چاره بعد از تو ندانیم ،
به جز تنهایی ...
#سعدی
#فاطمیه_۱۴٠۱
#شهید_رضا_داستانی
🍁 سفیر فارفان 🍁
🍂 @safirfarfan 🍂
من چنان عاشق رویت که ز خود بیخبرم
تو چنان فتنه خویشی که ز ما بیخبری
خفتگان را خبر از محنت بیداران نیست
تا غمت پیش نیاید غم مردم نخوری
#سعدی
.........⛈ سفیر فارفان 🌨.........
❄️ @safirfarfan ❄️
اسکار بهترین تعریف از حال خراب میرسه به جناب سعدی، اونجا که میگه:
گهی بر درد بی درمان بگریم
گهی بر حال بی سامان بخندم
#سعدی
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست
در باغ لاله روید و در شوره بوم خس
#سعدی
#تک_بیت
.........⛈ سفیر فارفان 🌨.........
❄️ @safirfarfan ❄️
یا رسول الله
«دو عالم را به یک بار از دل تنگ
برون کردیم تا جای تو باشد»
#سعدی
حقیقتا آفرین به خدا که توانسته همچین کسی را به ما نشان دهد
دوستان عیدتان مبارک
زیارتشون قسمتتون ان شاالله.
روزی که زیر خاک تن ما نهان شود
وانها که کردهایم یکایک عیان شود
یارب به فضل خویش ببخشای بنده را
آن دم که عازم سفر آن جهان شود
#سعدی
خیلی زود وقت رفتن می رسه
ببخشیم و بگذریم
نه هر چه جانورند آدمیتی دارند
بس آدمی که در این ملک نقش دیوارند
سیاه سیم زراندوده چون به بوته برند
خلاف آن به در آید که خلق پندارند
کسان به چشم تو بیقیمتند و کوچک قدر
که پیش اهل بصیرت بزرگ مقدارند
برادران لحد را زبان گفتن نیست
تو گوش باش که با اهل دل به گفتارند
که زینهار به کشی و ناز بر سر خاک
مرو که همچو تو در زیر خاک بسیارند
به خواب و لذت و شهوت گذاشتند حیات
کنون که زیر زمین خفتهاند بیدارند
که التفات کند عذر کاین زمان گویند
کجا به خوشه رسد تخم کاین زمان کارند
هزار جان گرامی فدای اهل نظر
که مال و منصب دنیا به هیچ نشمارند
کرا نمیکند این پنج روزه دولت و ملک
که بگذرند و به ابنای دهر بگذارند
طمع مدار ز دنیا سر هوا و هوس
که پر شود مگرش خاک بر سر انبارند
دعای بد نکنم بر بدان که مسکینان
به دست خوی بد خویشتن گرفتارند
به جان زندهدلان سعدیا که ملک وجود
نیرزد آن که وجودی ز خود بیازارند
#شعر_پارسی
#سعدی
.........⛈ سفیر فارفان 🌨.........
❄️ @safirfarfan ❄️
.
مدارا میکنم با درد چون درمان نمییابم
#سعدی
.........⛈ سفیر فارفان 🌨.........
❄️ @safirfarfan ❄️
.
خشم بیش از حد گرفتن وحشت آرد
و لطف بیوقت هیبت ببرد ،
نه چندان درشتی کن که از تو سیر گردند و نه چندان نرمی که بر تو دلیر شوند
#سعدی
فرخ صباح آن ڪه تو بر وی نظرڪنی
فیروز روز آن ڪه توبر وی ڪَذرڪنی
اے آفتاب روشــن و اے ســایه هماے
مارانڪَاهی از تو تمامست اڪَر ڪنی
#سعدی
.........🍀 سفیر فارفان 🍀.........
☘ @safirfarfan ☘
بازآ که در فراقِ تو چشمِ امیدوار
چون گوشِ روزهدار بر الله اکبر است
گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم
هر روز عشق بیشتر و صبر کمتر است
#سعدى
آن را که نظر به سوی هر کس باشد
در دیدهٔ صاحبنظران خس باشد
قاضی به دو شاهد بدهد فتوی شرع
در مذهب عشق شاهدی بس باشد...
#سعدی
اول اردیبهشت روز #سعدی مبارک
.........🍀 سفیر فارفان 🍀.........
☘ @safirfarfan ☘
ز اندازه بیرون تشنهام ساقی بیار آن آب را
اول مرا سیراب کن وآنگه بده اصحاب را
من نیز چشم از خواب خوش بر مینکردم پیش از این
روز فراق دوستان شبخوش بگفتم خواب را
هر پارسا را کآن صنم در پیش مسجد بگذرد
چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را
من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن
گر وی به تیرم میزند اِستادهام نُشّاب را
مقدار یار همنفس چون من نداند هیچکس
ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را
وقتی در آبی تا میان دستی و پایی میزدم
اکنون همان پنداشتم دریای بیپایاب را
امروز حالا غرقهام تا با کناری اوفتم
آنگه حکایت گویمت درد دل غرقاب را
گر بیوفایی کردمی یَرغو به قاآن بردمی
کآن کافر اعدا میکشد وین سنگدل احباب را
فریاد میدارد رقیب از دست مشتاقان او
آواز مطرب در سرا زحمت بُوَد بواب را
سعدی! چو جورش میبری نزدیک او دیگر مرو
ای بیبصر! من میروم؟ او میکشد قلاب را
#سعدی
غزل شماره ۸
#شعر_پارسی
اول اردیبهشت روز #سعدی گرامی باد
.........🍀 سفیر فارفان 🍀.........
☘ @safirfarfan ☘
قصیدهٔ شمارهٔ ۷
- موعظه و نصیحت
ایهاالناس جهان جای تن آسانی نیست
مرد دانا، به جهان داشتن ارزانی نیست
خفتگان را چه خبر زمزمهٔ مرغ سحر؟
حیوان را خبر از عالم انسانی نیست
داروی تربیت از پیر طریقت بستان
کادمی را بتر از علت نادانی نیست
روی اگر چند پری چهره و زیبا باشد
نتوان دید در آیینه که نورانی نیست
شب مردان خدا روز جهان افروزست
روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست
پنجهٔ دیو به بازوی ریاضت بشکن
کاین به سرپنجگی ظاهر جسمانی نیست
طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی
صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست
حذر از پیروی نفس که در راه خدای
مردم افکنتر ازین غول بیابانی نیست
عالم و عابد و صوفی همه طفلان رهند
مرد اگر هست به جز عارف ربانی نیست
با تو ترسم نکند شاهد روحانی روی
کالتماس تو به جز راحت نفسانی نیست
خانه پرگندم و یک جو نفرستاده به گور
برگ مرگت چو غم برگ زمستانی نیست
ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند
بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست
آخری نیست تمنای سر و سامان را
سر و سامان به از بیسر و سامانی نیست
آن کس از دزد بترسد که متاعی دارد
عارفان جمع بکردند و پریشانی نیست
وانکه را خیمه به صحرای فراغت زدهاند
گر جهان زلزله گیرد غم ویرانی نیست
یک نصیحت ز سر صدق جهانی ارزد
مشنو ار در سخنم فایده دو جهانی نیست
حاصل عمر تلف کرده و ایام به لغو
گذرانیده، به جز حیف و پشیمانی نیست
سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی
به عمل کار برآید به سخندانی نیست
تا به خرمن برسد کشت امیدی که تراست
چارهٔ کار به جز دیدهٔ بارانی نیست
گر گدایی کنی از درگه او کن باری
که گدایان درش را سر سلطانی نیست
یارب از نیست به هست آمدهٔ صنع توایم
وانچه هست از نظر علم تو پنهانی نیست
گر برانی و گرم بندهٔ مخلص خوانی
روی نومیدیم از حضرت سلطانی نیست
ناامید از در لطف تو کجا شاید رفت؟
تو ببخشای که درگاه تو را ثانی نیست
دست حسرت گزی ار یک درمت فوت شود
هیچت از عمر تلف کرده پشیمانی نیست
#سعدی
#شعر_پارسی
.........🍀 سفیر فارفان 🍀.........
☘ @safirfarfan ☘
گر تو شیرین زمانی نظری نیز به من کن
که به دیوانگی از عشق تو فرهاد زمانم
نه مرا طاقت غربت نه تو را خاطر قربت
دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم
من همان روز بگفتم که طریق تو گرفتم
که به جانان نرسم تا نرسد کار به جانم
درم از دیده چکان است به یاد لب لعلت
نگهی باز به من کن که بسی در بچکانم
سخن از نیمه بریدم که نگه کردم و دیدم
که به پایان رسدم عمر و به پایان نرسانم
#سعدی
.........🍀 سفیر فارفان 🍀.........
☘ @safirfarfan ☘
🔻مردم آزار
مردمآزاری را حکایت کنند که سنگی بر سر درویشی زد. درویش را مجال انتقام نبود. سنگ را نگاه همیداشت تا زمانی که ملک را بر آن لشکری خشم آمد و در چاه کرد. درویش اندر آمد و سنگ در سرش کوفت. گفتا: تو کیستی و مرا این سنگ چرا زدی؟ گفت: من فلانم و این همان سنگ است که در فلان تاریخ بر سر من زدی. گفت: چندین روزگار کجا بودی؟ گفت: از جاهت اندیشه همیکردم، اکنون که در چاهت دیدم فرصت غنیمت دانستم.
ناسزایی را که بینی بخت یار
عاقلان تسلیم کردند اختیار
چون نداری ناخن درنده تیز
با ددان آن به که کم گیری ستیز
هر که با پولاد بازو پنجه کرد
ساعد سیمین خود را رنجه کرد
باش تا دستش ببندد روزگار
پس به کام دوستان مغزش بر آر
حکایتهای #سعدی
#شعر
.........🍀 سفیر فارفان 🍀.........
☘ @safirfarfan ☘
هدایت شده از سفیرفارفان
🔻مرد پارسا
یکی از پادشاهان پارسایی را دید، گفت: هیچت از ما یاد میآید؟ گفت: بلی، هروقت که خدای را فراموش میکنم.
هر سو دَوَد آن کَش ز بر خویش براند
وان را که بخواند به درِ کس ندواند
حکایتهای #سعدی
#گلستان
#شعر
.........🍀 سفیر فارفان 🍀.........
☘ @safirfarfan ☘
ماه فروماند از جمال محمد
سرو نباشد به اعتدال محمد
قدر فلک را کمال و منزلتی نیست
در نظر قدر با کمال محمد
وعدهٔ دیدار هر کسی به قیامت
لیلهٔ اسری شب وصال محمد
آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی
آمده مجموع در ظلال محمد
عرصهٔ گیتی مجال همت او نیست
روز قیامت نگر مجال محمد
وآنهمه پیرایه بسته جنت فردوس
بو که قبولش کند بلال محمد
همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد
تا بدهد بوسه بر نعال محمد
شمس و قمر در زمین حشر نتابد
نور نتابد مگر جمال محمد
شاید اگر آفتاب و ماه نتابند
پیش دو ابروی چون هلال محمد
چشم مرا تا به خواب دید جمالش
خواب نمیگیرد از خیال محمد
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
عشق محمد بس است و آل محمد
#شعر_پارسی
#سعدی
🍁🍂 سفیر فارفان 🍂🍁
🍁 @safirfarfan 🍁
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز
چو آتش در درخت افکند گلنار
دگر منقل منه آتش میفروز
چو نرگس چشم بخت از خواب برخاست
حسد گو دشمنان را دیده بردوز
بهاری خرم است ای گل کجایی
که بینی بلبلان را ناله و سوز
جهان بی ما بسی بودهست و باشد
برادر جز نکونامی میندوز
نکویی کن که دولت بینی از بخت
مبر فرمان بدگوی بدآموز
#سعدی
🌸 سفیر فارفان 🌸
🌸 @safirfarfan 🌸
آن شب که تو در کنار مایی روزست
وان روز که با تو مـیرود نوروزست
دی رفـت و به انتظار فـردا منشین
دریاب که حاصل حیات امروزست
#سعدی
🌸 سفیر فارفان 🌸
🌸 @safirfarfan 🌸