eitaa logo
[ســآحـِݪ‌‌ِآࢪامـِشٰ]
1.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
630 ویدیو
16 فایل
+ بیمܢ ِگـِرداب بہ دݪ‌ داشـتم امّـا تـو رسیـدۍ؛ ڪه شـدۍ ساحــݪ‌ ِأمـن ِمـنو کـشتـۍِ نجاتمܢٰ . . ࿐ ⇠‌محتوا؟ : ز گهواره تا گور؛ بصیرت بجوی . . [صرفأ جهتِ درست حسابی شدن! ] ⇠کـُپی؟ تا أبـد حلال شد ∞ . . ‌ ‌ارتباط؛ @spegirl
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- پرسید، [ «عج» غایب است ] یعنی چه؟ گفتم: غایب؟ کدام غایب؟ بچه، دستش را از دست پدر رها کرده و گم شده ، می‌گوید: پدرم گم شده است !
1696874355638.mp3
3.84M
🎙 [دل‌گویه‌با ] به همراهی ِبعضی رفقای خوش‌ذوق و حامی، به خوشی تموم شد و انشاالله این دل‌گـویه ها به دل‌ها بشینه. 🌿 -صرفأجهتِ‌لبخندِرضایتِ‌مهدیِ‌فاطمه ➥𝒔𝒂𝒉𝒆𝒍𝒆_𝒂𝒓𝒂𝒎𝒆𝒔𝒉࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ــ 🖤🕯 - آن كه در هر نفسى معجز عيسى‏ مى ‏كرد .. مرده را با دم جان‏بخش خود احيا مى ‏كرد ..
صادق آل محمد كه به دانشگه او .. صد فلاطون زمان، درس خود انشا مى‏ كرد ..
-اى بسا عالمِ عامل، به مدينه شب و روز .. درك فيض از دو لبِ حجّت يكتا مى ‏كرد ..
- مركز دايره و دانش و تقوی مى‏ شد ... - هر كه شاگردى آن حجت والا مى‏ كرد ..
- نارِ افروخته را مهر .. بر مُحبش ز كرم لاله حمرا مى‏ كرد ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میگما یه سوال خیلی مهم ⁉️ تو هم!؟ 👇🏻👀 ‌ ‌ https://EitaaBot.ir/poll/izjk (بزن رو این لینک نظرتو ثبت کن)
[ســآحـِݪ‌‌ِآࢪامـِشٰ]
میگما یه سوال خیلی مهم ⁉️ تو هم!؟ 👇🏻👀 ‌ ‌ https://EitaaBot.ir/poll/izjk (بزن رو این
•﷽•ـ چرا تو نمازامون یهو یادمون میره رکعت چندمیم؟ این پرش ذهن از کجا میاد؟؟ 🙄 وسط نماز یاد هزارتا چیز گمشده و کار نکرده و... میافتیم و اصلا یادمون میره کجای ِنماز بودیم..! 💔 چرا اینجوری میشیم؟ راه‌حلش چیه؟ ➥𝒔𝒂𝒉𝒆𝒍𝒆_𝒂𝒓𝒂𝒎𝒆𝒔𝒉࿐
دیدی وقتی با چندتا از رفقایی که خیلی دوست داری و باهاشون هم فاز و جوری، کلی صحبت جدی و غیرجدی می‌کنی و می‌گی و می‌خندی و ازشون یاد می‌گیری؟🎯 یا وقتی یکیشون خیلی منطقی و عاقله، همیشه باهاش مشورت می‌کنی یا وقتی صحبت می‌‌کنه، با دقت به حرفاش گوش می‌دی؟👂🏻 ازش کلی سوال می‌پرسی و حواستو جمع می‌کنی چیا گفته و منظورش چیه؟ چون می‌دونی این آدم واقعاً حرفاش بارشی از حقه. 🤝
ولی خب از اون‌طرف بالاخره کساییم هستن تو زندگیت که هم فازت نیستن، یا کلاً حوصله صحبت باهاشون رو نداری، یا ازشون خوشت نمیاد، نه؟🥱 و وقتی باهات صحبت می‌کنن، فقط می‌خوای ازشون فرار کنی یا سریع صحبتتون تموم شه، و انقدر یه جاهایی بی‌توجه می‌شی که نمی‌فهمی چی می‌گه و چی می‌گی و یادت می‌ره و حواست کلاً پرت می‌شه. 🚶‍♀
👤 یا از اون طرف، هستن معلما و استادایی که هم از نظر علمی خیلی باسوادن، هم از نظر اخلاقی عالین. و اینجا تو‌ خیییلی براشون ارزش و احترام قائلی و پیششون خیلی خوب و محترمانه ظاهر می‌شی و یه سری رفتارا رو پیششون نداری، چون می‌گی بابا این خیلی آدم حسابیه، زشته این حرکتا و رفتارارو پیشش داشته باشم، 🤷🏾 درسته؟
[ســآحـِݪ‌‌ِآࢪامـِشٰ]
دیدی وقتی با چندتا از رفقایی که خیلی دوست داری و باهاشون هم فاز و جوری، کلی صحبت جدی و غیرجدی می‌کنی
🔍 حالا چرا اینو گفتم؟ چون می‌خوام بگم «یکی از» چیزایی که باعث می‌شه رو نفهمی رکعت چندمی، حواست پرت می‌شه و یادت می‌ره، حال نداری بخونی، جان به جان آفرین تسلیم می‌کنی تا بخونی حتی سریع و آخر وقت، 😪 دلیلش اینه که جایگاه خدایی که قبولش داری، شبیه جایگاه پایینِ آدمای دسته‌ی دوم تو زندگیتن. 💔 یعنی یا واقعاً دوسش نداری یا نمی‌دونی جایگاه حقیقی اون خدا چیه و مدام یادت می‌ره. 🥀
🖇چون اگر دوسش داشتی، مثل آدمای دسته‌ی اول زندگیت که رُفقاتن، صحبت کردنت باهاش کلی زمان می‌برد (تایم نماز) و متوجه گذر زمان نبودی (خسته نشدن از پنج دقیقه نماز خوندن)، نه اینکه سریع و بی‌حال فقط می‌خوای صحبتتو زود تموم کنی و از اون شرایط‌ خلاص شی، 🤐💔 بلکه باید خیلی دقیق حواستو جمع کنی و باهاش صحبت کنی .
◽️اینجا هم همونه، اگه خدارو دوسش داشتی، انقدر حین صحبت و خلوت باهاش، حواست پرت نمی‌شد و یادت نمی‌رفت که اصن رکعت چندمی🥀 ◾️چون واست مهم نیست، برا همینه که حواست پرت چیزای دیگه و بی‌اهمیت می‌شه، چرا مهم نیست؟ چون عمیقاً دوسش نداری و نمیدونی داری با کی و چه ذاتی حرف میزنی 💔 ...
یه دلیلشم اینه: 👈چون خدات ذهنیه، قبولش داری، ولی باورش نداری... قبول داشتن تو ذهنه، باور تو قلبه.♡ عمل آدم هم از قلب و باور میاد.👉 ⚠️حتی ممکنه دعا کردنا و ادعیه خوندنات هم از روی یاد گرفتن یه سبک زندگی باشه. نه باورت، نه علاقه‌ت، نه چیزی که واقعا باهاش کیف می‌کنی...💔 فقط طوطی‌وار انجام میدی، چون اینجوری یاد گرفتی!🤐💁🏽
💢 یا هم ممکنه دلیلش ندونستن جایگاه حقیقی خدا باشه یعنی چی جایگاه حقیقی؟ چون ما دوتا جایگاه تو باور آدما از خدا داریم: ۱- صرفاً حفظی و ذهنیه.❌ ۲- واقعاً باور اون شخصه و درکش کرده و چشیده و فهمیده.✅ 💠 اولی، می‌گه آره دیگه خدا خالقه، ما رو آفریده، بزرگه، مهربونه و... 💠 دومی می‌گه: اینایی که اولی می‌گه، من فهمیدم، دیدم، چشیدم، لمس کردم، درک کردم و جوری جایگاه اون خدا واسش روشن شده تو این عالم، که چار ستون بدنش از خشیت و بزرگی و خوف و رجای‌ خدا تو می‌لرزه و اشک تو چشاش جمع می‌شه🍃 مثل اینکه ما یه دستور پخت کیک شکلاتی داریم🍩 اولی فقط دستورشو حفظه و می‌دونه و فقط لق لقه زبونشه👀 ولی دومی درستش کرده، خورده، چشیده، و فهمیده چقدر خوشمزه‌ست و مزه مزه کرده🍬 این دوتا باهم فرق نداره!؟ ..
[ســآحـِݪ‌‌ِآࢪامـِشٰ]
💢 یا هم ممکنه دلیلش ندونستن جایگاه حقیقی خدا باشه یعنی چی جایگاه حقیقی؟ چون ما دوتا جایگاه تو ب
حالا راهکار چیه؟ 🤔 ① تو مرحله اول تو باید بدونی داری با کی حرف میزنی. همممه‌ی آدما نیاز به یاد آوری دارن.نگو من که فلان دوره خداشناسی شرکت کردم،فلان کتابای امام شناسی رو مثلا خوندم،، هر چند وقت یکبار آدم باید اعتقادات و باورهاشو همییینجور تکرار کنه، هر ماه هر دو ماه . تو هر بار یادآوری کن خدات کیه، چیا بهت داده در کنارش ؛ [ شکرگذاری رو یاد بگیریم ] یاد بگیر از صبح ک پامیشی بابت هرر چیزی که داری تشکر کنی 🤲🏻🌿 چشم سالم، پای سالم، گوش سالم، پدر مادر، سقف بالاسر، یه لقمه غذا که سیرم کنه، قدرت فکر و شنیدن و چشیدن و تکلم ، حضور تو دوره ای که حداقل حکومت اسلامی وجود داره، آشنایی با اهل بیت، حب ائمه، مثلا باحجاب بودن،یا همین نمازخون بودن این خودشم تشکر میخواد و... این تشکرها و یادآوری‌ها تو رو به این میرسونه همممه‌ی اینارو از یکی داری اینجوری موقع یکی یکی چیزایی که بهت داده، لطفهایی که بهت کرده تو ذهنت میاد و باهاش الحمدالله و الله اکبر و سبحان الله میگی...
مورد بعدی اینکه ،