اسلام دين علم و دانش است، اسلام دين تعقل و تفكر است، اسلام ناشر فرهنگ انسان ساز ى و هادى مردم به راه تعالى و تكامل است،
اسلام میخواهد پيروانش دانا و بينا بار آيند و حداقل از معلومات ابتدايى و قدرت خواندن و نوشتن برخوردار باشند.
پيشوا ى اسلام (ص) بين مردم بى سواد عصر جاهليت مبعوث به نبوت گرديد،
مردمی كه از كتاب و درس و از خواندن و نوشتن بهرها ى نداشتند و جز از افتخارات احمقانه و تعصبات جاهلانه سخن نمیگفتند.
در چنين محيط عقب افتاده و منحطى، اولين آياتى كه از طرف بار ى تعالى به نبى اكرم (ص) وحى شد، حاو ى مطلب علم و قلم و هادى مردم به خواندن و نوشتن بود:
اقرء و ربك الاكرم. الذى علم بالقلم. علم الانسان ما لم يعلم.
بخوان به نام خداوند كريمتر از هر كريم. خداوندى كه با قلم تعليم داد. و به آدمی آموخت آن را كه نمی دانست.
رسول اكرم (ص) برا ى آنكه از طفوليت، كودكان مسلمين را به راه تحصيل علم سوق دهد و آنان را به درس خواندن مانوس سازد، به پدران فرمود:
از حقوقى كه فرزندانتان به شما دارند اين است كه به آنان كتابت را بياموزيد.
رسول اكرم (ص) فرمود: من حق الولد على والده ثلاثه يحسن اسمه و يعلمه الكتابه و يزوجه اذا بلغ.
سه چيز از جمله حقوقى است كه فرزند به پدر دارد:
اول، برا ى او اسم نيكو انتخاب نمايد.
دوم، كتابت را به وى بياموزد.
سوم، موقعى كه بالغ شد، وسايل ازدواجش را فراهم آورد.
مسلمانان در جنگ بدر بر مشركين پيروز شدند و جمعى از آنان را به اسارت گرفتند و با خود به مدينه آوردند. بنابراين شد كه هر اسير ى مبلغى را فديه بدهد و آزاد شود و چون اسيران از نظر تمكن مالى متفاوت بودند، مقرر گرديد كه هر اسير ى به قدر استطاعت خويش فديه بپردازد. حداقل فديه، هزار درهم بود و حداكثرش از چهار هزار درهم تجاوز نمیكرد.
آنگاه پيغمبر (ص) با اصحاب فرمود: اسيران را نيكو بداريد و نيكويى كنيد و از مساكين فديه نخواهيد و آن مسكينان كه صنعت كتابت دانستند، حكم رفت كه هر يك ده تن از كودكان انصار را خط بياموزند و آزاد باشند.
آيا چنين امر ى در دنيا سابقه دارد كه لشكر غالب از لشكر مغلوب، ياد دادن خواندن و نوشتن را به عنوان غرامت جنگ بپذيرد و اسيران دشمن را آزاد نمايد؟
علم برا ى بشر كمال واقعى و برترى حقيقى است، علم با جوهر ذات عالم آميخته و در همه ى احوال با او هست، اطلاعات و معلومات بشر در چهارده قرن قبل محدود بود و از اسرار نهفته ى جهان آفرينش آگاهى نداشت.
امام معصوم علیهم السلام در همان زمان كلمه ى علم را درباره ى دانسته ها ى محدود آن روز به كار برده و فوايد و آثارشان را ذكر نمودهاند.
على (علیه السلام) فرمود:
العلوم اربعه: الفقه للاديان، و الطب للابدان، و النحو لللسان و النجوم لمعرفه الازمان.
علوم چهار رشته است: علم فقه برا ى شناخت مقررات دينى، علم طب برا ى بدنها، علم نحو برا ى زبان و درست سخن گفتن، و علم نجوم برا ى شناخت زمانها.
رسول اكرم صل ى الله عليه و آله وارد مسجد شد، ديد جمعى گرد شخصى میگردند. فرمود: اين چه صحنه است؟ گفتند: مرد ى است #علامه كه گردش جمع شدهاند. پرسيد: معلومات او چيست؟ پاسخ دادند عالم به انساب عرب و وقايع ايام جاهليت است.
فرمود:
ذاك علم لا يضر من جهله و لا ينفع من علمه.
اين عملى است كه اگر كسى نداند، ضرر نمیبرد و اگر كسى بداند، منتفع نمیشود.
در جهان كنونى، بشر بر اثر مطالعات گسترده ى خود در كتاب تكوين به پارها ى از زوايا ى تاريك طبيعت راه يافته و به اسرار نهفتها ى واقف شده است.
كاوشها و تحقيقات عالمانه ى دانشمندان سطح معلومات انسانها ى امروز را بالا برده و همچنان به راه خود ادامه میدهند.
ديروز علم طب را يك رشته میدانستند و هر بيمار ى ناچار بود برا ى معالجه ى خود به طبيب عمومی محل مراجعه كند و اغلب نتيجه نمیگرفتند. امروز علم طب به صورت رشته ها ى متعدد ى درآمده و دانشگاهها ى بزرگ جهان در هر رشته افراد متخصصى را با معلومات و اطلاعات مربوط به آن رشته تربيت میكنند و به وسيله ى آنان نيازها ى جامعه را برآورده میسازند.
تمام رشتهها ى تخصصى طب و همچنين علوم مربوط به ساير رشتهها از قبيل فيزيك و شيمی، دانشهايى هستند ارزشمند و مورد نياز بشر و همه ى علوم طبيعى از نظر اسلام مورد تكريم و احترام است.
رسول اكرم (ص) و ائمه ى معصومين عليهمالسلام راجع به علوم اسلامی دو مطلب را ضمن روايات فرمودهاند كه درباره ى هيچ علمی چنين سخنى نگفتهاند.
*قسمت اول وجوب فراگرفتن علم بر هر مرد و زن مسلمان.
* قسمت دوم لزوم عمل نمودن به علم برا ى نيل به سعادت و مصون ماندن از هلاك و تباه ى.
رسول اكرم (ص) فرمود:
*طلب العلم فريضه على كل مسلم.
طلب علم بر تمام مسلمانان واجب است.
*طلب العلم فريضه على كل مسلم و مسلمه.
از پى گرفتن علم رفتن، بر هر مرد و زن مسلمان واجب است.
گرچه در حديث اول از «مسلمه» نام برده نشده، ولى كلمه ى «مسلم» بتنهايى زن و مرد را شامل میشود.
قال رسولالله صلى الله عليه و آله:
العلماء رجلان:
رجل عالم آخذ بعلمه فهذا ناج،
و عالم تارك لعلمه فهذا هالك.
افراد عالم دو گروهاند:
گروه اول به علم خود عمل میكنند و نجات میيابند،
و گروه دوم به علم خويش عمل نمیكنند و هلاك میشوند.
على (علیه السلام) ضمن يك عبارت كوتاه بيان نموده كدام علم است كه فراگرفتنش بر همه ى مردان و زنان مسلمان واجب عينى است و كدام علم است كه وجوب ندارد.
العلم علمان،
علم لا يسع الناس الا النظر فيه و هو صبغه الاسلام
و علم يسع الناس ترك النظر فيه و هو قدره الله عز و جل.
علم دو قسم است،
يكى علمی كه مردم مسلمان نمیتوانند از فراگرفتنش سر باز زنند و بايد حتما تمام مرد و زن مسلمان آن را بياموزند و آن علمی است كه به مردم رنگ مسلمانى میبخشد،
و آن ديگر علمی است كه بر تمام مردم آموختنش واجب نيست و آن مطالعه در كتاب تكوين و پى بردن به آثار قدرت رب قيوم است.
علوم مربوط به عقايد و اخلاق و احكام كه به آدمی رنگ مسلمانى میدهد و تمام مردان و زنان مسلمان بايد آنها را فراگيرند متعدد است،