این یادداشت یکی از دوستان بنده است که خوب در جریان هستم برای تئاتری که بهمناسبت #چهل_سالگی_انقلاب کار کرده، چه آوارگیها کشید و هنوز هم خود من در حول و ولا هستم که بالآخره موفق میشود کارش را روی صحنه ببرد یا نه!! امیدوارم به گوش مدعیان پرمدعا هم برسد یا اقلاً به چشمشان بیاید:
"والله بالله تالله معتمدآریا حق دارد
از چند روز پیش که صحبتهای طلبکارانهی خانم #سیمین_معتمد_آریا را شنیدم حالم بد شده و دلتان نخواهد، قلبم "شیش و هشت" میزند. البته به او حق میدهم چرا که مملکت ارث پدری ایشان و جماعت غربزده است و حتی یک روز تأخیر در دادن مجوز و چند روز بیکاری برایشان سخت میگذرد. آنها که مثل ما انقلابیها طفیلی نهادهای فرهنگی نیستند. آنها ولینعمت مسئولینند.
این من بدبخت مفلوکم که باید با قرض از این و آن، یک سال زحمت بکشم تا تئاتری با نام #چهل_سالگی برای سالگرد پیروزی انقلاب آماده کنم و نهادهای انقلابی نهتنها کوچکترین کمکی نکنند، بلکه اعضای گروهم را تحقیر کنند.
خانم #سیمین_معتمد_آریا صاحب سالنهای تئاتر و پردههای سینما هستند و هنرمندان انقلابی گدای محبت مدیران فرهنگی. ایشان باید سالی چند کار تولید کند و به شهرت برسد و من باید با هزینهی خودم مهمترین نمایش عاشورایی متفکرانه چند دههی اخیر را بسازم و بدهکار گریمور و دکوراتور باشم و هنگامی که مراجعه میکنم به فلان سالن خصوصی که نمایش انقلابیم را با هزینهی خودم روی صحنه ببرم، مسئول سالن با تمسخر بگوید اسم انقلابیش را عوض کن، ما در خدمتیم و بعد خودش اسم پیشنهاد بدهد!
ما در وطن خویش غریبیم؛ به جرم انقلابی بودن در حکومت انقلابی تحقیر میشویم. باید تقیه کنیم تا حذفمان نکنند. اصلاً چرا تقیه؟! باید عوض بشویم، باید عوضی بشویم تا عزیزمان کنند!
الف الف
کارگردان نمایش ناکام چ...
https://t.me/pasfarhang