eitaa logo
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
7.4هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
21 فایل
ضیافت‌قلم‌ودست‌نوشته های #سحر_شهریاری ارشد ادبیات،دانشجوی دکترا مدیریت، معلم،نویسنده،جهادگر تبیین، فعال اجتماعی، سخنران و مجری کشوری،کارشناس محافل بانوان و دختران،شاگردی درحال آموختن. حذف لینک و نام نویسنده به‌رسم امانتداری جایزنیست
مشاهده در ایتا
دانلود
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
امروز جشن دااااریم چه جشنییییی 😍💚🎂👏🎉🎈🎊 الان یک هدیه میخوای برای تولد امام حسن ببری؟؟؟ کانال رو به
🙏🙏🙏 دعوتید به جشن میلاد مجازی🎊🎉🎈🎂 اول امامزاده ی دنیا، امام حسن مجتبی‌ع، بصرف نور و صلوات و لبخند در ناب‌ترین کانال ایتا 😍💚 👇👇👇👇 @saharshahriary
1.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واااااااای تولد داریم چه تولدییییییییی 💓🎉🎁 جمعه بعداز اذان مغرب 👏🍬🎈🎊🍥🎉🍩جشن تولد مجازی امام مهربانی‌ها علی‌بن موسی الرضا ع👏🍬🎈🎊🍥🎉🍩 لطفا با انرژی لبخند و یه عالمه حاجت ریز و درشت تشریف بیارید😊✋🍇 کجااااا؟؟؟؟💚😍 ناب ترین کانال ایتا 👇👇👇👇 @saharshahriary
مطالب تحلیلی و تولیدی با موضوع ترور در 👇🌱 @saharshahriary
5.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚 دارم خوب می بینم... میشود کمک کنی چشم ما هم بینا شود⁉️. و از نو متولد شویم؟ 🤲اهالی برای هم دعا کنیم 👇🌱 @saharshahriary
‏‎ حیران و آشفته، یعنی حال کسی که مرگ را نخواهد... اما ‎ هم نباشد!... https://twitter.com/sahar_shahriari/status/1396686074072780809?s=09
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
هرگز آدم‌ها را بخاطر سختی هایی که می‌کشند و حوادثی که برایشان پیش آمده سرزنش نکن، یادت باشد روزگار
👆👌📝 حذف نام نویسنده از مطالب کانال به رسم ترویج احترام به اندیشه و وقت و قلم دیگران ممنوع ⛔️🙏
دخترم! چشم های زیبایت را باز کن و ببین غرب بزرگترین عذرخواهی را به بدهکار است که به نام تمدن، کلاه بزرگ برهنگی را بر سر او گذاشت و تا توانست به اسم آزادی او را اسیر کرد... دخترم! چشم های زیبایت را باز کن و ببین زن در غرب میتواند همه چیز باشد، وکیل باشد وزیر باشد تاجر باشد اهل رسانه باشد رقاص و خواننده باشد غواص زیرآب و فضانورد در هوا باشد ولی زن نباشد... جنسیت زن منظورم نیست، هویت زنانه را میگویم... دخترم! چشم های زیبایت را باز کن و ببین اگر در روزگار جاهلیت، شخص نوزاد دختر زنده به گور میشد حالا شخصیتش، عفافش، وقارش، شکوه و سادگی اش زنده به گور می‌شود... و هرروز برای رسیدن به حق برابر، پا به پای مردها می‌دود تا ثابت کند چیزی کم ندارد! و آخر خسته و طرد شده در می‌ماند و حسرت زنانی را میخورد که فارغ از تلاش برای جلوه‌گری ها و چشم مردان را پر کردن، مشغول فتح قله های مختلف این عالم و سرگرم خندیدن روی ابرهای آرامش با کودکان خود هستند... دخترم! چشم های زیبایت را باز کن و ببین آن‌هایی که امروز نگران حقوق و آزادی‌های زنان شده‌اند، متفکران‌شان، خواص شان، از ما بهترانشان، اصلا زن را به آدمیت هم قبول ندارند چه رسد به حق آزادی و زندگی! که اگر تمام مکاتب فکری و نظریات و تئوری‌هایشان در حوزه زنان را در یک کفه ترازو بگذارند و در کفه‌ی دیگر فقط نگاه آسمانی و زیبای مردی را که معتقد بود: المرأة ریحانه... زن گل است... به خدایی خدایِ آسیه و مریم و هاجر و حوّا و فاطمه قسم! که آن کفه دوم سنگین‌تر است... 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2498166786C7d2f4c5d56
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
قصد دارم در پاسخ به تمام عزیزانی که با غرض، با تعجب، با حسادت، با مهربانی، با دلسوزی،با تنگ نظری و ت
یادمان باشد، موجود زنده، یعنی مؤثر! کسی که اثری ندارد، فعالیت و رشدی ندارد، زنده هم نیست. پس اگر داریم سنگ سرزنش و تهدید و تنگ نظری و حسادت های به اسم خیرخواهی را، میخوریم، دلیلش آنست که در حال حرکتیم. اگر جزء لشکر بی خیال ها و تماشاچی ها بودیم که حرفی نمیشنیدیم، و کسی زخم زبانمان نمیزد... اگر تلاش ما خوشایند بقیه نیست، اصلا نگران نباشیم، این یعنی متوقف نیستیم و قطار در حال حرکت را سنگ میزنند نه قطار بی حرکت را... تا زنده ایم حرکت کنیم این را که پیش از ما بسیار گفته اند باور کن : هرکس که کاری می کند؛ هر قدر هم کوچک، در معرض خشم کسانیست که کاری نمی کنند!!! هرکس که چیزی میسازد، حتی لانه فرو ریخته ی جفت قمری را ، منفور همه کسانیست که اهل ساختن نیستند. هر کس که چیزی را تغییر میدهد - فقط به قدر جابجا کردن یک گلدانی که گیاه درون آن ممکن است در سایه بپوسد و بمیرد - باید در انتظار سنگباران کسانی باشد که در توقف اند و ایستایی و سکون. و بیش از اینها ، انسان ، حتی اگر "حضور" داشته باشد ، و بر این حضور ، مُصِرّ باشد ، ناگزیر، تیر تنگ نظری های کسانی که عدم حضور خود را احساس می کنند ، و تربیت ، ایشان را اسیر رذالت ساخته، به او میخورد. از قدیم گفته اند، و خوب هم گفته اند که: عظیم ترین دروازه های ابرشهرهای جهان را میتوان بست اما دهان حقیر آن موجودی که نتواتسته نیروهایش را در راستای تولید مفید یا در خدمت مردم و جامعه و آرمان به کار گیرد، حتی برای لحظه ای نمی توان بست...نادر_ابراهیمی 👇 http://eitaa.com/joinchat/2498166786C7d2f4c5d56 👆
غواصه شب والفجر هشت، همه به ستون، سر ستون، طناب زیادی رها کرده بود. گفت برای چی طناب زیادی رها کردی؟ گفت می‌بینم ما از این رودخونه‌ی خروشان نمیتونیم رد شیم. سر طناب رو زیادی رها کردم تا امام عصر ارواحنا فداه بگیره ما رو عبور بده! بچه‌ها فکر می‌کنید پشت رودخانه‌ی خروشانِ چه کنم چه کنمِ زندگی، وقتی کم میاریم، وقتی سرگردونیم، وقتی نمیدونیم راه چیه و برنامه کدومه، وقتی بین امواج عقل و دلمون گیر افتادیم، واقعا اگه رشته‌ی دل رو دست امام زمان مون ندیم میتونی عبور کنیم؟... اینجاست👇👇🕊 http://eitaa.com/joinchat/2498166786C7d2f4c5d56
من می‌دونم که این عکس هیچ ربطی به مشایه نداره و اون مرد با دستارِ بسته به کمرش، رئیس هیچ عشیره‌ای از عراق نیست و اون پرده‌ی سبز، از ورودیِ هیچ موکبی آويخته نیست، اما دوست داشتم که همه‌ی اینها می‌بود! یعنی حقش هم همین بود! اینکه شما با اون قامتِ کشیده و بلند و با اون عصای موسوی توی جاده پا می‌ذاشتید و بین موکبها ولوله می‌افتاد و رؤسای عشیره‌ها برای میزبانی از شما قرعه مینداختن و برای بوسیدنِ پیشونیِ ارجمندترین زائرِ حسین صف می‌کشیدن. همه‌ی کِیفِش به این بود که یکی از این روزا دم غروب بهمون بگن آقا تو عمود ۱۰۵۰ تو موکب‌الزهرا توقف دارن واسه گپ و گفت با زائرا و شما با همون عادت همیشگی اجازه نمی‌دادید موکب‌دارا تدارک خاصی ببینن و آروم و متواضع روی یک مبل زهوار دررفته‌ی عراقی می‌نشستیدتاحرفها و درددلهای ما پیاده‌ها رو بشنوید. حقش این بود که سهم شما از این جاده و از این مسیر بیشتر از همه‌ی ما باشه، زیارت و مشایه اول ازهمه روزیِ شما باشه و نفس کشیدن تو بین‌الحرمین رزقِ هر سالتون باشه. ولی خب شما مردهای بزرگ خدا همیشه‌ی تاریخ از حقتون گذشتید تا ما خُرد و ناچیزها بتونیم از این دنیا حظ ببریم. بله آقا! ما اینا رو می‌دونیم، برای همینه که توی قدمهامون دمی از یاد شما و امام و سردار و هر کی که این راهو برامون هموار کرده غافل نیستیم. ما می‌دونیم که جای شما توی حرم ابی‌عبدالله چقدرخالیه و بغل کردن ضریح کمترین حق شمااز این دنیای ناامنیه که بوجود شماو شاگردهای مکتبتون امنیت گرفته تا ما با خیال راحت بریم مشایه.💔 ممنونیم آقا. (مهدوی) http://eitaa.com/joinchat/2498166786C7d2f4c5d56 👆
هدایت شده از هوالشهید🇵🇸🇮🇷
دخترم! چشم های زیبایت را باز کن و ببین غرب بزرگترین عذرخواهی را به بدهکار است که به نام تمدن، کلاه بزرگ برهنگی را بر سر او گذاشت و تا توانست به اسم آزادی او را اسیر کرد... دخترم! چشم های زیبایت را باز کن و ببین زن در غرب میتواند همه چیز باشد، وکیل باشد وزیر باشد تاجر باشد اهل رسانه باشد رقاص و خواننده باشد غواص زیرآب و فضانورد در هوا باشد ولی زن نباشد... جنسیت زن منظورم نیست، هویت زنانه را میگویم... دخترم! چشم های زیبایت را باز کن و ببین اگر در روزگار جاهلیت، شخص نوزاد دختر زنده به گور میشد حالا شخصیتش، عفافش، وقارش، شکوه و سادگی اش زنده به گور می‌شود... و هرروز برای رسیدن به حق برابر، پا به پای مردها می‌دود تا ثابت کند چیزی کم ندارد! و آخر خسته و طرد شده در می‌ماند و حسرت زنانی را میخورد که فارغ از تلاش برای جلوه‌گری ها و چشم مردان را پر کردن، مشغول فتح قله های مختلف این عالم و سرگرم خندیدن روی ابرهای آرامش با کودکان خود هستند... دخترم! چشم های زیبایت را باز کن و ببین آن‌هایی که امروز نگران حقوق و آزادی‌های زنان شده‌اند، متفکران‌شان، خواص شان، از ما بهترانشان، اصلا زن را به آدمیت هم قبول ندارند چه رسد به حق آزادی و زندگی! که اگر تمام مکاتب فکری و نظریات و تئوری‌هایشان در حوزه زنان را در یک کفه ترازو بگذارند و در کفه‌ی دیگر فقط نگاه آسمانی و زیبای مردی را که معتقد بود: المرأة ریحانه... زن گل است... به خدایی خدایِ آسیه و مریم و هاجر و حوّا و فاطمه قسم! که آن کفه دوم سنگین‌تر است... 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2498166786C7d2f4c5d56
مادر و دختری که هنوز زیر آوارند نوبت می‌رسد به فاطمه‌سادات و فهیمه‌خانم، مادر و دختری که آن‌قدر به هم وابسته بودند حتی زیر آوار هم از هم جدا نشدند...«فاطمه‌سادات، مثل ریحانه، دختر مؤمن و اهل مطالعه‌ای بود. مهربانی‌اش زبانزد همه بود. فهیمه، عروسم، معلم دینی دبیرستان بود؛ خوش‌رو، آرام و فداکار. از آن زن‌هایی که بی‌صدا کوه به دوش می‌کشند. همه سختی‌های زندگی را به جان خرید تا مصطفی به این جایگاه برسد و به‌ عنوان یک دانشمند هسته‌ای به وطنش خدمت کند.»نمی‌دانم چرا زبانم بی‌اختیار از پیکرها می‌پرسد، اما دل شنیدن جواب را ندارم.«بیشتر از یک هفته گذشته و هنوز هیچ نشانی از فاطمه و فهیمه نیست. خانه‌شان آن‌قدر ویران شده که پیداکردن‌شان سخت است. می‌دانم... تا فاطمه پیدا نشود، فهیمه هم پیدا نمی‌شود. هرجا هستند، کنار هم‌اند، مثل همیشه.»شانه‌هایم می‌لرزد اما شانه‌های مادربزرگ نه!:«دلم را سپرده‌ام به حضرت زهرا (س). اگر نگاهش را شامل حالمان کند، پیکرشان را به ما می‌رساند. اما اگر نه عیبی ندارد مگر حضرت فاطمه مدفنش مشخص است که فاطمه‌ی ما مزار داشته باشد؟!» قاسم سلیمانی خانه‌ی ما هم شهید شد؟! هر جای دل مادر که دست می‌گذارم یک خط روضه‌است، روضه‌های مجسمی که به چشم دیده.«شهادت سیدمصطفی چیز دور از انتظاری برایم نبود، همیشه می‌دانستم دیر یا زود یک روز بالاخره این خبر را می‌شنوم. برای همین از قبل به همسرم و پسرهایم گفته بودم هر اتفاقی افتاد اول به خودم بگویند، قول می‌دهم طاقت بیاورم. یکشنبه صبح در آشپزخانه مشغول بودم که... http://eitaa.com/joinchat/2498166786C7d2f4c5d56