🔸 آقای خامنهای پروندۀ قطوری در ادارۀ ساواک داشت؛ پروندهای مملو از شنودهای تلفنی، خبرهای خبرچینها، متن سخنرانیها، و حکمهای بازداشت. برگۀ تلگرافِ تسلیتِ حاجآقا مصطفی، سندی جدید بود که به دست ساواکیها رسید و برگی جدید بر پرونده افزود. کوچکترین بهانهای کافی بود تا ساواکیها، بریزند و بزنند و بگردند و بگیرند و ببرند؛ اما بااینهمه، دستگیری نیمهشبِ ۲۳ آذر، وحشیانهتر از دستگیریهای قبلی بود. و بهقدری تلخ بود که یکی از خاطرات فراموشنشدنیِ همسر آقای خامنهای را رقم زد؛ همسر مقاوم و محکمی که از سال ۴۲، و از هفدهسالگی، همراه و همقدم و هماندیشِ همسر مبارزش بود و هیچگاه در این راه دشوار، خم به ابرو نیاورد.
🔹 همسر مقام معظّم رهبری:
خاطرهای دارم از آذر سال ۵۶ که هرگز فراموش نمیکنم. من خواب بودم، از صدای شکستن شیشههای در و فریاد ساواکیها که میگفتند: «تسلیم شو، وگرنه آتش میکنیم»، بیدار شدم. دیدم پسر بزرگم، مصطفی، توی رختخوابش نشسته و با کمال وحشتزدگی میگوید: مامان! بابام رو کشتن.
آنوقت من متوجه شدم قضیه چیست. از پشت شیشۀ در، دیدم مأمورین دستهای ایشان را دستبند زدهاند و چند نفری دارند ایشان را کتک میزنند، و ایشان هم در همان حال از خودشان دفاع میکردند. من زود چادرم را سرم کردم. مأموری وارد هالی که ما خوابیده بودیم شد و اسلحهاش را روی سر من گرفت و اجازه نداد حرکت کنم. در همان حال، برادرم که آن شب منزل ما بود، از خواب پریده بود و دوید داخل هال و گفت: چه خبر شده؟
من گفتم: خبری نیست، کار همیشگیشان است!
مأمور از حرف من عصبانی شد.
میثم توی گهواره گریه میکرد. بعد از گذشت مدت زمانی، به اتاق کتابخانه که ایشان و مأمورین آنجا بودند، رفتم. آنها مشغول گشتن کتابها بودند، با چند مرتبه رفتوآمد یواشکی، کاغذ و نوشتههایی را که ایشان خیلی روی آنها زحمت کشیده بودند از اتاق بیرون آوردم. اذان صبح شد، ایشان با مراقبت مأمورین وضو گرفتند و نماز خواندند. بعد آمادۀ رفتن شدند. من بقیۀ بچهها را که خواب بودند، بیدار کردم و برای اینکه خیلی ناراحت نشوند، گفتم بابا میخواهد به مسافرت برود، ولی وقتیکه بچهها ساواکیها را با آن اسلحههایشان دیدند، قضیه را فهمیدند.
آقای خامنهای خداحافظی کردند و با مأموران رفتند. وقتیکه هوا روشنتر شد، دیدم که روی زمین خون ریخته، نفهمیدم چی شده تا اینکه بعدازظهرِ همان روز، ایشان را ملاقات کردیم و آنجا من فهمیدم که بر اثر کتک مزدوران ساواک، پای ایشان زخمی شده است.
📚 کتاب برتبعید
📸 ایرانشهر، بهار ۵۷؛ مقام معظّم رهبری در کنار فرزندان (آقامصطفی، آقامجتبی، آقامسعود، آقامیثم) و آقای علی خجسته (برادرِ همسر)
📆 به مناسبتِ ایام سالروز تبعید حضرت آقا
@sahba_nashr
✍ معرفی کتاب «برتبعید»:
شهر کوچک ایرانشهر در سال ۵۶ مهمانی داشت تبعیدی، مهمانی که به اختیار راهی آن دیار نشده بود، اما با شوق و شُکر، پا در آن گذاشت و هرچه گذشت، بر شکرش افزوده شد و دلبستگیاش به یاران ایرانشهری فزونی یافت. و صهـبا توفیق داشته که این تبعید ظالمانه، اما مبارک برای ایران و ایرانشهر، را در حد توان در کتابی ثبت کند.
📖 در مرحلۀ تحقیقات برای این کتاب چند سفر به شهرهای زاهدان، ایرانشهر، جیرفت، بم، و مشهد انجام و با تعدادی از افرادی که دوران تبعید حضرت آقا را کم و بیش درک کردهاند، مصاحبه شد. اما اصلیترین بخش این کتاب، متن مصاحبهایست که حضرت آیتالله خامنهای در آن، بهشکل مفصّل و با جزئیات، دوران تبعید خودشان به شهرهای ایرانشهر و جیرفت را تعریف میکنند.
❓چرا رژیم طاغوت ایشان را تبعید کرد؟ و چرا تبعید ایشان نتیجۀ عکس داد و جز شکست، چیزی برای حکومت پهلوی به بار نیاورد؟
رژیم در برخورد با حرکت روحانیان و متفکران انقلابی و پیروِ حضرت امام که در قالب برنامههای مذهبی، سخنرانیها، روضهها و منبرها، سفرهای تبلیغی، درسها و کتابهایشان، مشغول آگاهکردن مردم بودند، باید کاری میکرد. کاری که در ظاهر چندان خشن نباشد و در عمل، این افراد مؤثر را از اثر بیندازد. تبعید، آخرین راهکار بود. تبعید به شهرهایی کوچک و عموماً دور از مرکز.
در این بستر کلی، آیتالله خامنهای پس از شش بار دستگیری و زندان، به ایرانشهر و پس از آن به جیرفت تبعید شدند. که این تبعید، از زیباترین جلوههای مکر الهی، در بههمزدن حیلههای شیطانیِ رژیم طاغوت برای بیاثرکردن فعالیتهای انقلابیِ این مبارزِ هوشمند و روشنگر بود. و ایشان در امتداد ۲۸۵ روز اقامت اجباری خود در ایرانشهر و جیرفت، نه «در تبعید» که «بر تبعید» بودند. درست مانند پیر و مقتدایشان، امام خمینی رحمتاللهعلیه که از دورههای متفاوت تبعید خود در ترکیه و عراق و فرانسه، بهترین استفاده را برای پیشبرد مراحل مختلف انقلاب اسلامی بردند. و درواقع هرچند ظاهراً همهچیز حسابشده بود و باید به نتیجه میرسید، اما مکر الهی، فوق این حیلههای شیطانی عمل کرد و تبعید علما، ثمرهای برای انقلاب داشت که در حالت عادی و حضور آنان در تهران و مشهد و قم و... حاصل نمیشد.
📑 مشخصات ظاهری: رقعی، ۳۰۰ صفحه
📝 ترجمهشده به زبان عربی
💳 برای تهیه کتاب میتوانید به کتابفروشیهای سراسر کشور و نشانیِ www.sahba.ir مراجعه فرمایید.
@sahba_nashr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 بحمدالله چالش هفته کتابخوانی هم به اتمام رسید، ممنونیم از همه شما که با حضورتون به ما هم امید و انگیزه دادید. 🌼🍃
🎁 اوندسته از عزیزانی که موفق به شرکت در این چالش نشدند هم نگران نباشند، انشاءالله بهزودی چالشهای جدیدی خواهیم داشت.
📲 ارسالی از مخاطبان عزیز صهـبا
@sahba_nashr
📖 احتمالاً در مطالب اخیر صفحات ما، متوجه تغییر جلد کتاب «برتبعید» شدهاید. طرح جلد این کتاب در چاپ جدید تغییر کرده؛ اما محتوای کتاب تغییری نداشته است.
📚 برتبعید
@sahba_nashr
🔸️ با حضور آقای خامنهای در ایرانشهر، رفتوآمدها به ایرانشهر، چندبرابر شد. روزی نبود که مسافری وارد شهر نشود و سراغ خانۀ سید علیآقا را از اهالی نگیرد. بیشتر مهمانها، در خانۀ ایشان احساس راحتی میکردند و چند روزی پیش ایشان میماندند.
تاجاییکه ساواک ایرانشهر نامهای به ساواک سیستان و بلوچستان نوشت و از این موضوع اعلام نگرانی کرد: «تعداد ملاقاتکنندگان هر روز زیادتر شده و بنابراین مراقبت از این افراد مشکل میباشد.»
البته همیشه هم اینطور نبود که ملاقاتکنندگان راحت به دیدار تبعیدیها بیایند و راحت به شهر و دیار خود بازگردند. خیلی اوقات، کار به دستگیری و تعقیب و گریز و فرار میکشید.
🔹️ سید ابراهیم رئیسی:
در دوران طلبگیمان در خراسان، در عین بیپولی و سختیِ معاش، پول جمع میکردیم تا بتوانیم با دوستان طلبه به تبعیدیها کمک کنیم. و البته گاهی بار سفر میبستیم تا به آنها سر بزنیم. یکی از دفعاتی که برای دیدار با تبعیدیها از خراسان خارج شدیم، مقصدمان ایرانشهر بود.
چهار نفر طلبه بودیم که دو نفرمان ملبس بودند. بین راه، دو نفری که ملبس بودند توسط شهربانی دستگیر شدند، اما من و دوستم را چون لباس معمولی داشتیم، نشناختند و گریختیم. توانستیم خودمان را به خانۀ آقای خامنهای برسانیم. یک روز در خدمت ایشان بودیم. فردای آن شبی که در خانۀ ایشان ماندیم، آقا به ما گفتند: از دیشب تا الان چند بار ساواک آمده دنبال شما و بهشدت دنبالتان هستند!
و به ما، راه پشت خانه را نشان دادند تا فرار کنیم. فرار کردیم و برگشتیم به زاهدان و از آنجا رفتیم به مشهد.
📚 کتاب برتبعید
📸 ايرانشهر، منزل تبعيدیها، در کنار سيد فخرالدين رحيمی (سمت راست) و شيخ کاظم راشد يزدی (سمت چپ)
📆به مناسبت ایام سالروز تبعید آیتالله خامنهای
@sahba_nashr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 موشنگرافیک معرفی کتاب برتبعید
روایتی از تبعید حضرت آیتالله سید علی خامنهای به ایرانشهر و جیرفت در دوران اختناق پهلوی دوم
🎬 تولیدشده توسط «مجمع اسلامی حبلالله مشهد»
#تولیدات_شما
@sahba_nashr
🔸 تبعید آخرین راهحل رژیم برای مهارِ فعالیتهای آقای خامنهای بود. شش بار دستگیری و زندان و بازجویی و شکنجه، نهتنها از فعالیتهای سید علی آقا نکاسته بود، که از او، مبارزی تمامعیار ساخته بود؛ مبارزی که شدیدترین ضربهها را به رژیم ستم میزد، اما رژیم نمیفهمید از کجا و از جانب چه کسی ضربهها را خورده. وقتی سید علی آقا برای بار هفتم دستگیر شد، رژیم طاغوت، بهجای زندان، او را با تبعید مجازات کرد. تبعید به کجا؟ به جایی که این روحانی مبارز و انقلابی، مبارزه یادش برود و سودای انقلاب از سرش بیفتد! جایی که آفتابش سوزانترین آفتاب کشور باشد و اصلاً گرما اجازه ندهد او فعالیتی داشته باشد؛ جایی که کسی این روحانی تبعیدی را تحویل نگیرد: تبعید به ایرانشهر. مجازات تبعید، به همت و صبر، فرصتی شد برای رساندن صدای انقلاب و شنیدن صدای مردم دردمند. صدالبته اگر ساواک تبعات این تبعید برای رژیم را میدانست، آزادی و فعالیت سید علی آقا را در مشهد، به این مجازات ترجیح میداد.
🔹 آیتالله خامنهای، ۲۳ آذر ۵۶ در مشهد دستگیر، و پنج روز بعد، با همراهی مأموران ژاندارمری بهسمتِ ایرانشهر حرکت، و روز ۲۸ آذر به آنجا رسیدند. در مسیر رسیدن به ایرانشهر، در دو شهر گناباد و زاهدان توقف داشتند. ایشان در امتداد اقامت اجباری خود در ایرانشهر، به نقاط مختلف بلوچستان، از جمله بمپور، بزمان، و محمدآباد رفتند. ۲۲ مرداد ۵۷ به تبعیدگاه جدید خود، جیرفت منتقل شدند. در راه رسیدن به جیرفت، در بم و دهبکی توقف داشتند. ایشان در امتداد اقامت اجباری خود در جیرفت، به نقاط مختلف آن، از جمله کهنوج، عنبرآباد، بلوک، و ساغری رفتند. اول مهرماه، پس از آزادی از تبعید، ابتدا به بم رفتند. یکی دو روز آنجا ماندند. از بم به کرمان رفتند و چند روز نیز آنجا بودند. مقصد بعدیشان شهر یزد بود. چند روز در یزد بودند و در این مدت سری هم به اردکان زدند. با هواپیما یزد را به مقصد تهران ترک کردند و پس از چند روز، اواخر مهرماه، از تهران عازم مشهد مقدس شدند.
📚 کتاب برتبعید
@sahba_nashr
🌻 جمعههای انتظار
عالم به امید یک نفر میپوید
نرگس ز کنار قدمش میروید
هر جمعه جهان به شوق، اللهم
عجل لولیک الفرج میگوید
📲 ارسالی از مخاطبان عزیز صهـبا
#امید #جمعههای_انتظار
@sahba_nashr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰منتخبی از مجموعۀ اسناد حَلَقات «انسان ۲۵۰ساله»
📽 مجاهدت عظیم فاطمۀ زهرا سلاماللهعلیها
«نمیگوید من حالا باردارم، مصلحت نیست دراُفتم. بماند چند روز دیگر آتششان فروکش کند، بماند شاید من فارغ بشوم بعد بروم به میدانشان، نه. لطفش در همین است که در شدیدترین موقعیتها، بزرگترین وظیفهها انجام بگیرد و شدیدترین لَطمهها بر جسم و جان وارد بیاید، لذا شروع کرد به مبارزه.»
🗒 سخنرانی در تاریخ ۱۳۵۳/۰۳/۱۴
👈 ضمن عرض تسلیت ایام شهادت حضرت فاطمۀ زهرا سلاماللهعلیها، میتوانید صوت کامل این قطعه را امشب از طریق صفحات و کانالهای ما دریافت نمایید.
@sahba_nashr
مجاهدت عظیم فاطمۀ زهرا سلام_الله_علیها.mp3
5.23M
🔰 منتخبی از مجموعۀ اسناد حَلَقات «انسان ۲۵۰ساله»
🎙️ مجاهدت عظیم فاطمۀ زهرا سلاماللهعلیها
@sahba_nashr
🔸️ خیلیها خیال میکنند که زن از نظر اسلام در صحنۀ جامعه، کاری ندارد، درحالیکه ما نگاه میکنیم میبینیم نهخیر، فاطمۀ زهرا در متن جامعه، آنهم در خطرناکترین بخشهای جامعه حضور دارد. آنوقتیکه صحبت از خلافت است، و مبارزات سیاسی در اسلام مطرح میشود؛ آن قهرمانی که وسط میایستد و سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و حذیفه و حتی خود علیبنابیطالب دور او جمع میشوند، او فاطمۀ زهراست.
عَلَم مبارزه اوست. این یک واقعیت تاریخی است، ارتباط به بحث کلامی ندارد. فاطمۀ زهرا سلاماللهعلیها بعد از رحلت پیغمبر برای خلافت علیبنابیطالب به یک مبارزۀ مستمرِ شبانهروزی خستگیناپذیر دست زده، این را که کسی نمیتواند منکر بشود. خود فاطمۀ زهرا سلاماللهعلیها محور مبارزه بود. ۱۳۶۴/۱۲/۱۱
📚 حلقات «انسان ۲۵۰ساله»/ حلقۀ سوم/ ۱۱. مقام و منزلت فاطمۀ زهرا
@sahba_nashr
📱 نسخۀ مناسب استوری
خیلیها خیال میکنند که زن ازنظر اسلام در صحنۀ جامعه، کاری ندارد، درحالیکه ما نگاه میکنیم میبینیم نهخیر، فاطمۀ زهرا در متن جامعه، آنهم در خطرناکترین بخشهای جامعه حضور دارد. ۱۳۶۴/۱۲/۱۱
📚 حلقات «انسان ۲۵۰ساله»/ حلقۀ سوم/ ۱۱. مقام و منزلت فاطمۀ زهرا
@sahba_nashr
🎁 تخفیف ۵۰ درصدیِ نسخۀ الکترونیکِ کتاب «برتبعید»، در نرمافزار طاقچه، به مناسبتِ سالگرد تبعید حضرت آقا
📆 ۲۸ آذرماه ۱۳۵۶ شهر ایرانشهر مهمانی داشت تبعیدی، مهمانی که به اختیار راهی آن دیار نشده بود، اما با شوق و شُکر، پا در آن گذاشت و هرچه گذشت، بر شکرش افزوده شد و دلبستگیاش به یاران ایرانشهری فزونی یافت. و صهـبا توفیق داشته که این تبعید ظالمانه، اما مبارک برای ایران و ایرانشهر، را در حد توان در کتابی ثبت کند. کتاب «برتبعید» روایت ۲۸۵ روز اقامت اجباری حضرت آیتالله خامنهای در ایرانشهر و جیرفت است.
@sahba_nashr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 انفاق در قرآن
انفاق آنچیزی است که یک خلئی را پر میکند. یک نیازی را برآورده میکند.
آن ملتی که امروز به یک چیزی احتیاج دارد، مانند آبوهوا، اگر در غیر آنچیز، به آن ملت کمک کردی، اینجا انفاق نکردی، پولحرامکردن انجام دادی. پس انفاق کارِ همهکس نیست، انفاق کارِ مردمان باهوش است. آنهایی که خلأها و نیازها را میفهمند و حاضر میشوند بهجا آن خلأها و نیازها را پر کنند.
📚 کتاب طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن، جلسۀ اول/ایمان (۱)
🎬 تولیدشده توسط گروه «قرار عصر»
#تولیدات_شما
@sahba_nashr
🔰 کتابهای خوب و اندیشههای متعالی این توانایی را دارند که انسانهای ساکن در گوشهوکنار زمین را تحت تأثیر خود قرار دهند و به مخاطبین اجازه میدهند تا افق نگرش خود را گسترش داده و فرهنگها و طرز فکرهای مختلفی را کشف کنند. اما اگر قرار است که مردم سراسر دنیا از این آثار استفاده ببرند، این کتابها باید به زبانهای مختلفی ترجمه شده باشند.
✨ صهـبا هم با هدف انتشار معارف نورانی مرتبط با حضرت آقا، از سال ۱۳۹۴ وارد فضای ترجمه شد. و تاکنون بیش از ۳۰ عنوان کتاب را به زبانهای عربی، انگلیسی، اردو، آلمانی و... ترجمه کرده است.
🔹 مترجمینی که در ترجمۀ کتب صهبا به زبانهای مختلف، مشارکت داشتهاند، افراد مختلفی بوده و هستند. عمدتاً تلاش میشود که از مترجمین بومی استفاده شود. یعنی برای ترجمه به هر زبانی، ترجیحاً از اهالی کشور زبان مقصد استفاده میکنیم. استاد محمدعلی آذرشب، پرفسور فضلالله نیکآیین، آقای سید عباس نورالدین، آقای سید مقداد حیدری، سرکار خانم شهیره نوذری، آقای عزت فرحات، از جمله مترجمان کتابهای ما بودهاند.
🔎 شاید برای شما هم پیش آمده باشد که یکی از کتاب ما را خوانده باشید و بخواهید بدانید که آیا آن کتاب به زبانهای دیگری، غیر از زبان فارسی هم ترجمه شده است یا خیر. برای اطلاع از این موضوع میتوانید به نشانیِ www.sahbabooks.com مراجعه و نسخۀ پیدیاف آن کتاب را بهصورت رایگان تهیه بفرمایید.
💳 برای خرید نسخه چاپی کتابهای ترجمهای انتشارات صهبا، میتوانید به سایت آمازون مراجعه بفرمایید.
@sahba_nashr
🔰 در میان هیاهوها و درگیریهای سیاسی و اجتماعی و بعضاً مسلحانه میان شیعیان و گروههای تکفیری در پاکستان، «سید سعید حیدر زیدی» رسالت دیگری را شروع کرده بود. او پس از سالها مطالعه و همنشینی با علما، به این رسیده بود که مهمترین قدم برای تقویت شیعه، در هرکجا، تقویت اندیشه و مبانی فکری اوست، اما با کدام خوراک و منبع؟ ظهور پدیدۀ اعجازگون امام خمینی و انقلاب اسلامی، سعید را به پاسخ سؤالاتش رساند و به این نتیجه رسید که همین جهانبینی و ایدئولوژی که توانسته انقلاب را به ثمر برساند، راه رشد و نجات شیعه در پاکستان است.
فارسی آموخت و شروع کرد به مطالعۀ آثار بزرگان انقلاب و در مرحلۀ اول به دو سرچشمۀ اندیشهای رسید که لازم بود آثارشان وارد شیعیان پاکستان شود؛ آیتالله شهید مطهری و حضرت آیتالله خامنهای.
انتشارات «دارالثقلین» را در کراچی تأسیس کرد با ترجمه و نشر آثار بزرگان انقلاب. آقای حیدر زیدی هم مدیر انتشارات بود و هم یکی از فعالترین مترجمین و بهخصوص مروجین این کتابها. هنوز کتاب «طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن» در ایران منتشر نشده بود. متن فصل «ولایت» کتاب را که اوایل انقلاب منتشر شده بود، یافت و خودش به اردو ترجمه و منتشر کرد.
شامّه و نگاه تیزی داشت و نقاط طلایی و اثرگذار را بهخوبی شناسایی میکرد؛ ترجمههای دیگرش، مقالۀ «روح توحید، نفی عبودیت غیر خدا» و سخنرانی آیتالله خامنهای در کنگرۀ امام رضا علیهالسلام در سال ۶۵ بود؛ همان سخنرانی که بعدها محور کتاب حلقۀ دوم انسان۲۵۰ساله شد.
این تحرّکات چیزی نبود که از چشم کینهورز دشمن پنهان بماند. و بازهم به همان روش همیشگیاش عمل کرد؛ ترور!
برای شهید «سید سعید حیدر زیدی»، شهادت در راه ترویج اندیشۀ اسلام ناب، آرزوی شیرینی بود که به آن رسید، و برای خانواده و یاران و شاگردان و مخاطبان آثارش، داغی سنگین که بر دلها نشست. اما برای دشمن، این ترور هیچ سودی نداشت؛ بلکه سراسر شکست بود.
این اثر خون شهید است که یک قطرهاش هدر نمیرود. شهادت شهید زیدی چونان شعلهای فروزان شد که مسیر او و ارزش حرکت او را روشن کرد. همسر بزرگوار شهید، پرچم خونین شدۀ او را برداشت. و پسر بزرگش «صادق حیدر زیدی» به ایران آمد و مشغول تحصیل درحوزه شد تا بتواند بهتر راه پدر را ادامه دهد.
از مهمترین نشانههای حیات مبارکِ راه شهید، تکمیل ترجمۀ کتاب «طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن» به اردو در پایان سال ۹۹ و انتشار آن توسط همان انتشارات بود؛ با وجود تمام فشارها و تهدیدات و خطراتی که ترویج این فکر ناب در پاکستان دارد.
مقام معظم رهبری پس از اطلاع از ترجمه و انتشار کتاب طرح کلی در پاکستان و شرح حال شهید حیدر زیدی، یک جلد قرآن مجید به خانوادۀ این شهید سعید تقدیم کردند.
📆 به مناسبت نخستین سالگرد انتشار کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن به زبان اردو
@sahba_nashr
🔸️ آن کسی که مؤمن است و میخواهد مؤمن بماند و از ثمرات مؤمنبودن بهره ببرد، درمقابل همۀ احكام خدا بايد احساس تعهد كند و در همهجا بايد احساس تعهد كند. ۱۳۵۳/۷/۱
🔎 شاید برای شما هم پیش آمده باشد که یکی از کتاب ما را خوانده باشید و بخواهید بدانید که آیا آن کتاب به زبانهای دیگری، غیر از زبان فارسی هم ترجمه شده است یا خیر. برای اطلاع از این موضوع میتوانید به نشانیِ www.sahbabooks.com مراجعه و نسخۀ پیدیاف آن کتاب را بهصورت رایگان تهیه بفرمایید.
💳 برای خرید نسخه چاپی کتابهای ترجمهای انتشارات صهبا، میتوانید به سایت آمازون مراجعه بفرمایید.
@sahba_nashr
🔹 فمن كان مؤمناً وأراد أن يبقى مؤمناً وينعم بثمار الإيمان ، فينبغي أن يكون لديه حس المسؤولية تجاه جميع الوصايا الإلهية وأداء الواجب في كل زمان ومكان. ۱۳۹۴/۹/۶
💻 صفحۀ اینستاگرام صهـبای عربی:
https://instagram.com/ar_sahbabooks?utm_medium=copy_link
@sahba_nashr
🔸 جو شخص مومن ہے اور مومن رہنا چاہتا ہے اور ایمان کے ثمرات سے بہرہ مند ہونا چاہتا ہے تو اسے چاہیے کہ تمام الٰہی احکام کے مقابلے میں احساس ذمہ داری کرے اور ہر وقت اور ہر جگہ فرض شناسی کا مظاہرہ کرے۔ 1974/9/23
💻 صفحۀ اینستاگرام صهـبای اردو:
https://instagram.com/urdu.sahbabooks?utm_medium=copy_link
@sahba_nashr
🔹 Whoever is a believer and wants to remain a believer and enjoy the fruits of faith, then he should have a sense of responsibility towards all divine commandments and perform his duty at every time and place. 1974/9/23
💻 صفحۀ اینستاگرام صهـبای انگلیسی:
https://instagram.com/sahbabooks?utm_medium=copy_link
@sahba_nashr
✍ معرفی کتاب«مسیح در شب قدر»:
کتاب «مسیح در شب قدر» روایت حضور مقام معظم رهبری در منازل شهدای ارمنی و آشوری از سال ۶۳ تا ۹۳ است.
📖 این کتاب روایتی مستند، از حضور آیتالله خامنهای در منزل خانوادۀ شهدای مسیحی و مختصری از احوالات و خاطرات این شهداست. در این کتاب، برای اولین بار، با زندگینامۀ شهدایی آشنا میشویم که تا قبل از این، چیزی از آنها شنیده نشده.
📔 کتاب مسیح در شب قدر، در عینِ اختصار، تفصیلاً به زندگی شهدا پرداخته و خصوصیات اخلاقی و منش و شیوه و رفتار و گفتار و دلاوریهایشان را بازگو میکند.
✨ حضرت آقا بدون تشریفات آنچنانی، در ایام عید میلاد حضرت مسیح، مهمان این خانوادهها میشوند. خانوادهها که تا چند دقیقه قبل از آمدن ایشان، نمیدانستند مهمانشان کیست، بهتزده به استقبال میروند. آقا با صمیمیت و مهربانی، در این خانهها مینشینند، با آنها صحبت و دردِدل میکنند و همراهشان چای مینوشند.
🔹 «مسیح در شب قدر»، بیستوپنج فصل دارد، شش پیوست، و دو ضمیمه.
لابهلای متنِ روایت، عکسهایی متناسب، تصویری جذاب به خواننده میدهد و تجسم خواننده از آن اتفاق را حداکثری میکند. آنقدر حداکثری که خواننده، خود را در جلسه میبیند؛ انگار که یکی از همراهان در آن اتفاق بوده است.
🔹️ تکتک فصلهای کتاب، انباشته شده از نکاتی خواندنی، معرفتی، جذاب و شنیدهنشده از حضرت آقا؛ از نوعِ نگاه ایشان به حضرت مسیح و مسیحیت و اناجیل، تا نکاتی ریز و شگفتانگیز، مثلِ توصیۀ ایشان به پدرِ یکی از شهدای مسیحی برای رفتن به کربلا!
@sahba_nashr