به شدت بپرهيزيد، زيرا در آنجا نيز خدا شاهد و ناظر آنهاست؛ همان خدايى كه افزون بر شاهد و ناظر بودن، حاكم و قاضى نسبت به اعمال آنها نيز هست. 📘
🪐از حرص خود بكاه و به سهم خود قانع باش 📿اعْلَمُوا عِلْماً يَقِيناً، أَنَّ اللَّهَ لَمْ يَجْعَلْ لِلْعَبْدِ -وَ إِنْ عَظُمَتْ حِيلَتُهُ وَ اشْتَدَّتْ طَلِبَتُهُ وَ قَوِيَتْ مَكِيدَتُهُ- أَكْثَرَ مِمَّا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ، وَ لَمْ يَحُلْ بَيْنَ الْعَبْدِ فِي ضَعْفِهِ وَ قِلَّةِ حِيلَتِهِ وَ بَيْنَ أَنْ يَبْلُغَ مَا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ 🟠به يقين بدانيد خدا براى بنده اش ـ اگرچه بسيار چاره جو وسختكوش و در طرح نقشه ها قوى باشد ـ بيش از آنچه در كتاب الهى براى او (از روزى) مقدر شده قرار نداده است كسى كه از اين حقيقت آگاه باشد و به آن عمل كند آسايش و راحتى و منفعتش از همه كس بيشتر است و آن كس كه آن را ترك گويد ودر آن شك و ترديد كند از همه مردم گرفتارتر و زيانكارتر است ✍نتيجه گيرى امیر المومنین عليه السلام كاملاً روشن و منطقى است؛ افراد حريص كه دائمآ براى رسيدن به آنچه برايشان مقدّر نشده دست و پا مى زنند، پيوسته در زحمتند و روحشان در عذاب و جسمشان خسته و ناتوان است، و به عكس، آنهايى كه به مقدرات الهى قانع هستند، نه حرص و آز بر آنها غلبه مى كند و نه پيوسته در تلاش و عذاب و زياده خواهى هستند. 📘حکمت ۲۷۳
🔸وَ سَابِقُوا فِيهَا إِلَى الدَّارِ الَّتِي دُعِيتُمْ إِلَيْهَا، وَانْصَرِفُوا بِقُلُوبِکُمْ عَنْهَاوَ لاَ يَخِنَّنَّ أَحَدُکُمْ خَنِينَ الاَْمَةِ عَلَى مَا زُوِيَ عَنْهُ مِنْهَا، وَاسْتَتِمُّوا نِعْمَةَ اللهِ عَلَيْکُمْ بِالصَّبْرِ عَلَى طاعَةِ اللهِ وَ الْمُحَافَظَةِ عَلَى مَا اسْتَحْفَظَکُمْ مِنْ کِتَابِهِ 🌎به خانه اى كه دعوت شديد سبقت گيريد، و دل از دنيا برگيريد، و چونان كنيزكان براى آنچه كه از دنيا از دست مى دهيد گريه نكنيد. و با صبر و استقامت بر اطاعت پروردگار، و حفظ و نگهدارى فرامين كتاب خدا، نعمت هاى پروردگار را نسبت به خويش كامل كنيد. 🖊امیر المومنین عليه السلام افراد ضعيف و ناتوانى را که به علّت از دست دادن کمى از نعمت هاى دنيا قيافه عزاداران به خود مى گيرند و همچون کسانى که عزيزترين عزيزانشان را از دست داده اند گريه سر مى دهند به کنيزان کم قدر و مايه اى تشبيه مى کند که به جهت کوچک ترين ناملايمات، بلند بلند گريه مى کنند و گاه از شدت بى تابى صداى گريه آن ها در بينى شان مى پيچد. آرى، اين کار بردگان ضعيف است ; بردگان دنيا و اسيران زرق و برق در حالى که اگر درست بينديشند مى فهمند که آن چه از دست رفته هر قدر مهم باشد چيز با ارزشى نيست; زيرا اگر امروز آن را از دست ندهد فردا به هنگام مرگ با همه خداحافظى مى کند و همه را از دست مى دهد!به علاوه بسيارى از نعمت ها از دست مى رود و بعد از مدّتى به لطف خدا به دست مى آيد ; بنابراين بى تابى و آه و ناله و گريه بى مورد است. 📘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چهار جمله طلایی وکلیدی ازنهج‌البلاغه ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌🆔 @girl_313
لحظه مرگ بسم‌الله الرحمن الرحیم ▫️وَاشْتَغَلُوا بِمَا فَارَقُوا، وَ أَضَاعُوا مَا إِلَيْهِ انْتَقَلُوالاَ عَنْ قَبِيح يَسْتَطِيعُونَ انْتِقَالا، وَ لاَ فِي حَسَن يَسْتَطِيعُونَ ازْدِيَاداً 🌘آنها در دنيا به چيزى مشغول شدند که (سرانجام) از آن جدا گشتند، و جايى که به آن منتقل گشتند (سراى آخرت) را تباه کردندنه قدرت دارند از عمل زشتى که انجام داده اند کنار روند و نه مى توانند بر کارهاى نيک خود چيزى بيفزايند. ✍آيا ميوه اى که از درخت جدا شد خواه رسيده باشد يا کال، ممکن است به شاخه ها بازگردد و راه خود را ادامه دهد؟ آيا فرزندى که از مادر متولّد مى شود خواه جنين کامل باشد يا ناقص، امکان دارد به رحم مادر بازگردد و به تکامل خويش ادامه دهد؟ هرگز. آرى راهيان ديار آخرت نيز چنين اند، امکان بازگشتى به دنيا ندارند و به همين دليل، پرونده اعمال آنها براى هميشه بسته مى شود; نه خطايى را مى توانند جبران کنند و نه حسنه اى بر حسنات بيفزايند و بزرگ ترين مصيبت براى دنياپرستان گنهکار و آلوده همين مصيبت است و گرنه مردن اگر توأم با اعمال صالح باشد نه تنها مصيبت نيست، بلکه سعادت است و رحمت; شکستن قفس و آزاد شدن مرغ روح انسان و پرواز آن در فضاى عالم بالا. 📘