eitaa logo
شبکه طراحی راهبردی سحاب
225 دنبال‌کننده
652 عکس
87 ویدیو
205 فایل
شبکه طراحی راهبردی سحاب; پیشران نوپاهای اجتماعی #اگوباتور #Eggubator
مشاهده در ایتا
دانلود
یا حسین (ع) درختان را دوست مي دارم که به احترام تو قيام کرده اند؛ و آب را که مهر مادر توست خون تو شرف راسرخ گون کرده است؛ شفق آئينه دار نجابتت و فلق معراجي که تو در آن نماز صبح شهادت گذاردي در فکر آن گودالم که خون تو را مکیده است هیچ گودالی چنین رفیع ندیده بودم در حضیض هم می توان عزیز بود از گودال بپرس شمشيري که بر گلوي تو آمد هر چيز و همه چيز را در کائنات به دو پاره کرد: هر چه در سوي تو؛ حسيني شد و ديگر سو يزيدي. اينک مائيم وسنگها ؛ مائيم و آبها ؛ درختان ؛ کوهساران ؛ جويباران ؛ بيشه زاران که بر خي يزيدي اند و گرنه حسيني «عليه السلام» . خوني که از گلوي تو تراويد هر چيز و همه چيز را به دو پاره کرد در رنگ؛ اينک هر چيز يا سرخ است يا حسيني نيست. آه اي مرگ تو معيار ؛ مرگت چنان زندگي را به سخره گرفت و آن را بي قدر کرد که مردني چنين ؛غبطه بزرگ زندگاني شد. خونت با خونبهايت حقيقت در يک تراز ايستاد و عزمت ضامن دوام جهان شد که جهان با دروغ مي پاشد و خون تو امضاي راستي است. تو را بايد در راستي ديد و در گياه ؛ آن هنگام که مي رويد ودر آب ؛آن هنگام که مي نوشاند در سنگ ؛چو ايستادگي است در شمشمير ؛آن زمان که مي شکافد و در شير ؛که مي خروشد در شفق ؛که گلگون است در فلق ؛که خنده خون است در خواستن؛ برخاستن ؛ تو را بايد در شفق ديد ؛ در گل بوئيد ؛ تو را بايد از خورشيد خواست ؛ در سحر جست ؛ از شب شکوفاند ؛ با بذر پاشاند ؛ با باد پاشيد ؛ در خوشه ها چيد ؛ تو را بايد تنها در خدا ديد.... هر کس هرگاه دست خويش از گريبان حقيقت برون آورد خون تو از سر انگشتانش تراواست. ابديت آئينه ايست پيش روي قامت رساي تو در عزم. آفتاب لايق نيست و گر نه مي گفتم جرقه نگاه توست. تو تنهاتر از شجاعت در گوشه روشن وجدان تاريخ ايستاده اي به پاسداري از حقيقت ؛ و صداقت شيرينترين لبخند بر لبان اراده توست. چندان تناوري و بلند که به هنگام تماشا کلاه از سر کودک عقل مي افتد. در تالابي از خون خويش در گذرگه تاريخ ايستاده اي با جامي از فرهنگ وبشريت رهگذار را مي آشاماني – هر کس که تشنه شهادت است -. نام تو خواب را بر هم منيزند ؛ آب را طوفان مي کند ؛ کلامت قانون است ؛ خرد در مصاف عزم تو جنون ؛ تنها واژه تو خون است خون اي خداي خون.... مرگ در پنجه تو زبون تر از مگسي است که کودکان به شيطنت در مشت مي گيرند و يزيد بهانه اي، دستمال کثيفي، که خلط ستم را در آن تف کرده اند و در زباله تاريخ افکنده اند. يزيد کلمه نيود دروغ بود ؛ زالوئي درشت که اکسيژن هوا را می مکيد ؛ مخنثي که تهمت مردي بود. بوزينه اي با گناهي درشت ؛ "سرقت نام انسان " و سلام بر تو سلام بر تو سلام بر تو که مظلوم تريني نه از آن جهت که عطشانت شهيد کردند بل از اين رو که دشمنت اين است . مرگ سرخت نه تنها نام يزيد را شکست و کلمه ستم را بي سيرت کرد که فوج کلام را نيز در هم ميشکند ؛ هيچ کلام بشري نيست که در مصاف تو نشکند اي شير شکن؛ خون تو تر بستري از آن سوي کلام ؛ فراسوي تاريخ ؛ بيرون از راستاي زمان مي گذرد ؛ خون تو در متن خدا جاريست... يا ذبيح الله؛ تو اسماعيل گزيده زماني و روياي به حقيقت پيوسته ابراهيم. کربلا ميقات توست و محرم ميعاد عشق؛ تو نخستين کس که ايام حج را به چهل روز کشاندي «واتممناها بعشر» آه که در حسرت فهم اين نکته خواهم سوخت که حج نيمه تمام را در استلام حجر وانهادي و با بوسه بر خنجر تمام کردي . مرگ تو مبدا تاريخ عشق؛ آغاز رنگ سرخ؛ معيار زندگي است. خط با خون تو آغاز مي شود از آن زمان که تو ايستادي دين راه افتاد و چون فرو افتادي حق برخاست تو شکستي و راستي درست شد و از روانه خون تو بنيان ستم سست شد . در پائيز مرگ تو بهاري جاودانه جاريست؛ گياه روئيد؛ درخت باليد ؛ و هيچ شاخه نيست که شکوفه سرخ ندارد و اگر ندارد شاخه نيست هيزمي است ناروا بر درخت مانده . تو راز مرگ را گشودي ؛ و کدام گره با ناخن عزم تو باز نمي شود؟.... اي نگاهت سلسله تفاسير ؛ وزنه خاک و پشتوانه افلاک کجاي خدا در تو جاريست که از لبانت آيه مي تراود؟ عجبا از تو!؛ عجبا ؛ حيراني مرا با تو پاياني نيست! چگونه با انگشتانه اي از کلمات اقيانوسي را مي توان پيمانه کرد؟.... يا ثار الله ! آن باغ مينویی که تو در آن صحراي تفتيده کاشتي؛ با ميوه هاي سرخ؛ با نهرهاي جاري خوناب؛ با بوته هاي سرخ شهادت وان سروهاي سبز دلاوري باغي است که بايد با چشم هاي عشق ديد: اکبر را صنوبر را بوفضائل را .... حر: شخص نيست فضيلتي است از توشه بار کاروان مهر جدا مانده آنسوي رود پيوستن و کلام و نگاه تو پلي است که آدمي را به خويش باز مي گرداند و توشه را به کاروان... وام دامنت؛ جمجمه هاي عاريه را در حسرت پناه يافتن مشتعل مي کند؛ از غبطه سر گلگون حر که بر دا