eitaa logo
سفیرفارفان
2.1هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
64 فایل
اولین کانال خبری در شرق اصفهان خبری🌹 🌴شعر و ترانه🌴 🍂تک بیت های ناب🍃 🌻جملات ناب قرآنی ♥عارفانه و..... ارتباط با ادمین @safirtavakol
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 روزی، مردی به مهمانی «سلیمان دارایی» رفت. سلیمان هرچه در خانه داشت جلوی او گذاشت، كمی نان خشك بود و مقداری نمك و كوزه ای آب. او با روی خوش از مهمان خود پذیرایی می كرد و زیر لب شعر می خواند كه: « چشمِ تر و نانِ خشك و روی تازه! » مرد مهمان چشمش كه به نان افتاد گفت: « ای كاش كمی پنیر هم بود تا با این نان می خوردیم. » سلیمان بلند شد و به بازار رفت. قبای خود را در دكانی گرو گذاشت و به جای آن كمی پنیر گرفت و آورد. مهمان نان و پنیر را خورد و گفت: « خدا را شكر، من آدم قانعی هستم، روزی من همین بود كه خوردم. راضی هستم به رضای خدا. » سلیمان گفت: « اگر به آنچه خدا داده بود راضی بودی، قبای من در بازار به گرو نمی رفت.» ✨ سفیر فارفان ✨ ✨ @safirfarfan