هوای دلِ گرفته ی آدم ها را داشتن در این روزهایی که غبار غم و تنهایی خیلی زیادتر شده، کار سختی است. اینکه محکم باشی. صبور باشی. بتوانی مرام نگذاری ولی بگذاری، بتوانی خودت را به آن‌راه بزنی، بتوانی به دو دو تا چهارتای زندگی خودت برسی، اما وقت وانرژی برای درد دل دیگران بگذاری، کار سختی است. سخت اما لطیف و دلچسب... راستش را بخواهید، ابرها برای باریدن به شانه ی هم تکیه می کنند. درخت ها برای استوار ماندن، شاخه هایشان را در هم می تنند و آدم ها به همدلی و مهربانیِ همدیگر دلخوشند... همین محبت های ساده ی رایگان و صادقانه را خرج کنیم و نگه نداریم برای زمانِ دسته گل بردن در گورستان! #مهربان_باشیم #سحر_شهریاری @saharshahriary

شب ها یک دفعه #دلتنگی هجوم می آورد به جان آدم... فقط باید عاشق باشی یا جایی دلت گیر #نگاهش و #چشمهایش باشد که خواب از چشمهایت برود و بیصدا اشک هایت را پاک کنی... بعضی آدم ها در تاریکی محض شبها، تازه چراغ دلتنگی شان روشن میشود... انگار دستی نامرئی می آید و هرچه را می خواهی در روز فراموش کنی می گیرد جلوی چشمت، تا یادت نرود که دلت ذره ذره دارد برای خنده و اشک و نفس و راه رفتنش آب میشود... برای کسی که دیگر نیست... شب ها را خدا گذاشته برای بیداری ما عاشق ها... #هرجای‌دنیایی‌دلم‌اونجاست #سحر_شهریاری @saharshahriary

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد غزل و عاطفه و روح هنرمندش را از رقیبان کمین کرده عقب می‌ماند هر که تبلیغ کند خوبی ِ دلبندش را! مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر هر که تعریف کند خواب خوشایندش را مادرم بعد تو هی حال مرا می‌پرسد مادرم تاب ندارد غم فرزندش را عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو به تو اصرار نکرده است فرآیندش را قلب ِ من موقع اهدا به تو ایراد نداشت مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید بفرستند رفیقان به تو این بندش را : «منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر لای موهای تو گم کرد خداوندش را کاظم بهمنی @saharshahriay

اینم یک غزل ناب آخر شبی تقدیم به اونهایی که با دلتنگی بیدارن... نفرستادم که دلتون بیشتر بگیره و آه بکشید.. طاقت دلتنگ تر شدن هیچ کدومتون رو ندارم... شعر هوای روح رو تازه می کنه. فرستادم که یک دل سیر لذت ببرید و با آرامش بخوابید. @saharshahriary

از شاگرد خوبم که البته دوست بهتری هم هست که وقتی هفته پیش آخر شب گفت برای مادر جوانش دعا کنم تا صبح که گوشی رو روشن کردم و دیدم نوشته مادرم به رحمت خدا رفت... از همسر شهدای عزیزی که عضو کانال هستن و مگه میشه شب ها خاطره ها نیاد جلوی چشمای پر از اشکشون... از رفقای عضو کانال که دلتنگ یک بار دیگه دیدن مادر و پدرشون هستن... از رفقایی که الان یاد بعضی عزیزانشون افتادن... از خودم که دلتنگ خیلی آدم ها هستم و دلتنگ خیلی چیزها... از همه معذرت می خوام... آدم اگه دلش تنگ نشه... سنگه... هرچند سنگ ها هم دل دارن و دم نمیزنن... بذار دلتنگ بشیم که یادمون بمونه ما هم خاطره خواهیم شد... خداکنه خاطره ی خوب... @saharshahriary

الان فاتحه و صلوات بفرستی به همین سکوت شب قسم به سرعت میرسه دستشون....🌙⭐️ اگر هم دلتنگ زنده هایی که الان بخاطر صبر و مهربونیت پیش خدا یک شکر اساسی بکن دیگه... دست مریزاد داری رفیق... @saharshahriary

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را....

یادش بخیر بحث خوبی بود... یادآوریش لازمه... رفتن به قربان #چشمهایش لازم تر... @saharshahriary

اما من این شب ها دلتنگ چشم های زیادی هستم... چشم های کوچک و بزرگی که اصلا ندیدم و نمی دانم درشت بوده اند یا بادامی... قهوه ای بوده اند یا مشکی... نگران بوده اند یا صبور... اصلا نمی دانم چه شکلی بوده اند این چشم ها... اما این را می دانم که همه شان عاشق بوده اند... من این شب ها... هرشب به چشم هایی که آرام آرام در دل صحرا رهسپارند فکر می کنم... به چشم هایی که به دنبال خورشید کاروان می آیند... می آیند... تا صدایی شاید لرزان، شاید پر از بغض چند شب دیگر بلند بگوید: بار بگشایید اینجا کربلاست... راستی شما می دانید چشم های عاشق ها چه شکلی است؟... #سحر_شهریاری @saharshahriary