eitaa logo
محمود کاوه ستاره طلایی
481 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
89 فایل
پایگاه فرهنگی شهیدمحمودکاوه سفیرآستان ملکوتی امام رضاع و ناجی بلامنازع کردستان، که برفرازقله۲۵۱۹شهیدشد اوفرمانده لشکرویژه شهدا بود. (این کانال تحت نظر یاران نزدیک شهید کاوه اداره می‌شود) @abomoslem ارتباط با آدمین
مشاهده در ایتا
دانلود
مشهد روزهای آخر اسفند سال ۶۴ مسجد شجره ، خیابان چهنو منطقه پایین شهر مردم پایین شهر وقتی شنیدند شهید کاوه فرمانده بی شکست و همیشه جنگ از عملیات فاتحانه به برگشته و توانسته به عمق خاک عراق نفوذ کند در مقاطع مختلف از او برای دیدار های مردمی دعوت میکردند. اما طولی نکشید که با حمله به فتوحات شهید کاوه تمام زحمات رزمندگان را مفت مفت از هیات واگذاری زمین طی یک تک باز پس گیری کرده و در نتیجه در شب اول فروردین ۶۵ شهید محمود کاوه بدون از ، که با هم در منزل آقای موحدی بودند راهی شد و با یک گردان جلو دو لشکر عراق را گرفت والا عراق تا میامد
15.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه وقتیکه برای همیشه باشه واقعا لحظه سختیه یاران و رفیقان و محل ها و اقوام با شهید کاوه برای همیشه دیدار به قیامت دیدار به قیامت مرد آرام روزهای ناآرام و بحرانی. ⭐️محمودکاوه ستاره طلایی⭐️ @safiremamreza
آخرین روز ... . پنج‌شنبه(۹۸/۱۰/۱۲) ساعت ۷ صبح با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم، هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. . ساعت ۷:۴۵ صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در حاضرند. . ساعت ۸ صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. . گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... . ساعت ۱۱:۴۰ ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! . ساعت ۳ عصر حدود ! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خوردویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... . ساعت حدود ۹ شب حاجی از به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم است و هماهنگی کنند سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسین بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم _ ... حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت: میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته! بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، ساعت ۱۲ شب هواپیما پرواز کرد . ساعت ۲ صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود. . (راوی؛ ستاد لشکر فاطمیون) 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ⭐️محمود کاوه ستاره طلایی⭐️ @safiremamreza