eitaa logo
✨ سفیر نور ✨
174 دنبال‌کننده
917 عکس
513 ویدیو
71 فایل
🌺گروه تبلیغی جهادی سفیر نور 🔈احکام و اعتقادات📿 🔈سیاسی و اجتماعی 🌍 🔈تفسیر و تأویل 📖 🔈تاریخ ادیان و اسلام 👳🏻‍♂👳🏼‍♂ 🔈 #روضه و #مرثیه 😭😭 🔈گزارش عملکرد مبلغین 📝 ارتباط با ما : @Rezwan08 @alabdaliasghar
مشاهده در ایتا
دانلود
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🎥 واکنش وزیر ارتباطات به دستگیری مدیر دیجی‌کالا: این سکوها ما را از سکوهای خارجی بی‌نیاز کرده‌اند، باید آستانه تحمل‌ را در مقابل آن‌ها بالا برد پ.ن؛عجب😳😳😳😳😳 دیگه چ غلطی باید میکردن که نکردن جناب وزیر؟؟؟ تو اغتشاشات که نحسا امینی رو ترند کردن،الانم که زیر پوستی مقدسات رو میکوبن،اون وقت باید آستانه تحمل رو بالا برد؟؟؟
میلاد سه نور (2) دهید مژده عاشقان که شب اسیر نور شد اختر و ماه ومهر را طلیعة ظـــــــهور شد شراب شادی و شعف به ساغر سرورشد ساقی حق پرست ما مست می طهور شد دیدة شیعه روشن و دیدة خصم کور شد ز جلوة جمال حق مدینه رشک طور شد که زد قدم در این جهان به امر حی سرمدی سه دسته گل زگلشن رسالت محمدی (ص) گفت به ختم الانبیا حــــــــــامل وحی ذوالمَنَن که داده حق به فاطمه زنســـــل پاک بوالحسن زینت دامنی بتو محرم وهمــــــــــدمی به من جذبة دیگری به جان نشــــات تازه ای به تن به خلق حجتی دگر بعد عـــــــــلی بت شکن فطرس پر شکسته هم مژده دهد به مرد و زن که زد قدم در این جهان به امر حی سرمدی سه دسته گل زگلشن رسالت محمدی (ص) قدم به ســــــــــــــــاحت جهان زدند بهر حفظ دین سه هم قسم، سه هم قدم، سه هم سخن، سه هم نشین سه همسفر، سه هم هدف، سه هم نظر، سه بی قــرین سه دلربا، سه جان به کف، سه هم نــــــدا، سه نازنین یکی پدر ، یکی پسر ، یکی عـــــــــــــــموی نازنین حسینیان عشق را بگو به صــــــــــــــــوت که زد قدم در این جهان به امر حی سرمدی سه دسته گل زگلشن رسالت محمدی (ص) به پاس نهضت آمده به امر حـــــــــداوری سه سید و سه سرور وسه سینه چاک دلبری سه عاشق و سه حافظ سه حامی برابـــــری سه عامل وسه فاضل وسه دشمن ستــمگری شمس یکی ، قمر یکی ، یکی به زهد مشتری مدینه گشته مامن حور وفرشته و پـــــــری که زد قدم در این جهان به امر حی سرمدی سه دسته گل زگلشن رسالت محمدی (ص) سه جان ثار راه حق شـــــاد و مصمم آمدند حسین با برادر و پسر به عالـــــــــم آمدند مژده بده به شیعیان که هر سه با هم آمدند به پیشواز نهضت ماه محــــــــــــرم آمدند نوح نبی و موسی و عیـــــسی و آدم و خلیل برای عرض تهنیت در بر خــــــــاتم آمدند که زد قدم در این جهان به امر حی سرمدی سه دسته گل زگلشن رسالت محمدی (ص) آمده اند این سه تن که یاری خـــدا کنند خدای را زخوردن جام بلا رضـــــــا کنند فطرس پر شکسته را بال پــری عطا کنند مشت یزید سفله را به نام عـــشق وا کنند جان گران بها ی خود به راه حق فدا کنند زجلوة قیام خود قیامتی بپا کنند که زد قدم در این جهان به امر حی سرمدی سه دسته گل زگلشن رسالت محمدی (ص)
هدایت شده از KHAMENEI.IR
10.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 پخش مستند غیر رسمی۶؛ روایتی از انس رهبر انقلاب با کتاب و اهالی فرهنگ 🔶 جمعه ۲۷ بهمن؛ ساعت ۱۴:۳۰ به‌صورت همزمان از KHAMENEI.IR و شبکه سه سیما 🔷 جمعه ۲۷ بهمن؛ ساعت ۲۲:۴۵ از شبکه افق سیما 🔶 سه‌شنبه ۱ اسفند؛ ساعت ۲۰ از شبکه نسیم 👆 این مستند آبانماه امسال و همزمان با هفته کتاب در کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران رونمایی شد و پس از نمایش برای مخاطبان تخصصی، اکنون به قاب تلویزیون رسیده است. 💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در مدح حضرت علی(علیه السلام) چو به آب زندگی از قدم گل ممکنات سرشته شد همه را ز کلک منیع حق رقم ممات نوشته شد احدی ز موت نشد رها به حیات اگرچه فرشته شد ز اجل مقام تو شد اجل که اجل به تیغ تو کشته شد تویی آنکه مرگ نبرده جان ز صف قتال تو یا علی تو چه بنده‌ای که خدائیت ، ز خداست منصب و مرتبت رسدت ز مایه‌ی بندگی ، که رسی به پایه‌ی سلطنت احدی نیافت ز اولیا ، چو تو این شرافت و منزلت همه خاندانِ تو در صفت، چو توأند مشرقِ معرفت شده ختم دوره‌ی عِلم و دین ، به کمالِ آل تو یا علی تو همان مَلیکِ مُهیمنی ، که بهشت و جنّت و نه فلک شده ذکرِ نام مقدّست ، همه وِردِ اَلسنه‌ی مَلَک پیِ جستجوی تو سالکان ، به طریقت آمد یک به یک به خدا که احمدِ مصطفی ، به فلک قدم نزد از سَمَک مگر آنکه داشت در این سفر طلبِ وصالِ تو یا علی تویی آن¬که تکیه‌یِ سلطنت ، زده‌ای به تخت مؤبّدی به فرازِ فرقِ مبارکت ، شده نصب تاج مُخلّدی ز شکوه شأن تو بر مَلا ، جَلَواتِ عِزِّ ممجّدی متصرّف آمده در یَدَت ملکوتِ دولتِ سرمدی تو نه آن شهی که ز سلطنت ، بود اعتزالِ تو یا علی تویی آنکه هستی ما خلق شده بر عطای تو مستدل ز محیط جود تو منتشر قطرات جان رشحات دل به دل تو چون دل عالمی دل عالمی شده متصل نه همین منم ز تو مشتعل نه همین منم به تو مشتغل دل هر که می نگرم در او بود اشتغال تو یاعلی به می خُمِ تو سِرشته شد ، گِل کاس جانِ سبوکشان ز رَحیقِ جام تو سرگران، سِر سرخوشان،دل بیهُشان به پیاله‌ی دلِ عارفان ، شده ترکِ چشمِ تو می‌فشان نه منم ز باده‌ی عشق تو ، هله مست و بی‌دل و بی‌نشان همه کس چشیده به قدرِ خود، ز میِ زُلالِ تو یا علی ز بقای ملک و زوال او نرسد به جاه تو منقصت که بس است همت بنده را چو رسد به دولت معرفت بلی آنچه بنده طلب کند دهدش خدای ز مَكْرُمَت نشد از خدای تو موهبت به تو گر خلافت و سلطنت ز خدا نبوده بجز خدا طلب و سوال تو یاعلی تویی آنکه سِدره‌ی مُنتهی ، بُودَت بلندیِ آشیان رسد استغاثه‌ی قدسیان ، به درت ز لانه‌ی بی‌نشان به مکان نیائی و جلوه‌ات ، به مکان ز مشرقِ لا‌مکان چو به اوج خویش رسیده‌ای ‌، ‌ز عُلُوّ ِ قدر و سُمُوّ ِ شان همه هفت کرسی و نُه طبق، شده پایمال تو یا علی نه همین بس است که گویمت ، به وجودِ جود مکرّمی نه همین بس است که خوانمت ، به ظهورِ فیض مقدّمی تو مُنزّهی ز ثنای من ، که در اوجِ قُدس قدم همی به کمال خویش معرّفی ، به جلالِ خویش مُسلّمی نه مراست قدرت آنکه دم ، زنم از جلال تو یا علی تویی آن که میم مشیّتت ، زده نقشِ صورتِ کاف و نون فلک و زمین به اراده‌ات ، شده بی‌ سکون شده با سکون به کتابِ عِلم تو مُندرج ، بُوَد آنچه کان و ما‌یکون تویی آن مُصوّرِ ما‌خَلَق ، که من الظّواهرِ والبُطون بُوَد این عوالم کُن فکان، اثرِ فِعال تو یا علی تویی آن که ذات کسی قرین ، نشده است با احدیتّت تویی آن که بر احدیّتت ، شده مُستدل صمدیّتت نرسیده فردی و جوهری ، به مقام مُنفردیتت نشناخت غیر تو هیچ‌کس ، ازّلیتت ابدّیتت تو چه مبدأ‌یی که خبر نشد ، كسی از مآلِ تو یا علی ز بروق طلعت انورت شده خلق، آتش موقده که بود طلوع و بروز او همه از مشارق اَفئده نه همین شرارهء عشق تو زده بر قلوب مجرَّده ز جبل علم زده بر شجر ز محل دیر به بتکده تو چه مشعلی که ز نور حق بود اِشتعال تو یا علی ز کمند کید بلیس دون دل هر کسی نشود رها مگر آن که بسته فؤاد خود به خدا و رسته ز ماسوا چو کشیده خصم کمند خود همه جا نهفته و برملا ز جهات ستّه بود مرا به محال کوی تو التجا که محال دشمن دین بود گذر از محال تو یا علی نه فرشته یافته در بشر چو تو ذوالکرم چو تو ذوالعفا نه بشر شنیده فرشته را به چنین صفت به چنین صفا به خدا ظهور عجایبی چو تو نیست در بشر از خدا که تعجّب است به حقّ ِ حق، ز تو آن قناعت و این سخا به طراز سورهء هل اتی‘ چه نکوست فال تو یا علی تو که از علایق جان و تن ، به کمالِ قُدس مُجرّدی تو که بر سرائرِ معرفت ، به جمالِ اُنس مُخلّدی تو که فانی از خود و مُتّصف ، به صفاتِ ذاتِ محمّدی به شؤنِ فانیِ این جهان ، نه مُعطّلی نه مقیّدی بود این ریاست دنیوی ، غم و اِبتهالِ تو یا علی تو همان تجلّیِ ایزدی ، که فراز عرشی و لا مکان دهد آن فؤاد و لسان تو ، ز فروغ لوح و قلم نشان خبری ز گردش چشم تو ، حرکات گردش آسمان تو که ردّ شمس کُنی عیان ، به یکی اشاره‌ی ابروان دو مُسخّر آمده مِهر و مَه ، هله بر هلالِ تو یا علی هله‌ ای موحّدِ ذاتِ حق، که به ذات ، معنی وحدتی هله ای ظهورِ صفاتِ حق، که جهان فیضی و رحمتی به تو گشت خِلقتِ کُن فکان ، که ظهورِ نورِ مشیّتی چو تو در مداینِ علمِ حق ، زشرف مدینه‌ی حکمتی سَیَلانِ رحمت حق بُوَد ، همه از جِبال تو یا علی نه عجب که خیل کروبیان همه خادم آمده بر درت
عظموتیان، ولهوتیان شده مات منظر و محضرت تو چو دیو نفس کشته ای ملک آمده ست مسخرت به مقام و رتبه چو از ملک متعال آمده جوهرت گذرد ز پرّ فرشتگان طیران بال تو یا علی نه عجب که ذوق تکلمت به کلیم نطق و بیان دهد نه عجب که شوق تبسمت به مسیح روح روان دهد به روان پیر دم جوان به علیل تاب و توان دهد به لحد عظام رمیم را هیجان فزاید و جان دهد گذرد نسیم شمال اگر شبی از شمال تو یا علی منم آن مجرد زنده دل که دم از ولای تو می زنم ره کوه و دشت گرفته ام قدم از برای تو میزنم به همین نفس که تو دادیم نفس از ثنای تو می زنم شب و روز حلقهء التجا به در سرای تو میزنم نروم اگر بکشی مرا ز صف نعال تو یا علی چه اگر مقدر عاصیان شده از مشیت کبریا درکات دوزخ جان گزا که رقم شد از قلم قضا چو مراست مهر تو مُهر دل،ز گنه نترسم و از جزا تو اگر به دوزخ عاصیان نشوی به روز جزا رضا ندهد خدای ملال ما که دهد ملال تو یا على نرسید کشتی همتم ز یم غمت به کناره ای بشکست فُلک مرا فلک به حجاره ای ز اشاره ای به همین خوشم که نشسته ام به شکسته ای و به پاره ای چه کنم ز غرق شدن مرا نه علاج هست و نه چاره ای مگرم ز غیب مدد کند یکی از رجال تو یا علی تو که آگه از نفحات حق به سرائرى و ضمائرى نظر خدائى و مطّلع ز بواطنی و ظواهری تو که بر تمامت انس و جان ز کرم معینی و ناصری تو که در عوالم کن فکان به احاطه حاضر و ناظری ز چه رو به پرسش حال ما نشود مجال تو یا علی بنگر (فؤاد) شکسته را ، به دَرَت نشسته به التجا به سخا و بذل تواش طمع ، به عطا و فضلِ تواش رجا اگرش بِرانی از آستان ، کُند آشیان به کدام جا ز پناهِ ظلِّ وسیع تو ، هم اگر رود برود کجا که محیط کون و مکان بُوَد فلکِ ظلالِ تو یا علی
‌🔴 ✍حضرت موسی (علیه‌السلام) در جایی نشسته بود، ناگاه ابلیس که کلاهی رنگارنگ بر سر داشت نزد موسی آمد. وقتی که نزدیک شد، کلاه خود را برداشت و مؤدبانه نزد موسی (علیه‌السلام) ایستاد. 🔸موسی (علیه‌السلام) گفت: تو کیستی؟ ابلیس گفت: من ابلیس هستم! حضرت موسی (علیه‌السلام) گفت: آیا تو ابلیس هستی؟ خدا تو را از ما و دیگران دور گرداند! ابلیس گفت: من آمده‌ام به خاطر مقامی که در پیشگاه خدا داری، بر تو سلام کنم! 🔹موسی (علیه‌السلام) گفت: این کلاه چیست که بر سر داری؟ ابلیس گفت: با رنگ‌ها و زرق و برق‌های این کلاه، دل انسان‌ها را می‌ربایم. موسی (علیه‌السلام) گفت: به من از گناهی خبر ده که اگر انسان آن را انجام دهد، تو بر او چیره می‌شوی و هر جا که بخواهی، او را می‌کشی. 🔸ابلیس گفت: إذا أعجَبَتهُ نَفسُهُ ، و استَكثَرَ عَمَلَهُ ، و صَغُرَ في عَينِهِ ذَنبُهُ . سه گناه است که اگر انسان گرفتار آن بشود، من بر او چیره می‌گردم: 1- هنگامی‌که او، خودبین شود و از خودش خوشش آید؛ 2- هنگامی‌که او عمل خود را بسیار بشمارد؛ 3- هنگامی‌که گناهش در نظرش کوچک گردد. 📚 اصول کافی، ج 2، ص 262
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فعال مجازی اهل سنت: دو کلمه می‌گویم، شیعه در لبنان اسرائیل را می‌زند. شیعه در عراق آمریکا را می‌زند. شیعه در یمن کشتی‌های اسرائیل را می‌زند. اما اهل سنت یک مسیر ترانزیتی ایجاد کرده از امارات، عربستان و اردن می‌گذرد تا به رژیم صهیونیستی برسد! پس اینقدر علیه شیعیان لجن پراکنی نکنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴یه دستور فوق العاده برای رفع استرس و اضطراب و افسردگی🤌