eitaa logo
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
1.7هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
5.6هزار ویدیو
166 فایل
🏵️ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻲ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰﺷﻮﺩ، ﭼﻴﺴت؟ النَّجْمُ الثَّاقِبُ🌠 ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺩﺭﺧﺸﺎنیﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﻇﻠمت را می شکافد @Sarbaze_Fadaei_Seyed_Ali ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
هفت شهر عشق قسمت بیستم.mp3
2.28M
📚کتاب صوتی هفت شهر عشق ✍مهدی خدامیان 🎙امین اخگر قسمت بیستم 0⃣2⃣ _ _ @SAGHEBIN | ثاقبین 🤍
📚مجموعه پنج جلدی «روایت تفکر» این مجموعه نگاهی تازه به تمدن‌های بشری رو برامون روشن کرده که تاریخ رو به شکلی کاوشگرانه مرور می‌کنه⤵️ 🔆 از اولین تمدن‌های مشرق زمین تا آبای کلیسا، از جمهوری روم تا میلاد مسیح و... 🔅این مجموعه زندگانی اقشار گوناگون و شیوه اداره جوامع و حکومت‌های مختلف رو برای مسئولان پژوهشگران و به ویژه جوانان آشکار می‌کنه 📘آسمان به زمین الصاق شد 📗دوباره به آسمان نگاه کن 📙من به قدرت رسید 📕این عصر قرمز است 📓در جهت عکس حرکت کن _ _ @SAGHEBIN | ثاقبین 🤍
1.63M
اگر کلیپ خداحافظی آقای رو دیدی، این صوت رو هم حتما گوش کن. تشکر | يجاهدون في سبيل الله ولا يخافون لومة لائم | 💡سید فخرالدین موسوی
هفت شهر عشق قسمت بیست و یکم.mp3
3.47M
📚کتاب صوتی هفت شهر عشق ✍مهدی خدامیان 🎙امین اخگر قسمت بیست و یک 1⃣2⃣ _ _ @SAGHEBIN | ثاقبین 🤍
💬 اگر در هنگام وضوگرفتن در حین مسح سر یا پا، دست ما به‌ طور سهوی و ناخودآگاه به محل مسح بخورد یا در حین مسح، از ادامه آن به دلایلی منصرف شویم، آیا می‌توان در همان هنگام، محل مسح را بار دیگر خشک کرده و دوباره مسح بکشیم؟ ✅ پاسخ: 🔹 همه مراجع تقلید: بله، می‌توان محل مسح را دوباره خشک کرده و سپس مسح نماید و وضو صحیح می‌باشد.    📚 منبع: استفتاء آنلاین از مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی 📚 @saghebin |ثاقبین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پیچ تاریخی قطعی است و مسیر به سمت انقلاب اسلامی دارد پیش می رود(۱۳۹۰) ⭕برژنسکی : شما چه بخواهید چه نخواهید، دنیا وارد پیچ تاریخی شده که تابلوهای این پیچ را آقای خمینی و خامنه‌ای قبلاً نصب کرده اند.(۱۳۹۴- جلسه پیمان آتلانتیک شمالی ناتو) 🇮🇷پیش بینی حیرت آور رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد پیچ تاریخی و با دیدن این ویدئو می توان گفت : شرط عاقبت بخیری، میزان اعتقاد به این حکیم، دانشمند و عالم روزگار ما است. مدت زمان : ۶:۴۱ حجم : ۱۳:۱۹ @saghebin |ثاقبین
هفت شهر عشق قسمت بیست و دوم.mp3
1.46M
📚کتاب صوتی هفت شهر عشق ✍مهدی خدامیان 🎙امین اخگر قسمت بیست و دو 2⃣2⃣ _ _ @SAGHEBIN | ثاقبین 🤍
👈اخبار مهم را از خبرگزاری های معتبر پیگیری کنیم و از باور کردن و انتشار محتواهای ساختگی و شایعات، پرهیز کنیم. @SAGHEBIN | ثاقبین
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در هر کجا باشد، آن جا خضراء است.🌱 ✨رفیق قلب مؤمن جزیره خضراء است؛ مراقبش باش.😉 @SAGHEBIN | ثاقبین🤍
هفت شهر عشق قسمت بیست و سوم.mp3
2.16M
📚کتاب صوتی هفت شهر عشق ✍مهدی خدامیان 🎙امین اخگر قسمت بیست و سه 3⃣2⃣ _ _ @SAGHEBIN | ثاقبین 🤍
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
منبع ثروت و نعمت در جهان، خداونده، فقط باید بهش اعتماد کنی🦋♥️ #انگیزشی _ _ @SAGHEBIN | ثاقبین 🤍
رفیق نتیجه اعتماد و ایمان به خداوند بهترین پاداش هاست.✨ چقدر روی خدا حساب می کنی؟🙃 @SAGHEBIN | ثاقبین🤍
هفت شهر عشق قمت بیست و چهارم.mp3
1.56M
📚کتاب صوتی هفت شهر عشق ✍مهدی خدامیان 🎙امین اخگر قسمت بیست و چهار4⃣2⃣ _ _ @SAGHEBIN | ثاقبین 🤍
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ اَعْدائُهُمْ اَجْمَعینْ 🔴 کرامت اخلاقی مسلمان (۱) ❌ معروف است که روزی مردی به خدمت فیلسوف بزرگ یونانی افلاطون آمد و نشست و از هر دری سخن می گفت. در میان سخن خطاب به افلاطون گفت امروز فلان مرد از تو می گفت که افلاطون عجب مرد بزرگی است و هرگز کسی چون او نبوده است. افلاطون چون این سخن بشنید سخت ناراحت شده و به فکر فرو رفت. آن مرد گفت ای حکیم، از حرف من چنین دلتنگ شدی؟ افلاطون پاسخ داد مرا از تو رنجی نرسید. ولی مصیبت بالاتر از این چه باشد که جاهلی مرا ستایش کند و کار من او را پسندیده آید؟ ندانم کدام کار جاهلانه کرده‌ام که او خوشش آمده و مرا به خاطر آن ستوده است. انسان کریم و عاقل هیچوقت همرنگ جاهلان نمی‌شود. 🔻ادامه دارد وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ✍️ حبیب‌الله یوسفی @SAGHEBIN | ثاقبین🤍
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ #داستان_شهدا #خداحافظ_سالار قسمت بیست و دوم حتی اگر حسین هم یاد پدرم نمی‌کرد
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ قسمت بیست و سوم واقعاً چاره ای نبود. بچه ها با بی میلی ساکهایشان را برداشتند. هوای گرم و شرجی و عطش روزه، بی حالمان کرده بود. تنها چیزی که در این برهوت تنهایی آراممان می‌کرد، ایمان به این راه و زیارت خانم بود. ماشینها عوض شده بودند، چند نفر از بچه های حزب الله لبنان با یک تویوتای دیگر، پشت سر ما می آمدند. مسیر هم عوض شده بود، ماشین از یک راه فرعی و از کنار دیوارهای بتنی به سمت زینبیه حرکت می‌کرد که یک مرتبه چند نفر با چهره هایی نیمه آشنا و لباسهایی نیمه نظامی جلویمان را گرفتند. ابوحاتم پیاده شد و به عربی چیزهایی به او گفتند. فوراً سوار ماشین شد و درجا دور زد که صدای تیر آمد. پرسیدم چرا برگشتید؟! اتفاقی افتاده؟ باشتاب و پرهیجان گفت: اطراف حرم درگیریه، نمیشه جلوتر رفت. عجب حال و اوضاعی شده بود. اندوه رفتن از سوریه و دوری حسین را می خواستیم با زیارت جبران کنیم که حالا با بسته شدن راه حرم، آن هم امکان پذیر نبود. سکوتی غمبار ماشین را پر کرده بود. ابوحاتم به دلداری و برای تلطیف فضا گفت: تا حالا چند بار تا نزدیک حرم اومدن اما نتونستن هیچ غلطی بکنن، این بار هم مثل دفعات قبل. حرف‌های ابوحاتم تمام شده و نشده، بغض زهرا شکست. با اینکه وجودم پر شده بود از درد، اما ناخودآگاه کلماتی بر زبانم جاری شد. قرص و محکم و مطمئن گفتم: دخترم! مطمئن باش دفعه بعد که بیاییم، دستمون به ضریح خانم میرسه، گریه نکن. از دمشق دور شدیم سارا و زهرا، هرازگاهی سر می چرخاندند و مانند فرزندانی که زور از مادر جداشان کرده باشند، نگاهی پرحسرت به پشت سر می انداختند. امین که در همین حضور چند روزه اش خیلی بیشتر از ما در متن حوادث قرار نه بود و این شرایط برایش بسیار معمولی تر از ما جلوه می‌کرد، با ابوحاتم گرم تعریف شد. من هم به قصد زیارت، آهسته و زیر لب دعای توسل را زمزمه کردم. گاهی هم نگاهی به بیرون و اطراف جاده می انداختم. مثل بار قبل مردم آواره، به مشقت، با هر وسیله ای به طرف بیروت می‌گریختند. اذان که شد صبر کردیم تا به محل مناسبی برای خواندن نماز برسیم. نمازمان را که خواندیم دوباره راه افتادیم و دنبال ماشین بچه های حزب الله به مسیرمان ادامه دادیم تا به بیروت رسیدیم. محل اسکانمان نزدیک جای قبلی بود. با همان قطع برق نیم روزه و هوای گرم دم کرده که تقریباً به آن عادت کرده بودیم و این عادت باعث میشد تا زودتر با این خانه به دوشی کنار بیاییم. ابوحاتم بلافاصله پس از استقرار ما، مقداری مواد غذایی برایمان تهیه کرد و به دمشق برگشت. باز هم ما ماندیم و خودمان، البته این بار حضور امین کمی از حس غربتمان میکاست. برای اینکه روزگار زودتر و بهتر بگذرد، دستی به سرو روی اتاق و آشپزخانه کشیدیم. آن روز از سربی میلی و خستگی، افطار فقط نان و هندوانه خوردیم. بعد از افطار هم دوباره رفتیم سراغ همسایه‌های ایرانی را گرفتیم و تا چند شب با آمدن یا رفتن به میهمانی افطار، خودمان را مشغول کردیم. زندگی در بیروت روال ساکن و یک نواختی داشت. نه مثل زندگی در تهران بود که کارهای خانه آن قدر مشغولم میکرد که گذر زمان را متوجه نمیشدم و نه مانند زندگی در دمشق بود که هر لحظه اش خبری بود و حادثه ای. از این فراغت و سکون زندگی در بیروت استفاده کردم و چند روزی را که آنجا بودیم ثبت خاطراتم را به صورت جدی آغاز کردم، تقریباً هر روز به صورت مداوم یادداشت‌هایی می‌نوشتم. ماه رمضان که تمام شد، حسین از دمشق آمد پیش ما. دخترها از شادی در پوست خود نمی گنجیدند، مثل پرندگان رها شده از قفس، بال بال میزدند. حسین هم به وجد آمده بود و نمیتوانست شور و شوق درونی اش را پنهان کند. برای لحظاتی زهرا و سارا را در آغوش کشید و بوسید. من هم مثل پروانه، دور حسین می چرخیدم و به صورت نورانی او که مثل چراغ می‌درخشید، نگاه کردم. امین مشتاق بود که اخبار سوریه را از زبان حسین بشنود و حسین مثل همیشه، طفره میرفت و با جمله هایی مثل «خوبه» یا همه چیز درست میشه، از زیر پاسخ دادن به سؤالات امین، شانه خالی میکرد. پرسیدم: کی رسیدی؟ - دیروز دم غروب. - پس چرا حالا... ؟ حرفم را برید و با شادی زایدالوصفی گفت: با سیدحسن نصر الله جلسه داشتم، اتفاقاً ازش یه هدیه ی خوب هم برای سارا خانم گرفتم. ❤️ 🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️🍃❤️
هفت شهر عشق قسمت بیست و پنجک.mp3
2.14M
📚کتاب صوتی هفت شهر عشق ✍مهدی خدامیان 🎙امین اخگر قسمت بیست و پنج5⃣2⃣ _ _ @SAGHEBIN | ثاقبین 🤍
📗خودسازی به سبک شهداخودسازی به سبک شهدا، فقط یک کتاب نیست؛ درس‌نامه‌ای است که شهیدان معلمانش هستند. ✨ما خودمان هم می‌دانیم که نیازمند خودسازی، محاسبه نفس و جهاد اکبر هستیم اما گاهی حس می‌کنیم بدون الگو، راه را بلد نیستیم؛ چه الگویی بهتر از شهدا؟! آن‌ها که از کلاس خودسازی، با نمره قبولی خارج شدند و به سوی بهشت برین پر کشیدند.🕊 @SAGHEBIN | ثاقبین🤍
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
💠چرا زنان از خانه گریزان اند؟ #خانواده _ _ @SAGHEBIN | ثاقبین 🤍
💠ویژگی های یک خانه‌ چیست؟! ۱.آرامش🦋 محیط و رابطه بین افراد به گونه‌ای است که اعضای خانواده👨‍👩‍👧‍👦 بذر آرامش را به یکدیگر می بخشند. یک زن🧕، آرامش می خواهد تا بتواند آرام کند. کار او تکثیر آرامش است، مقدار کمی هم که آرامش داشته باشد چندین برابر آن را در خانه پخش می کند. ۲. معماری خانه🏡 خانه های آپارتمانی🏢 فقط برای زیر یک سقف بودن است نه آرامش روحی داشتن، معماری‌ای که حاصل مادی گرایی است . ⚠️یک خانه تنگ و باریک با سقف کوتاه و فضایی ناامن برای اعضای خانواده نمی‌تواند مایه آرامش باشد. ✍محسن عباسی ولدی 📚آسمانی نشان آسمانی بمان @SAGHEBIN | ثاقبین🤍
آن شبی که رقیه آمد.mp3
3.15M
آن شبی که رقیه آمد✨ 🕌من جایی جز در خانه ارباب نمی‌شناسم پایی که قرار بود قطع شود، مرخص می‌شود‼️ ✍مهدیه حدادیان 🎙امین اخگر @SAGHEBIN | ثاقبین 🤍
💠تلفظ ڪامل ڪلمات در نماز 💬مسأله در قرائت واجب است کلمات تلفظ شوند به گونه‌ای که قرائت بر آن صدق کند، از این رو قرائت قلبی؛ یعنی گذراندن کلمات در قلب بدون تلفظ آنها، کافی نیست. نشانه صدق قرائت این است که نمازگزار در صورتی که دچار سنگینی گوش یا سر و صدای محیط نباشد، بتواند آنچه را می‌خواند و بر زبان جاری می‌کند، بشنود. 📚 پی‌نوشت: رساله نماز و روزه آیت‌الله خامنه‌ای، مسأله ۱۹۸ @SAGHEBIN | ‌ثاقبین 🤍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢این کلیپ تقدیم به خانمهای چادری 📌 خانم چادری لطفا قدم هایت را در این روزهای سخت محکم و با صلابت تر بردار ،بگذار همه بفهمند که این چادر اوج عزت است و اعتماد به نفس آفرین .و برهنگی آنها یعنی کمبود شخصیتی که میخواهند با عریان شدن جبرانش کنند. به خودت افتخار کن که خدا چنین توفیقی را در آخرالزمان به تو داده ☺️ @SAGHEBIN | ثاقبین 🤍
2.04M
دلنوشته صوتی اگر دوست داشتید گوش کنید. ‏|يجاهدون في سبيل الله ولا يخافون لومة لائم | 💡سیدفخرالدین موسوی 🔴 @SAGHEBIN | ثاقبین 🤍