هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از استیکر1و1
دو تن پهلوان، سخن در میان
سخن بودشان، از تن و از روان
یکی گفت بایست، نیروی تن
که گفتار فردوسی است، این سخن
«ز نیرو بود مرد را راستی»
«ز سستی کژی زاید و کاستی»
یکی گفت پرورد، باید روان
که فرموده آن شاعر پاک جان
«توانا بود هرکه دانا بود»
«ز دانش دل پیر برنا بود»
سخن بس به پیرایه آراستند
خود از بنده سنجیدنش خواستند
بگفتم که در این ره رهروان
بسی ره سپردند اندر جهان
به بینیم از این دو در روزگار
چه ماند از هنر سالها یادگار
به بینیم باشد که را برتری
ز تن پروری و ز روانپروری
بر مرد دانا روان دانش است
تن ار پروری بهر دانش خوشست
نگویم مپرور تن ای پهلوان
بپرور ولی هم تن و هم روان
بود تن چو اسب و روان چون سوار
چو نبود سوار اسب ناید بکار
سوار اسب را چون کشد زیرران
خود این رام گردد به نیروی آن
زهی خاوری اوستاد سخن
که خورشیدوش گشت پرتوفکن
کانال #استیکر
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از عطر1و1
#دلنوشته_مهدوی💞
سلامی بی جواب
از جانب خوبان
نمی ماند ...
🌸🍃 #سلام #امام_زمان (عج)✋
🌸🍃 #صبح_بخیر
#مهدی_جانم❤️
🌼 یا صاحب الزمان! می دانی؟
گاه و بی گاه که دفتر عمر را ورق می زنم، سطرهایی را که به سختی نگاشته ام یا قلمم کم رنگ شده و دستم رنجور، سطرهایی که به نم نم اشک تمام شدند و به هق هق گریه ناتمام، تو را عجیب در لابلای کش و قوس کلمات و واژه ها می یابم!
می دانی؟ آنقدر کشش و جاذبه ات در لحظه های بی تاب بودنم زیاد بوده که گوشه های تنهایی ام را دوست دارم!
گوشه هایی که غم بود و من بودم و تو ...!
تو، با دستان گسترده ات، تو با آغوش گرمت! تو با صدای مهربانت، که:
«باکت نباشد! من کنار توأم، نزدیکِ نزدیک»
و آنگاه بود که من اوج می گرفتم و بالا می رفتم! به سان پرنده ای که بالهای شکسته اش را تیمار میکنند و برای پریدن آماده اش!
چه خوب که تو را دارم!
چه خوب که هستی!
«ای یاد توام مونس در گوشه ی تنهایی»
#سلام بر بهترين مونس ✋❤
آقای مهربانم بیا که با تو دلم آرام می گیرد 😔
🥀 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 🥀
📡 @atre1o1 🇮🇷
هدایت شده از حرف های خصوصی
🍃💚﷽💚🍃
✅ تشرفات _میرزا ابوالفضل قهوه چی
👈 حکایت شنیدنی عشقِ پیرمرد قهوه چی به امام زمان عج
🔹خدا يكی از خوبان و عاشقان امام زمان(ع) را رحمت كند.شايد مثلاً ده، پانزده سال پيش مرحوم شد. ميرزا ابالفضل در قم بود. ايشان خيلی نسبت به امام زمان (ع) توجه داشت.
🔰ايشان در يك جلسه در گوشه ای
می نشست، اگر می ديد يك جایی مثلاً غيبتی می كنند، حرف لغوی می زنند، با زبان نمی گفت: اين كار را نكنيد. نه!
👌همان گوشهای كه خودش نشسته بود، شروع می كرد اشعاری را برای امام زمان می خواند و اشك می ريخت. با حالش حال جلسه را عوض می كرد و نهی از منكر می كرد.
🔸می گفتند: ايشان شبهای چهارشنبه و جمعه شبها جمكرانش ترك نمی شود. سهشنبه بعد از ظهرها، جمعه بعداز ظهرها می رفت.
◀️در بازار قم يك قهوهخانهای داشت و چای می داد. يك موقع بعضی از بازاری ها به او گفته بودند: ميرزا ابالفضل، اگر جمعهها می خواهی بروی، برو برای خودت! اما سهشنبهها نرو. ما چای می خواهيم، غذایی می خواهیم. تعطيل نكن!
⏪گفت: نه! من تعطيل می كنم. من جمكران را ترك نمی كنم.
⭕️به او گفتند: اگر اين بار رفتی ما در مغازهات را قفل می كنيم.
گفت: هركاری می خواهيد بكنيد. سهشنبه بعد از ظهر رفت.
🌠شب خواب ديد كه امام زمان(ع) فرمود: ميرزا ابالفضل، می خواهند در مغازه ی تو را ببندند.
گفت: آقا من فدای شما شوم. من مغازه را برای چه می خواهم؟
🔹فردا كه بلند شد رفت و ديد كه پايين كركرهی مغازه را قفل زدند.
🔰خودش رفت و يك قفل بزرگتر زد و دو قفلهاش كرد، كه اگر شما شوخی می كنيد، من جدی هستم.با اين چيزها از ميدان به در نمی روم!
⏺ايشان يك مرتبه خدمت حضرت تشرفی در #جمكران داشتهاند، سؤال كرده بود كه آقا شما تشريف نمی آوريد؟ اين همه خواهان هستند.
⭕️حضرت فرمود: ميرزا ابالفضل، آنهایی كه خواهان خود من هستند، زياد نيستند. خيلی ها دنبال حاجتهای خودشان هستند.
📝از سلسله بحث های حجت الاسلام و المسلمین عالی با تخلیص/به نقل از آرشیو برنامه سمت خدا.
#خصوصی
http://eitaa.com/joinchat/2827026458C0b79eb2936
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 کنایه رحیم پور ازغدی به علیرضا اکبری، جاسوس اعدامی: ۳ تا داغ مهر را از کجا میآورند؟! من هر چقدر سرم را محکم به مهر میزنم نمیشود
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در همایش «دانشگاه تراز انقلاب اسلامی مبتنی بر بر گام دوم انقلاب»:
آقایی که اعدامش کردند و سه تا داغ مهر داشت کیف کردید؟ نمیدانم چه کار میکنند. من هر چقدر سرم را محکم به مهر میزنم نمیشود!ً هر چقدر تو نماز خواندی من هم خواندم!
آقایی که اعدامش کردند سابقه جبهه داشت سابقه پاسداری هم داشت معاون وزیر دفاع هم بود. ۱۰ سال اطلاعات به انگلیس می داد.
خودش می گفت انگلیس که می رفت برایش سجاده کنار می گذاشتند که نجاست و طهارت نماز مشکلی نداشته باشد. ببینید چقدر آدم احمق می شود . خدا وقتی آدم را رها می کند خریت مرز نمی شناسد. نجاست و طهارت را رعایت می کند جاسوسی هم می کند.
کانال #عطرخاص
📡 @atre1o1 🇮🇷
📡 @atre1o1 🇮🇷
هدایت شده از حرف های خصوصی
برسد به دست همه کاره ی عالم!!!
🔻 آقا شیخ مرتضی زاهد (ره) می فرمودند: به جهت اینکه به فقراء کمک می کردم؛ یک بدهی پیدا کردم. رفع این بدهی را از امام زمان(ع) تقاضا کردم. یک نامه ای به حضرت نوشتم و گفتم: آقاجان! من که نمی توانم این نامه را در چاه های امامزاده ابوالحسنین بیاندازم، کسی را هم ندارم تا این نامه را در حرم ثامن الحجج(ع) بیاندازد. ایشان می فرمود: رفتم به بازار حلبی سازها، آنجا یک نهر آب بود که جریان داشت، به آن دستورات عمل کردم و نامه را در آن نهر آب انداختم و تا عصر جواب نامه از طرف حضرت آمد.
💚 روزهایی در زندگی ات هست که احساس دلتنگی عجیبی به تو دست می دهد، حس می کنی تمام غصه های دنیـــــــا تلمبار شده ست روی دلت، انگار اصلا کسی حرفت را نمی فهمد، دلت می خواهد باشد محرم رازی، سنگِ صبوری، بنشینی ساعت ها برایش درد و دل کنی و روی شانه هایش هق هق شب گریه های دلتنگی ات را بنشانی...
📝 وضویی دست و پا کن در این گرفتگی های دل،گوشه ی دنجی بنشین و قلم و کاغذی بردارو تمام نگفتنی هایت را بگو برای آنکه محرم رازت می شود و سنگ صبورت، برای امام زمانت نامه ای بنویس و در چاهی، رودخانه ای، امام زاده ای و یا هر نقطه ای که به دلت می افتد بیانداز، امید داشته باش که نامه ات را می خواند و جوابت را می دهد، که دستِ خالی رد کردنِ کسی در مرام آن جوانمرد نیست...
دلت را خانه ی مـا کن، مصفّـا کردنش با من
به ما درد دل افشا کن، مـداوا کردنش با من
اگر گم کردهای ای دل، کلید استجــابت را
بیا یک لحظه با ما باش، پیــدا کردنش با من
اگر درها به رویت بسته شـد دل برمکَن بازآ
درِ این خانه دقالبـاب کُـــن وا کردنش با من
به من گو حاجت خود را، اجـابت میکنم آنی
طلب کن آنچه می خواهی، مهیا کردنش با من
خصوصی
...