انا لله و انا الیه راجعون
به اطلاع میرساند متعلقه آقای عباس جوادی فرمانده گردان امام حسین ع لشکر ویژه شهدا به رحمت خدا رفتند
بهمین مناسبت مراسم بزرگداشتی درسرافرازان ۲۵ فردا صبح ازساعت ۹تا۱۱و۱۴تا۱۶ برگزار می شود.
بسم الله
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
وصیت نامه شهید قمی و گریه های فرمانده سپاه
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
به روایت حاج شیخ محمد رضا طاهریان امام جماعت و مسیول واحد عقیدتی لشکر ویژه شهدا
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
باسلام،صبح روز عاشورا بود از دفترفرماندهی پیام آوردند که بروم آنجا،
آماده شدم وخودم را بفرماندهی رساندم, داخل ساختمان که شدم یکی ازمسئولین که هرچه فکر میکنم غیراز برادرصلاحی کسی دیگر بخاطرم نمیاد به من گفت:
حاج آقا الان حاج محسن رضائی فرمانده کل سپاه تشریف آوردند و هیچ یک ازمسئولین فرماندهی هم نیستند یعنی از مأموریت برنگشتند پیام دادیم دارند می آیند. از شما خواستیم بیایید فرماندهی که برادر محسن تنها نباشند. در زدم و بااجازه وارداطاق شدم دیدم برادرمحسن عکس شهیدوالامقام علی قمی را در دست گرفته و برجمله ای که درپایین قاب عکس نوشته شده مینگرد ومیگرید چشمان فرمانده کل سپاه غرق اشک بود و سینه اش پرز آه ،باشنیدن صدای من که سلام کردم ازجا برخواست وبعدازاحوال پرسی وخوش آمدگویی ومعرفی خودم، روبرویش نشستم دقایقی سکوت شد ومجددا عکس را برداشت و درمقابل صورتش گویا باشهید نجوا میکرد بعدها مراجعه کردم ونوشته زیرعکس رامشاهده کردم.
متوجه گریه های روزعاشورای حاج محسن رضایی شدم قسمتی ازوصیت نامه شهیدبود که سفارش کرده بوددرمجالس روضه امام حسین ع مرایادکنید .
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
⭐️محمود کاوه ستاره طلایی⭐️
بسم الله
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
حرکت بسوی عملیات
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
باسلام،درمنطقه سردشت برای پس گرفتن یک قله استراتژیکی بنا شد عملیات شود، همانطورکه قبلاعرض کردم این یگان شایدتنهایگان نیروی سپاه بودکه تمام نیروهایش رزمی بودند.یک وقت متوجه شدم که برادر محمود کاوه فرماندهان گردان ها، به اضافه مسئولین طرح عملیات واطلاعات وعملیات و نیز فرمانده تخریب را فراخواند وسط قرارگاه. یک چوب کوچکی در دست گرفت وروی زمین نقشه عملیات واینکه کدام گردان اول وازکدام محور ونیزکدام گردان بعد و کدام جهت و...خلاصه تکلیف همه راروشن کرد ودیدم که سرمن بی کلاه ماند.
چون که من درهیچ گردانی سازماندهی نشده بودم!!وقتی فرماندهان بدنبال اجرای فرمان برای جمع وجورکردن نیروهایشان رفتند و دور فرمانده محبوب خلوت شد رفتم جلو وعرضه داشتم برادرکاوه؛
باهمان جدیت
همیشگی گفت بله حاج آقا گفتم من درهیچ گردانی سازماندهی نشدم فکرمیکنم وجودم اضافی هست!!!؟گفت نه هرگزچنین نیست شماباگردان امام سجادع حرکت میکنیدوفورابرادران منفردی ویزدانی فرمانده وجانشین گردان وبزرگی(دکتربزرگی) ستادگردان راخواست وفرمودحاج آقا باشما میادخیلی مواظبش باشید.
خدارحمت کندهردوشهیدان عزیزمنفردی ویزدانی راوخدا حفظ کندجناب آقای دکتربزرگی را که انصافا خیلی بمن کمک کردندتا ازرزمندگان عقب نمانم آخربنده درپشت خط پشت میزنشین بودم وخیلی تحرک هم نداشتم حالابایدپابه پای عزیزان رزمنده ازقرارگاه تامکان درنظرگرفته شده برای عملیات ازمیان سنگلاخها آنهم درشب عبورمیکردیم بعدازطی مسافتی دیگراحساس کردم پاهایم بامن نمی آیند ازبس که خسته شده بودم ازپیشانی ام گرفته تاساق پاهایم عرق میریخت آهسته برادربزرگی را صدازدم ووضع خودم رابرایش گفتم ایشان باکمال بزرگواری وادب گفت حاج آقا چیزی نیست بزودی برطرف میشودفقط دراین خصوص با نیروهاصحبت نکنیدمبادا در روحیه شون اثربگذاردویک تیکه نبات بمن داد گذاشتم دردهانم وانرژی تازه گرفتم تارسیدیم به محل استقرار...
این گزارش ادامه دارد
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
روایتگر،حجت الاسلام والمسلمین شیخ محمدرضا طاهریان امام جماعت و مسیول واحد عقیدتی لشکر پیروز ویژه شهدا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
⭐️محمودکاوه ستاره طلایی⭐️
بسم الله
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
نقش روحانیت در جنگ،و فتح عظیم لشکر پیروز ویژه شهدا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
راوی ؛حاج شیخ محمد رضا طاهریان ،رزمنده،امام جماعت و مسیول واحد عقیدتی لشکر پیروز ویژه شهدا در زمان شهید محمود کاوه
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
سلام علیکم،باسپاس بیحد خداوند رؤف راکه توفیق داددر دورانهای جوانی تاپیریم راباعزیزانی همسفر وهم صحبت وهم سفره باشم که هرچند برای آنهافرقی نداشته باشدامابرای این حقیرمایه مباحات وافتخاراست.الحمدلله رب العالمین.همانطورکه درقسمت قبل عرض شد برای بازپس گیری یک قله استراتژیکی درمنطقه سردشت مأموریت بعهده تیپ ویژه شهدا وبفرماندهی محبوب قلوب رزمندگانش برادر محمودکاوه گذاشته شد.گردانهاطبق فرمان برای اجرای فرمان براه افتادند.بنده مانده بودم که چه بکنم!! وقتیکه بافرمانده صحبتی کردم فرماندهان گردان امام سجادع راخواستندوفرمودند: حاج آقاباشما میایند خیلی مواظبش باشید!! خوشحال شدند ومن بیشترچون ازبلاتکلیفی درآمدم!!!وقتیکه به محل استقرار(بغل یک کوهی در خط الرأس نظامی)رسیدیم،گفتند این گردان بایدمستقرشودتافرمان مجدداصادرشود هر3 یا4نفرباهم بابیلچه های نظامی وانفرادی شروع کردیم به کندن گودال !!! مگرکنده می شد؟؟!!!!کف دستهایمان همه تاول زدوحتی زخمی شدچون مابایدسنگلاخها راگودمی کردیم که نمی شد!!!یادم هست بنده وآقای عباس زاده ازکلات نادر وآقای آشناازطبس وآقای کبیرازنیشابورباهم بودیم یک سنگری مانندجاقبری یکنفر درحد60سانتیمترکندیم چون بیشترنمیشد. شب گذشته کارمان همین کندن سنگربودوفرماندهان گردان مدام یادرحال سرکشی ازنیروهابودندیادرحال ارتباط بیسیمی جهت دریافت اطلاعات وفرمان حرکت شایدساعت 2یا3بامدادبودکه محل استقرارمان باتوپخانه عراقیها ، مدام گلوله باران می شد اذان صبح بود برای پیداکردن قبله، قبله نمارا ، گذاشتم که صدایی آشنابگوشم آمد(ابوالقاسم عسکری برادرخانم دوست عزیزمان محمدرضارحمانی و اهل مشهدبود)که مرابانام (فامیلیم )صدازد!!گفتم بله!! گفت وقت نمازصبح است قبله را مشخص کنیدتانماز بخوانیم ، همینکه قبله مشخص شد، قبل ازاینکه من جمله ای بگویم ، ازجلو چشمم، شایدبدون اغراق ، نیم متری صورتم ، گلوله ای آتشین که هُرمَش وحرارتش صورتم راداغ میکرد،!!! باسرعت ردشدودر فاصله دومتری پائین پای مامنفجرشد💥🔥وفریادتعدادی ازنیروهابلندشدعراقی ها،امان نمیدادندویکریزتوپخانه شون روی گردان زوم کرده بودومیکوبیداصلا گردان بهم ریخت آقایان منفردی ویزدانی وبزرگی دستور دادند متفرق شویم ولی خیلی فاصله نگیریم..بعدا گفتندعلت اینهمه عصبانیت ارتش عراق این است که گردانهای حضرت رسول ص وامام علی ع برای بازپس گیری قله ازاصل غافلگیری استفاده کرده وبدون درگیری شدید و دادن تلفات !!! به تمام اهداف عملیات رسیدند!!!ناگفته نماند که دراین اوضاع واحوال ساعت مچی ام ازدستم درآمدوگم شدوقتی جناب یزدانی متوجه شدبه تنهایی همه جارا گشت تاساعتم راپیدا کرد و تحویلم داد.وبعدازساعتی که اوضاع آرامترشدپرسیدم این آقای ابوالقاسم عسکری که قبله راپرسیدکجارفت؟دیگه پیگیرنشد؟گفتند:حاج آقا همان زمانیکه قبله راازشماپرسیدگلوله توپ به سرش خوردونصف سرش راباخودبردوهمان لحظه به شهادت رسید. روحش شادویادش گرامی وراه شهیدانمان پر رهروباد🌹🌷🥀🌸🌺💐🎋🌲🌴
⭐️محمود کاوه ستاره طلایی⭐️
13.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چشم تمام #دنیا به #کردستان بود.
همه منتظر خبری بودند تا نتیجه سرشاخ شدن #عراق بعث و ضد انقلاب کوموله و #دمکرات را با رزمندگان #اسلام و سر آمد همه آنها فرمانده بزرگ این آوردگاه سردار رشید اسلام شهید محمود کاوه ببینند.
هزار رویارویی بین این فرمانده عاشورایی که اکنون افسانه ها را در نوردیده با ضد انقلاب و عراق در گرفت و در نهایت #پیروز میدان کسی نبود جز رزمندگان اسلام.
بیاد حماسه پابرجای شهید محمودکاوه.
🌷محمودکاوه سفیرآستان امام رضاع🌷
@safiremamreza
حاج مختار:
✅سخنی ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﻃﻼ!
🔸ﺍﺯ ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ ﺧﻠﻖ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﻣﺸﻮ... ﻭ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﻗﺪﺭ خوبي ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﻧﺴﺖ، ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻣﺸﻮ! ﭼﻮﻥ ﮔﻨﺠﺸﮏﻫﺎ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺁﻭﺍﺯ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﻫﯿﭻﮐﺲ ﺗﺸﮑﺮ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ! ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺁﻭﺍﺯﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ... ﻧﮕﺎﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ... ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺪ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ،
ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ!
ﻭ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺟﺬﺍﺏ،
ﻭ ﺷﺨﺼﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻫﯿﭻ ﺣﺴﺎﺏ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ!
ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ... ﭘﺲ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﻭ ﻣﺮﺍﺩ ﺧﻮﺩﺕ ﻗﺮﺍﺭ بده
سلام صبح زیباتون بخیر 🌤
چرخ گردون چه بخندد
چه نخندد تو بخند مشڪلی
گر سر راه تو ببندد تو بخند
غصه ها فانی و باقی همه
زنجیر به هم گر دلت از
ستم و غصه برنجد تو بخند
الهے در این روز
زیبای زمستونی بهمن ماه
سفره هاتون رنگین و خونہ
دلتون گرم و صمیمی باشه
روزتون پراز مهر الهی🌺🙏
🌺🌺🌺🌺
8.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
🌷 ای یل کوه های کردستان، گام های استوارت خستگی را شرمنده و خسته کرد.
پرچم همت و آزادگی ات ایران و ایرانیان را سربلند کرد.
درود خدا بر عزم راسخ و بصیرت بی همتایت ای ناجی و فاتح بلامنازع کردستان که همیشه در لحظه نیاز، صحنه رویارویی با بد دلان و بدخواهان را عرصه پیروزی حق نمودی و نمایشگاهی از عزت و عظمت ساختی 🌷
🌹بیاد شهیدمحمودکاوه🌹
@safiremamreza
بسم الله
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
کولاک سخت و مرگبار جبهه کردستان
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
باسلام ،به شهداء ،به جانبازان وایثارگران وخانواده های صبوروزینب گونه شون .زمستان 1363 بود جمعی ازنیروهای لشکرفاخرشهداء طبق دستور وبرای آمادگی عملیات (بدر)رفته بودندبه خوزستان ودرهفت تپه قرارگاه زده بودند.واحدعقیدتی وتبلیغات هم مأموریت پیداکردندتاازفرصت استفاده کنند وتاروزفرمان جابجایی برای عملیات، برایشان برنامه ریزی فرهنگی داشته باشند.ازمهاباد باماشین تویوتاکالسکه(خدارحمت کندشهیدسلامی مسئول سابق عقیدتی را که باتلاش مجدانه وپیگیرش ازقرارگاه حمزه سیدالشهداء کالسکه یادشده را برای واحدعقیدتی مستقیما گرفت!!!!)به رانندگی پاسدارمرحوم مسلم جعفری اهل نیشابور وبا سرنشینی بنده ومداح اهل البیت حمیدمیهمان دوست ومسئول تداوم آموزش عقیدتی پاسدار نوری" بنظرم اهل قوچان بود"ونیزسربازوظیفه ای بودهیکل مندواهل خوی بود.راه افتادیم به سمت خوزستان ازسنندج که خارج شدیم برف گرفت وهرچه درمسیربیشتر ادامه میدادیم وضع وخیم ترمی شد کم کم شدت برف وبوران ، جاده رامسدود کرد راننده کالسکه نگاهی بجلوانداخت ونگاهی هم به ساعتش وگفت اینجا بنه هست وجای خطرناکی هم هست الان ساعت 4بعدازظهر هست اگر راه بازنشودبه کمین خواهیم افتاد.این راگفت وازحاشیه جاده بااحتیاط حرکت کردشایدیک کیلومترجلورفتیم اماماشین گیرکرد وهرچه گازمیداد بی فایده بود مدام بکس بادمیکرد.ماکه ازهمه بیشترعجله داشتیم گیرکردیم آمدم پایین ونگاهی کردم دیدم اگریک بیلی باشدکه خاکهای زیرچرخ راجابجاکنیم میشودنجات یافت!!ولی داخل ماشین بیل نداشتیم عمامه راداخل ماشین گذاشتم ویک کلاه پشمی بافتنی هدیه مردم به رزمندگان دراختیارم بودسرم گذاشتم تاگرم بمانم ولابلای ماشینهای گیرکرده دربرف وبوران میگشتم وسراغ یک بیل !!! اماحتی ماشین وانت تویوتای برادران ارتشی هم که عقبش تعدادی بیل بودجواب منفی دادند ناامیدانه برگشتم به سمت ماشین،حالا آنقدربرف همراه با بادسرد،به سر وصورت ولباسم زده شده بودکه حمیدمیهماندوست بعدازاینهمه سال هروقت بنده رامی بیندمیگویدحاج آقا شده بودآدم برفی متحرک!!!باورکنیدبرفکهای روی صورتم رابا پنجه هایم می تراشیدم!!!مانده بودیم ومستأصل شدیم وبه توکل بخدا ویاری خواستن ازاربابمان امام زمان(عج) دلمون خوش وروشن بودکه متوجه شدیم جاده خلوت شده وماهمچنان درکناره جاده گیربودیم .ازاداره را ماشینهای برف روب مخصوص آمده بودند برای بازکردن راه دیدم کارآنها تمام شده ودارندمی روند سریع خودم رابه راننده برف روب اداره راه رساندم ومشکل خودمان راگفتم خداخیرش بدهدبوسیله سیم بکسل وبایک حرکت نجاتمان داد....!! ....این گزارش ادامه دارد🌸🌺🌿🌹☘❤️🌹🌲☘🎋🌴.
راویتگر فتح ؛حجت الاسلام والمسلمین شیخ محمد رضا طاهریان امام جماعت و مسیول واحد عقیدتی لشکر فاتح ویژه شهدا
⭐️محمود کاوه ستاره طلایی⭐️