🔺مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران طی نامه‌ای از آیت الله خامنه‌ای خواسته تا با حضور در دانشگاه تهران نسبت به وظایف ولی فقیه در قانون اساسی پاسخگوی سوالات مردم و دانشجویان باشند !!!

عدالتخواهی یا غضنفربازی؟! درنگی پیرامون #نامه_نابهنگام جریان موسوم به #عدالتخواه جعفر پرورده @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸در آستانه روز دانشجو که پیشینه اش با #غرب_ستیزی گره خورده است٬ نامه ای در رسانه ها منتشر شد که در بهترین حالت٬ حکم #پاس_گل به #غرب_اندیشان_داخلی را دارد. 🔹در سالهای گذشته روز دانشجو عملا به محملی برای ارتباط بی واسطه مسئولین با دانشجویان تبدیل شده که البته پدیده مبارکی است چه اینکه همواره بیشترین نقدها در این ایام از زبان فرزندان ملت متوجه دولتمردان شده است. 🔸امسال با توجه به مشکلات معیشتی فراگیر ناشی از #ناکارآمدی_بی_سابقه بدنه اجرایی کشور طبعا انتظار می رود که گفتمان حاکم بر روز دانشجو از اهمیت بیش تری برخور دار باشد و این پرسش مطرح است که در جلسات مدیریت شده و آکواریومی دانشجویان با ریاست جمهوری٬ چه حرفهایی مطرح می شود و اصلا ایا امسال منتقدین رئیس جمهور می توانند در مقام نقد سخنی بر زبان برانند یا خیر؟ 🔸به نظر نگارنده ۱۶ آذر امسال برای دولتی ها روز سختی است چون اجازه دادن به منتقدین مساوی با بیان مطالبی است که احتمالا خوشایند آنان نیست و اگر اجازه ندهند٬ هجمه تبلیعاتی سنگینی متوجه دولت خواهد شد. 🔸در چنین شرایطی جریان به اصطلاح #عدالتخواه دانشگاه تهران٬ کار را برای دولتی ها آسان کرد و با انتشار نامه خطاب به مقام عظمای ولایت توجه ها را از دولت و فضای نامناسب حاصل از عملکرد دولتمردان و جریان غرب زده٬ دور کرده و تلاش کرد فضا را به سمت دیگری سوق دهد. 🔹این اقدام مشکوک که معلوم نیست دقیقا با چه مقصودی در این برهه زمانی انجام گرفته٬ پرده دیگری از نمایش قدیمی #عدالتخواهان_عرفی موسوم به #احمدی_نژادیون است که مدتی است همنوا با #اصلاح_طلبان_افراطی و #ضد_انقلاب_خارج_نشین٬ تلاش دارند مطالبات مردمی ناشی از ناکارآمدی ارکان اجرایی را به سمت رأس نظام و شخص رهبری سوق دهند. 🔹نویسندگان نامه که در سالهای گذشته صریح ترین نقدها را در حضور و غیاب رهبری معظم با ایشان در میان گذاشته و کمترین برخورد تلخی را تجربه نکرده اند٬ با نادیده گرفتن پیشینه و تاریخچه روشن و قابل تقدیر رهبر معظم٬ به دنبال تکمیل #جورچین_سیاسی #ترامپ و #آمریکاپرستان_ورشکسته_داخلی هستند. 🔸ویژگی جماعت به اصطلاح عدالتخواه آن است که سر و رهبر ندارد و گرفتار #جو_زدگی و #شعاربستدگی_سلبی شده است. قصه امروز این جماعت که در لبیک به ندای سعید زیباکلام و تطهیر فرقه نارمک به میدان آمده اند٬ ریشه دار است. آنان همواره در فضای انفعال نفس کشیده اند و اغلب برای اثبات خود به نفی همگان دست زده اند. @rozaneebefarda

مطالبه گری بنی اسرائیلی(!!) به سبک جریان به اصطلاح عدالتخواه! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 جریان عدالتخواه دانشجویی فعلی که به موازات دولت احمدی نژاد و چون #پیچک_سیاسی رشد کرد٬ بعد از عملکرد غیرقابل دفاع رئیس جمهور محبوبش و به دنبال شکل گیری #فرقه_نارمک٬ اکنون دچار سردرگمی شده است. این طیف که روزگاری ناب ترین دانشجویان را در خود جای داده بود اکنون دچار بحران تئوریک و گرفتار نفوذ و آشفتگی سیاسی شده است! آنان که همواره بدون کمترین هزینه ای تندترین پرسش ها را از عالیترین مقام سیاسی نظام مطرح کرده اند٬ نذر کرده اند که خود را به #قانع_نشدن بزنند و هر روز همان سوالات قدیمی و تکراری را نسل به نسل تکرار کنند! کردار عدالتخواهان عرفی از این جهت بیشترین شباهت را به قوم بنی اسرائیل دارد که تاریخ آنان را با #بهانه_تراشی می شناسد! حتمن پرسشگری مطلوبیت ذاتی دارد و حتمن مطالبه از رهبری معظم جایز و لازم است چنانکه معجزه لازمه پیغامبری است اما عقلایی نیست که کسانی بخواهند مطالبه گری از رهبری را بازیچه سیاسی خود قرار دهند چنانکه پیامبران مسئولیتی در مقابل بهانه تراشان و معجزه جویان ندارند. اگر قرار به #انصاف و #حقیقت_خواهی باشد٬ یک معجزه هم کافی است برای اثبات پیغامبری٬ چنانکه دو دهه پاسخگویی رهبری معظم بهترین سند برای اثبات سعه صدر ایشان است. @rozaneebefarda

دلنوشته استاد قنواتی و معتمد حاج آقای ملکی درباره یک اتفاق مجازی بسم الله الرحمن الرحیم حقیقت یک اتفاق مجازی ابتدای این هفته وقتی در اندک وقت استراحت میان انبوه کارهای ریز و درشتِ مدرسه و حوزه، فرصتی کردم تا سری هم به فضای مجازی طلاب و اساتید بزنم، اتفاقی جالب و در عین حال عجیب توجهم را جلب کرد. کلیپی سرهم بندی شده از سخنان حجة الاسلام والمسلمین ملکی معاون محترم تهذیب حوزه های علمیه از سوی عده ای مشغول نشر و بازنشر بود. ظاهر بدوی سخنان چیزی شبیه تأیید برخی افراد بود که جلساتی موسوم به جلسات اخلاق! دارند. موضع و نظر دقیق جناب حاج آقای ملکی درباره این موضوع نه تنها برای بنده که بیش از یک دهه توفیق همکاری و آشنایی با این بزرگوار را داشته ام معلوم و روشن بود، بلکه اکثر اساتید و طلاب مدرسه هم با این نظر آشنا بودند، لذا برای ما واضح بود که این کلیپ یک بازی مجازی و رسانه ای جدید است، مجازی است که به حقیقت و واقعیت ارتباط و علاقه ای ندارد. القصه به قول ما طلبه ها مجاز غلط است! مجاز بدون مناسبت و ارتباط با حقیقت. اما برای روشن تر شدن ما وقع، تلفن را برداشتم و با حاج آقای ملکی تماس گرفتم. ایشان توضیح دادند که: «این فایل مربوط است به جلسه ای حدود یک هفته بعد از حکم معاونت تهذیب، یعنی تقریبا یک سال و نیم پیش. در این جلسه دو سه نفر از مریدان بنده خدایی که ادعاهایی در زمینه اخلاق و سلوک دارد، آمده بودند و حرفشان این بود که: «چرا ایشان را توصیه نمی کنید و چرا در حوزه بر علیه ایشان موضع گیری میشود و...» و خلاصه می خواستند هر طور شده تاییدی از ما برای کارشان بگیرند. من هم مجموعه حرف هایی زدم که اینجا متاسفانه دچار تقطیع شده است. از درس های اخلاق بزرگانی همچون آیات مظاهری حفظه الله و مرحوم مشکینی رحمه الله گفتم که ویژگی بکاء داشت و گفتم که این درس نیز این مزیت را دارد. اما صرف اشک و آه و حال ظاهری برای این مسیر خطیر کفایت نمی کند و برای کسی حجت نمی شود، لذا تاکید کردم که به سراغ درسهایی بروید که بزرگان و استخوان خورد کرده های حوزه آن را تایید میکنند و اگر بزرگان برخی را تایید نمیکنند باید خودشان درصورت صلاحدید وجه مخالفتشان رابیان کنند و شما به دنبال این وجه مخالفت باشید. به آنها گفتم که بنده همیشه دروس اخلاقی را تایید و توصیه میکنم که اساتید آن مورد تایید مراجع عظام و بزرگان حوزه باشند و برای غیر آن حجتی ندارم. جلسه خودمانی و غیر رسمی بود، من هم در نظرم بود که با آنها صریح و تند صحبت نکنم و برادرانه آنها را به سمت تحقیق و پرس و جو هدایت کنم. بلکه با این پرس و جوها و پیگیریها، این بندگان خدا با حقایق آشنا شوند و به دنبال اساتید اخلاق و معنویت حقیقی و با پشتوانه بروند و این دغدغه مقدس را در جای خودش خرج کنند. اما الان متوجه شدم متاسفانه صوت این جلسه به طور مخفیانه و بدون اطلاع بنده ضبط شده و بدتر از آن اینکه در فایل منتشر شده بخشی از حرف تقطیع و به بخش دیگر متصل شده است! که مقصود سخن را کاملا برعکس جلوه داده است.» وقتی حاج آقا ملکی در آخر سخن دعا کرد که «ان شاء الله خدا هدایتشان کند» به بزرگی این مرد غبطه خوردم که حتی وقتی عده ای اینطور ناجوانمردی میکنند باز هم این پدر و معلم دلسوز خیرخواهی اش قطع نمی شود و دعای هدایت برای آنها میکند. خلاصه این ماجرای مجازی برای من بدل به یک درس اخلاق عملی و حقیقی شد... امان از این درس اخلاق های مجازی... @talabegitaejtehad

افشاگری یا انتقام کشی؟! ماجرای توصیه نامه جنجالی دکتر #خسروپناه چیست؟ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 در روزهای اخیر موج چهارم از تخریب ها علیه جناب آقای دکتر خسروپناه به بهانه توصیه نامه برای انتقالی همشیره اش به قم شکل گرفت! #فرید_مدرسی و #حسین_دهباشی (دو فعال رسانه ای اصلاح طلب افراطی) از جمله کسانی بودند که در دامن زدن به این جنجال پوشالی رسانه ای نقش محوری داشتند. این در حالی است که نگارش توصیه نامه مکتوب یا توصیه تلفنی برای جلب مساعدت ارباب ادارات برای تسریع روند اداری آنهم در دوران حاکمیت پیرمردهای غرب اندیش دولت اعتدال٬ متاسفانه به امری عادی تبدیل شده است! از بحث درستی یا نادرستی توصیه نویسی که بگذریم٬ مسأله اصلی آن است که چرا در این دوران و چرا جناب خسروپناه مورد هجمه واقع می شود؟! آیا دیگر شخصیت ها واقعا از این جور مسائل قابل خدشه در پرونده ندارند یا مساله چیز دیگری است؟! در سال های اخیر این چهارمین موج تنفر پراکنی و تخریب علیه یک استاد فلسفه است که با اهداف کاملا سیاسی صورت می گیرد. #اصلاح_طلبان_افراطی یارای تحمل خسروپناه اهل #تعامل و #تعقل را در سنگر حکمت و فلسفه ایران نمی یابند و چون بهانه ای برای #حذف_فیزیکی ایشان ندارند٬ به روشهای قرن نوزدهمی از جمله #ترور_سفید روی آورده اند! چندی پیشتر #فحاشی #سروش_دباغ علیه خسروپناه نیز در هنگامی صورت گرفت که خسروپناه در تلاش برای پیگیری جوانمردانه مشکلات معیشتی پدرش بود! این جماعت در حالی سینه چاک امثال نصر شده اند که خود نصر نظر کاملا مثبتی نسبت به دکتر خسروپناه دارد. هر عصبانیتی علتی دارد و به نظر نگارنده علت موج چهارم تخریب ها٬ موضع گیری هوشمندانه دکتر خسروپناه در ماجرای #نامه_آیت_الله_یزدی است! او پروژه تخریبی اصلاح طلبان علیه جامعه مدرسین و مرجعیت را زودتر از دیگران کشف کرد و نسبت به آن روشنگری نمود! مرور مواضع تویتری آقای فرید مدرسی مسائل را روشن خواهد کرد! حال که آن جنجال فروکش کرده فرصت انتقام فرا رسیده و چون هیچ مستمسکی در میان نیست٬ بازنشر نامه سوخته و از یک سال قبل منتشر شده٬ تشبث غریق به کل حشیش است! این چهره های به ظاهر اتوکشیده و مهربان٬ اینقدر شخصیت سوزند و در ترور شخصیتی مخالفان شان کوچک ترین فرصت را از دست نمی دهند! @rozaneebefarda‌

بیانیه مهم #شورای_عمومی #مجمع_دانشجویان_عدالتخواه #دانشگاه_تهران(آرمان) پیرامون #نامه_نابهنگام خطاب به مقام معظم رهبری @rozaneebefarda

خبرگزاری قرآنی ایکنا به محل رپرتاژ اخبار جناب آقای هادوی تبدیل شده است!! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 «خبرگزاری بین المللی قرآنی ایکنا» ظاهرا باید در موضوع قرآن کریم فعال باشد اما تقریبا از بدو تأسیس تا کنون به محلی برای رپرتاژ اخبار شخصی مربوط به جناب آقای #هادوی_تهرانی از سران تشکل حوزوی موسوم به #نشست_اساتید تبدیل شده است. به عنوان نمونه در آستانه ۱۷ ربیع٬ در خبری با عنوان «برگزاری جشن میلاد پیامبر(ص) از سوی مراجع م علما» بعد از معرفی مراسم مربوط به دفتر حضرت آیت الله مکارم٬ مراسم دفتر آقای هادوی تبلیغ شده و پس از آن مراسم حرم مطهر ذکر شده است! تیتر جهت دار مندرج در خبر که جناب آقای هادوی را ذیل عنوان مراجع و علما مطرح کرده٬ بسیار ناشیانه انتخاب شده است. گفتنی است سران تشکل #نشست اکنون با چالش #مرجع_سازی مواجه هستند و این قبیل خبرسازی ها گمانه های چنین مساله ای را افزایش می دهد! مدتی است که برخی از سران نشست اقدام به #انتشار_رساله و #پاسخ_به_استفتائات نموده اند که با وجود حیات اساتید آنان و مراجع عظام طراز اول قم و نجف٬ این اقدامات نوعی #سنت_شکنی محسوب می شود و طبعا موجب بروز واکنش ها و حساسیت های منفی در دل حوزه علمیه قم شده است. خبر مربوط به آقای هادوی را در لینک ذیل بخوانید:👇 http://yon.ir/xDNdA @rozaneebefarda

👇👇👇

اولین و تنها اپلیکیشن جامع #وب‌سایت‌های_حوزوی. با نصب #اپلیکیشن "حوزه دات"، از این پس دیگر نیازی به جستجو در صفحات اینترنت نیست. ثبت شده در مرکز فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال کشور.

درباره سوال از رهبری!/ دو روی سکه محافظه‌کاری و اسلام سلطنتی از : محمد صادق شهبازی « جریانی، در توهم دفاع از ولایت، هرگونه نقد، پاسخ‌خواهی، دادخواهی و اصلاح سیستم را ضدیت می‌شمارد و اگر از سوپور سر کوچه هم انتقاد شود، می‌گوید سوپور زیرمجموعه سرسوپورهاست، او ذیل شهرداری و... تا رهبری و امام زمان جلو می‌رود؛ لذا انتقاد از نحوه جمع‌آوری زباله در فلان کوچه، در حکم محاربه با امام زمان است! از تقدم ولایت بر عدالت ، ولایت‌بسندگی، تسری ولایت و... سخن گفته و در نهایت اشکالات را توجیه می‌کنند. جریان دیگر، همه ناکارآمدی‌ها و عقب‌گردها را به رهبری و نظام نسبت می‌دهد. هر دو نگاه یک پایه و نتیجه دارند؛ انگار شأن و سیره رهبری دخالت در تمام امور کشور است یا رهبری مستقل از اراده مردم و مسئولین در تمامی تصمیم‌گیری‌ها می‌تواند دخالت ‌کند. مردم، نخبگان و مسئولین عناصری منفعل‌اند و مانند ربات به‌وسیله رهبر هدایت می‌شوند. در یک کلمه تعریف سلطنتی از حکومت اسلامی و ولایت ارائه می‌دهند. هر دو جریان، با منفعل انگاشتن مردم، مسئولین و نخبگان، مسئولیت را از خود سلب، عافیت‌طلبی را توجیه، امکان نقد و اصلاح را منتفی می‌کنند. غیرواقع‌بینانه در توجیه نفی کارنامه رهبری و نظام سخن می‌گویند، بدون آنکه برای اصلاح وضعیت موجود و اصلاح لایه‌های مختلف نظام تلاش کنند. درنهایت تنها به حفظ وضع موجود کمک کرده و نارضایتی مردم را افزایش می‌دهند. ولایت نه یک سیستم سلطنتی بالا به پایین که نظامی دوطرفه است، رهبری جهت‌گیری‌های کلی را مبتنی بر آموزه‌های دینی اعلام کرده و بر اساس ظرفیتی که مردم، نخبگان و مسئولین از خود نشان می‌دهند، جمع‌بندی کرده و نظام را پیش می‌برد. زمانی‌که ظرفیت عمومی هست مثلاً انرژی هسته‌ای حق مسلم می‌شود و زمانی‌که ناکارآمدی اقتصادی و درگیری در بحث‌های سیاسی مردم را خسته کرده، نرمش قهرمانانه و حتی اجازه به اصرار مسئولین به عقب‌نشینی از بعضی خط قرمزها. مردم و نخبگان در این چارچوب، وظیفه ظرفیت‌سازی، امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر و دادخواهی مظلوم را برعهده دارند. رهبری کنونی جمهوری اسلامی، ضمن حمایت از مسئولین حاکم در دوره‌های مختلف (که تغییرات 180 درجه‌ای داشتند)، خود جهت‌گیری‌های اصلاحی را در هر دوره طرح کرده و پی‌گرفته است. طرح و پیگیری عدالت‌خواهی و مقابله با فقر و فساد و تبعیض، مقابله با جنگ نرم دشمن برای تغییر محاسبات مردم و مسئولین، پیگیری آرمان‌های بزرگ رو به جلویی مانند پیشرفت، تمدن اسلامی و نهضت تولید علم؛ آن‌هم در دوره‌هایی که این گفتمان‌ها موردتوجه نبوده نمونه آن است. از سوی دیگر آیت‌الله خامنه‌ای پیشتاز مسئولین در ارتباط‌گیری با مردم و نخبگان بوده و نه‌تنها خود مستقیماً پای صحبت‌های مردم و نخبگان نشسته، بلکه آزادترین و تندترین جلسات جمهوری اسلامی را آن‌هم در ملتهب‌ترین دوران‌ها با جوانان و نخبگان داشته است؛ نظیر جلسات جنجالی پرسش و پاسخ با گردانندگان نشریات دانشجویی و دانشجویان دانشگاه‌های تربیت مدرس و شهید بهشتی. متعدد هم سخنرانان دیدارهای دانشجویی و نخبگان یا افرادی خودجوش از درون جمعیت بلند شده‌اند و رهبری ضمن تحمل نقد تلخ طلبکارانه و بعضاً نفی آنان، منطقی و مستدل تندترین نقدهای آنان را پاسخ گفته و خود رأسا در بسیاری موارد در سخنرانی‌های عادی دیگر خود، با شبهاتی ازاین‌دست در افکار عمومی مواجه شده است و حتی از اشتباه خود و نظام در مواردی سخن گفته است. پرسش و نقد رهبری و نظام ممنوع نیست و حتی خود رهبری در موارد متعدد آن را تجویز کرده است؛ اما مسئله و اولویت اصلی پیگیری عملکرد مسئولینی است که جهت‌گیری‌های درست نظام و رهبری را پیگیری نمی‌کنند، اقدامات اصلاحی انجام نمی‌دهند، حتی علناً خلاف جهت آن حرکت می‌کنند. بعضاً در موضع اپوزیسیون قرار می‌گیرند یا انتساب خویش به رهبری یا منصوب بودن از جانب رهبری و... را دستاویزی برای فرار از پاسخگویی و توجیه عدم انجام حرکات اصلاحی قرار می‌دهند، یا با طرح مسائل دسته دوم و حاشیه‌ای از هر اقدام اصلاحی شانه خالی می‌کنند یا راه آن را می‌بندند. بدنه منفعل متدین و حزب‌اللهی نیز به‌جای پیگیری این جهت‌گیری‌ها از مسئولین و فعالیت در این مسیر منفعلانه عمل کرده و برای خوبش توجیهاتی از این جنس می‌تراشد و در یکی از دولبه قیچی می‌نشیند. بجای آنکه چون بنی‌اسرائیل به رهبری بگوییم تو و خدایت با هم بجنگید و ما سر جای خودمان هستیم این پرسش را از مسئولین و از خود بپرسیم که ما برای این جهت‌گیری‌ها و مشکلات چه کرده‌ایم؟ آیا جهت‌گیری‌های درست را پیگیری کرده‌ایم؟ آیا برای رهبری ظرفیت ساخته‌ایم که بتواند ورود مؤثرتری بکند؟ که یکی از این موارد اصلاح، شفافیت و نظارت عمومی بر نهادهای ذیل رهبری و سایر نهادهای عمومی غیردولتی است.»