صبح شده.
باید فکری کنم برای صبحانه،
برای چای
پنیر
نان...
نان تا...
نان تازه...
دوباره صورتم خیس از اشک میشود...
چای از نگاه تو دم می کشید
و
حتی
نانی که تو می خریدی،
طعم دیگری داشت...
این روزها
نه چای ها عطری دارند
نه نان ها طعمی...
عزیز من!
الان کجا نشسته ای و صبحانه جنگی میخوری؟
مدافع حرم بانو!
از صبوری من هم دفاع کن...
که
نمی دانم
کدام صبح، خبر شهادتت می شود سردی تمام چای ها بدون تو، خشکی همه نان ها بدون تو...؟؟
#تقدیمبههمسرانصبورمدافعانحرم ♥️
#سحر_شهریاری
@saharshahriary