eitaa logo
✨ سفیر نور ✨
175 دنبال‌کننده
920 عکس
514 ویدیو
71 فایل
🌺گروه تبلیغی جهادی سفیر نور 🔈احکام و اعتقادات📿 🔈سیاسی و اجتماعی 🌍 🔈تفسیر و تأویل 📖 🔈تاریخ ادیان و اسلام 👳🏻‍♂👳🏼‍♂ 🔈 #روضه و #مرثیه 😭😭 🔈گزارش عملکرد مبلغین 📝 ارتباط با ما : @Rezwan08 @alabdaliasghar
مشاهده در ایتا
دانلود
میسوزد از زهر جفا پا تازبانم چون چوب خشکی گُر گرفته استخوانم من کشتهء همخانه ای نامهربانم در بین شهر خویش هم بی آشیانم من طعمه گاه سوء قصد زهر هستم با کوچه های زادگاهم قهر هستم من سفره داری کردم و آزار دیدم از غم فلک را بر سرم آوار دیدم دشمن که جای خود ستم از یار دیدم بین خلائق خویشتن را خوار دیدم کردم صبوری غصّه را بر خود خریدم من از حرامی فحش ناموسی شنیدم هر کس رسید از راه قصد جان من کرد زخم زبان یا ناسزا مهمان من کرد یا شک به اسلام من و ایمان من کرد یا که خیانت بر من و احسان من کرد یکروز مانند خدا من را ستودند روز دگر سجاده از پایم ربودند من این همه غم دیده ام امّا غمی نیست پیش غمی که مثل این غم ماتمی نیست بر داغ جانسوز دل من مرهمی نیست من داغدار مادرم داغ کمی نیست من داغدار کوچه ام افسرده حالم کابوس کوچه مانده در خواب و خیالم یادم می آید که فدک را پس گرفتیم ارث پیمبر ما تَرَک را پس گرفتیم سهمیهء نان و نمک را پس گرفتیم از چاه تیره ما فلک را پس گرفتیم خوشحال سوی خانه مان بودیم راهی یکدفعه زد سایه به ما ابر سیاهی ابر سیه سایه به روی ماه انداخت دربین کوچه بحث تُندی راه انداخت بر آن سند تا چشم خود ناگاه انداخت بر جان من تا روز محشر آه انداخت آمد سند را از کف مادر بگیرد طوری به مادر زد که در کوچه بمیرد نامرد وقتی دست نحسش را هوا بُرد حتّی خدا را در فلک این صحنه آزُرد با کینه طوری زد که گفتم مادرم مُرد که استخوان گونهء مادر تَرَک خورد یک لحظه قلب مادرم از کار افتاد جای سرش بر صفحهء دیوار افتاد مجتبی صمدی شهاب https://eitaa.com/joinchat/2330656961Cf7018e8e8d @safirenoor1400
با تیر آمدند به تشییع پیکرت خون می گریست در غم تو چشم خواهرت عمری ست روبه روی تو و چشم های توست تصویرِ گوشواره ی زخمی مادرت ای راز دار فاطمه! یادت نمی رود مادر چگونه خورد زمین در برابرت در خانه کاش مَحرَم اسرار داشتی مثل رباب کاش وفا داشت همسرت فرمانده ای غریب تر از تو ندیده ایم از هم گسست با طمع سکه لشکرت معلوم شد از این جگر پاره پاره ات دیگر رسیده است نفس های آخرت در کربلا اگر چه نبودی خودت ولی پرپر شدند جای تو گل های پرپرت تاریخ را ورق بزن و آخرش ببین افتاده است در دل صحرا برادرت احسان نرگسی رضاپور https://eitaa.com/joinchat/2330656961Cf7018e8e8d
دعای زنده دلان صبح و شام یا حسن است که موی تیره و روی سفید با حسن است مبین ز نسل حسن هیچ کس امام نشد به حسن بینی اگر هر امام را حسن است به کفر گفت که دست حسن دوایی نیست درست گفت برادر، خود دوا حسن است حسین می شنوم هرچه یا حسن گویم دو کوه هست ولی کوه بی صدا حسن است حسین نهی به قاسم دهد حسن دستور ز من بپرس که سلطان کربلا حسن است بخوان به نام پسر تا پدر دهد راهت بیا که کنیه شیرخدا اباحسن است شاعر: محمد سهرابی عضو شوید 👇🏻 @safirenoor1400
سلام الله علیه : لَمّا سَألَهُ أبوهُ عنِ الشُّحِّ : أن تَرى ما في يَدَيكَ شَرَفا وما أنفَقتَ تَلَفا . امام حسن عليه السلام ـ در پاسخ به پرسش پدرش از او درباره تنگ چشمى ـ : تنگ چشمى آن است كه آنچه را دارى مايه شرافت پندارى و آنچه را انفاق كنى ، تلف شده و بر باد رفته انگارى . 📚وسائل الشيعه : ۱۶ / ۵۳۹ / ۱ . عضو شوید 👇🏻 @safirenoor1400
چشم وا کرده شدم دست به دامان حسن مادر افکند مرا در یم احسان حسن روزی از دست علی خوردم و از خوان حسن از همان روز شدم بی سر و سامان حسن بر جبینم بنویسید مسلمان حسن دل خود را سر هر بام ، هوایی نکنم طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنم رو به هر قبله و هر قبله نمایی نکنم پیش هر سفره که پهن است گدایی نکنم نان هر سفره حرام است به جز نان حسن چه مقامی و چه نامی ، چه مرامی دارد چقدر لطف به بیمار جذامی دارد خنده در پاسخ آن سائل شامی دارد وه که ارباب دو عالم چه امامی دارد همه اینها غزلی هست به دیوان حسن آنکه نامش شده احلی من عسل کیست ؟ حسن آنکه بخشندگی اش گشته مثل کیست ؟ حسن معنی حی علی خیر العمل کیست ؟ حسن مرد نام آور پیکار جمل کیست ؟ حسن شتر سرخ زمین خورد ز طوفان حسن ارث مظلومیت از غربت بابا دارد قد خم ، سینه ی خون ، دیده ی دریا دارد جگری سوخته از زخم زبان ها دارد گر بگوییم غریب الغربا ، جا دارد خون شد از یاد غمش قلب محبان حسن زهر آمد به سراغش، جگرش ریخت به هم بس که پیچیده به خود ، موی سرش ریخت به هم زینبش آمد و چشمان ترش ریخت به هم همه ی خاطره ها در نظرش ریخت به هم دل پریشان شده از موی پریشان حسن چقدر سخت گذشته است به او در کوچه چه مراعات نظیریست ، حسن ، در ، کوچه باز هم خاطره ی گریه و مادر ، کوچه قاتل جان حسن می شود آخر کوچه کوچه عمریست که آورده به لب جان حسن چشم نامرد به ناموس علی تا افتاد وای بر من ، زد و بر صورت گل ، جا افتاد ناگهان روی زمین حضرت زهرا افتاد خواست تا پا بشود ، باز هم امّا افتاد شعله ی آه کشد سینه ی سوزان حسن عضو شوید 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2330656961Cf7018e8e8d
صدا ۰۰۲-۱۰.m4a
27.64M
ویژگیهای امام حسن مجتبی علیه السلام: 1⃣محبوب پیامبر 2⃣ عبودیت وبندگی 3⃣ سخاوت 4⃣ شجاعت 5⃣مظلومیت مَثَل مجتبی علیه السلام مَثَل حضرت یحیی ع است چون ...‌ عزیز سید محمد باقر اصفهانی عضو شوید 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2330656961Cf7018e8e8d
عليه‌السلام : إنَّ اللّه‌َ جَعَلَ شَهرَ رَمضانَ مِضمارا لِخَلقِهِ فَيستَبِقونَ فيهِ بِطاعَتِهِ إلى مَرضاتِهِ ؛ ‌ خداوند ماه را ميدان مسابقه‌اى براى آفريدگان خود قرار داده تا با طاعتش براى خشنودى او از يكديگر پيشى گيرند . 📚تحف العقول ، ص ۲۳۶ عضو شوید 👇🏻 @safirenoor1400
بزم حسن حال و هوایش فرق دارد از ابتدا تا انتهایش فرق دارد اینجا همه کاره کریم اهل بیت است آقا نگاهش بر گدایش فرق دارد با دست خالی بر نمیگردی از این در بیت الکرم جود و سخایش فرق دارد چشمی که گریان عزای مجتبی شد بر او خدا لطف و عطایش فرق دارد گریه نکرده مزد کارت را گرفتی گریه کنی که ماجرایش فرق دارد آقا خودش فرموده از کوچه بخوانید اصلاً گریز روضه هایش فرق دارد دارد صدای سیلی از کوچه می آید این مجلس روضه عزایش فرق دارد محمد حسن بیات لو
ابری شدم به نیت باران شدن فقط  مور آمدم برای سلیمان شدن فقط باید ز گوشه چشم تو کاری بزرگ خواست   چیزی شبیه حضرت سلمان شدن فقط باید به شیعه بودن خود افتخار کرد   راضی نمی شوم به مسلمان شدن فقط دنیای دیگریست اسیری و بردگی  آن هم به دام زلف کریمان شدن فقط لا یمکن الافرار ز تیر نگاه تو چاره رسیدن است و قربان شدن فقط در خانه ی کریم کفایت نمی کند   یک لقمه نان گرفتن و مهمان شدن فقط این لطف فاطمه است و عشق است تا ابد   سرمست از نوای حسن جان شدن فقط فکری برای پر زدن بال من کنید  من را اسیر زلف امام حسن کنید آقا شنیده ام جگرت شعله ور شده  بی کس شدی و ناله ی تو بی اثر شده پیش حسین سرفه نکن آه کم بکش  خون لخته های روی لبت بیشتر شده یک چشم خواهرت به تو یک چشم به تشت   تشت مقابلت پر خون جگر شده از ناله هات زینب تو هل کرده است  گویا که باز واقعه ی پشت در شده ای وای از مصیبت تابوت و دفن تو  وای از هجوم تیر و تن و چشم تر شده می گفت با حسین اباالفضل وقت دفن   این تیرها برای تنش دردسر شده موی سپید و کوچه و تابوت و زهر و تیر  دوران غربت حسن اینگونه سر شده یک کوچه بود موی حسن را سپید کرد  یک اتفاق بود که او را شهید کرد مسعود اصلانی
عليه‌السلام از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد و آن طشت را ز خون جگر باغ لاله کرد خونی که خورده در همه عمر از گلو بریخت خود را تهی زخون دل چند ساله کرد نبود عجب که خون جگر، گر شدش بجام عمریش روزگار همین در پیاله کرد نتوان نوشت قصه درد و مصیبتش ور می توان ز غصه هزاران رساله کرد زینب درید معجر و آه از جگر کشید کلثوم زد به سینه و از درد ناله کرد هر خواهری که بود روان کرد سیل خون هر دختری که بود پریشان کُلاله کرد یا رب به اهل بیت ندانم چه سان گذشت آن روز شد عیان که رسول از جهان گذشت وصال شیرازی عضو شوید 👇🏻 @safirenoor1400