ثاقبین
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ #داستان_شهدا #خداحافظ_سالار قسمت پنجاه و پنجم از چاله قام دین تا سبزه میدون اوم
🍃❤️🍃❤️
❤️🍃❤️
🍃❤️
❤️
#داستان_شهدا
#خداحافظ_سالار
قسمت پنجاه و ششم
شهادت شهبازی داغی سنگین بر دل حسین بود. این را در لابه لای، نامه ای که برایم نوشت، فهمیدم. نوشته بود:« محمود شهبازی رفت. دنیا براش کوچیک بود، خیلی کوچیک!» و در انتهای نامه احوال وهب و بچه توراهی ام را پرسیده
بود.
فرزندمان پسر بود و قرار بود اسمش مهدی باشد. پا به ماه بودم. خواهرم ایران از وهب مواظبت میکرد. عمه هم تهران بود و چند ماهی میشد که پدرم، پس از سالها تنهایی، به اصرار بزرگ ترها، زن گرفته بود. وقتی مهدی به دنیا آمد از بیمارستان به خانه آمدم.
نه همسری نه مادری و نه مادر شوهری، تنها ایران بود که مثل پروانه دورم میچرخید. دلم داشت از غصه میترکید. انگار نه انگار که مهدی به دنیا آمده است. اما باید غصه و دلتنگی ام را پنهان میکردم
سر بیشتر کوچه ها، حجله شهید گذاشته بودند. شهدای عملیات جدیدی به نام رمضان. حالا فهمیدم که چرا حسین نمی توانست .بیاید. کم کم جای خالی حسین را برای ما حاج آقا سماوات و همسرش پر کردند. حاج آقا هر روز دم غروب برایمان نان سنگک میآورد. ماه رمضان بود، وهب زولبیا، بامیه می خواست. تهیه میکرد و به خانه میداد. پیغامهای حسین را هم میرساند که دارد نیروی های تیپ محمد رسول الله را برای مقابله با اسرائیلی ها که به جنوب لبنان حمله کرده اند، از مهرآباد به سوریه میفرستد.
پرسیدم:«حسین هم میره؟!»
جواب داد:«اگر بخواد بره حتما سری به شما میزنه.»
روز آخر ماه رمضان بود، روز جمعه و روز قدس. سر ظهر داشتم مهدی را شیر میدادم که انگار زلزله شد. ساختمان لرزید و صدای انفجاری مهیب شهر را لرزاند. رفتم سر پشت بام و توده عظیم و سیاهی که مثل قارچ از وسط شهر به آسمان میرفت را دیدم. محل نماز جمعه در استادیوم ورزشی بمباران شده بود. آن روز بیش از ۱۲۰ زن و بچه که روی سجاده نماز نشسته بودند، قطعه قطعه شدند. بمب وسطشان خورده بود. خواهران حسین، منصور و اکرم شاهد این صحنه بودند و قطعه های گوشت را از گوشه و کنار جمع کرده بودند. و عصر همان روز با حالت رنگ پریده آمدند. خسته بودند. رفته بودند گورستان برای شستن شهدا. اکرم خانم که به آب و آبکشی، دقیق و حساس بود، با لیف و کیسه حمام و سنگ پا، پیکر شهدا را شسته بود. منصور خانم میخندید و میگفت:«پروانه، نبودی ببینی، اکرم برای شهدا سنگ پا میکشید. خوش به حال مرده یا شهیدی که اکرم اونو بشوره. مثل برف سفید و تمیز میشه.»
اکرم هم که هنوز توی حال و هوای غسالخانه بود، پشت دستش میزد و برای من، از دست و پاها از بدن جدا افتاده، و از دخترکانی که هنوز هویتشان معلوم نشده بود، میگفت. عملیات رمضان تمام شد. ماه رمضان هم تمام شد. شهدای بمباران نماز جمعه دفن شدند و حسین آمد.
مهدی ۱۷ روزه بود. یک چشم حسین خندان و چشم دیگرش گریان بود. خنده
برای آمدن مهدی و گریه برای رفتن حاج محمود شهبازی.
مهدی را بغل کرد و دهنش را نزدیک گوشش برد و برایش اذان و اقامه خواند. گفتم:«از وهب آروم تره.»
گفت:«حتماً تو آروم بودی که مهدی هم آروم تره.»
به جای پاسخ نگاهش کردم، یک نگاه معنی دار. از همان نگاه، پاسخم را شنید و لحنش را تغییر داد:«میدونم که این چند ماه که نبودم به تو، چه گذشته ولی خدا شاهده که باید جبهه می موندم. حاج محمود، یه شب قبل از ورود ما به خرمشهر شهید شد و کارش افتاد رو دوش من. بعد از نبرد دو ماهه برای آزادی خرمشهر، عملیات رمضان رو برای به سرانجام رساندن جنگ ادامه دادیم، اما سمبه دشمن پرزور بود و هرچی زدیم، به در بسته خوردیم. توی دژها و خاکریزهای مثلثی کوشک و شلمچه گیر کردیم. همزمان بنا شد که بخشی از نیروهامون رو به جنوب لبنان بفرستیم. حاج احمد خودش زودتر از بقیه رفت و با چند نفر دیگه به اسارت گروهی در اومدن که دستشون با اسرائیلی ها یکی بود. حاج همت برای هدایت نیروها به سوریه و جنوب لبنان رفت و منو از دم پله هواپیما برگردوند. مجبور شدم بمونم. آیا با این شرایط، میتونستم حتی یه روز به شما سر بزنم؟!» رک و صریح گفتم:«آره، به اندازه یه رفت و برگشت یک روزه میتونستی بیای و بری. همون طور که برای مداوای زخمت اومدی و رفتی.» سرش را پایین انداخت، وهب با زبان کودکانه اش گفت:«بابا نبودی هواپیماها، بمب انداختن روی سر مردم.»
حسین مهدی را بغل کرده بود وهب را هم روی زانویش نشاند و خطاب به من
گفت:«پیداست که زخم پای من خوب شده اما زخم دل تو، نه.»
بغضی گلوگیر داشت خفه ام میکرد. بریده بریده، گفتم:« زخم زبونها میشنوم که جگرم رو میسوزونه. میگن همه امکانات مملکت مال پاسدارها شده و غرق در رفاهن. میگن، فرماندهان، بچه های مردم رو میفرستن جلوی گلوله و خودشون جلو نمی رن میگن...» و ترکیدم. حسین بچه هایش را به سینه چسباند و دردمندانه گفت:«پروانه، امتحان تو از امتحان من، جنگِ من، زخم من، سخت تره.
❤️
🍃❤️
❤️🍃❤️
🍃❤️🍃❤️
🛑 پلیس فتا: ۹۱ درصد حجم «آلودگی جرایم غیر اخلاقی» مربوط به اینستاگرام است
رئیس پلیس فتای فراجا:
🔹طرح برخورد با جرایم اخلاقی و مغایر با شئونات اسلامی، اجتماعی و فرهنگی؛ شامل لایوهای مستهجن، تولید محتوای مبتذل و مدلینگ در فضای مجازی اجرا خواهد شد.
🔹از ابتدای سال جاری تا کنون تعداد ۹۸۳۵ تارنما نیز مورد رصد عام قرار گرفتند که با بررسی اطلاعاتی سایبری بر روی ۳۸۴۲ فقره تارنمای مشکوک تعداد ۱۷۶۵ مورد مجرمانه مشاهده شد.
🔹شبکه اجتماعی اینستاگرام با بیش از ۹۱ درصد؛ کماکان بیشترین حجم آلودگی جرایم غیر اخلاقی را به خود اختصاص داده است.(ایسنا)
@SAGHEBIN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢انهدام شبکههای فریب و قاچاق دختران
🔹مأموران فراجا باندهای فساد و فحشا را که با فریب دختران، آنها را مورد اغفال و سوء استفاده قرار داده و به صورت قاچاق به کشورهای دیگر میفرستادند شناسایی و دستگیر کردند.
🔹در فیلم زیر، چند نفر از دستگیرشدگان از تباهیِ زندگی خود در پی وسوسههای اغوا کننده و وعدههای دروغین و فریبنده میگویند.
@SAGHEBIN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پیام مهم استاد رائفی پور برای مشارکت در دور دوم انتخابات
◽️«کار را که کرد؟ آنکه تمام کرد»
◽️حتما با تمام توان در انتخابات شرکت کنید و به هرکسی که صلاح میدانید رای بدهید و کار را تمام کنید.
📥 سخنرانی دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ - شهر ری
✅ فردا جمعه ۲۱ اردیبهشت، انتخابات دور دوم مجلس برگزار میشود
@SAGHEBIN
◽️سخنگوی نیروهای مسلح یمن: در عملیات مشترک نیروهای دریایی، پهپادی و موشکی ۲ کشتی اسرائیلی «MSC DEGO» و «MSC GINA» در خلیج عدن هدف قرار داده شد. ۲ عملیات ویژه نیز با هدف قرار دادن کشتی «MSC VITTORIA» انجام شد.
◽️رسانه عبری معاریو: مقاماتی که در کابینه اسرائیل ناگهانی و بدون حضور در عموم استعفا میدهند در حملات ایران کشته شده اند.
◽️امیر دریادار ایرانی، فرمانده نیروی دریایی ارتش: قرار است تا نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، هیئتی علمی - پژوهشی را برای تحقیقات علمی بیشتر، با آمادگی صد درصدی به قطب جنوب اعزام کند.
◽️رئیسجمهور: مسئله حجاب و عفاف هم وظیفه شرعی و هم وظیفه قانونی است. دشمن دنبال حیازدایی از جامعۀ ماست و مردم نمیگذارند دشمن به هدفش برسد. پایبندی زنان و دختران ما نسبت به حجاب ریشه در اعتقادات دارد.
@SAGHEBIN
عطر حریم تو از جنس گل یاسه.mp3
4M
🎊دخترای کانال روزتون مبارک🎊
عطر حریم تو از جنس گل یاسه
برتر از فرشته بانوی مطهره
#ولادت_حضرت_معصومه_س 💛
#رزق_شبانه
@SAGHEBIN
﷽ ان شاء الله تصمیم داریم ختم صلواتی که هر #شب_جمعه قرار داده میشود را به توفیق الهی و همت شما عزیزان تا زمان ظهور #امام_زمان (عج) که بسیار نزدیک است ادامه دهیم تا ان شاء الله بتوانیم با فرستادن این صلوات ها با نیتی که در ادامه خواهیم گفت به سهم خودمون باعث تعجیل در فرج و همچنین عاقبت به خیری خودمان شویم و بتوانیم به توفیق تبعیت و اطاعت کامل از حضرت برسیم و هر چه زودتر به توفیق حضور و بهره مندی از دوران فوق العاده بعد از ظهور نائل شویم.
هفته پیش الحمدلله به همت شما عزیزان بر اساس گزینه ای که انتخاب کردید از بین چندین کانال و گروه در تلگرام و ایتا که ختم در آن قرار داده شده بود، مجموعا حدود ۴۲۸ نفر شرکت کردند و حدود ۲۰۷ هزار صلوات فرستاده شد.
طبق بیانات بزرگان دین ، #صلوات برترین ذکر است و در رسیدن به حاجات بسیار سودمند و موثر است و این ذکر در تقرب پیدا کردن به خدا ، آمرزش گناهان، توشه آخرت و صفای باطن تاثیر بسیار زیادی دارد.
ان شاء الله همگی بتوانیم در این سُنت حسنه و پُر خیر و برکت ختم صلوات هر هفته شرکت کنیم و ان شاء الله خدا ما را از تمام ثوابها و آثار و برکات فوق العاده این صلوات ها بهرهمند فرماید و تک تک این صلوات ها را به عدد ما احاط به علمک(به تعداد بالاترین عددی که در احاطه ی علم خداست) از ما قبول فرماید. سعی کنیم صلوات ها را با آرامش و با توجه فرستیم.
برای شرکت در این ختم صلوات، روی لینک زیر کلیک کرده و گزینه ثبت را بزنید سپس تعداد صلواتی که تمایل دارید بفرستید را وارد کنید و سپس روی ثبت کلیک کنید تا ثبت شود.
https://EitaaBot.ir/counter/lh1fzx
@SAGHEBIN
🌷 امام رضا علیه السلام:
هر كس حضرت معصومه عليها السلام را در قم زيارت كند، چنان است كه مرا زيارت كرده است.
(كامل الزيارات ص۵۳۶)
🌸 سالروز #میلاد_حضرت_معصومه سلام الله علیها و #روز_دختر و #دهه_کرامت مبارک باد
@SAGHEBIN
🌼 امام رضا علیه السلام :
هیچ بنده ای چهل روز برای خداوند مخلص نگردید جز اینکه چشمه های حکمت از دلش بر زبانش جاری شد.
📗عیون اخبار الرضا(ع) ج۲ ص۶۹
📝 برای خدا مخلص شدن یعنی انسان کارهایش را فقط برای خدا انجام بدهد و حتی یک مقدار هم برای حرف مردم یا چیز دیگری نباشد. مثلا در نماز ، کمک به مردم و... یک ذره هم حرف و تشویق مردم را در نظر نگیرد و فقط برای خدا باشد.
@SAGHEBIN
💫 چله حضرت موسی علیه السلام فرصتی عالی برای خودسازی و ارتقای معنوی و به خدا نزدیک تر شدن
👈 امروز ( اول ذی القعده) همزمان با ولادت با سعادت حضرت معصومه (سلام الله عليها) اربعين كليمي شروع ميشود. اين تعبير كه در لسان بزرگان وارد است از آيهي « وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً » گرفته شده است.
🌼 آیت الله جوادی آملی در اين باره مي فرمايند:
🔸 از اول ذی القعده تا دهم ذی الحجه چهله وجود مبارک موسی کلیم الله بود. در آن روایتی از وجود مبارک رسول گرامی(ص) نقل کرده اند که اگر کسی چهل شبانه روز مواظب خود باشد و مراقب باشد، بیراهه نرود و راه کسی را نبندد، چشمه های حکمت از قلبش بر زبانش جاری می شود.
🔸 این در تمام عمر ممکن است کسی چهل روز را یا بیشتر مراقب باشد. این چهل روز را خیلی ها به عنوان اربعین کلیمی مواظب بودند.
🔸 در طول سال آدم مي تواند چله بگيرد، ولي بهارش اين چهل شب است؛ يعني از اوّل ذي قعده تا دهم ذيحجّه،آدم مواظب دهانش باشد كه غذاي بد وارد نشود؛ مواظب زبانش باشد كه حرف بد نزند؛ مواظب گوشش باشد كه حرف بد نشنود؛ مواظب چشمش باشد كه نگاه بد نكند؛ آنوقت سائر (رونده ) كارها خوب است. اينقدر كارهاي حلال هست كه آدم فرصت نمي كند به سراغ كار حرام برود!
🔸 سعي كنيم از اول اين اربعين يك عمل كوچك مستحبي را شروع كنيم ولو يك دعاي كوچك يا بحث محاسبه نفس چند دقيه اي هر شب. يا كه يك عمل خطا را در بين اعمالمان كم رنگ كنيم. مثلا يا نماز اول وقت نداريم. يا حضور قلب يا مثلا پر حرفي يا تكبر يا ... سعي كنيم در رفع آن.
همين و همين! مهم شروع كردن است. مهم حركت است. هرچند مختصر و ساده. حركت كنيم. حركتي متعالي.
(منبع: سایت حرکت متعالی بلاگفا)
@SAGHEBIN
✅ لیست زیر مواردی است که در چله کلیمی (موسوی) برای انجام دادن پیشنهاد میشود که در مجموع خیلی زمانبر نمیباشند ولی بسیار مهم و پُر خیر و برکت است و اجر و ثواب زیادی دارد و نقش مهمی در سعادت دنیا و آخرت انسان دارند. لازم نیست همه آنها را انجام بدیم بلکه هر کدام را که تمایل داشتیم، یادداشت کنیم و هر روز انجام بدیم.
📝 در این چهل روز با خدا شرط میکنیم که هر روز:
۱- تلاش میکنیم کارهایمان را با اخلاص کامل(یعنی فقط برای خدا) انجام دهیم، مثلا به خانواده یا شخصی اگر کمک و خدمتی میکنیم. حتی لحظه به لحظه زندگی مون فقط برای خدا باشد، نه برای حرف مردم و...
۲- ترک گناه: یعنی تمام تلاش و سعیمان را میکنیم که کامل واجبات را انجام دهیم و از گناهان دوری کنیم که از نمونه های مهم آن کنترل زبان و کنترل چشم است.
۳- خواندن دعای عهد هنگام صبح
۴- خواندن دعای فرج الهی عظم البلا...
۵- بعد از هر نماز در سجده ی شکر ، یک مرتبه دعای اللهم کن لولیک حجت بن الحسن...
و دعای کوتاه " اللهم عَجِّلْ لِوَلِيِّكَ الْفَرَجَ وَ الْعَافِيَةَ وَ النَّصْر و اجْعَلْنِا مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ "(خدایا در تعجیل در فرج مقرر کن و عافیت و نصرت به حضرت عنایت کن و ما را از یاری کنندگان او قرار ده) را با حضور ذهن و توجه به معنی و مفهوم آن از عمق وجودمان از خدا درخواست کنیم.
۶- هر روز ۱۰۰ مرتبه صلوات
(اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم)
۷- هر روز ۷۰ مرتبه استغفار
۸- سوره یاسین اول هر روز
۹- شرط کنیم در صورت امکان نمازهای واجب را اول وقت بخوانیم و اگر هم مقدور است به جماعت بخوانیم.
۱٠-خواندن نماز شب خصوصا سه رکعت آخر(نماز شفع و وتر) و اگر شب نتوانستیم بخوانیم در روز حتما قضای آن را بخوانیم.
۱۱- خواندن زیارت عاشورا
۱۲- حفظ آرامش و پرهیز از عجله و شتاب زدگی
۱۳- محاسبه نفس یعنی هر شب قبل از خواب، محاسبه کنیم چگونه در طول روز عمل کردیم کجاها بد رفتار کردیم یا اخلاص نداشتیم یا فکر یا کار بیهوده انجام دادیم و روی کاغذ بنویسیم و تلاش کنیم فردا آن را انجام ندهیم و بابت کارهای خوب خدا رو شکر کنیم و بابت کارهای بد از خدا طلب آمرزش کنیم.
۱۴- ۱۰۰ مرتبه ذکر لا اله الا الله هر روز
و موارد خوب دیگر که خودتون میتونید اضافه کنید...
✅ بهتر است مواردی را که میخواهید انجام دهید روی کاغذ نوشته و مقابل دید تون قرار بدید تا ان شاء الله فراموش نشود.
✅ کارهای بالا را بهتر است با این نیت انجام بدهیم: خشنودی خدا ، ثواب الهی ، تعجیل در فرج و ظهور منجی بشریت امام مهدی(عج) و رسیدن به حوائج مهمی که مدنظر مون است در صورتی که تحقق آن به صلاح ما است. به نیابت از امام زمان و هدیه میکنیم به جمیع مومنین و جمیع کسانی که موجب خشنودی خدا است که به آنها هدیه کنیم. ان شاء الله خداوند به بهترین نحو از ما قبول کند و تقبل منا به عدد ما احاط به علمک (از ما به تعداد بالاترین عددی که در احاط خداست قبول فرماید)
✅ برای انجام این چله و مواردی که میخواهیم انجام دهیم از الان نیت کنیم و از خدا و اهل بیت(ع) بخواهیم که به ما کمک کنند تا بتوانیم با موفقیت به نحو احسن آن را انجام دهیم ان شاء الله.
✅ از امروز شروع کنیم و اگر دیر این مطلب را دیدیم از همان زمان که متوجه شدیم شروع کنیم و یادداشت کنیم که دقیقا کی شروع کردیم. مدت این ختم ۴۰ روز بعد از شروع آن است.
✅ سعی کنیم با آرامش و حضور ذهن و حضور قلب انجام بدیم. اگر مقدور است در زمان بین طلوعین و بعد از خواندن نماز صبح آنها را انجام بدیم تا ان شاء الله اثرات معنوی و اجر و ثواب آن بیشتر شود.
@SAGHEBIN
☑️ اهمیت مرحله دوم انتخابات کمتر از مرحله اول نیست
رهبر معظم انقلاب پس از شرکت در دور دوم انتخابات مجلس:
🔸مرحلهی اوّل و دوّم انتخابات هیچ فرقی با هم ندارد؛ همان اهمّیّتی که مرحلهی اوّل دارد، مرحلهی دوّم هم دارد. اهمّیّت مرحلهی دوّم کمتر از مرحلهی اوّل نیست.
🔸وظیفهی ملّی هر انسانی که مایل است کشور پیشرفت داشته باشد و [همه در آن] کار بکنند و به مقاصد بزرگ نزدیک بشوند، این است که در انتخابات شرکت کنند. انشاءاللّه که مردم عزیزمان، همه شرکت کنند و رأی بدهند و مجلس را تکمیل کنند؛ هرچه رأی بیشتر باشد، مجلس قویتر است، هرچه مجلس قویتر باشد امکان کار در کشور بیشتر است. ۱۴۰۳/۲/۲۱
@SAGHEBIN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم کامل حضور رهبر انقلاب در مرحله دوم انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و بیانات ایشان پس از ثبت رای
@SAGHEBIN
✅ جایگاه حضرت معصومه سلام الله علیها در کلام معصومین علیهم السلام
🔅امام صادق علیه السلام:
ما را حرمی است و آن "قم" است و به زودی بانويی از فرزندان من به نام فاطمه در آن دفن خواهد شد. هر كس او را زيارت كند، بهشت بر او واجب شود.
(بحار الأنوار، ج۵۷، ص۲۱۶)
🔅امام صادق علیه السلام:
همه شيعيان من با شفاعت او (فاطمه معصومه عليها السلام) وارد بهشت خواهند شد.
(بحار الأنوار، ج۵۷، ص۲۲۸)
🔅امام رضا علیه السلام:
هر كس او را با شناخت زيارت كند، بهشت پاداش او خواهد بود.
(بحار الأنوار، ج۹۹، ص۲۶۶)
🔅امام جواد علیه السلام:
هر كس قبر عمّه ام (حضرت معصومه عليها السلام) را در قم زيارت كند، بهشت پاداش او است.
(كامل الزيارات، ص ۵۳۶)
@SAGHEBIN
💞 چهل روز با معجزه «مادری»...
🥰 خــــانوم هستی و حــــــس اتـــلاف عمر داری؟
👩🦰 پدر یا مادری و تربیت دخترت واست مهمه؟
🤔 دختری و تو انتخاب مسیر زندگیت مرددی؟
✍🏻 فعال فرهنگی هستی و نگران جامعه زنانی؟
📣 #تربیتکده_آیین_فطرت برگزار میکند: دورِ ششم دورهٔ آموزشی_مطالعاتی «#چله_مادری»
😲 بیش از ۳۷،۰۰۰ ثبت نامی و ۹۷ درصد رضایت در پنج دورِ گذشته. نظراتشون رو (اینجا) بخون.
👤 مدرس: حجة الاسلام #محسن_عباسی_ولدی
✅ راستی کاملا رایگانه، تهیّه کتابهای دوره هم با تخفیف ویژهس و آخرشم گواهی شرکت در دوره میگیری.
🌐 ثبت نام کن: 👈👈 ktft.ir/40👉👉
📚 تهیه کتاب دوره: 👈کلیک کنید👉
🔰توضیحات بیشتر در کانال تربیتکده آیین فطرت:
https://eitaa.com/joinchat/223281339C5b30207d21
@SAGHEBIN
ثاقبین
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ #داستان_شهدا #خداحافظ_سالار قسمت پنجاه و ششم شهادت شهبازی داغی سنگین بر دل حسین
🍃❤️🍃❤️
❤️🍃❤️
🍃❤️
❤️
#داستان_شهدا
#خداحافظ_سالار
قسمت پنجاه و هفتم
همون طور که مصائب خانم زینب از امتحان امام حسین سخت تر بود. با تمام وجود میفهمم که چه میگی، اما به زینب کبری، قسمت میدم، تو هم شرایط من رو درک کن.»
اسم مبارک حضرت زینب را که آورد، ساکت شدم و چشمم به انگشتری عقیقی که محمود شهبازی به او هدیه کرده بود، افتاد.
آن روز نهار حاج آقا سماوات میهمانمان کرد. وهب با همه شلوغیاش وقتی به خانه حاج آقا میرفتیم ساکت میشد. حسین از زحماتی که حاج آقا و حاج خانم در نبودنش متحمل شده بودند، تشکر کرد. حاج آقا گفت:«حسین آقا میبینی که طبقه پایین خالیه. شما هم که تو منطقه هستین. قبلاً قول داده بودید که برید منطقه و برگردید، اسباب کشی میکنید. نذار بیشتر از این پروانه خانم و بچه ها توی چاله قام دین غریبانه زندگی کنند.» حسین نگاهی به من کرد. سکوت کردم بیکلام هم نظرم را میدانست. گفت:«حاج آقا من و خانواده ام تا همین جا هم خیلی مدیون شماییم. میدونی که الآن عجله دارم و باید برم کرمانشاه، اجازه بده بمونه برا بعد.»
کرمانشاه مرکز منطقه ۷ کشوری سپاه بود که سه استان همدان، ایلام و کرمانشاه را تحت پوشش داشت.
حسین قبلش گفته بود که «قراره هر استان به تیپ مستقل از نیروهای مردمی تشکیل بدن و اگه این تیپ برای استان همدان شکل بگیره، رزمندگان استان همدان مثل قبل، به یگانهای رزم استان تهران نمیرن.» اما هیچگاه نگفت که قرار است خود او فرمانده این تیپ باشد. به محض رفتن حسین به کرمانشاه، حاج آقا سماوات گفت: «فکر میکنم هم پروانه خانم راضی باشن، هم عمه خانم.»
و منتظر آمدن حسین نشد. اسباب و اثاثیه مان را بار ماشین کرد و از برهوت چاله قام دین، نجاتمان داد. حسین از کرمانشاه آمد و جا خورد. یک طبقه مستقل و کامل در اختیارمان بود. وهب با یاسر، پسر حاج آقا همبازی شده بود و من همدمی مؤمن و مهربان مثل خانم حاج آقا پیدا کرده بودم. عمه هم که بیشتر پیش ما بود تا خانه خودش، دعاگوی حاج آقا سماوات و خانمش بود. حسین که این وضعیت را دید، و خاطرش کمی آسوده شد کمتر از قبل به خانه میآمد.
تا پایان زمستان سال ۶۱ به جبهه های استان کرمانشاه میرفت و می آمد. بعدها شنیدیم، در این فاصله برای هدایت عملیات مسلم بن عقیل در سومار در کنار حاج همت بوده و با هم کار میکردند.
ایام نوروز رسید مثل سالهای گذشته کنارمان نبود. تیپ ۳۲ انصار الحسین را در اسلام آباد غرب تأسیس و راه اندازی کرده بود و حسابی سرش گرم بود. نیمه دوم فروردین با حاج آقا سماوات از اسلام آباد آمدند و بعد از یک توقف کوتاه به
ملایر رفتند، پیش امام جمعه ملایر حضرت آیت الله حاج آقا رضا فاضلیان.
انگار مژده گرفته و به مرادشان رسیده، هر دو خوشحال و بانشاط بودند. حسین از حاج آقا سماوات خواسته بود که نگوید فرمانده تیپ است؛ اما من پس از پنج سال زندگی با حسین، درونش را میخواندم، حتی اسرار مگویش را. پرسیدم:« اقور بخیر، پارسال دوست، امسال آشنا. بی خبر میآی و یهو میری ملایر و شاد و شنگول بر میگردی.
خودش را به آن راه زد:«پروانه توی اسلام آباد، رزمنده های بسیجی، حالی دارند، دیدنی. شبها توی سوله ها همه برای نماز شب خواندن بیدارن، درست مثل شبهای احیای ماه رمضون. همدان که یک گردان نیرو بیشتر نداشت. حالا، پنج شش گردان پیاده داره و یعنی یک تیپ مستقل.
پرسیدم: «فرمانده تیپ کیه؟»
بدون اینکه بخندد خیلی عادی گفت: «ما همه انصارالحسینیم. نه نه اشتباه
گفتم، پیرو انصارالحسین هستیم. انصار و یاوران واقعی امام حسین، علی اکبر، قاسم بن الحسن، ابالفضل العباس، مسلم بن عقیل، علی اصغر بودند. پس ما نشستیم زیر بیرق انصارالحسین. همون بیرقی که یه عمر پاش سینه زدیم و اشک ریختیم. اینا اسامی گردانای ما هستن که حاج آقا رضا پیشنهاد داد.»
نخواستم با پرسیدنم، بیشتر اذیتش کنم، گفتم:«خوش به حالتون. ما چی؟ همسران رزمندهها کجای این قافلهان؟»
گفت: «آنجا که زینب کبری بود.»
طبقه پایین خانه حاج آقا سماوات، زندگی گرمی داشتم. مشکلاتمان کمتر شده بود. شاید هم من با شرایط کنار آمده بودم. وقتی حسین میآمد همه را جمع میکرد. خواهرانم ایران و افسانه و شوهرانشان، خواهران خودش منصور خانم و اکرم خانم و خانواده و آقام با زنش و اصغرآقا که از تهران می آمد. درست مثل سالهایی که همه مجرد بودیم و تو خانه بزرگ محله «برج» با هم زندگی میکردیم. از آن جمع فقط مادرم نبود. همه از حسین میپرسیدند و او هم شرایط راخوب و عادی و امیدوارکننده نشان میداد و لام تاکام از مسئولیتش، سختی جنگ و عملیاتهای پی در پی، حرف نمیزد.
مرداد سال ۶۲، حمید پسر منصور خانم، از عملیاتی که تیپ انصار الحسین در مناطق کوهستانی کردستان عراق به نام والفجر۲ انجام داده بود، آمد. حال حسین را پرسیدم خیلی خونسرد و عادی گفت: خوبه.»
❤️
🍃❤️
❤️🍃❤️
🍃❤️🍃❤️
رئیس دیوان عالی: دشمن بهدنبال ضربه به اسلام در فضای مجازی است
🔸دشمنان امروزه از فضای مجازی برای تحقق خواستههای نامشروع خود استفاده و با سرمایهگذاری در این زمینه سعی در تخریب باورهای دینی و اخلاقی مردم دارند. لذا در حال حاضر یکی از جلوههای جهاد فی سبیلالله این است که انسان بتواند در این فضا به نبرد با تبلیغات دشمن بپردازد.
🔸مجاهدین فی سبیل الله حسناتی دارند و جایگاهشان به گونه ای است که فرشتگان عاجزند از آگاهی به اینکه ثواب و اجر آنان چقدر است.
🔸در این مقطع زمانی جهاد فی سبیل الله و حفظ این نظام الهی بر همه ما واجب است و اگر در این زمینه کوتاهی کنیم عندالله مسئولیم. امروز جهاد تنها مبارزه تن به تن نیست بلکه در فضای مجازی باید از ارزش های والای امت اسلامی دفاع کنیم.
🔸جنایات صهیونیست ها در غزه و رفح با پشتیبانی آمریکا، تقابل با اسلام است و این رژیم به خوبی نشان داد که به هیچ یک از ارزش های دینی، اخلاقی و حتی شرف انسانی پایبند نیست و ان شاءالله به زودی مضمحل و نابود خواهد شد.
@SAGHEBIN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ادامه اعتراضات دانشجویی در سایه افزایش تهدیدها
@SAGHEBIN
ثاقبین
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ #داستان_شهدا #خداحافظ_سالار قسمت پنجاه و هفتم همون طور که مصائب خانم زینب از ام
🍃❤️🍃❤️
❤️🍃❤️
🍃❤️
❤️
#داستان_شهدا
#خداحافظ_سالار
قسمت پنجاه و هشتم
جواب کوتاهش شکم را برانگیخت. ذهنم پرید به روزی که حسین را دو نفر با عصا آوردند. آن روز هم همراهانش میخواستند، همه چیز را عادی نشان بدهند درست مثل حالا.
گفتم:« اما دلم شور میزنه. حس میکنم اتفاقی برای حسین افتاده.»
کمی صدایش لرزید:« زن دایی نگران نباش. حال دایی خوبه.» تا خواستم بیشتر سؤال کنم، خداحافظی کرد و شتاب زده رفت.
مثل مرغ سرکنده شده بودم. خواستم دنبال حمیدآقا بروم و اصرار کنم که از حسین بیشتر بگوید. چادرم را پوشیدم مهدی را بغل کردم و دست وهب را گرفتم. به آستانه در نرسیده بودم که صدای زنگ آمد. فکر کردم که حمید آقاست که برگشته. وهب در را باز کرد. دیدن حاج آقا سماوات و خانومش، از یادم برد که می خواستم دنبال حميدآقا بروم.
آن دو نگاهی به هم کردند. انگار هر کدام از دیگری میخواست، شروع کند، و من همان موضوعی را که آنها برای گفتنش مشکل داشتند، پرسیدم: «برای حسین اتفاقی افتاده؟!»
می توانستم رنگ پریده خودم را در آینه نگاهشان ببینم. خانم حاج آقا با ته مایه ای از ترحم نگاهم میکرد. حاج آقا گفت:« یه ترکش کوچولو خورده به کمرش.»
گلویم خشک شده بود اما به خودم نهیب زدم که محکم باش. پرسیدم:«الآن
کجاست؟ کدوم بیمارستانه؟»
-حسین آقا بیدی نیست که با این بادها بلرزه. حتی راضی نمیشد بیمارستان بره. می خواست بمونه تو خط. بچه ها به اصرار آوردنش عقب.
می دانستم که حاج آقا شب گذشته از جبهه برگشته و حتماً از وضعیت حسین دقیقاً خبر دارد. کمی آرام شدم. اما لحنم همچنان، مایه ای از نگرانی داشت. «اگه یه خراش جزئی برداشته، پس چرا نیومده؟!»
-شما که حسین آقا رو بهتر از من میشناسید. میانه ای با بیمارستان نداره، قراره فردا خودم برم بیارمش.»
حاج آقا رفت و حسین را تا بیاورد، مُردم و زنده شدم. ظاهرش سرپا بود. اما از کمرش میگرفت و راه میرفت. حتی توان نداشت، مهدی را بغل بگیرد یا وهب را روی پایش بنشاند. به حاج آقا سماوات در گوشی چیزی گفت و کنجکاوی ام را برانگیخت، تشویشی جانکاه بر وجودم چنگ میزد. سکوتشان و در گوشی حرف زدنشان، آزارم داد. حاج آقا سماوات سکوت را شکست: «شما یه چیزی
بگو، پروانه خانم.»
گفتم:« من که حسابی سردرگم شدم، نمیدانم شما از چی حرف میزنید.»
حسین وارد گفت وگو شد:« این حاج آقا، زیادی ماجرا رو شلوغ میکنه، یه ترکش نخودی که نیازی به جراحی و اتاق عمل نداره.»
حاج آقا سماوات گفت: «اما دیروز دکترت گفت که باید بری تهران پیش متخص.»
حسین خواست آتش درون مرا بخواند:« هرچی خانم بگه، دکتر من پروانه خانمه.» گفتم: «بریم تهران.»
وهب و مهدی را پیش خواهرانم گذاشتم. با آمبولانسی که از سپاه آمد، راهی تهران شدیم. حسین پشت آمبولانس دراز کشیده بود ناله میکرد و ناله اش نگرانم می کرد. او که وجودش با درد عجین شده بود. از فرط درد، بی اراده ناله میکرد. عکس از کمرش گرفتند، ترکش کنار نخاعش بود.
دکتر گفت: «دیر اومدین. سریع باید عمل بشه.»
چند ساعت اتاق عمل بود و لحظه های انتظار به کندی میگذشت. بالاخره آوردنش و تا چند ساعت بیهوش بود.
سطر سطر دعای توسل را با اشکهایم خیس کردم تا چشم حسین باز شد. و نگاهش به من افتاد. دو سه بار گفت:« «پروانه ،پروانه پر....» و باز پلک هایش
افتاد. عمه و اصغرآقا هم آمدند. عمه کنار تختش نشست و سیر گریه کرد.
حسین دوباره چشم باز کرد. بچه های سپاه هم با حاج آقا سماوات آمده بودند و اتاق گوش تاگوش، پر بود. حسین انگشتان پاهایش را تکان داد تا من و عمه
بفهمیم که فلج نشده است. حالا گریه ام از شادی بود اما بیرون از اتاق.
کنار ستون فقراتش را به اندازه یک کف دست شکافته بودند و یک ترکش کوچولو، به قول خودش نخودی، درآورده بودند. جای بخیه ها، زیگزاگی روی کمرش بود. راه که میرفت، گاهی میایستاد. پایش تیر میکشید. عکس رادیولوژی نشان می داد که پزشکان ترکش نخودی را درآورده اند. اما یه ترکش دیگر، آزارش میداد. دکتر گفته بود اگر میخواستیم ترکش دوم را برداریم، قطع نخاع میشد. باید با آن بسازد و تا مدتی استراحت در منزل داشته باشد.
مدتی ماند، وهب دوست داشت با پدرش برود بیرون اما حسين حتى قادر نبود، بغلش کند. انگشت کوچک وهب را توی انگشتش حلقه میکرد و داخل اتاق، آهسته آهسته راه میرفت. روی خودش نمی آورد ولی من میفهمیدم که وهب کوچولو راحت تر از پدرش راه میرود.
اتاقش محل جلسات مسئولین تیپ شده بود. این آمدنها و رفتنها را دوست
داشتم، چون حسین پیش ما بود. اما دیری نپایید که ساز رفتن زد.
گفتم:« مگر این روش چه اشکالی داره که بیان و توی خونه گزارش بدن.»
خندید و خنده اش کش آمد:« اون وقت میگی مردم زخم زبان میزنن و بدوبیراه میگن. خب اگه فرمانده تو خونه اش بنشینه و نیروهاش زیر آتش باشن، میشه همون حرف طعنه گوها.»
❤️
🍃❤️
❤️🍃❤️
🍃❤️🍃❤️
آیتالله مکارم شیرازی در دیدار رئیسی: پرکاری شخص جنابعالی و ارتباط گسترده شما با مردم، مایۀ امیدواری دوستداران انقلاب و ناامیدی دشمنان است
◽️اقدامات دولت در مسکنسازی در قم قابل تقدیر است. همواره برای موفقیت جنابعالی و دولت مردمی دعا میکنم. اقدامات موثر برای تکمیل طرح منوریل و فرودگاه بینالمللی قم ضروری است.
🔸رئیسی: دولت نسبت به رفاه و معیشت مردم حساس است. بنای ما بر این است که مسائل را به شکل میدانی و از نزدیک رصد کنیم؛ روش این دولت عبور از کنار مشکلات نیست بلکه نگاه ما حل مسائل است.
@SAGHEBIN