eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5.1هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🙏السلام علیک یا علیها سلام 👈لطفا با نثار خالصانه ای به آن بانوی کریمه روی اعداد زیر کیک کنید👇 “ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 “ ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🌺 زیارت حضرت علیها السلام ️کانال انس با 🆔 @sahife2
بسم الله الرحمن الرحيم 🔹 قسمت اول از دو بند از فقره زیر اللَّهُمَّ 1️⃣ اسْلُكْ بِيَ الطَّرِيقَةَ الْمُثْلَى ، 2️⃣ و اجْعَلْنِي عَلَى مِلَّتِكَ أَمُوتُ وَ أَحْيَا 🔸خدايا 1️⃣ مرا به مسيرى برتر و بالاتر از هر طريقى سوق ده و وادارم نما كه آن راه را بپيمايم، 2️⃣ مرا در دين خودت آنچنان ثابت قدم قرار ده كه در آن بميرم و در آن زنده شوم.
قرآن کریم می فرماید:«ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله...» فاتبعونی یعنی تبعیت از امام معصوم. باتبعیت از امام،می توان محبوب خدا شد.امام عدل قرآن است،هیچ فرقی ندارد. در دعای علقمه آمده است«وباسمک الذی جعلته عندهم...وله ابنتهم وابنت فضلهم.... حقیقت اسماءرا مختص آن ها نمودی و بر عالمیان برتری دادی..... بنابراین باتبعیت از دستورات امام معصوم،داخل حصن امنیت می شویم. «طریقة المثلی»پیروی از روش ائمه علیهم السلام است و انحراف و اختلاف،خروج از حصن امن الهی است،انحراف از حقیقت ظرف عظمت خداوند. پس شایسته است ازخداوند،این جایگاه طلب شود بلکه دعایی واجب است.
«مثلى» به معناى «فضلى»، تانيث «امثل» است، به معناى «افضل». و مراد از «طريقه‏ى مثلى» راه حقى است كه ما را به خداوند مى‏رساند و آن راه بارى ‏تعالى است كه به معرفى پيمبران او شناخته مى‏شود و از راههاى باطل ممتاز مى‏گردد.
كلمه‏ى «مثلى» و «امثل» در روايات : *سئل رسول‏الله صلى الله عليه و آله: من اشد الناس بلاء فى الدنيا؟ فقال: النبيون ثم الامثل فالامثل و يبتلى المومن بعد على قدر ايمانه و حسن اعماله . از رسول اكرم (ص) سئوال شد كدام گروه از مردم دنيا به بلاياى شديد مبتلا بوده‏اند؟ فرمود: پيمبران الهى و هر كدام كه برتر و افضل بوده‏اند ابتلائاتشان فزونتر بود و سپس افراد باايمان به مقدار ايمان و خوبى اعمالشان.
حضرت زين‏العابدين (ع) طريقه‏ ى مثلى و راه افضل را از خداوند درخواست مى‏كند، خداوندى كه به تمام حوايج آگاه است و همه‏ى دقايق سعادت بشر را مى‏داند و اگر حضرت بارى‏تعالى مدد فرمايد و آدمى را به طريقه ‏ى مثلى سوق دهد قطعا هر فردى با پيمودن آن راه به كمال لايق انسانى خود دست مى‏يابد، اما اگر بشر ناآگاه بخواهد طريقه‏ ى مثلى و راه افضل را كه حاوى تمام مراتب سعادت و مدارج كمال باشد تعيين نمايد قطعا به خطا مى‏رود و چه بسا پاره ‏اى از نقائص را كمال تصور كند و آن را قسمتى از طريقه ‏ى مثلى معرفى نمايد، چه آنكه همه ‏ى انسانها از هر قوم و نژاد تحت تاثير عوامل گوناگونى هستند و خوب و بدها را در شئون مختلف اعتقادى، اخلاقى، اجتماعى، اقتصادى، سياسى، تربيتى، و ديگر امور از همان ديدگاه مى‏نگرند و بر همان اساس قضاوت مى‏نمايند.
پيروان مكتب مادى گمان مى‏كنند طريقه ‏ى مثلى و راه افضل براى تامين سعادت بشر، ماديگرى و نفى آفريدگار حكيم است. پيروان كليسا تصور مى‏كنند بهترين عقيده‏ى دينى و باور معنوى، تثليث و دلبستگى به «آب» و «ابن» و «روح‏القدس» است. بت‏پرستان، آتش‏پرستان، گاوپرستان، و معتقدين به ساير پرستشهاى موهوم عقيده‏ى خود را طريقه‏ى مثلى و راه افضل مى‏پندارند و مردم را به سوى آن مى‏خوانند. در امر اقتصاد نيز همان اختلاف عقيده وجود دارد، از زمانى كه رژيم كمونيستى در اتحاد جماهير شوروى پايه‏گذارى شد ميليونها مردم تصور مى‏كردند طريقه‏ى مثلى و راه سعادت براى همه‏ى كشورهاى جهان برقرار شدن رژيم كمونيستى است. اما با تحولى كه اخيرا در آن كشور پهناور به وجود آمد معلوم شد كه دهها سال در اشتباه بوده‏اند و اين رژيم با كشتن هزارها افراد بى‏گناه، مردم را به راه بدبختى و سيه‏روزى سوق داده است. طرفداران سيستم سرمايه‏دارى عقيده دارند كه طريقه‏ى مثلى و راه برتر در امر اقتصاد، سرمايه‏دارى است در حالى كه سرمايه‏دارى به منطق دنياى غرب امروز مايه‏ى اختلاف شديد طبقاتى است و هر روز فاصله‏ى مردم مملكت و فاصله‏ى ملل جهان را از يكديگر افزايش مى‏دهد و زمينه‏ى عناد و فساد اجتماعى را در جهان فراهم مى‏آورد. شايد طولى نكشد كه سرمايه‏دارى همانند رژيم اشتراكى مطرود گردد و طرفداران آن از عمل نارواى خويش اظهار ندامت نمايند.
نه تنها انسانهاى امروز راه خود را طريقه‏ ى مثلى مى‏پندارند بلكه در گذشته نيز بسيارى از مردم جهان اسير اين تصور باطل بودند . نمونه‏ى آن، مطلبى است كه در قرآن شريف آمده است. موقعى كه حضرت موسى و هارون از طرف خداوند ماموريت يافتند كه مردم مصر را از اسارت فرعون مستبد و مدعى ربوبيت نجات دهند و موسى عصاى خود را افكند و به امر الهى به صورت اژدها درآمد پيروان فرعون به زبان آمدند: قالوا ان هذان لساحران يريدان ان يخرجاكم من ارضكم بسحرهما و يذهبا بطريقتكم المثلى. اين دو نفر دو ساحرند، مى‏خواهند با سحر خودشان شما را از سرزمينتان بيرون برند و طريقه‏ى مثلى و راه برترتان را كه فرعون‏پرستى است از ميان ببرند. منشاء اين سوء تشخيص و باطل‏نگرى انحراف از يكتاپرستى است. قرآن شريف در اين باره فرموده: و لا تكونوا من المشركين. من الذين فرقوا دينهم و كانوا شيعا كل حزب بما لديهم فرحون. از گرايش به شرك كه مايه‏ى اصلى تفرق و پراكندگى است بركنار بمانيد تا دچار اين فكر باطل نشويد كه هر كس روش ناصحيح خود را طريقه‏ى مثلى تلقى كند و هر گروهى راه گزيده‏ى خويشتن را مايه‏ى شادى و مسرت بداند.