eitaa logo
❤صاحب‌الزمان‌دوستت‌دارم❤
3.3هزار دنبال‌کننده
27.4هزار عکس
28.4هزار ویدیو
289 فایل
بسم‌رب‌المہدے‌عج♥️🍃 کپے‌حلال📿🌱 ڪانال‌طراحے‌مون:‌ @badrion تبادل و تبلیغات @majnon_rahbarr
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷اولین تصویر از پیکر مطهر علمدار جبهه فرهنگی انقلاب و جبهه مقاومت استاد حاج در معراج شهدای تهران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•♡ 🌱َبهترین اعمال آخرین شب ماه مبارک 🍃تمثیل یک ماه برای تمام عمر انسان‌ها
وقتی دیگه نمونده 1.mp3
3.29M
مناجات شب 29ماه مبارک🌙 آخه وقتی دیگه نمونده از ماه مهربونی آی رفیق یه وقت از قافله جا نمونی حاج محمد رضا طاهری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱تو کریمی و دو صد کوه به یک کاه ببخشی،من بیچاره چه سازم⁉️ که ندارم پر کاهی...😭 چه زود بساط این مهمانی داره جمع میشه😭 ‌‌‎‌‌‌‎‌
آیت‌الله صدیقی - تشرف.mp3
10.66M
🔊 🔹در هر روز ماه ، با ما همراه باشید با مستند داستان‌های محضر امام‌زمان ✨🌙 📝 تشرف آیت‌الله قاضی... موقع افطار، برای ظهور حضرت دعا کن، اون‌وقت امام‌زمان هم موقع افطارشون برای تو دعا می‌کنند، دعای ما کجا و دعای او کجا؟!🥲💔
حاج‌مهدی رسولی - روضۀ امام حسین.mp3
7.35M
🖤 تنها به شوق کرب‌و‌بلا می‌کشم نفس دنیای بی حسین به دردم نمی‌خورد... 🕊️ 📌 در رمضان، یک ساعت مانده به افطار، هیئتی مجازی و مختصر را فراهم کردیم تا در حالیکه تشنگی و گرسنگی بر ما غلبه کرده، یادی کنیم از آقایی که او را گرسنه و تشنه شهید کردند و روی زمین کربلا رهایش کردند😔 🗓 روز بیست و هشتم
-|🍃 مراقــب باشيم شیـــــطان است دزد خـانـہ خالـی را نمـی‌زنـد اگـــــر دور و برت پـــرســه مـےزنــد در تو چیزی دیـــــده است.. پس هم شاد باش ڪه در وجـودی‌ات چیزی نهفـتـه است‌ڪہ ارزش دارد هـم باش!! شهید‌زبرجدۍ•
{💥🌍} چهـاࢪ سواݪ قیامت🔥 امام صادق(؏) مےفرمایـد: بدان فـࢪدا ڪه دࢪ برابر خداوند عزوجـݪ قرار گـیرے از چهـاࢪ چیز پـࢪسیده میشوے: ① جوانےات را دࢪ ڪجا نابود ساختے؟! ② عمـࢪت را دࢪ ڪجا سپـرے ڪردے؟! ③ ثࢪوتـت ࢪا از ڪجا بہ دست آوردے؟! ④ و آن را دࢪ ڪجا خـࢪج ڪردے؟! پس براۍ آن ࢪوز آماده باش و پاسخش ࢪا فـࢪاهـم ساز. 📚الڪافے ج۲ص۱۳۵ح۲۰
[💚] نه تنها . . . غیراو را نمی‌خوانم، از غیر او نمی‌ خواهم، که‌حتی‌به‌غیراوامیدهم‌نمی‌بندم؛ که‌‌امیدها‌هرز‌می‌روندوبه‌جایی‌نمی‌رسانند. [برشی‌ازکتاب‌بشنوازنی اثر علی صفایی‌حائری]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 «بارِ منم می‌خری؟» 👤 حاج محمود 🔹 دم افطار اسمتو بردم خدا کنه اسم منم ببری... 🔅 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
•°یادش بخیر حاج همّت میگفت: هرگاه امتداد نگاهت به حرامی نرسد،آنگاه شهیدی ...شهید! 🕊 ♥️
4_5825758348271684953.mp3
9.24M
‏سفره دارد جمع می گردد، گدا را عفو کن باز هم خوبی کن و این مبتلا را عفو کن دیگر از این توبه ها دارم خجالت میکشم یا رب این شرمنده غرق خطا را عفو کن 😭😭 🥀
Negar_۲۰۲۲۰۴۳۰_۱۹۵۳۴۴.jpg
1.67M
⚡️شیطان شمارا به هنگام انفاق وعده فقر وتهیدستۍ میدهد،ولی خداوعده فزونۍمیدهد... 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌∞♥∞ هرکی برای امام زمان کار میکنه حتماببینه استاد لیاقت نوکری امام زمان مهم بودن کار برای آقا ❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 براے کسایے که قلبشون کبوتر 🕊 کسایے که دلشون با اسم امام مهربون آروم مے‌گیره 💚💜 🔆 امشب هم، عاشقانه و با شوق، زمزمه کن صلوات خاصه امام رضا (ع) رو:☺️ اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🍀
جان آقام (عج) بخوان دعای فرج رادعااثردارد دعاکبوترعشق است وبال وپردارد 🌺دعای منتظران درعصرغیبت🌺 اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى ❤️برای سلامتی آقا❤️ بسم الله الرحمن الرحیم اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً 💖دعای فرج💖 بسم الله الرحمن الرحیم اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء ُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (ع)و حضرت نرجس (س) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (عج) ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیت الله فی ارضه به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد
Farahmand-Dua-Iftitah.mp3
15.36M
❇️ قرائت دعای "افتتــــاح" هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹 🌺«شب بیست ونهم» 🗓شروع چله : ۱۴۰۱/۰۱/۱۳
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 ❅ঊঈ✿🍂♥️🍂✿ঈঊ❅ رهـایے از شـب🌒 من خوشحال از غیبت کامران بدهیم رو که داخل پاکت بود روی پیشخوان گذاشتم و گفتم:وقتی اومد از طرف من اینو به ایشون بده و خیلی ازش تشکر کن. سعید یک نگاهی به پاکت انداخت و گفت:بشینید حالا تا از خودتون پذیرایی کنیدآقا کامران هم از راه میرسه! من با عجله گفتم:نه ممنون..خدانگهدار و از کافه خارج شدیم.به فاطمه گفتم خداروشکر بخیر گذشت.. فاطمه ساکت بود. پرسیدم چرا چیزی نمیگی؟ فاطمه گفت:وقتی پول رو ببینه امکانش هست بهت زنگ بزنه. با خونسردی گفتم:شمارم رو نداره.. _آدرست رو که داره!! نگران شدم:یعنی بنظرت بازم پا میشه بیاد دم خونمون؟ من که بعید میدونم! فاطمه ابروش رو بالا انداخت:خدا روچه دیدی؟ شاید اومد..پس آماده هر اتفاقی باش پرسیدم: خب اگر اومد چکارکنم؟ فاطمه گفت:نمیدونم..واقعا نمیدونم! چند روز گذشت ولی خبری از کامران نشد.این یعنی اینکه کامران بعد از اون جریان دیگه قید منو زده بود.واین یعنی حدس من درست بود! او کسی نبود که بشه به عشقش وحرفهاش اعتماد کرد. پنج شنبه بود و طبق روال پنج شنبه ها مراسم دعای کمیل در مسجد برگزار شد. من وفاطمه مشغول پذیرایی از نمازگزاران بودیم که فاطمه تلفنش زنگ خورد وبعد از مدتی منو فرا خواند که حاج مهدوی گفته بعد از نماز ما بریم سراغش! من با تعجب پرسیدم:چیکارمون داره؟ فاطمه شانه بالا انداخت.:نمیدونم لابد درباره مسجد یا بسیجه! به فکر فرورفتم.یعنی حاج مهدوی منم مثل فاطمه امین مسایل مربوط به مسجد،میدانست؟ از تصور این فکر ذوق زده شدم و با اشتیاق و بی صبرانه منتظر دیدن حاج مهدوی شدم. وقتی مسجد خالی از جمعیت شد ما به سمت درب آقایان حرکت کردیم.اونجا حامد هم حضور داشت من قبلا هم او را دیده بودم.او جوانی با قد متوسط و لاغراندام بود که ته ریش داشت و همیشه یک لبخند معصومانه گوشه ی لبش بود..او با دیدن فاطمه جلو آمد و خوش وبشی عاشقانه کرد. با دیدن آن دو، در رویاهای خودم غرق شدم.کاش میشد من هم مثل فاطمه، سرو سامان میگرفتم.آن هم با مردی مومن و عاشق!! فاطمه از حامد سراغ حاج مهدوی رو گرفت.حامد گفت:نمیدونم والا ..الان که تو مسجد بود. فاطمه پرسید:نمیدونی چیکارمون دارن؟ حامد لبهایش رو پایین اورد:نمیدونم! ازش نپرسیدم! فاطمه شانه بالا انداخت. من فقط شنونده بودم.و تمام حواسم به این بود که بعد از یک ماه واندی فرصتی پیش آمده تا دوباره حاج مهدوی رو از نزدیک ببینم. دقایقی بعد حاج مهدوی از مسجد بیرون آمد. در همانجا نگاهش با من تلاقی کرد و ابروانش در هم گره خورد.دلم لرزید.نکند فاطمه به اشتباه منو با خودش اورده بود؟ نکنه حاج مهدوی اصلا با من کاری نداشته بود؟ آب دهانم رو قورت دادم و منتظر شدم که او جلو بیاید.او کفشهایش رو پوشید و با صورتی در هم رفته جلو آمد و سلام کرد. ما هم جواب سلامش رو دادیم. کمی این پا اون پا کرد و خطاب به من گفت:شما چند وقته مشغول کار در بسیج هستید؟ من که آمادگی شنیدن این سوال رو نداشتم به فاطمه نگاه ملتمسانه ای کردم. فاطمه بجای من جواب داد:حدودا شیش هفت ماهی میشه حاج آقا. حاج مهدوی هنوز ابروانش گره خورده بود.از فاطمه پرسید از ایشون مدارکی هم دارید.؟ فاطمه سریع پاسخ داد:بله حاج اقا. چطور مگه؟ حاج مهدوی خطاب به من گفت:شما کارت فعال بسیج رو دارید؟ داشتم زیر خشونت پنهان لحنش له میشدم جواب دادم: بله _بسیار خب..شما برای این محل نیستید.درست نیست که در بسیج اینجافعالیت کنید. در اسرع وقت به مسجد محله ی خودتون مراجعه کنید و برگه ی صلاحیتی که خانوم بخشی بهتون میدن رو به پایگاه محله ی خودتون ارایه بدید تا ان شالله در اونجا فعالیت کنید. من که از تعجب در جا میخکوب شده بودم به فاطمه نگاهی انداختم و با لکنت گفتم:آاااخه..چرا؟؟ مگه چه اشکالی داره من در همین پایگاه و بسیج این منطقه باشم؟ او به سردی گفت:نمیشه خواهر من! این برخلاف قوانینه فاطمه هم داشت سوالات منو تکرار میکرد. ولی حاج مهدوی بی تفاوت به سوالات ما قصد رفتن کرد که گفتم:چطور تا دیروز برخلاف قوانین نبود؟؟ چرا قبلا ازم دعوت کردید عضو بسیج این ناحیه بشم که حالا منو پاسم بدید به ناحیه ی دیگه.. لحظه ای سکوت شد و بعد حاج مهدوی یک قدم به سمتم برداشت و نگاه تندی به فاطمه کرد و بعد رو به من گفت:اینو باید خانوم بخشی جواب بدن! در پناه خدا..یا علی ✍ ف.مقیمے ادامه دارد... ❅ঊঈ✿🍂♥️🍂✿ঈঊ❅ 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
شبیه هر رمضانی که بی تو آمد و رفت نفس به سینه ما ماند و جا نیامد باز ... علیه السلام برای ظهورش دعا کنیم بحق الزینب اللهم عجل لولیک الفرج
شبتون مهدوی دعای فرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا