كلمه ى «#نفس» در این فقره دعا :
آنچه در شرح و توضيح كلام حضرت على بن الحسين عليه السلام ضرورت دارد، اين است كه معلوم شود امام سجاد (ع) از كلمهى «نفس» كه در ابتداى دعا براى "خداوند" و براى "خود" ذكر نموده و در كنار هم آورده، چه اراده فرموده است،
النفس هى ذات الشىء و حقيقته و بهذا تطلق على الله تعالى.
« #نفس» عبارت از ذات و حقيقت چيزى است و به همين معنى كلمه ى «نفس» دربارهى خداوند اطلاق مىشود.
در قرآن شريف، خداوند كلمهى «#نفس» را درباره ى ذات اقدس خود به كار برده و فرموده است:
*و يحذركم الله نفسه و الله رئوف بالعباد.
خداوند شما را مى ترساند از نفس خود، يعنى از عذابى كه براى گناهكاران مقرر فرموده، كه آفريدگار، به بندگان رئوف و مهربان است.
اينكه در پايان آيه ى تحذير، سخن از رافت به ميان آورده، اشاره به اين حقيقت است كه تحذير بارى تعالى ناشى از رافت و رحمت اوست، مىخواهد مردم را از عذاب برهاند، همانند #طبيب حاذق و مهربانى كه مريض خود را از خوردن غذاها و ميوههاى مضر برحذر مىدارد تا او را از عذاب بيمارى رهايى بخشد و از نعمت سلامت برخوردارش سازد.
در آيه ى زیر آمده كه حضرت #مسيح (ع)، كلمهى «#نفس» را درباره ى خداوند به كار برده و پيش از آن، از نفس خود ياد كرده است.
*و اذ قال الله يا عيسى بن مريم اانت قلت للناس اتخذونى و امى الهين من دون الله، قال سبحانك ما يكون لى ان اقول ما ليس لى بحق ان كنت قلته فقد علمته تعلم ما فى نفسى و لا اعلم ما فى نفسك انك انت علام الغيوب.
زمانى كه خداوند حضرت مسيح بن مريم را مخاطب ساخت و فرمود: آيا تو به مردم گفتى كه جز خداوند، مرا و مادرم را به الهيت بگيريد؟ حضرت مسيح در پاسخ، اول خداوند را تنزيه نمود، سپس گفت: من مجاز نيستم چيزى را كه حق نيست به زبان آورم، اگر چنين حرفى را گفته بودم، قطعا تو مىدانستى، تو از آنچه در ضمير من است آگاهى و من از ذات مقدست آگاهى ندارم كه تو به تمام حقايق نهفته و پنهان عالم و دانايى.
امام سجاد (ع) در جملهى اول دعا ، درباره ى خداوند و درباره ى خودش كلمهى «#نفس» را به كار برده و عرض مىكند:
اللهم خذ لنفسك من نفسى ما يخلصها.
بار الها! از نيات و اعمال منتسب به من، آن را براى خود برگير كه موجب خلاصيم از خشم و عذاب تو گردد.
مرحوم علامه، سيد على خان، در كتاب رياض السالكين در تفسير و توضيح اين جمله از كلام حضرت زينالعابدين (ع)، چند احتمال را نقل نموده و يك احتمال را نيز از خودش ذكر كرده است.
*(چند احتمال )
قيل: يمكن ان يكون المعنى اجعل حصه من نفسى متعلقه بجنابك المقدس، ليكون ذلك سببا لخلاص نفسى، و ايق منها ما يكون فيه صلاحها، فان الخلاص قد يكون مع عدم الصلاح، انتهى.
و قيل: المعنى اصطف من اعمال نفسى ما يخلصها من سخطك، و ابق لها من مساعيها ما يكون به صلاحها.
و قيل: معناه افعل بى ما يوجب نجاه نفسى و خلاصها، من نفع او ضرر او فقر او غنى او موت او حياه، و ان كرهت بعض ذلك، و ابق لى من الاعمال الصالحه ما يوجب صلاح نفسى و وفقنى له.
و قيل يحتمل ان يكون المراد بقوله عليهالسلام: «خذ لنفسك من نفسى ما يخلصها» ففى الاعمال السيئه و الاخلاق الذميمه التى يكون نفيها سببا لخلوص النفس من الشوائب او خلاصها من العذاب، فيكون قوله: «لنفسك» اى: لاجل القرب منك. و يحتمل ان يكون المراد به اصطفاء الاعمال الصالحه و الاخلاق الكريمه، التى تكون سببا لخلوص نفسى او خلاصها، فيكون قوله: «لنفسك» اى: لاجل رضاك. و لا يخفى بعد الاحتمال الاول.
هذا ما انتهى الينا من اقوال الاصحاب فى حل هذه العباره من الدعاء.
*(نظر خودش)
و الذى يخطر بالبال على وجه الاحتمال، انه لما كانت النفس مكلفه بالقيام بامرين:
احدهما: لله تعالى، و هو و سبب نجاتها و خلاصها من سخطه و عذابه تعالى.
و الثانى: للنفس، و هو مالا بدلها منه من امر معاشها.
سال عليهالسلام ان يجعل نفسه قائمه بما هو لله تعالى و هو سبب خلاصها، و لما كان هذا المعنى يوجب استغراق النفس فيه، بحيث لا يمكنها الاشتغال معه بغيره و لا التوجه و الالتفات الى امر آخر، سال ثانيا ان يبقى لنفسه من نفسه مما لابد لها منه مقدار ما يكون فيه صلاحها، كى لا تكل و تحسر عن القيام بما هو لله، و لا تاشر و تبطر فتشتغل بغير ما هو لله، فيكون اشتغالها به فى الحقيقه عائدا الى الامر الاول و فى ذلك صلاحها، و الله اعلم بمقاصد اوليائه.
و يويد هذا المعنى الاخير ما فى نسخه اخرى: «و ابق لنفسك من نفسى»، اذ كان ما يصلح النفس على هذا الوجه عائدا اليه سبحانه.
2 نکته:
* اول: كارهايى كه مىتواند آدمى را از خشم و عذاب خدا خلاص كند، اداى فرايض و اجتناب از محرمات، و خلاصه، آن اعمالى است كه مرضى ذات اقدس او باشد.
* دوم: انگيزه هاى درونى و افكار و انديشه هاى باطنى، منشا اعمالى است كه انجام مىدهيم و خوب و بد آنها وابسته به نيات و افكار پسنديده و ناپسند ماست.
ايمان به توحيد منشا يكتاپرستى است و انديشه ى شرك، مايه ى بتپرستى،
با انگيزه ى ياد خدا نماز مىخوانيم و غفلت از خداوند، نماز را از يادمان مىبرد. براى مصون ماندن از آتش، روزه مىگيريم و با غفلت از ثواب و عقاب الهى، روزه از ستون وظايف ما حذف مىشود. سخنان ما نيز از اعمال ماست، گاهى به انگيزه ى ايمان و براى رضاى خداوند سخنى مىگوييم و مردم را به انجام فريضه مىخوانيم و علامت تنزه و تقدس فكر ما اين است كه خودمان طبق گفته ى خود عمل مىكنيم.
اما گاهى به انگيزهى رياكارى و اغفال مردم به اين و آن تذكر و دستورى مىدهيم. اما خودمان عمل نمىنماييم. اين سخن نه تنها مايه ى نجات و سعادت نيست، بلكه تضاد قول و عمل مىتواند پروندهى مسئوليتى را در پيشگاه خداوند براى ما باز كند و مورد موآخذه و پرسشمان قرار دهد.
رسول اكرم (ص) فرمود:
لكل قول مصداق من عمل يصدقه او يكذبه. فاذا قال ابن آدم و صدق قوله بعمله رفع قوله بعمله الى الله تعالى و اذا قال و خالف عمله قوله رد قوله على عمله الخبيث و هوى به الى النار.
هر گفتهاى مصداقى از عمل دارد كه گفته را تصديق يا تكذيب مىنمايد، وقتى فرزند آدم سخنى مىگويد و عملش گفتهى او را تصديق مىنمايد، قولش به وسيلهى عمل به پيشگاه الهى بالا مىرود، و اگر سخنى بگويد و عملش با قولش مخالف باشد، سخنش برمىگردد به عمل خبيث و آلودهاى كه مرتكب شده و در آتش دوزخ سرنگون مىگردد.
رابطهى سخن و عمل و رفعت قول منطبق با عمل، در قرآن شريف آمده است:
اليه يصعد الكلم الطيب و العمل الصالح يرفعه.
كلام طيب به سوى خداوند صعود مىكند و به درجهى رفيع مىرسد و چيزى كه آن را بالا مىبرد، عمل صالح است.
عمل صالح كه به معناى اطاعت از اوامر الهى و اجتناب از محرمات اوست، مايه ى خلاصى افراد از خشم و عذاب خداوند است.
از آيه اى كه مذكور افتاد و همچنين از حديث رسول اكرم (ص) اين نتيجه به دست آمد كه :
عمل صالح، خود به سوى بارى تعالى صعود مىكند و سخن طيب را نيز با خود بالا مىبرد.
حضرت امام زينالعابدين (ع) در عبارت دعا عرض مىكند:
اللهم خذ لنفسك من نفسى ما يخلصها.
بار الها! نيات خوب و اعمال صالحه اى را كه نفسم را از عذاب خلاص مىكند، از من بگير و نزد خودت ببر.
محتواى آيه ى قرآن و دعاى حضرت سجاد (ع)، رفعت اعمال صالحه و بالا رفتن آن به سوى خداوند است
با اين تفاوت كه در آيه، صعود به صورت فعل لازم آمده و فرموده است كه :
"عمل صالح خود به سوى بارى تعالى صعود مىنمايد:
و در عبارت دعا به صورت فعل متعدى آمده و از خداوند درخواست مىكند كه :
"تو نيات خوب و اعمال صالحه ى مرا كه مايه ى خلاصى نفسم مىشود، از من بگير و نزد خودت ببر،
و هر دو عبارت آيه و دعا به يك نتيجه مىرسد و آن:
"بالا رفتن عمل صالح و نيل به رفعت واقعى است. "
B9X_Makaremolakhlagh64_(Rahi_baraie_dost_dashtane_khoda)_lobolmizan[H].mp3
8.8M
🙏 اللهم خذ لنفسك من نفسى ما يخلصها
🔊 شرح صوتی استاد #طاهرزاده تحت عنوان راهی برای دوست داشتن خدا - جلسه 64
#بیستم #مکارم_اخلاق #دعا_بیستم_19
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2