eitaa logo
تنها ساحل آرامش
68 دنبال‌کننده
4هزار عکس
108 ویدیو
5 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم داستان ها و داستانک ها تولیدی است. لطفا مطالب تولیدی را فوروارد بفرمایید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 به نیت شهید بزرگوار هوشنگ محمدی نامجو قرائت بفرمایید. ❤ 📝 @sahel_aramesh
392.mp3
1.91M
📼 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزکار است. 🌷 به نیت شهید بزرگوار هوشنگ محمدی نامجو قرائت بفرمایید. ❤ 📝 @sahel_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 📱 میثم گوشی اش را سفت چسبیده بود. دستهای دراز به سمتش را پس می زد. آن را بالا برد. بقیه پشت سرش ایستاده بودند. با سرهای بهم چسبیده، صفحه گوشی را می بلعیدند. یکی دهانش را مثل غار پر از شمش یخ باز کرد و گفت:مجید جون، این همون شاخ اینستاگرامه. میثم چشمانش را روی صفحه چرخاند. گفت: نه بابا، یه ببره بود هی می گفت من ببرم این همونه. مسعود صورت میثم را با دستش کنار زد. گفت: مادر من بدون این همه آرا و ویرا با صورت چروکیده اش از این خیلیم خوشگل تره. مجید دستش را بالابرد و مثل پتک توی سر مسعود کوبید. گفت: خاک تو اون سر بی مخت کنم. آدم جلو بقیه از خوشگلی و زشتی مادرش حرف میزنه؟! علی از دور جلو آمد. مسعود اول از همه او را دید. گفت: بچه ها جوجه شیخمون اومد. میخواید عکس شاخ ببری رو نشونش بدید؟ مجید گفت: ولش کن دوست داری حالمون رو بگیره؟ میثم نیشخندی زد. گفت: چیز بدی نمی بینیم. مردم بدتر این رو می بینن. علی بیا این رو ببین. میثم صفحه گوشی را به سمت علی گرفت. علی نگاهش را به آسفالت دوخت. جلو رفت. دست گردن دوستانش انداخت گفت: کی میاد کشتی بگیریم؟ مسعود دستش را بالا آورد. علی گفت: پس تا پارک مسابقه دو میذاریم. اونجا هر کی برد اول شروع می کنه. میریم تو چمن تا موقع زمین خوردن بدنامونم آسیب نبینه. قبول؟ هر چهار نفرشان مسابقه دو گذاشتند. علی زودتر از همه به پارک رسید، اما امتیاز زود رسیدنش را به مسعود داد. با مسعود، میثم و مجید به نوبت کشتی گرفت. پشت هر سه را به خاک مالید. پسرها خنده کنان دنبالش دویدند تا او را بگیرند و داخل حوض پارک بیاندازند. علی فرار کرد. برای لحظه ای برگشت تا پیشروی بچه ها را ببیند. پایش داخل گودالی گیر کرد. با صورت روی زمین افتاد. سرش را بلند کرد. صدای زوزه فشنگ از کنار گوشش گذشت. به صورت خیس مسعود دست کشید. گفت: گریه می کنی مرد؟ الان دیگه بچه نیستیم و مام تو پارک نیستیم. باید قوی باشی. مسعود گرد و خاک نشسته روی صورت علی را با دست گرفت. به صورت خودش مالید. گفت: علی تو دستم رو گرفتی و به اینجا رسوندیم. تنهام نذار. علی از حال رفت. چند دقیقه بعد چشمهایش را باز کرد و گفت: مسعود تو هم می بینی؟ دستش را بالا آورد گفت: می بینی؟ دارن میان. چقد نورانین. مسعود به نقطه ای که علی نشان می داد، خیره شد. اشک بین ریش هایش جا گرفت. گفت: علی جونم، کجا رو می گی؟ علی مقابلش را نشان داد. چشمانش را بست. بعد از مدتی چشمانش را باز کرد و گفت: از میثم و مجید حلالیت بخواه. اون روز می خواستم حواستون از گوشی پرت بشه. نمیدونستم پام میشکنه و همه تقصیرا میفته گردن اونا. بازم اگه بیهوش نشده بودم نمیذاشتم اونقدر سرکوفت بخورن. بهشون بگو حلالم کنن. پای علی مثل برگ های درخت بید می لرزید. خون، خاک زیر پایش را گل کرده بود. علی شهادتین گفت و چشمانش را برای همیشه بست. 🖊 📝 @sahele_aramesh
◾ قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : إيّاكَ وَالتَّغايُرَ في غَيرِ مَوضِعِ غَيرَةٍ؛ فَإِنَّ ذلِكَ يَدعُو الصَّحيحَةَ إلَى السُّقمِ ، وَالبَريئَةَ إلَى الرَّيبِ ◼ امام علی علیه السلام فرمود:از غيرت ورزيدن بيجا بپرهيز كه اين كار، زن سالم را به بيمارى مى كشانَد و پاك دامن را به گناه 📚 نهج البلاغه, نامه 31 ❤ 📝 @sahel_aramesh
🌷 زندگینامه شهید علی اکبر ملجایی:پاسدار علی اکبر ملجائی فرزند عبدالمجید در سال ۱۳۲۸ در خانواده ای متدین و معتقد به مبانی اسلام و مکتب تشیع به دنیا آمد. شهید ملجائی از افراد انقلابی متدین و قبل از انقلاب به طور سری و مخفیانه برای براندازی حکومت پهلوی اقدام می کرد با علنی شدن مبارزات در صف اول مبارزین بود و از هرگونه اقدامی علیه حکومت دیکتاتوری شاه فروگذار نکرد. وی با صوت خوبی که داشت یکی از مداحان اهل بیت بود و دعاهای کمیل و توسل را با صدای خودش میخواند حتی در جبهه ها جلسات دعاهای وی حالت عرفانی عجیبی داشت با منافقین درگیری زیادی داشت و آنها تصمیم به ترور وی را داشتند. ولی به حمداله موفق نشدند. در مرتبه سوم به جبهه اعزام شد و پس از مدتی مبارزه در تاریخ ۶۴/۱۱/۲۴ در جبهه دارخوئین پس از به جاآوردن نماز ظهروعصر و خواندن آخرین دعای توسل در عملیات والفجر به شهادت رسید. 🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار علی اکبر ملجایی قرائت خواهیم کرد. 🌹 📝 @sahel_aramesh
🌷 به نیت شهید بزرگوار علی اکبر ملجایی نامجو قرائت بفرمایید. ❤ 📝 @sahel_aramesh
393.mp3
1.97M
📼 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزکار است. 🌷 به نیت شهید بزرگوار علی اکبر ملجایی قرائت بفرمایید. ❤ 📝 @sahel_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ 🌹 ای به ما از ما، ای از ما به ما، ای ما بی ما، به کَرم خویش نه به ما، هر چه کردیم بر ما، هر چه تو کردی بر ما، هرچه کردی به جای ما به خود کردی نه ما. 🌹 ❤️ 📝 @sahel_aramesh
🌹 قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : حُسْنُ اَلصُّحْبَةِ يَزِيدُ فِي مَحَبَّةِ اَلْقُلُوبِ 🌺 امام على عليه ‏السلام فرمود:خوش‏رفتارى، بر محبّت دل‏ها مى‏افزايد 📚 غرر الحکم و درر الکلم , جلد۱ , صفحه۳۴۳, حدیث4812 ❤ 📝 @sahel_aramesh