eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️ 1 قسمت اول 🔴 غرور از صفات رذيله نفس است كه سرچشمه بسيارى از آفت‏ها و شرارت‏هاست. در لغت ريشه غُرُور از كلمه غَرَّ به معناى شكاف زمين و جوى باريك و تيزى شمشير و چين و چروك لباس است؛ امّا در اصطلاح به نيرنگ و فريب بيهوده و پوچ‏ گفته مى‏شود كه با خودپسندى و خودبينى همراه است. در حقيقت امرى براى فريفتن و گول زدن با اميدوارى بيهوده در جريان باشد كه داراى ابزار و زمينه‏هاى فريبنده است. صاحب مفردات الفاظ القرآن در اين باره مى‏نويسد: فَالغَرُورُ: كُلُّ ما يَغُرُّ الْإِنْسانَ مِنْ مالٍ وَ جاهٍ وَ شَهْوَةٍ وَ شَيْطانٍ وَ قَدْ فُسِّرَ بِالشَّيطانِ إِذْ هُوَ أَخْبَثُ الغارِّينَ وَ بِالدُّنْيا لِما قِيلَ: الدُّنْيا تَغُرُّ وَ تَضُرُّ وَ تَمُرُّ. پس غرور؛ هر چه كه انسان را مى‏فريبد از مال و مقام و خواهش و شيطان و گاهى به اهريمن رانده شده تعبير شده كه او پليدترين فريبندگان است و گاهى به دنيا؛ زيرا گفته شده كه دنيا مى‏فريبد و زيان مى‏رساند و مى‏گذرد. حضرت على عليه السلام در اين باره مى‏فرمايد: جِماعُ الْغُرُورِ فِى الإِسْتِنامَةِ إِلى‏ الْعَدُوِّ. اعتماد كردن به دشمن، جامع فريب است. و نيز فرمود: كَفَىَ بِالْمَرْءِ غُرُوراً أَنْ يَثِقَ بِكُلِّ ما تُسَوِّلُ لَهُ نَفْسُهُ. در فريب خوردگى آدمى همين بس كه به هر آنچه نفس در نظرش بيارايد اعتماد كند. و در گفتارى ديگر فرمود: سُكْرُ الْغَفْلَةِ وَ الْغُرُورِ أَبْعَدُ إِفاقَةً مِنْ سُكْرِ الْخُمُورِ. مستى غفلت و فريب ديرتر از مستى شراب‏ها به بهبودى و تندرستى مى‏انجامد. و نيز فرمود: لايُلْفَى الْعاقِلُ مَغْرُورَاً. خردمند، فريب خورده و بالنده به خويش، يافت نشود. امام زين العابدين عليه السلام در سفارش‏هاى گهربار خويش مى‏فرمايد: رُبَّ مَغْرُورٍ مَفْتُونٍ يُصْبِحُ لاهِياً ضاحِكاً يَأْكُلُ وَ يَشْرَبُ وَ هُوَ لايَدْرِى لَعَلَّهُ قَدْ سَبَقتْ لَهُ مِنَ اللَّهِ سَخَطَةٌ يَصْلَى بِها نارَ جَهَنَّمَ. اى بسا شخص غافل فريفته‏اى كه روز خود را به هوسرانى و خنده و خوردن و آشاميدن مى‏گذارند، بى‏خبر از آن كه شايد خشمى از خداوند او را فراگرفته باشد كه بدان در آتش دوزخ افكنده شود. امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد: مَنْ وَثِقَ بِثَلاثَةٍ كانَ مَغْرُوراً: مَنْ صَدَّقَ بِما لايَكُونُ وَ رَكِنَ إِلى‏ مَنْ لايَثِقُ بِهِ وَ طَمَعَ فيما لايَمْلِكُ. هر كسى به سه چيز اعتماد كند، فريب خورده است: كسى كه آنچه را شدنى نيست، باور كند و به كسى كه بدو اعتماد ندارد، تكيه‏ كند و در آنچه مالك آن نيست، چشم طمع بندد. 👈 ادامه دارد ... 🔗کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ 2 قسمت 2 🔴 غزالى در حقيقت نكوهش غرور مى‏نويسد: «هر چه درباره ارزش دانش و معرفت و نكوهش جهل و نادانى گفته شده دليل بر نكوهيدگى غرور مى‏شود؛ زيرا غرور يكى از انواع جهل است؛ چون جهل عبارت از اين است كه انسان به چيزى برخلاف آنچه در عالم واقع هست باور داشته باشد. و غرور نيز همان جهل است. ولى هر جهلى غرور نيست، بلكه غرور مستلزم وجود دو چيز است: يكى آنچه انسان فريفته آن مى‏شود و ديگر عامل فريبنده است. بنابراين، اگر مجهول مورد اعتقاد ما، چيزى باشد كه با هوس و خواهش نفس سازگار باشد و عامل جهل هم يك شبهه و خيال نادرست باشد و ما گمان كنيم كه آن دليل است. حال آن كه در عالم واقع چنين نباشد، جهل برگرفته از اين امر، غرور نام دارد. پس غرور، عبارت است از اعتماد و تكيه كردن نفس به آنچه مطابق هوا و هوس باشد و طبيعت آدمى به خاطر شبهه افكنى و فريب شيطان به آن گرايش يابد. با توجه به اين برداشت، كسى كه بر اثر يك شبهه نادرست، معتقد باشد كه در دنيا يا در آخرت از خير و خوبى برخوردار است. چنين كسى مغرور و فريب خورده است. بيشتر مردم خيال مى‏كنند كه آدمهاى خوبى هستند، در صورتى كه در اين پندار خويش دچار خطا هستند. پس بيشتر مردم مغرور و فريب خورده‏اند؛ گرچه كه انواع غرور آنها متفاوت است و درجاتشان در اين مورد فرق مى‏كند و غرور و فريب خوردگى بعضى روشنتر و شديدتر از ديگران مى‏باشد.» صاحب كتاب معراج السعادة، اهل غرور و غفلت را به چند گروه دسته‏بندى نموده است، كه در اينجا به چكيده‏اى از آنها اشاره مى‏شود: «1- گروه كفّار و صاحبان مذاهب فاسد كه شيطان آنان را به غفلت و تكبّر انداخته و با شبهات بى‏پايه آنها از راه حق بيرون كرده است. و آنان خود را حق‏دار مى‏پندارند. 2- گروه فساق و معصيت‏كاران كه برخى از آنان گمان مى‏كنند دنيا نقد و آخرت نسيه است با فرورفتن در شهوات و لذّت‏هاى دنيايى نفس و جان خويش را دچار مرض روحى مى‏كنند. برخى از آنان گمان مى‏كنند لذّت‏هاى دنيايى امرى يقينى است ولى لذّت‏هاى آخرتى احتمالى و حدسى است و انسان عاقل امر يقينى را به اميد امر احتمالى رها نمى‏كند. اينان در حقيقت مسأله معاد را انكار مى‏كنند و از زمره كفّار محسوب مى‏شوند و خداوند درباره آنان مى‏فرمايد: الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَوةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنسَيهُمْ كَمَا نَسُواْ لِقَآءَ يَوْمِهِمْ هذَا وَمَا كَانُواْ بَايتِنَا يَجْحَدُونَ آنان كه دينشان را سرگرمى و بازى گرفتند و زندگى دنيا آنان را فريفت، پس ما امروز از ياد مى‏بريمشان، همان گونه كه آنان ديدار امروزشان را از ياد بردند وهمواره آيات ما را انكار مى‏كردند. برخى از آنان مغرور به الطاف بى‏نهايت الهى شده، چون كه خداوند فرموده است: وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمَانِىُّ حَتَّى‏ جَآءَ أَمْرُ اللَّهِ وَ غَرَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ و آرزوها [ى دور و دراز و بى پايه،] شما را فريفت، تا فرمان خدا [به نابودى شما] در رسيد و [شيطان‏] فريبنده، شما را فريب داد. دنيا به آنان روى كرده و از نعمت‏هاى زيادى بهره‏مند شده‏اند و بسيارى از مؤمنان فقير و دردمند را مى‏بينند و مى‏گويند: خداوند به ما لطف و مرحمتى كرده و لطف او به ما بيشتر بوده، پس در آخرت هم ما با احسان و مرتبه برترى برخوردار هستيم اما خيالى باطل است؛ زيرا زيادى مال و فرزند و فراوانى نعمت دنيايى و رفاه مادى دليل بر بزرگى مقام و برترى شخصيتى نيست، بلكه دامى بر شيطان و آزمودن ظرفيّت آنهاست. خداوند منّان درباره آنان مى‏فرمايد: وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِى لَهُمْ خَيْرٌ لِاَنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِى لَهُمْ لِيَزْدَادُواْ إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ و كسانى كه كافر شدند، گمان نكنند مهلتى كه به آنان مى‏دهيم به سودشان خواهد بود، جز اين نيست كه مهلتشان مى‏دهيم تا بر گناه خود بيفزايند، و براى آنان عذابى خوار كننده است. أَيَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ‏مِن مَّالٍ وَ بَنِينَ* نُسَارِعُ لَهُمْ فِى الْخَيْرَ تِ بَل لَّا يَشْعُرُونَ آيا گمان مى‏كنند افزونى و گسترشى كه به سبب مال و اولاد به آنان مى‏دهيم، * در حقيقت مى‏خواهيم در عطا كردن خيرات به آنان شتاب ورزيم؟ [چنين نيست‏] بلكه [آنان‏] درك نمى‏كنند [كه ما مى‏خواهيم با افزونى مال و اولاد، در تفرقه، طغيان، گمراهى و تيره‏بختى بيشترى فرو روند.] 👈 ادامه دارد ... 🔗کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ 3 قسمت 3 🔴 به هر حال خداوند همه درهاى آسمان را بر روى آنان باز مى‏كند و آنها شاد و سرگرم به دنيا مى‏شوند و ناگهان بى‏خبر با بلا و كيفرها حالشان گرفته مى‏شود. برخى از آنان را شيطان با اميد به رحمت خداوند فريب داده است؛ با اينكه مى‏گويند خدا ارحم الراحمين است؛ گناه عاصيان در ساحل درياى رحمت او جايى ندارد و نااميدى از كرم را ناپسند و اميد به رحمت حق را نيكو مى‏دانند و شيطان هم آنان را با اين پندار سطحى و خيالى فريفته و به ستم عصيان وادار مى‏سازد. خداوند هم در برابر كردار پوشالى آنان كه به دروغ ادّعاى طلب رحمت و غفران الهى را مى‏كنند، مى‏فرمايد: كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ* إِلَّآ أَصْحبَ الْيَمِينِ هر كسى در گرو دست‏آورده‏هاى خويش است،* مگر سعادتمندان. زيرا اعتماد مغرورانه به رحمت و گذشت حق با اعمال ناشايسته و ضدّ اخلاق ناسازگار است، برخى از آنان با فريب شيطان، بعضى از اعمال نامشروع را عبادت پنداشته‏اند و انتظار آمرزش دارند بلكه خود را آمرزيده مى‏پندارند، مانند ستمگرانى كه با ستم و زور مالى را از مردم مى‏گيرند و به فقيران و مساجد كمك كرده و يا وقف مى‏كنند. برخى از آنان گناهان زيادى مرتكب مى‏شوند و اطاعت بسيارى را از دست مى‏دهند وليكن همه را فراموش مى‏كنند و يك طاعت ويژه را نگه داشته و با آن بر خدا منّت مى‏گذارند و خود را آمرزيده مطلق مى‏دانند، مانند اينكه مسجدى يا پلى‏ مى‏سازد و يا حج مى‏رود و مهمانى مفصّل برپا مى‏كند، ولى در اداى حقوق خداوند كوتاهى مى‏كند. 3- گروه دانشمندان و خردمندان كه عمر خود را صرف علوم و اختلافات فكرى و علمى مى‏كنند، ولى عقايد حقه را مطرح نمى‏كنند، از بيشتر دانش‏ها آگاهند ولى در معرفت خدا گمراهند، آنان با طرح شبهات و پندارهاى ساختگى با اعتقادات مردم بازى مى‏كنند با اين خيال فاسد مغرور و از علوم دينى كه سرچشمه سعادت دنيوى و اخروى است، بازمانده و در تهذيب اخلاق و اصلاح نفس نمى‏كوشند و در برابر هجمه‏هاى فراگير به دين و بدعت‏ها سكوت اختيار مى‏كنند و در نظام‏هاى شيطانى و دولت‏هاى كفر جانب حق را نمى‏گيرند. پس به دانسته‏هاى خود مغرورانه مى‏نگرند. 4- گروه خطيبان و واعظان كه از احوال نفس و صفات آن از خوف و رجا و توكّل و رضا و صبر و شكر و ... سخن مى‏رانند و انتظار تحوّل درونى از عموم مردم دارند، در حالى كه خود از صفات ظاهرى پيشرفتى ندارند. چه بسا مطالبى خلاف واقع و قصّه‏هاى ساختگى براى خوشايند دل مردم مى‏بافند، ولى بدون شكّ اينان از شياطين انس هستند و خود گمراهند و ديگران را هم گمراه مى‏كنند. 👈 ادامه دارد ... 🔗کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ 4 قسمت 4 🔴 5- گروه اهل عبادت و رياضت كه در مواظبت بر اجراى عبادت و مستحبّات و طهارت بسيار دقّت و وسواس به خرج مى‏دهند تا نظر پروردگار را به دست آورند اما چون پاى مال و شكم كه به ميان مى‏آيد به هر دليلى آن را حلال و مباح نشان مى‏دهند، گاهى در لباس و خوراك و مسكن به اندك چيزى قناعت مى‏كنند و گمان مى‏كنند كه در زهد و دورى از دنيا به مرتبه كمال رسيده‏اند ولى دلشان از حبّ رياست و شهرت در آفاق و انفس پر شده است. اينان به گستردگى عمل‏هاى عبادى مغرور مى‏شوند و از مسائل پيرامون و آثار بر جا مانده، غافل مى‏شوند. 6- گروه اهل تصوّف و درويشان كه با رفتار و كردار زاهدانه، به درويشى و گدايى‏ در بين مردم مى‏پردازند و با قيافه‏هاى عجيب و غريب و اذكار و اوراد و ابزار و آلات مخصوصى به جذب و دوستى با خلق، روزگار مى‏گذارنند. اينان مى‏پندارند كه با اين حركات تارك دنيا و درويش مى‏شوند و به درجات اهل توحيد وعرفان ترقّى مى‏كنند و داخل صف زاهدان و دوستان خدا مى‏گردند و گاهى عبادت و مناجات را كنار مى‏گذارند و مى‏گويند: نفس ما به تكامل رسيده است و ديگران محتاج طاعتند. و مرتبه خود را از پيامبران و اولياى الهى بالاتر مى‏برند و صاحب مرام و مذهب جديد و مدعى الوهيّت و نبوّت و امامت و كشف و شهود و عرفان نو و ... مى‏گردند. حكايت اين طائفه بسى اندوهناك است. اين گروه در نزد خدا و ارباب يقين و بصيرت از احمقان و جاهلانند و از آنچه به غرور ادّعا مى‏كنند، از حق دورتر مى‏گردند. 7- گروه حاكمان و سلاطين كه داراى حكم و دستورند و مدّعى عدالت و داورى به حق در ميان مردمند و در حكومت و سلوك اجتماعى خود را داراى مقام و منصب خدمتگزارى و نيكنامى مى‏پندارند و از مردم توقّع مدح و ستايش و عدالت منشى و دادگرى دارند ولى در عمل با رشوه‏گيرى و چاپلوسى همفكران و تضييع حق مردم با سلطه شيطانى خود كسب قدرت مى‏كنند. اينان خودخواهانه فريفته قدرت و مقام پوشالى و اهريمنى شده‏اند و آخرت خويش را نابود ساخته‏اند. 8- گروه ثروتمندان و مال داران كه به واسطه مال و ثروت مادّى ديده حقيقت و بصيرت آنان پوشيده مانده و كثافت‏هاى دنيوى در نظرشان اهميّت دارد. اين دسته مكنت مالى را نتيجه تقرّب به خدا مى‏دانند و خود را بر فقرا ترجيح مى‏دهند. مال را مايه مباهات و افتخار مى‏دانند و فقر و تنگدستى را عامل بدبختى مى‏پندارند؛ پس غرور، آنان را از مرتبه و منزلت در نزد خداوند پايين آورده و در زمره ابلهان و كافران‏ 🔗کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ تکنیک 11 در 2 !!! 🔴 به نظر من این دوگانه‌ها[در مواجهه با حوادث] از سؤالات [مهم] است؛ ما از خودمان باید سؤال کنیم که در این دوگانه‌ها چه جوری باید عمل کنیم. ... در برخورد با حوادث مثبت این جوری باید برخورد کرد: دچار نشدن، و از خدا دانستن که این اغترار به نفْس و اغترار [نسبت] به خدا که انسان غرّه بشود، [درست نیست]؛ « فَأَهْلٌ أَنْ لا یَغتَرَّ بِکَ الصِّدّیقون » ( ) در دعای صحیفه‌ی سجّادیّه [آمده] که صدّیقون هم نبایستی اغترار پیدا کنند به تو که بگویند «ما که دیگر با خدا وضعمان روشن است و ...»؛ نخیر، خدای متعال با صدّیقون هم رو دربایستی ندارد؛ [اگر] یک وقت خطائی بکنند، ضربه را خواهند خورد. ... 👤 (1397/12/23 ) 👈چگونگی مواجهه با چالش‌ها و اتفاقات مثبت در بیانات - تبیین یازده دوگانه : 1️⃣ مواجهه‌ی فعّال، مواجهه‌ی انفعالی. 2️⃣ مواجهه‌ی ابتکاری یا مواجهه‌ی عکس‌العملی 3️⃣ مواجهه‌ی مأیوسانه یا امیدوارانه 4️⃣ دوگانه‌ی ترس و دلیری 5️⃣ مواجهه با حزم و تدبیر باشد یا با سهل‌اندیشی و سهل‌انگاری 6️⃣ نگاه به حوادث، [به صورت] تهدید و فرصت توأماً 7️⃣ شناخت واقعیّتهای میدان و نشناختن واقعیّتهای میدان 8️⃣ دوگانه‌ی بُروز احساسات 9️⃣ رعایت ضوابط و حدود شرعی و عدم رعایت اینها 🔟 بهره‌ گیری از تجربه‌ ها یا دو بار از یک سوراخ گزیده نشدن 1️⃣1️⃣ در مواجهه‌ی با حوادث دائم به خودمان بپریم ، من شما را مقصّر بدانم، شما من را مقصّر بدانید 👇 🔈https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=42023 🆔 @sahife2
کنیک 11 در 2 !!!.pdf
227.2K
👌چگونگی مواجهه با چالش‌ها و اتفاقات - تبیین یازده دوگانه 🎵 متن و صوت کامل بیانات 👇 📜https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=41994 🎵https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=41986 🆔 @sahife2
برنامه ی ◀️ نکوهش کوتاهی در بندگی 🔴 و قَالَ (علیه السلام): مَنْ قَصَّرَ فِي الْعَمَلِ ابْتُلِيَ بِالْهَمِّ، وَ لَا حَاجَةَ لِلَّهِ فِيمَنْ لَيْسَ لِلَّهِ فِي مَالِهِ وَ نَفْسِهِ نَصِيبٌ. 👌 آن كس كه در عمل كوتاهى كند، دچار اندوه گردد، و آن را كه از مال و جانش بهره اى در راه خدا نباشد خدا را به او نيازى نيست. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ دو راه خطا 📋 امام(علیه السلام) در این کلام حکمت آمیز نخست به سرنوشت کسانى اشاره مى کند که در انجام وظائف الهى خود کوتاهى مى کنند، مى فرماید: «کسى که در عمل کوتاهى کند، به اندوه گرفتار مى شود»; ممکن است این اندوه و غم در آستانه انتقال از این دنیا باشد که چشم برزخى پیدا مى کنند و سرنوشت رقت بار خود را مى بینند و فریادشان بلند مى شود و مى گویند: پروردگارا! مرا باز گردانید، شاید در برابر آنچه ترک کردم (و کوتاهى نمودم) عمل صالحى انجام دهم ». نیز ممکن است اشاره به غم و اندوه در سراى آخرت باشد، همان گونه که قرآن از زبان آنها نقل مى کند که مى گویند: اى افسوس بر من از کوتاهى هایى که در اطاعت فرمان خدا کردم». نیز شاید این غم و اندوه در خود دنیا باشد، زیرا گاه انسان بیدار مى شود و از کوتاهى هایى که کرده افسوس مى خورد و غم و اندوهى جان کاه او را فرا مى گیرد چرا که مى بیند دیگران با اعمال صالح سراى جاویدان خود را آباد کرده اند و او با کوتاهى هایش سراى جاوید خود را ویران نموده است. البته جمع میان این سه تفسیر نیز مانعى ندارد. سپس امام(علیه السلام) در ادامه این سخن جمله پرمعنایى مى گوید که در واقع شرحى است از کوتاهى در عمل. مى فرماید: «خدا به کسى که در مال و جانش نصیبى براى او نیست، اعتنایى ندارد»; اشاره به این که کسانى مورد عنایت پروردگار در دنیا و آخرتند که از بذل جان و مال در راه خدا دریغ ندارند، و به بیان دیگر، ایمان و یقین و وفادارى خود را به اسلام در عمل ثابت مى کنند. درست است که جان و مال همه از سوى خداست و اگر انسان در بذل آنها اقدام کند در واقع به خودش خدمت کرده است، زیرا خدا از همگان بى نیاز است; ولى خداوند روى الطاف بیکرانش آن را به عنوان حاجتى از سوى خود گرفته است. این سخن درباره مؤمنانى که داراى مقامات بالا هستند نیست، آنها فقط نصیبى از جان و مالشان را در راه خدا صرف نمى کنند، بلکه هرچه دارند در راه خدا مى دهند. جمله «لاَ حَاجَةَ لِلَّهِ» به معناى بى اعتنایى و اعراض خداوند از چنین افرادى است که چیزى از جان و مال را در راه او نمى بخشند، زیرا کسى که به چیزى یا شخصى نیاز ندارد طبعاً اعتنایى هم به او نمى کند، بنابراین جمله «لا حاجة...» با توجه به این که خدا به هیچ کس نیاز ندارد کنایه از بى اعتنایى است و منظور از بى اعتنایى این است که خدا آنها را از مواهب خاص و عنایات ویژه اش محروم مى سازد. این تعبیر مانند بیان کنایه آمیز دیگرى است که در آیه 67 سوره «توبه» درباره منافقان آمده است: «(نَسُوا اللهَ فَنَسِیَهُمْ); آنها خدا را فراموش کردند و خداوند نیز آنها را فراموش نمود» یعنى از رحمت خود محروم ساخت. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
264882_404.mp3
5.8M
❇️يَا إِلَهِي لَوْ بَكَيْتُ إِلَيْكَ حَتّي تَسْقُطَ أَشْفَارُ عَيْنَيّ، اگر به درگاهت گريه كنم تا جايي كه پلك‏هاي دو چشمم روي هم افتد، وَ انْتَحَبْتُ حَتّي يَنْقَطِعَ صَوْتِي، و چنان به شدّت ناله زنم تا صدايم قطع شود، وَ قُمْتُ لَكَ حَتّي تَتَنَشّرَ قَدَمَايَ، و چندان به پيشگاهت بايستم كه پايم ورم كند، وَ رَكَعْتُ لَكَ حَتّي يَنْخَلِعَ صُلْبِي، و آن مقدار برايت ركوع كنم كه استخوان‏هاي پشتم از جا كنده شده و زدوده گردد، وَ سَجَدْتُ لَكَ حَتّي تَتَفَقّأَ حَدَقَتَايَ، و به اندازه ‏اي سجده كنم كه چشم‏هايم از كاسه درآيد، وَ أَكَلْتُ تُرَابَ الْأَرْضِ طُولَ عُمُرِي، و در طول عمرم خاك زمين را بخورم، وَ شَرِبْتُ مَاءَ الرّمَادِ آخِرَ دَهْرِي، و تا پايان حياتم آب آلوده به خاكستر بنوشم، وَ ذَكَرْتُكَ فِي خِلَالِ ذَلِكَ حَتّي يَكِلّ لِسَانِي، و در اثناي اين اوضاع و احوال، چندان ذكر تو گويم كه زبانم از كار بماند، ثُمّ لَمْ أَرْفَعْ طَرْفِي إِلَي آفَاقِ السّمَاءِ اسْتِحْيَاءً مِنْكَ آنگاه از روي شرمساري از تو، چشم به آفاق آسمان باز نكنم، مَا اسْتَوْجَبْتُ بِذَلِكَ مَحْوَ سَيّئَةٍ وَاحِدَةٍ مِنْ سَيّئَاتِي. با اين همه سزاوار محو يك گناه از تمام گناهانم نيستم. 👌بخشی ازدعای 🙏التماس دعای فراوان ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️گناه تابع احساس خطرات گناه است، اگر (خطر آن را) خیلی خوب درک کردیم هیچ‌وقت گناه نمی¬‌کنیم، امّا اگر نسبی درک کردیم به اندازه نسبیّت گناه خواهیم کرد. امام سجاد صلوات الله و سلامه علیه در این دعای صحیفه سجادیه گناه را به طرز مخصوصی در ذهن ما و همه مردم مجسّم کرده¬‌ و بزرگی و خطر آن را به اندازه ‌¬ای ترسیم کردند که انسان¬‌ها با تجسّم آن موقعیت برای گناه ، هرگز مبتلای به گناه نشوند. ایشان اینگونه خطرات گناه، قباحت گناه، زشتی گناه و تمام آثار منفی مادی و معنوی گناه را در این چند جمله‌¬ای که برایمان ترسیم فرموده‌¬اند مجسّم کرده¬‌اند که گناه در نظر ما این¬گونه تجسّم پیدا کند که ما دیگر گِرد گناه نگردیم و بفهمیم گناه یعنی چه و چه آثار مخرّب در دنیا و آخرت دارد. حضرت فرمودند: اگر اینقدر گریه کنم تا مژه‌های چشمم بریزد، اینقدر ناله کنم، که صدایم دیگر در نیاید ، اینقدر در مقام عظمت تو روی پا بایستم که قدم‌هایم ورم کند ، اینقدر در نماز و عبادت رکوع کنم که این کمرم دیگر مهره‌هایش از هم جدا شود، اینقدر سجده کنم تا چشمانم در بیاید، در تمام عمر عوض غذا خاک زمین را بخورم، به جای آب صاف و زلال، آب خاکسترآلود بخورم، با زبانم اینقدر در این مدت طولانی ذکر تو را بگویم که دیگر زبانم خسته شود ، اگر این همه کار بکنم در طول عمر من مستوجب این نمی¬‌شوم که یکی از گناهان مرا ببخشی . 👤 آیت الله ره ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌هدیه به آقا رسول الله صل الله علیه و اله و نیز امام صادق علیه السلام ⏪برنامه ی روزنامه ی ✅ کریم 👈 روزی یک صفحه انشاءالله این جزء آخر را با توجه بیشتری تلاوت کنیم ... 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ اعمال روزها و شب های 🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز 👉🏻 1da.ir/pxKPaI 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ از وظایف منتظران عجل اندوهگین بودن در امام زمان علیه السلام ✳️ زبان خامه ندارد سر بیان فراق وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق دریغ مدت عمرم که بر امید وصال به سر رسید و نیامد به سر زمان فراق سری که بر سر گردون به فخر می‌سودم به راستان که نهادم بر آستان فراق چگونه باز کنم بال در هوای وصال که ریخت مرغ دلم پر در آشیان فراق کنون چه چاره که در بحر غم به گردابی فتاد زورق صبرم ز بادبان فراق بسی نماند که کشتی عمر غرقه شود ز موج شوق تو در بحر بی‌کران فراق اگر به دست من افتد فراق را بکشم که روز هجر سیه باد و خان و مان فراق رفیق خیل خیالیم و همنشین شکیب قرین آتش هجران و هم قران فراق چگونه دعوی وصلت کنم به جان که شده‌ست تنم وکیل قضا و دلم ضمان فراق ز سوز شوق دلم شد کباب دور از یار مدام خون جگر می‌خورم ز خوان فراق فلک چو دید سرم را اسیر چنبر عشق ببست گردن صبرم به ریسمان فراق به پای شوق گر این ره به سر شدی به دست هجر ندادی کسی عنان فراق 🔅 برنامه ی روزانه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ حکایت ملامت کردن مردم شخصی را که مادرش را کشت (در چند قسمت ) قسمت 5 🌺 پس به هر دوری ولیی قایمست تا قیامت آزمایش دایمست هر که را خوی نکو باشد برست هر کسی کو شیشه‌دل باشد شکست پس امام حی قایم آن ولیست خواه از نسل عمر خواه از علیست مهدی و هادی ویست ای راه‌جو هم نهان و هم نشسته پیش رو برنامه ی - قسمت 5 عجل 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ وجود ولیّ حق در هر عصر و زمانی 👈 مولانا می‏‏گوید: در هر دوره‌ای، ولیّ وجود دارد و امتحان مردم تا روز رستاخیز برقرار است و سکّان هستی در دست آنهاست و وجودشان وسیله‌ای برای شناختن نیک از بد است. مولانا را عقیده بر این است که پس از ختم حلقهْ نبوت به وجود مبارک حضرت رسول صل الله علیه و اله ، حلقهْ ولایت تا قیام قیامت برقرار است، زیرا اسماء‌الله هر کدام مظاهری دارند و از جملهْ اسمای‌ الهی ولیّ است. از‌این‌رو، در هیچ دوره‌ای، زمین از اولیای الهی خالی نمی‏‏ماند و آن‌که کامل‌تر از دیگران است، مظهر تمام و کمال اسم ولیّ به شمار می‏‏رود. مولانا در این رابطه، اصل را پذیراست و قائل به مهدویت میباشد. از نظر مولانا، ولیِّ هر زمانه پیشوای زنده ‌ای است که به حفظ دین قیام می‏‏کند. صفات مهدی و هادی را هم در بیت آورده، ولیّ خدا هر زمانه ‌ای از جانب حق هدایت یافته و خود هدایت ‌کنندهْ دیگران است. به عقیدهْ مولانا ولیّ خدا را هر کسی نمی‏‏تواند ببیند و زیارت او شایستگی معنوی می‏‏خواهد. قسمت 5 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
🔹اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَيَّدْتَ دِينَكَ فِى كُلِّ أَوَانٍ بِإِمَامٍ أَقَمْتَهُ عَلَما لِعِبَادِكَ، وَ مَنَارا فِى بِلادِكَ بَعْدَ أَنْ وَصَلْتَ حَبْلَهُ بِحَبْلِكَ، وَ جَعَلْتَهُ الذَّرِيعَةَ إِلَى رِضْوَانِكَ، وَ افْتَرَضْتَ طَاعَتَهُ، وَ حَذَّرْتَ مَعْصِيَتَهُ، وَ أَمَرْتَ بِامْتِثَالِ أَوَامِرِهِ، وَ الانْتِهَاءِ عِنْدَ نَهْيِهِ، وَ أَلا يَتَقَدَّمَهُ مُتَقَدِّمٌ، وَ لا يَتَأَخَّرَ عَنْهُ مُتَأَخِّرٌ فَهُوَ عِصْمَةُ اللائِذِينَ، وَ كَهْفُ الْمُؤْمِنِينَ وَ عُرْوَةُ الْمُتَمَسِّكِينَ، وَ بَهَاءُ الْعَالَمِينَ🔹 🔸خدايا! تو دين خود را در هر زمانى به امامى تاءييد كردى و او را چون علم براى بندگانت برافراشتى و چون شاخص نورافكنى در شهرهاى خود بپا داشتى، پس از آنكه ريسمان او را به ريسمان خود پيوستى، و او را وسيله تحصيل خشنودى خويش گردانيدى اطاعت او را واجب فرمودى، و از نافرمانى او ترسانيدى و به فرمانبرى او ترغيب نمودى و پرهيز از مناهى او را لازم شمردى، مبادا هيچ كس از او پيش افتد يا از او واپس ماند. او را حافظ پناهندگان و سنگر مؤمنان و دستاويز نجات جويان و فروغ مردم جهان قرار دادى🔸 👌بخشی از دعای علیه السلام ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2