زنده ماند 🌹 دوستی نوشته بود: «دشمن شاد شدیم!» با خودم گفتم دشمن نمی‌داند چه شد و الّا شاد نمی‌شد. حالا دیگر با خونش هم «خادمی» می‌کند! خون شهید کارها می‌کند! کارها! 🌹 مثلاً بی‌خیال‌ترین آدم‌ها، که در هیچ انتخاباتی هم شرکت نکرده بود، خبر را می‌شنود، بعد می‌گوید: «رئیسی آن‌جا چه می‌کرد؟ داشت خدمت می‌کرد؟ می‌خواست چه پروژه‌هائی را افتتاح کند؟ حین خدمت به مردم شهید شد؟» بلاتشبیه مثل کوفیان که از خود می‌پرسیدند: «مگر علی نماز می‌خواند که در محراب شهید شد؟!» سپس از خود می‌پرسد: «مگر مدیران کشور خدمت هم می‌کنند؟!» آن‌گاه سرش را از سمت بی‌بی‌سی می‌چرخاند به سمت فطرت و نوای قلبش و کمی تأمل می‌کند. رابطه مردم با خادمان جمهوری اسلامی و همه این کشور، بعد از این خون تفاوت می‌کند. حتی آنان‌که هیچ وقت نبودند پای کار. مثل زائرانی بی‌خیال که یک خادم دوست‌داشتنی حرم، دست‌شان را می‌گیرد و می‌بردشان «زیارت». 🌹خون. خون. خون. نمی‌دانید چه معجزه‌ای می‌کند. وقتی مطهری شهید شد، خیلی‌ها برای مظلومیتش گریه کردند. اما امان از الطاف خفیّه خدا. خونش ریل انقلاب را چرخاند. از سمت همه گمراهی‌ها و کاستی‌ها که غصه‌اش را می‌خورد؛ به سمت خمینی. مثل خون حاج آقا مصطفی که در غربت و مظلومیت پر کشید و دست ایران را در دست پدر و این حرم گذاشت. مثل #رئیسی_عزیز. دولت مردمی. که دید دشمن ذهن خیلی‌ها را نسبت به مدیران ما خراب کرده. آستین بالا زد و با خون پیوندمان داد به همه خادمان جمهوری اسلامی و این حرم. که باور کنیم از شؤون عاقبت به خیری خدمت به این حرم. نمی‌دانید خون چه‌طور همه گمراهی‌ها و کاستی‌ها را می‌شوید و می‌برد. چه خادمیِ با کلاسی! چه خادمیِ جذابی! 🌹 راست می‌گفتند شش کلاس بیش‌تر سواد نداشت! به عدد لایه‌های عالم انگار! الله الذي خلق السماوات والأرض و ما بينهما في ستة أيام ثم استوى على العرش. حالا بنشینند و تماشا کنند کسی که تا عرش سواد دارد چه‌قدر قدرت دارد! العلم سلطان، ببینید چه می‌کند! هرچه یک‌عدّه داد زدند آیت‌الله است! دکتر است! دروغ نگویید! همه پاسخ‌های ناقصی بود. او پرکشید تا عرش. عرش امام رضا. راضیه‌ی مرضیه. تا نشان دهد کلاس خادمی این حرم چقدر بالا و بالاتر است. 🌹 با آل‌هاشم رفت. امام جمعه‌ای با بالاترین محبوبیت. با امیرعبداللهیان رفت. که طعم وزارت خارجه جمهوری اسلامی را بالاخره به ما چشاند. که به قول اسماعیل هنیه: «وزیر خارجه‌ی کل جبهه مقاومت هم بود، هم‌زمان!» چه‌قدر زیبا همه‌چیز طراحی شده بود انگار! چه‌قدر پر معنا! چه‌قدر آموزنده! 🌹 برای مظلومیتش گریه نکنید! وقتی در مناظره‌ها تهمت به او می‌زدند؛ او که سینه‌اش پر از اسرار بود، بلد نبود آبرو ببرد آیا؟ برای مظلومیتش گریه نکنید! که وقتی رییس تنها دولتی بود که هر‌چه متهمش کردند به دروغ، شکایتی نکرد. برای مظلومیتش گریه نکنید! وقتی در میان اغتشاشات وارداتی مهسا و مصی، آرام و بی‌صدا کار می‌کرد و دست رهبرش را پر می‌کرد از پیش‌رفت. در همان ایام. برای مظلومیتش گریه نکنید! وقتی کنار پیرمرد و پیرزن روستایی می‌نشست و درد دل‌هایشان را می‌شنید. انگار خادمی زائران این حرم در ذات او بود. آری! او مظلوم بود! اصلاً مؤمن مظلوم است! اما ببینید حالا که اخلاص و خدمت با هم چه می‌کند برای یک کشور و یک مدیر. آبروی مدیران نظام شد، آبروی حوزه‌های علمیه شد. با همان عبا و عمامه خاکی‌اش. که حالا سوخته و غرق گل و لای شده و البته خون. 🌹 یا امام رضا! «قربون کبوترای حرمت» برکتی به این خون‌های پاک بده که هر آن‌چه از این الطاف خفیه، قرار بود گیر این مردم مظلوم ایران بیاید، صدها چندان شود. راستی! سر ظهر پر کشید کنار گنبدتان! از او بپرس «ناهار خوردی؟» احتمالاً لبخندی می‌زند و می‌گوید: «نه آقاجان! نخوردم! ولی اول مردم! اول آن پیرزنی که دست به دعا برداشته بود. اول آن کودک معصوم که در حرم می‌دوید. اول آن خانم کشف حجاب کرده که در بغلش سگ گرفته‌بود و خیال می‌کرد این‌طوری با کلاس شده. اول آن آقائی که تهمت بی‌سوادی به من زد تا برای خود آبرو جمع کند. اول آن قلم‌به‌دستی که می‌نوشت و ناخواسته پروژه ناامید کردن مردم را پیش می‌برد. اول آن ها که نمی‌دانستند زندگی در حرمی به نام ایران، زندگی در صحن امام هشتم است. و حالا باز، طبق معمول، «غذای حضرتی» است. به همه هم می‌رسد! بفرمایید. بسم الله. 🌹 گریه نکنید بچه ها! به قول امام رضا: «یابن الشبیب إن کنت باکیا لشئ فابک للحسین.» خواستید گریه کنید برای آن مظلومی گریه کنید که وقتی زمین خورد، سی‌هزار نفر دور پیکرش هلهله کردند. دشمن شاد شد. ولی آن‌ها نمی‌دانستند که او چه‌طور با خونش صحنه را زیر و زبر خواهد کرد و تاریخ را خواهدساخت! برای آن آقایی که خون خادمان و اصحابش هم مثل خودش و فرزندانش تاریخ‌ساز است. السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی «اصحاب الحسین»

شد جمعه و دیگر خبری از سفرت نیست که نیست دیگر خبری از سفر پُرثمرت نیست که نیست ای خادم ایران! نکند خسته شدی تو در گوشه ی دِه‌کوره چرا پس گذرت نیست؟ که نیست برخیز و ببین بتکده ها هلهله دارند ای بت شکن ناب،نشان از تبرت نیست که نیست افتاده چرا روی زمین تاج سیادت؟ عمّامه ی خاکی ز چه رو، روی سرت نیست؟ که نیست در جنّتِ حق هستی و صد شکر که دیگر بی معرفتی ، طعنه زنی، دُور و بَرَت نیست که نیست ای مرثیه خوانِ پسر فاطمه برخیز ایران همه روضه‌ست ولی چشم ترت نیست... که نیست #شهید_جمهور #سید_الشهدای_خدمت #خادم_ملت #خادم_الرضا #رئیسی_عزیز

بخاطر دین، ملت، امت و به یاد تو رای می دهیم. #رئیسی_عزیز 😭😭😭