🌻 حدیث صبحگاهی
#امام_زمان
#حجاب
#قرآن_کریم
#سپاه_مقتدر
#لبیک_یا_خامنه_ای
#پلیس_وظیفه_شناس_متشکریم
#کارگروهتخصصیخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
چند قاب از نماز امروز در #مصلی و چند ثانیه از شعرخوانی حاج مهدی رسولی برای #حاج_قاسم ...
برای ثبت در تاریخ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#امام_زمان
#حجاب
#قرآن_کریم
#سپاه_مقتدر
#لبیک_یا_خامنه_ای
#پلیس_وظیفه_شناس_متشکریم
#کارگروهتخصصیخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
حجت اشرف زاده-آیینه بیاورید عید آمده است-musicDel-320.mp3
3.99M
#ی_حس_خوب
😍
آیینه بیاورید عید آمده است
#عید_سعید_فطر مبارک به شما عاشقان درگاه الهی
#امام_زمان
#حجاب
#قرآن_کریم
#سپاه_مقتدر
#لبیک_یا_خامنه_ای
#پلیس_وظیفه_شناس_متشکریم
#کارگروهتخصصیخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🌷 ویژه
📸 حضور خانواده شهیدان روحالله عجمیان و آرمان علیوردی در دیدار امروز سران قوا و مسئولان نظام به مناسبت عید سعید فطر
#امام_زمان
#حجاب
#قرآن_کریم
#سپاه_مقتدر
#لبیک_یا_خامنه_ای
#پلیس_وظیفه_شناس_متشکریم
#کارگروهتخصصیخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم | #سپاه
◻️سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
▫️سپاه سعی داشته همهی عملی که انجام میدهد مقدس باشد، نه عمل بزرگ. عمل بزرگ، عمل ماندگار نیست. اینکه ما عمل بزرگ را عمل استراتژیک مینامیم، خیلی در تاریخ بوده است، امّا اثر او بر یک قبیله، بر یک قوم و بر یک ملت است. اثر اسکندر بر یونان قدیم است، امّا از دید ملت ایران منفور است. اثر نادر بر یک دورهای از ایران قابل افتخار است، امّا بر ملت دیگری قابل تنفر است. ولی عمل مقدس، عمل امام حسین(ع) است که در آن خودخواهی، خودمحوری، جاهطلبی، خویشاوندپروری راه ندارد.
#امام_زمان
#حجاب
#قرآن_کریم
#سپاه_مقتدر
#لبیک_یا_خامنه_ای
#پلیس_وظیفه_شناس_متشکریم
#کارگروهتخصصیخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🇮🇷
🌹سالروز تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی(دوم اردیبهشت/۱۳۵۸) به فرمان حضرت امام خمینی(ره) برتمامی سبز پوشان سبزقامت سپاه پاسداران وملت انقلابی ایران مبارک باد.
#سپاه
#لبیک_یا_خامنه_ای
.#امام_زمان
#حجاب
#قرآن_کریم
#سپاه_مقتدر
#لبیک_یا_خامنه_ای
#پلیس_وظیفه_شناس_متشکریم
#کارگروهتخصصیخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
♦️ خانم ملیکا زارعی در نماز عید فطر شرکت کردن و اونو توی پیجشون استوری کردن
🔹 خانم زارعی با وجود اینکه میدونید الان مورد حمله جماعت سلبریتی دوزاری قرار میگیرید اما بازم این کارو کردید.
احسنت به این شجاعت
.#امام_زمان
#حجاب
#قرآن_کریم
#سپاه_مقتدر
#لبیک_یا_خامنه_ای
#پلیس_وظیفه_شناس_متشکریم
#کارگروهتخصصیخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🔰 اهمیت پرداخت فطریه...
✨ مُعَتِّب پیشکار امام صادق علیه السلام میگوید حضرت به من فرمودند:
✨ اذْهَبْ فَأَعْطِ عَنْ عِيَالِنَا الْفِطْرَةَ وَ عَنِ الرَّقِيقِ وَ اجْمَعْهُمْ وَ لَا تَدَعْ مِنْهُمْ أَحَداً فَإِنَّكَ إِنْ تَرَكْتَ مِنْهُمْ إِنْسَاناً تَخَوَّفْتُ عَلَيْهِ الْفَوْتَ.
❓قُلْتُ وَ مَا الْفَوْتُ؟
✨قَالَ: الْمَوْتُ.
✨ زکات فطره خانواده و غلامان ما را حساب کرده و پرداخت کن و همه را در نظر بگير و از آنها كسی را فراموش نكن چرا كه اگر فردی از آنها را ترک كنی و از طرف او فطریه نپردازی من ترس از فوت او دارم.
❓عرض كردم: منظورتان از فوت چيست؟
✨حضرت فرمودند: [فوت یعنی] مرگ.
📚 کافی ج ۴ ص ۱۷۴
✍ مرحوم علامه مجلسی میفرماید: از این روایت فهمیده میشود زکات فطره برای حفظ جان انسان است، همانطور که زکات مال برای حفظ مال است. مرآة العقول ج۱۶ ص۴۲۴
🌷 توجه🌷توجه🌷
13.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥چهار تاکید مهم رهبری و یک حاشیه متفاوت در نماز عید فطر
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
#دختر_شینا قسمت چهل و سوم با خودم گفتم: «حتماً آقا شمس الله یا آقا تیمور آمدند سری به ما بزنند. ش
#دختر_شینا
قسمت چهل و چهارم
بچه های من لباس عید نمی خواهند.»
گفت: «ناراحت شدی؟!» گفتم: «خیلی! تو که نیستی زندگی مرا ببینی، کِی بالای سر من و بچه هایت بودی؟! ما هم به خدا دست کمی از بچه های شهدا نداریم.» عصبانی شد. گفت: «این حرف را نزن. همه ما هر کاری می کنیم، وظیفه مان است. تکلیف است. باید انجام بدهیم؛ بدون اینکه منّتی سر کسی بگذاریم. ما از امروز تا هر وقت که جنگ هست عید نداریم. ما هم درد خانواده شهداییم.»
بلند شدم و رفتم آن اتاق، با قهر گفتم: «من که گفتم قبول. معذرت می خواهم. اشتباه کردم.» بلند شد توی اتاق چرخی زد و در را بست و رفت. تا عصر حالم گرفته بود. بُق کرده بودم و یک گوشه نشسته بودم. نه حال و حوصله بچه ها را داشتم، نه اخلاقم سر جایش بود که بلند شوم و کاری بکنم. کلافه بودم. بغضی ته گلویم گیر کرده بود که نه بالا می آمد و نه پایین می رفت. هوا تاریک شده بود. صمد هنوز برنگشته بود. با خودم فکر کردم: «دیدی صمد بدون خداحافظی گذاشت و رفت.» از یک طرف از دستش عصبانی بودم و از طرف دیگر دلم برایش تنگ شده بود. از دست خودم هم کلافه بودم. می ترسیدم قهر کرده و رفته باشد. دیگر امیدم ناامید شده بود. بلند شدم چراغ ها را روشن کردم. وضو گرفتم تا برای نماز آماده بشوم. همان موقع، دلم شکست و گفتم: «خدایا غلط کردم، ببخش! این چه کاری بود کردم. صمدم را برگردان.» توی دلم غوغایی بود. یک دفعه صدای در آمد. صدای خنده و جیغ و داد بچه ها که بلند شد، فهمیدم صمدم برگشته. سر جانماز نشسته بودم. صمد داشت صدایم می زد: «قدم! قدم جان! قدم خانم کجایی؟!» دلم غنج رفت. آمدم توی اتاق. دیدم دو تا ساک بزرگ گذاشته کنار پشتی و بچه ها را بغل کرده. آهسته سلام دادم.
خندید و گفت: «سلام به خانمِ خودم. چطوری قدم خانم؟!»
به روی خودم نیاوردم. سرسنگین جوابش را دادم.